7 دقیقه
مقدمه: ورود دنیای سینمایی مارول به قلمروی ناشناخته
در دنیای روز به روز گستردهتر دنیای سینمایی مارول (MCU)، همواره شاهد نبردهای حماسی، قهرمانان نمادین و رویدادهای پرشور بودهایم. اما با فیلم "Thunderbolts"، استودیو مارول تصمیم گرفته مسیری متفاوت را در پیش بگیرد؛ این بار تمرکز بر ضدقهرمانان کمتر شناختهشده و شخصیتهایی با اخلاقیات مبهم است. "Thunderbolts" با کنار گذاشتن فرمول معمول ابرقهرمانی، داستانی ارائه میدهد که مرز میان قهرمانی و شرارت را میکاود و در عین حفظ جذابیت خاص آثار مارول، روایت شخصیتمحور را به افقهای تازهای میبرد.
خلاصه داستان: ضدقهرمانان در مرکز توجه
محوریت فیلم پیرامون گروهی ناهمگون از ضدقهرمانان است که هر یک گذشتهای پرفراز و نشیب و تصمیماتی بحثبرانگیز دارند. در جهانی که تحت تأثیر رخدادهای قبلی MCU تغییر یافته، تماشاگران (و مردم داستان) مشتاق نظم و هدفی تازهاند. والنتینا آلگرا د فونتین (رهبر رازآلود)، تیمی ویژه را برای ماموریتهایی مخاطرهآمیز گرد هم میآورد که حتی انتقامجویان معمول هم از آن دوری میکنند. چهرههای آشنایی چون یلنا بولووا، رد گاردین، شبح (گوست) و سرباز زمستانی (باگی بارنز) این گروه را تشکیل میدهند؛ گروهی که همواره در دل ماموریتهایی پر از ابهامات اخلاقی و پیچیدگیهای روانی فرو میرود. اعضا، همزمان با رویارویی با خطرات جدید، ناچارند با ترسهای عمیق، خاطرات تلخ و پیامدهای انتخابهای خود روبرو شوند.
آنچه "Thunderbolts" را از آثار پیشین MCU متمایز میسازد، رویکردی شبههستیشناختی به هویت و اختیار است؛ این بار خبری از تقابل مطلق خیر و شر نیست. داستان فیلم با ظرافت به تردیدهای درونی، جبران گذشته و دشواریهای وفاداری میپردازد و در عین حفظ شوخطبعی آشنای مارول، عمق شخصیتی را به نمایش میگذارد.

بازیگران: نمایش ضدقهرمانان فراموششده مارول
فلورنس پیو با نقشآفرینی مجدد خود به عنوان یلنا بولووا، یکی از جذابترین و پیچیدهترین شخصیتهای این سری را نشان میدهد. عملکرد او با حس طنز گزنده و عمق عاطفی، یلنا را تبدیل به شخصیتی میکند که با عذاب وجدان و جستجوی هدفی تازه پس از "Black Widow" دست به گریبان است.
دیوید هاربر در نقش رد گاردین جنبهای دلنشین از شوخطبعی و کاراکتر پدری را به جمع وارد میکند. رابطه پیچیده و گرم میان یلنا و رد گاردین که آمیزهای از حمایت، رقابت و لحظات طنز است، عمق احساسی فیلم را بالا برده و روایت را زمینگیر و قابل لمس میکند.
سباستین استن نیز دوباره در نقش باکی بارنز (سرباز زمستانی) بازمیگردد؛ نقشی که در این فیلم شاهد تحول چشمگیری در آن هستیم. او به عنوان شخصیتی که میان میراث تاریک و مسئولیت جدیدش گرفتار است، عمقی دوچندان به داستان میبخشد.
لوییس پولمن با نقش باب/سنتری، یکی دیگر از بازیگران برجسته فیلم است. او شخصیتی منزوی با مشکلات روانی عمیق را به تصویر میکشد و تضاد میان میل به قهرمانی و خودتخریبی را با صداقت و تاثیرگذاری نمایش میدهد؛ موضوعی که کمتر در آثار مارول دیده شده است.
گوست (هانا جان-کامن) و جان واکر (وایت راسل) با ایجاد تنش و شوخیهای تازه، تیمی ناهماهنگ اما جذاب و پویایی را شکل میدهند.
نگاه خلاقانه و جزئیات تولید
کارگردان جیک شرایر با همکاری فیلمبردار اندرو دروز پالِرمو، سبک بصری متفاوت و جمعوجوری به "Thunderbolts" بخشیدهاند. از سکانس مبارزه آغازین در راهرو، با زوایای دوربین تازه و کنتراست خاص نور و سایه، تا سکانسهایی که حس تنگنا و اضطراب روانی را به بیننده منتقل میکند، همه در خدمت نمایش ابعاد شخصیتی کاراکترها هستند.
طراحی صحنه این فیلم، رویکردی واقعگرایانه و پخته دارد؛ خبری از جلوههای پرزرقوبرق و رنگبندی اغراقآمیز نیست. به جای آن، ما شاهد فضاهای شهری رو به زوال، رنگهای خنثی و محیطی فشرده هستیم که با تمهای روانشناختی فیلم همخوانی دارد.
فیلمنامه اریک پیرسون نیز میان موضوعات تاریک مانند سلامت روان و شک هستیشناختی با شوخطبعی و پویایی تیمی مارول تعادل برقرار میکند؛ هرچند بعضا در این مسیر لغزشهایی هم دارد، اما اغلب موفق عمل میکند.

آزمایشگری ژانری در فیلمهای جدید مارول
فیلم "Thunderbolts" نشان میدهد که مارول آماده پذیرش ریسکهای تازه است. این اثر از فرمول کلاسیک ابرقهرمانی فاصله میگیرد و اگرچه شباهتی به فضای تیمی "نگهبانان کهکشان" دارد، عمداً امیدواری سرخوشانه آن سریالها را بازتولید نمیکند. حال و هوایی تاریک، خاکستری و گاه تلخ، «Thunderbolts» را از دیگر فازهای MCU متمایز ساخته است. فیلم صراحتاً به این میپردازد که چه کسی سزاوار عنوان قهرمان است و آیا برای کسانی که جامعه از آنان چشم پوشیده، امکانی برای جبران وجود دارد یا نه.
تعامل شخصیتها: شیمی، کشمکش و فرصتهای ازدسترفته
در حالی که ارتباطات دوجانبه، به ویژه میان یلنا و رد گاردین، از نقاط قوت اصلی فیلم است، اما "Thunderbolts" در ایجاد اتحاد گروهی کامل گاهی به مشکل برمیخورد. علیرغم توجه مناسب به انگیزههای هر کاراکتر، مجموعه هرگز به یک تیم منسجم تبدیل نمیشود. سازندگان تلاش داشتهاند جادوی خودجوشی که آثار "انتقامجویان" و "نگهبانان کهکشان" را محبوب ساخت، بازآفرینی کنند اما نتیجه، اغلب پراکنده از آب درآمده است. این رویکرد جسورانه است اما همیشه به نتیجه مورد انتظار منتهی نمیشود.
با این حال، لحظات طنزآمیز قابل توجهی وجود دارد؛ از جمله شوخی رد گاردین و باکی درباره سرم ابرسرباز یا همکاری یلنا و گوست برای دست انداختن کلاه کپتان آمریکا. این لحظات نه تنها بار کمیک دارند، بلکه شخصیتپردازی را نیز عمق میبخشند و به تعادل عاطفی داستان کمک میکنند.
تصویرگری بصری: فیلمبرداری که روایت را تقویت میکند
یکی از نقاط قوت "Thunderbolts"، استفاده ماهرانه از تصویر برای واکاوی مفاهیم روانشناختی است. فیلمبرداری پالِرمو که به جو سنگین و خاص آثار پیشیناش شهرت دارد، رنگ و بویی تازه به دنیای مارول میبخشد. تضادهای کمرنگ و سیاه-سفید در صحنههای مربوط به یلنا، آشفتگی درونی و احساس تنهایی او را به خوبی نشان میدهد و بیننده را با جهان ذهنی شخصیتها همراه میسازد.
سایر صحنههای درخشان از جمله مبارزه راهرو، سکانسهای اکشن را از حالت کلیشهای خارج میکنند و با بار عاطفی، جذابیت بصری به ارمغان میآورند. حتی در سریعترین بخشهای فیلم، زمان برای درنگ و پرداخت بیشتر به آسیبپذیری شخصیتها مهیا میشود.

عمق مفهومی: واکاوی سلامت روان و جبران گذشته
برخلاف اکثر بلاکباسترهای ابرقهرمانی، "Thunderbolts" از پرداخت به موضوعات پیچیده سلامت روان، پشیمانی و گذشت چشمپوشی نمیکند. نقطه کانونی داستان، مواجهه صادقانه اعضا با گذشته و تاریکترین لحظات زندگیشان، به ویژه در صحنهای تاثیرگذار میان سنتری و سایر اعضاست. فیلم، بدون ارائه راهحلهای ساده یا پایانهای کلیشهای، به بررسی زخمها، نقصها و روند رشد شخصیتها میپردازد.
یلنا در این مسیر، نقطه تامل فلسفی داستان است؛ تردید همیشگی او نسبت به جایگاه خود در دنیای مارول، مرزهای رایج فرانچایز را به چالش میکشد و روایتگر این است که هر شخصیت حتی کماهمیت، داستانی برای روایت دارد.
بازخورد منتقدان و مخاطبان
با اکران "Thunderbolts"، واکنشها بین منتقدان و طرفداران مارول عموماً دو قطبی بوده است. برخی جسارت فیلم در رفتن به دل موضوعاتی تاریکتر و تمرکز بر آسیبپذیری را تحسین میکنند، به ویژه از نمایش شکست و تردیدها به عنوان المانهایی برای پیچیدگیزدایی از فرمول رایج MCU. در مقابل، عدهای تلاش فیلم برای آمیختن موضوعات روانشناختی با طنز مارول را گاهی نامتوازن میدانند.
اما در یک نکته اجماع وجود دارد: بازیهای چشمگیر بازیگران و نمای بصری جسورانه فیلم. ریسک واگذاری نقشهای اصلی به شخصیتهایی کمتر شناختهشده، در بخشهایی پاسخ داده و زمینه را برای سوپر قهرمانان متنوعتر فراهم میکند. برای بسیاری از طرفداران مارول، "Thunderbolts" نقطه عطفی برای روایتهای احساسیتر و پیچیدهتر در این جهان ابرقهرمانی است.

جمعبندی: آیا Thunderbolts ارزش تماشا را دارد؟
در مجموع، "Thunderbolts" اثری متفاوت، جاهطلبانه و پرسشبرانگیز است. این فیلم با تمرکز بر ذهنیت ضدقهرمانان فراموششده مارول، هویت بصری جدیدی برای فرانچایز خلق میکند و ژانر را با ترکیب اکشن، تامل و طنز تلخ به چالش میکشد. هرچند گاهی در هماهنگی گروهی و ایجاد تعادل میان لحنها کاستی وجود دارد، اما فیلم در خلق یک تجربه تازه و لحظاتی صادقانه موفق عمل میکند. "Thunderbolts" این پرسش را مطرح میکند که آیا میتوان ژانر و شخصیتهای به حاشیه رانده شده را بازآفرینی و نجات داد؟ پاسخ فیلم با استایل، جسارت و احساسی انسانی همراه است.
برای مخاطبانی که به دنبال فراتر رفتن از داستانهای تکراری مارول و خواهان شخصیتپردازی پیچیده و تجربه سینمایی متفاوت هستند، "Thunderbolts" اثری ارزشمند و دیدنی خواهد بود.
چه "Thunderbolts" آغازگر عصر تازهای برای MCU باشد و چه صرفاً یک آزمایش خلاقانه، یک چیز مسلم است: این فیلم قهرمانان کمتر دیدهشده مارول را به مرکز توجه میآورد و نتیجه، هم تحریکآمیز است و هم سرگرمکننده.
منبع: smarti
.avif)
نظرات