8 دقیقه
اولین آیفون تاشوی اپل هماکنون هیجان زیادی ایجاد کرده — و در عین حال تردیدهایی نیز به همراه دارد. حرکتهای اخیر تحلیلگران نشان میدهد که سرمایهگذاران ممکن است نتایج خوشبینانهتری را نسبت به آنچه بازار واقعاً میتواند تحویل دهد، قیمتگذاری کرده باشند، خصوصاً اگر اپل همانند سامسونگ قیمت نزدیک به 2,000 دلار را برای دستگاه در نظر بگیرد.
Jefferies چشمانداز خود و رتبهبندی اپل را کاهش داد
شرکت کارگزاری Jefferies بازار را شگفتزده کرد و رتبهبندی اپل را از «نگهداری» (Hold) به «عملکرد ضعیفتر» (Underperform) تنزل داد. این شرکت معتقد است وال استریت بیش از حد نسبت به خانواده آیفون 18 سال آینده از جمله شایعه آیفون 18 Fold خوشبین شده است. به نظر Jefferies این خوشبینی قبلاً در قیمت سهام اپل منعکس شده و اگر تقاضا تضعیف شود، فضای زیادی برای رشد باقی نخواهد ماند.
پس از اعلام کاهش رتبه، سهام اپل دچار افتی شد و سپس تا حدودی بهبود یافت، اما Jefferies هشدار میدهد که ارزشگذاری فعلی بازار تا حد زیادی منعکسکننده یک «چشمانداز بسیار خوشبینانه نسبت به آیفون» است. این شرکت همچنین هدف قیمت خود را کمی کاهش داد که نشاندهنده نگرانی از احتمال کاهش نرخ رشد بلندمدت است. این کاهش هدف قیمتی و تغییر رتبهبندی نشان میدهد Jefferies انتظار دارد رشد آتی اپل ممکن است محافظهکارانهتر باشد و به تبع آن بازده سرمایهگذاری کمتر از پیشبینیهای فعلی شود.
چرا آیفون 18 Fold میتواند یک سرمایهگذاری پرریسک باشد
نکته مرکزی احتیاط Jefferies مربوط به قیمتگذاری است. اگر اپل اولین مدل تاشوی خود را در محدوده حدود 2,000 دلار قرار دهد تا با Galaxy Z Fold 7 سامسونگ رقابت کند، این سقف قیمتی میتواند پذیرش دستگاه توسط مصرفکنندگان را محدود کند. Jefferies معتقد است 2,000 دلار نزدیک به آستانهای است که برای خریداران عمده و بازار عمومی قابلقبول باشد؛ به عبارت دیگر، چسباندن برچسب قیمتی بسیار بالا ممکن است به طور چشمگیری حجم فروش را کاهش دهد و دستگاه را محدود به جمعیت کوچکی از مشتریان علاقمند به فناوری و ثروتمندان کند.
مسئله دیگر نوآوری است. Jefferies استدلال میکند که بدون ویژگیهای برجسته و متمایز فراتر از بدنه پریمیومی و ارتقای تدریجی، اپل ممکن است در توجیه قیمتهای بالا و ایجاد چرخه جایگزینی گسترده مشکل داشته باشد. برای مثال، طراحی جدید بسیار نازک «iPhone Air» که اخیراً معرفی شده، هنوز به یک موفقیت عمومی تبدیل نشده و این میتواند نشانهای باشد که مصرفکنندگان بهطور خودکار هر نسخه پرمیومی جدید را نمیپذیرند. بنابراین اگر آیفون تاشو ویژگیهای ملموس و برتری قانعکنندهای نسبت به آیفونهای فعلی و رقبا ارائه نکند، مشتریان ممکن است خرید را به تعویق بیندازند یا به گزینههای ارزانتر روی آورند.

انتظاراتی که بازار هماکنون دارد
اپل برخی قابلیتهای معمولاً محدود به مدلهای Pro، مانند نمایشگر 120Hz ProMotion، را به مدلهای پایه iPhone 17 منتقل کرده است. فروش قوی اولیه سری آیفون 17 باعث تقویت خوشبینی شد و برخی سرمایهگذاران را به این نتیجه رساند که چرخه بعدی حتی قویتر خواهد بود. Jefferies اما میگوید آن سودها احتمالاً قبلاً در قیمتگذاری مذکور لحاظ شدهاند و تضمینی برای ادامه گسترش حاشیهها یا آغاز یک چرخه جایگزینی گسترده نیستند.
برای روشنتر شدن موضوع: بازار معمولاً زمانی که فناوری جدیدی عرضه میشود، انتظارات رشد فروش و افزایش حاشیه سود را قیمتگذاری میکند. این انتظارات میتواند شامل افزایش درآمد از فروش سختافزار، رشد خدمات نرمافزاری و افزایش فروش لوازم جانبی باشد. اما اگر محصول جدید نتواند تقاضای قابلتوجهی ایجاد کند یا ویژگیهای آن برای اغلب کاربران محسوس نباشد، آن رشد مورد انتظار ممکن است محقق نشود و فشار بر روی قیمت سهام افزایش یابد. از سوی دیگر، حتی پذیرش محدود یک محصول پرقیمت میتواند برای سود کوتاهمدت اپل مفید باشد اما برای رشد طولانیمدت و تداوم جریان جایگزینی کافی نباشد.
دیدگاههای متنوع تحلیلگران: برخی خوشبین، برخی محتاط
همه تحلیلگران با Jefferies همنظر نیستند. اوایل هفته، Seaport Research Partners رتبه خرید (Buy) خود برای اپل را با هدف قیمتی بسیار بالاتر 310 دلار تأیید کرد و استدلال کرد که اپل در حال بهبود توانایی خود در کسب درآمد بیشتر از اکوسیستمش است. دادههای FactSet نیز نشان میدهد که اکثریت شرکتهای کارگزاری تحت نظر، همچنان دیدگاه مثبتی نسبت به اپل دارند: دهها شرکت آن را «خرید» ارزیابی کردهاند در حالی که فقط تعداد محدودی — از جمله Jefferies — دیدگاه نزولی دارند.
این تقسیم دیدگاه به سرمایهگذاران یک انتخاب مهم میدهد: یا در برابر هیجان مربوط به آیفون تاشو جدید قرار بگیرند و با خوشبینی همراه شوند، یا یک قدم عقب بگیرند و این سؤال را مطرح کنند که آیا قیمتگذاری پریمیوم و نوآوریهای نسبتاً اندک میتواند ارزش فعلی شرکت را توجیه کند یا نه. برخلاف اجناسی که صرفاً بر مبنای قیمت پایین به فروش میرسند، محصولات پریمیوم وابستگی زیادی به توجیه فنی و تجربه کاربری دارند؛ اگر تجربه ملموس در سطح اکثریت مشتریان ایجاد نشود، پذیرش گسترده محدود خواهد ماند.
چه مواردی برای سرمایهگذاران مهم است که دنبال کنند
- قیمت رسمی: ورود با قیمت 2,000 دلار یک آزمون جدی برای تقاضای مصرفکننده در بازار گوشیهای تاشو است. در این سطح قیمتی باید دید درصد مشتریانی که حاضر به پرداخت هستند چقدر خواهد بود و چه بخشهایی از بازار هدف گرفته میشوند.
- تمایز ویژگیها: آیا آیفون 18 Fold مزایای مشخصی نسبت به آیفونهای موجود و رقبای تاشو ارائه میدهد؟ تمایز میتواند شامل دوام بهتر لولا، کیفیت نمایشگر، بهینهسازی نرمافزار برای صفحه تاشو، دوربینهای متمایز یا یکپارچگی بهتر با اکوسیستم اپل باشد.
- نشانههای چرخه جایگزینی: آیا ارتقاها بیشتر به خاطر کاهش قیمتها و تبلیغات خواهد بود یا به دلیل نوآوری واقعی و مزایای محسوس برای کاربران؟ چرخه جایگزینی قویتر معمولاً نشاندهنده تقاضای پایهای است که میتواند طولانیمدت درآمدها را تغذیه کند.
- دادههای فروش کوتاهمدت: چه مقدار از قدرت فروش iPhone 17 قابل تکرار است و چه بخشهایی از آن صرفاً یک جهش مقطعی یا ناشی از عوامل خاص بودهاند؟ گزارشهای اولیه فروش و ارقام تحویلها میتواند بینشی درباره پایداری تقاضا بدهد.
تصور کنید هیجان رسانهای وقتی اپل اولین تاشو را معرفی کند: تیترها، ویدئوهای دستنشان، و موج جدیدی از گمانهزنیها منتشر خواهد شد. اما همانطور که Jefferies هشدار میدهد، هیجان میتواند دو لبه داشته باشد. اگر دستگاه با قیمت بسیار بالا عرضه شود در حالی که فقط ارتقاءهای جزئی و مواردی که برای اکثریت محسوس نیستند ارائه دهد، سرمایهگذارانی که بر پایه شایعات وارد شدهاند ممکن است اولین کسانی باشند که هنگام برخورد با واقعیت، سفارش فروش ثبت میکنند.
از منظر زنجیره تامین و تولید، گوشیهای تاشو چالشهای جدیدی دارند: پنلهای انعطافپذیر گرانتر هستند، فرایندهای کنترل کیفیت پیچیدهتر است و نرخ نقص اولیه ممکن است بالاتر از مدلهای معمولی باشد. این عوامل میتواند هزینههای تولید را افزایش دهد و حاشیه سود را تحت فشار قرار دهد، مگر آنکه اپل بتواند از مقیاس تولید یا بهبود فناوری هزینهها را جبران کند. همچنین، پایداری و دوام لولا و نمایشگر برای جلب اعتماد مشتریان عادی حیاتی است؛ هر مسئلهای در این زمینه میتواند آسیب طولانیمدت به تقاضا وارد کند.
از منظر بازاریابی و استراتژی، اپل میتواند با تاکتیکهای مختلفی ورود به بازار تاشو را مدیریت کند: عرضه محدود در ابتدا برای ایجاد تقاضای منحصربهفرد، یا قیمتگذاری رقابتیتر برای گسترش پذیرش. هر استراتژی پیام متفاوتی به بازار میدهد و پیام مناسب میتواند تعیینکننده میزان موفقیت محصول باشد. علاوه بر این، اپل از طریق خدمات نرمافزاری و اشتراکهایش میتواند درآمد پس از فروش را بهینه کند؛ اگر آیفون تاشو بتواند کاربران را به خرید خدمات بیشتر یا لوازم جانبی ویژهتر ترغیب کند، اثر اقتصادی آن فراتر از فروش سختافزار خواهد بود.
در نهایت، تحلیلگران و سرمایهگذاران باید به ترکیبی از عوامل توجه کنند: قیمتگذاری و تقاضا، تفاوتهای فنی و تجربه کاربری، پیام بازاریابی و همچنین دادههای واقعی فروش و میزان بازخورد کاربران اولیه. ترکیب این اطلاعات است که تعیین میکند آیا آیفون تاشو میتواند به یک عامل رشد پایدار برای اپل تبدیل شود یا صرفاً یک کالای لوکس با تقاضای محدود خواهد ماند.
منبع: phonearena
ارسال نظر