8 دقیقه
گزارشها و ویدیوهای تازه نشان میدهد که گوگل پیکسل 10 پرو XL هنگام اجرای بازیهای سنگین موبایلی مثل Genshin Impact با مشکلاتی جدی روبهرو میشود؛ لگهای فریم، چشمکزدن صفحه و عدم پاسخدهی لمس که تجربه بازی را تا حد ناخوشایندی مختل میکند. این مشکل بیشتر وقتی به چشم میآید که دستگاه برای مدت طولانی زیر بار سنگین گرافیکی قرار میگیرد.
وقتی سیلیکون متمرکز بر هوش مصنوعی با ماراتن گرافیکی روبهرو میشود
هستهٔ مسأله در چیپ داخلی گوگل، یعنی Tensor G5 نهفته است. این چیپ که با همکاری TSMC طراحی شده، برای پردازشهای مبتنی بر یادگیری ماشین، پردازش تصویر و کارهای مبتنی بر هوش مصنوعی بهینه شده است؛ یعنی در اولویت بندی معماری، توان خام GPU کمتر از قابلیتهای عصبی (NPU) و واحدهای پردازش تصویر قرار گرفته است. چنین رویکردی مزایای واضحی برای عکسبرداری، ویژگیهای صوتی و ترجمهٔ روی دستگاه دارد، اما وقتی بازیای مانند Genshin Impact با بار گرافیکی پایدار و سنگین اجرا میشود، این مزایا به نظر میرسد که کفاف نمیدهند.
در ویدیوهای منتشرشده توسط کاربری با نام Abhinov در شبکهٔ X، قطع و وصل شدن نرخ فریم، تاخیر در تشخیص لمس و چشمکهای پیدرپی صفحه دیده میشود؛ طوری که حتی ناوبری در رابط کاربری سادهٔ سیستمعامل هم هنگام اجرای بازی دچار اشکال میشود. در برخی کلیپها گوشی برای چند ثانیه «قفل» شده و لمسها ثبت نمیشوند، بهطوری که بازیکن کنترل شخصیت را از دست میدهد.
چه چیزی دقیقاً اتفاق میافتد؟
آنچه کاربران میبینند ترکیبی از چند پدیدهٔ فنی است: میزبان بار سنگین گرافیکی، ناتوانی GPU در حفظ فرکانس بالا برای بازهٔ طولانی، مداخلهٔ واحدهای پردازشی دیگر در پهنای باند حافظه، و در نهایت تراتلینگ حرارتی و نرمافزاری. وقتی یک پردازندهٔ گرافیکی تحت فشار قرار میگیرد، سیستم مدیریت توان و حرارت باید تصمیم بگیرد که برای جلوگیری از آسیب، فرکانس را کاهش دهد؛ این همان چیزی است که به آن throttling میگویند و نتیجهٔ آن افت فریم و تاخیرهای ناگهانی است.
عملکرد در مقایسه با رقبا: چقدر فاصله هست؟
- آزمونهای بنچمارک و تستهای واقعی نشان میدهند که Tensor G5 در اجرای پایدار بازیهای سنگین، پشت سر Apple A19 Pro و Qualcomm Snapdragon 8 Gen 4 قرار میگیرد.
- برخی گزارشها حتی اشاره دارند که در بارهای سنگین، عملکرد GPU در G5 میتواند نسبت به Tensor G4 سال گذشته نیز بدتر شود—نشانهای که بهینهسازی نرمافزار یا طراحی حرارتی شاید نیاز به بازنگری دارد.
- در جلسات طولانی بازی، پیکسل 10 پرو XL سریعتر از رقبا وارد حالت تراتلینگ میشود؛ این یعنی تلفنهایی چند سالهتر با چیپهای دیگر ممکن است در بازیهای طولانی دوام بهتری نشان دهند.
به زبان ساده: در حالی که چیپهای سری A اپل و پرچمداران مبتنی بر اسنپدراگون نرخ فریم و پایداری حرارتی را در جلسات طولانیتر حفظ میکنند، پیکسل 10 پرو XL ممکن است تنها در عرض چند دقیقه بازی سنگین دچار افت عملکرد و تراتلینگ شود.

آنچه کاربران تجربه میکنند و چرا اهمیت دارد
این تفاوتها صرفاً موضوعات فنی نیستند؛ تجربهٔ کاربری واقعی را تحت تأثیر قرار میدهند. بازی موبایل امروز بخشی مهم از استفادهٔ روزمرهٔ بسیاری از خریداران گوشیهای پرچمدار است. وقتی لگ، افت فریم و عدم پاسخدهی لمس دیده میشود، نه تنها تجربهٔ بازی خراب میشود، بلکه اعتماد به عملکرد کلی دستگاه نیز کاهش مییابد.
نکتهٔ جالب این است که چشمک زدن عناصر سیستم مانند نوتیفیکیشن شید هم در کلیپها دیده میشود. این موضوع نشان میدهد که بار روی GPU و لایهٔ کامپوزیت (compositor) فراتر از نیاز بازی است و بخشی از سیستم UI هم تحت فشار قرار گرفته است—یعنی مشکل تنها مربوط به موتور گرافیکی بازی نیست، بلکه سراپای زیرسیستم گرافیکی و مدیریت منابع را دربرمیگیرد.
آیا این یعنی پیکسل 10 پرو XL یک شکست کامل است؟
خیر؛ دستگاه هنوز در زمینهٔ عملکردهای مبتنی بر هوش مصنوعی و تصویربرداری قوتهای قابل توجهی دارد. پردازش تصویر، قابلیتهای صدای بلادرنگ، و ویژگیهای ترجمه و دستیارهای هوشمند همچنان از نقاط قوت فروش این مدل هستند. اما برای گیمرهایی که تجربهٔ پیوسته و بدون قطعیت را انتظار دارند، این تعادل بین قدرت هوش مصنوعی و توان خام گرافیکی ممکن است ناامیدکننده باشد.
پاسخ گوگل: چه راهحلهایی ممکن است کارساز باشند؟
برای رفع یا کاهش مشکل چند مسیر محتمل وجود دارد که بعضی از آنها کوتاهمدت و نرمافزاری و برخی بلندمدت و سختافزاریاند:
- بهروزرسانیهای نرمافزاری و درایور: بهینهسازی scheduler پردازشها، مدیریت بهتر حافظهٔ گرافیکی، و بهبود frame pacing میتواند جلوی برخی افتها را بگیرد.
- تنظیمات حرارتی و نرمافزار مدیریت توان: تغییر سیاستهای governor، اعمال محدودیتهای هوشمند روی فرکانس در لحظات اوج بار، یا افزودن حالتهای تخصصی بازی (game mode) که تعادل بین کیفیت و پایداری را مدیریت میکنند.
- همکاری با سازندگان بازی: بهینهسازیهای مخصوص بازیها (مثلاً شِیِدرهای پیشکامپایلشده، استفادهٔ بهتر از Vulkan یا APIهای کمتاخیر) میتواند فشار را کاهش دهد.
- نسخههای بعدی Tensor: در طراحیهای آینده، تمرکز بیشتر روی throughput واحد گرافیکی و پهنای باند حافظه میتواند تجربهٔ گیمینگ را بهبود دهد؛ اما این به معنای پذیرش هزینه یا پیچیدگی بیشتر در طراحی حرارتی خواهد بود.
- راهکارهای سختافزاری: بهبود مسیرهای حرارتی، استفاده از مواد با رسانایی بهتر، یا بازطراحی فیزیکی برای دفع حرارت میتواند مانع افزایش سریع دما و تراتلینگ شود—اما اینها برای دستگاه فعلی خیلی سریع قابل اجرا نیستند.
چه انتظاری از بروزرسانیها داریم؟
معمولاً شرکتها با ترکیبی از آپدیت نرمافزاری و راهکارهای تنظیمات پذیرفتهشده وارد عمل میشوند: آپدیتی برای بهبود مدیریت توان، تنظیمات اختصاصی برای بازیها، و همکاری با توسعهدهندگان عناوین سنگین برای افزایش سازگاری. اگر مشکلات از پایهٔ سختافزاری باشد، تنها امید واقعی در نسلهای بعدی چیپها یا بازطراحی حرارتی است.
پیشنهاد برای خریداران و گیمرها
اگر شما گیمرِ سِشنهای طولانی و حساس به فریم هستید، شواهد فعلی نشان میدهد که انتخاب پرچمداران مبتنی بر Apple A-series یا گوشیهای مجهز به Snapdragon ردهبالا امنتر است. اما اگر برایتان تجربهٔ دوربین، قابلیتهای هوش مصنوعی روی دستگاه و ویژگیهای نرمافزاری نوآورانه اهمیت بیشتری دارد، پیکسل 10 پرو XL هنوز یک گزینهٔ جذاب است—به شرطی که انتظار تجربهٔ بازیای در سطح بهترین رقبا را نداشته باشید.
همچنین چند نکتهٔ عملی برای کاهش دردسرها وجود دارد: در تنظیمات بازی کیفیت گرافیکی را کمی کاهش دهید، از حالتهای صرفهجویی در انرژی در بازی استفاده نکنید مگر بهینهسازی شده باشند، از آخرین بهروزرسانیهای سیستم و بازی مطمئن شوید و در صورت امکان از کیسهای محافظی که مانع تبادل حرارت میشوند پرهیز کنید.
چشمانداز برای توسعهدهندگان و سازندگان چیپ
این مسأله نشان میدهد که تعادل بین قابلیتهای AI و توان خام گرافیکی باید دقیقتر در طراحی SoCها رعایت شود. تولیدکنندگان چیپ میتوانند از این تجربه برای اصلاح نسبت NPU به GPU، بهینهسازی پهنای باند حافظه و بهبود ISPها بهره ببرند تا هم تجربهٔ دوربین و هم گیمینگ را بهطور همزمان ارتقا دهند. از سوی دیگر، توسعهدهندگان بازی نیز باید با درنظر گرفتن تنوع سختافزاری بازار موبایل، گزینههای تنظیمات گرافیکی و shader-level fallbackها را بهتر پیادهسازی کنند.
در پایان، این یک یادآوری است: تلفنهای هوشمند امروز ترکیبی پیچیده از واحدهای پردازشی مختلفاند و تصمیم طراحی هر شرکت، برد-برد یا بَرد-باختی را برای کاربر رقم میزند. انتخاب بین تجربهٔ هوش مصنوعی برتر و تجربهٔ گیمینگ پایدار یک انتخاب واقعگرایانه است که هر خریدار باید بر اساس نیازهای شخصیاش بگیرد.
آیا به نظر شما گوگل باید در چیپهای بعدی تمرکز بیشتری روی GPU و دوام گیمینگ داشته باشد یا اینکه اولویت را به ویژگیهای هوش مصنوعی بدهد؟
منبع: wccftech
ارسال نظر