7 دقیقه
جیمی دونالدسون، که بیشتر با نام مستعار MrBeast شناخته میشود، اجرایی نوآورانه از شوهای نمایشی در پلتفرم یوتیوب ارائه داده است که بسیاری آن را بهعنوان تبدیل «شوهای یوتیوب» به یک فرم هنری توصیف کردهاند. او موفقیت چشمگیر خود را نتیجه ترکیبی از چند عنصر کلیدی میداند: سرمایهگذاری بزرگ در اجرا و تولید، ایدههای اصیل و متفاوت، و کنترل کیفیت وسواسی در تمام مراحل تولید. در ادامه نگاهی دقیقتر میاندازیم به اینکه این سه مولفه چگونه با هم ترکیب میشوند تا میلیاردها بازدید و رشد پیوسته کانال یوتیوب او را رقم بزنند و چه درسهایی از این مدل میتوان برای تولید محتوا و بازاریابی ویدیویی آموخت.
نمایش ابتدا: اجراهای عظیم که کاربر را وادار به توقف میکند
ویدیوهای MrBeast طوری طراحی شدهاند که بیننده را متوقف کنند و کنجکاوی او را برانگیزند. از ادعاهایی مثل «هفت روز خود را زنده دفن کردم» تا فرستادن یک قطار به داخل گودالی عظیم یا برگزاری مسابقه رانندگی بین یک خودرو و یک یوزپلنگ، محتوای او برای حداکثر قابلیت اشتراکگذاری مهندسی شدهاند. این موارد شوخیهای کوچک و ساده نیستند؛ بلکه تولیداتی پرهزینه و پیچیدهاند که معمولاً نیاز به دکورهای مفصل، مجوزهای قانونی، تیمهای لجستیکی و هماهنگیهای فراوان دارند. در عمل، این مقیاس تولید است که باعث میشود ویدیوها فوراً توجه را جلب کنند و کاربران برای دیدن ادامه داستان روی ویدیو کلیک کنند.
مقیاس و نمایش دو نقش مهم در تولید محتوای ویروسی دارند: اول اینکه یک «لحظه بزرگ» یا صحنه فوقالعاده میتواند بلافاصله کنجکاوی ایجاد کند؛ دوم اینکه وقتی رویدادی شبیه به «یکبار در عمر» به نظر میرسد، احتمال کلیک، اشتراکگذاری و بحث پیرامون آن به شدت افزایش پیدا میکند. به عبارت دیگر، ساختار و استراتژی تولید MrBeast متکی بر ایجاد نقاط اوج بصری و روایی است که باعث افزایش نرخ کلیک، بازدید اولیه و در پی آن رتبهبندی در الگوریتمهای توزیع محتوا مانند الگوریتم یوتیوب میشود. این روش نشان میدهد که در استراتژی محتوا، سرمایهگذاری هوشمند در اجرا و طراحی تجربه بصری مخاطب میتواند به طور مستقیم روی دسترسی و رشد ارگانیک کانال تاثیرگذار باشد.
خلاقیت میفروشد: اصالت بهعنوان مزیت رقابتی
نشریاتی مانند Business Insider و دیگر رسانهها بهدرستی اشاره کردهاند که خلاقیت و اصالت، بخش مرکزی فرمول موفقیت MrBeast است. او در مصاحبهها گفته است که تیمش تمرکز زیادی روی ایدههایی دارد که برای بیننده تازگی و یگانگی احساس شود — چیزهایی که بیننده احساس کند آن را در جای دیگری نخواهد دید. این حس «منحصر به فرد بودن» باعث میشود که مخاطب بارها و بارها برای دیدن محتوای جدید بازگردد و همچنین محتوای تولیدی احتمال بیشتری برای اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی و گفتوگوهای آنلاین داشته باشد.
در اکوسیستمی که بسیاری از سازندگان محتوا به بازتولید فرمتهای موفق دیگران میپردازند، ارائه یک زاویه جدید یا افزودن یک پیچش داستانی (twist) میتواند تفاوت بین دیده شدن و گم شدن در میان حجم عظیم محتوا باشد. حتی زمانی که فرمتهای پایهای مشابه به نظر میرسند — مانند چالشها، پرایزها، یا مسابقات — نحوهی افزایش ریسک، افزودن المانهای بصری و روایتگری و ارتقای سطح پاداشها، باعث متمایز شدن ویدیوهای MrBeast میشود. این نکته اهمیت استراتژی خلاقانه و نوآوری در تولید محتوا، ایدهپردازی و طراحی تجربه کاربری ویدیویی را برای رشد تعامل و اشتراکگذاری نشان میدهد.
وسواس کیفیت: استانداردهای بیرحمانه پشت دوربین
ورای نمایش و نوآوری، یک سیستم کنترل کیفیت سختگیرانه وجود دارد. MrBeast بارها اشاره کرده که ویدیوهایی که با استانداردهایش همخوانی ندارند را حذف میکند یا منتشر نمیکند. این وسواس شامل صیقل دادن تدوین، صدا، ریتم روایت و عناصر بصری تا زمانی است که نسخه نهایی دقیقاً با چشمانداز او همراستا شود. نتیجهی چنین رویکردی، تعداد کمتر آپلودهای سطحی و افزایش ثبات در کیفیت محتوا است که به نوبه خود منجر به عملکرد بهتر ویدیوها از منظر زمان مشاهده (watch time) و تعامل مخاطب میشود؛ معیارهایی که برای توزیع و اولویتبخشی در الگوریتمهای پلتفرم اهمیت زیادی دارند.
این تعهد به کیفیت، علاوه بر تاثیر فنی روی جذب و نگهداری مخاطب، جنبههای تجاری و برندسازی نیز دارد: وقتی یک کانال به ثبات کیفیت مشهور میشود، مشارکتهای تجاری، حامیان مالی و فرصتهای تبلیغاتی نیز با ریسک کمتر و ارزش بالاتری همراه میشوند. از منظر تولید محتوا و بازاریابی ویدیویی، وزندهی به کیفیت تولید (شامل ضبط صدا، نورپردازی، طراحی صحنه، ویرایش و رنگپالتی) یک سرمایهگذاری بلندمدت است که میتواند نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را افزایش دهد و موقعیت کانال را در فضای رقابتی بهبود بخشد.
این کار مجموعهای از افراد میخواهد
موفقیت MrBeast نتیجه یک تلاش جمعی است، نه کار فردی او. گزارشها نشان میدهد که دفتر مرکزی او در گرینویل حدود 300 نفر کارکنان ثابت دارد و اگر مشارکتکنندگان و همکاران خارجی را حساب کنیم، تیم گستردهتری نزدیک به 450 نفر در طراحی، ساخت، فیلمبرداری و بهینهسازی این ایدههای پیچیده نقش دارند. این زیرساخت سازمانی از طراحان صحنه و مهندسان ساخت تا تیم تدوین، صدا، مدیریت پروژه و تحلیلگران داده را شامل میشود و تبدیل ایدههای نامتعارف به ویدیوهای آمادهی ویروسی را ممکن میسازد. از منظر مدیریت پروژه و تولید محتوا، داشتن یک جریان کاری متمرکز، فرآیندهای روشن برای گرفتن مجوزها، برنامهریزی لجستیکی و مدیریت تامینکنندگان، و همچنین تیمی برای تحلیل دادههای عملکرد، همگی اجزای حیاتی این موفقیت بزرگ هستند.
درسهایی برای سازندگان محتوا
- بزرگ فکر کنید وقتی ممکن است، اما ایدهها را به اندازه منابع خود مقیاسدهی کنید — در بسیاری از موارد، ایدههای درخشان و چشمگیر مهمتر از صرفاً بودجه بالا هستند. توجه کنید که چگونه مفاهیم خلاق میتوانند با هزینه کمتر نیز اثرگذار باشند اگر خوب طراحی و اجرا شوند.
- اصالت را در اولویت قرار دهید؛ فرمتهای آشنا را با قلابهای منحصر به فرد و زاویههای جدید تغییر دهید بهجای اینکه صرفاً همان را بهطور کامل کپی کنید. کاربران و الگوریتمها به محتوایی که تجربه تازهای ارائه میدهد، واکنش مثبتتری نشان میدهند.
- روی کیفیت تمرکز کنید: صدای بهتر، تدوین دقیقتر و روایت شفافتر، باعث افزایش زمان مشاهده و عملکرد بهتر در الگوریتمها میشود. بهینهسازی برای نگهداری بیننده (retention) و افزایش جلسههای مشاهده (session watch time) از اهداف مهم برای رشد ارگانیک است.
رویکرد MrBeast—ترکیب نمایش، اصالت و تمرکز نزدیک بر کیفیت—الگوی عملی و قابل استفادهای برای سازندگان دیجیتال است که خواهان افزایش دسترسی و گسترش مخاطب خود هستند. برای بهکارگیری این اصول لازم نیست حتماً تیم 450 نفرهای داشته باشید؛ اما نیاز به تمایل به سرمایهگذاری در ایدهها، بهینهسازی مستمر و توجه به ساخت تجربهای است که مخاطب را شگفتزده و راضی نگه دارد. همچنین در مقام تحلیلگر یا مدیر محتوا باید به نقش دادهها در تصمیمگیری توجه داشت: بررسی آمارهای یوتیوب مثل retention graphs، click-through rate (CTR) و منابع ترافیک میتواند نشان دهد کدام بخشهای تولید به سرمایهگذاری بیشتری نیاز دارند و کجا باید نوآوری داشته باشید.
منبع: smarti
ارسال نظر