9 دقیقه
یک پوشیدنی که به جای گوش دادن به ضربان قلب، به فعالیت مغز شما گوش میدهد، هدفش تبدیل مدیریت استرس به چیزی قابل اندازهگیری، پیگیری و بهبود است — درست مانند شمارش قدمهای روزانه یا پایش خواب.
وقتی آنتونیو فورنزا، مدیر اجرایی مخابرات و مهندس، متوجه شد به مرحله سوختسوز شغلی رسیده است، دنبال یک «فیتبیت برای استرس» گشت. چند سال قبل با کمک اپل واچ چهل پوند وزن کم کرده بود و بهشکل وسواسی قدمها و کالریها را میشمرد؛ طبیعی بود که از خود بپرسد چرا هیچ پوشیدنیای وجود ندارد که به شما کمک کند «چهل پوند استرس» را هم کاهش دهید؟ این سوال راه را برای طراحی یک دستگاه جدید باز کرد که هدفش اندازهگیری استرس ذهنی بوده و با تمرکز بر سنجش امواج مغزی (EEG) سیاستی متفاوت در بازار پوشیدنیهای سلامت دیجیتال ارائه میدهد.
چیزی برای خریدن وجود نداشت — بنابراین او تصمیم گرفت یکی بسازد. این ابتکار نهفقط یک محصول مصرفی بلکه تلاشی برای پر کردن فاصله بین فناوری بالینی و نیازهای روزمره کارمندان دانشمحور و مدیران استارتاپها بود؛ گروههایی که بیشترین بار استرس مزمن را تجربه میکنند.
پوشیدنی حسگر مغزی که پشت گوش قرار میگیرد
بهجای اختراع یک حسگر کاملاً جدید، فورنزا به سراغ یک فناوری پزشکی اثباتشده رفت: الکتروانسفالوگرافی یا EEG. برای بیش از یک قرن، EEG در بیمارستانها برای مانیتورینگ فعالیت الکتریکی مغز و تشخیص اختلالاتی مانند صرع و اختلالات خواب استفاده شده است. این فناوری بالینی پایهای محکم دارد و دادههای زمان-حقیقی از ریتمهای مغزی ارائه میدهد که در کاربردهای پزشکی به دقت سنجیده شدهاند.
اما EEG میتواند چیزهای روزمرهتری را هم نشان دهد: میزان استرس شما. وقتی مغز برای مدت طولانی در موجهای با فرکانس بالا که به عنوان موج بتا شناخته میشوند قرار دارد — الگوهایی که با هوشیاری، بار شناختی و تلاش ذهنی همراهاند — این وضعیت میتواند به فرسودگی، بیخوابی، اضطراب و استرس مزمن تبدیل شود. تحلیل این الگوها با روشهای پردازش سیگنال و استخراج ویژگی (feature extraction) امکان رصد تغییرات بار شناختی و نشانههای ظریف استرس را فراهم میآورد، چیزی که بسیاری از حسگرهای مبتنی بر ضربان یا تغییرپذیری ضربان قلب بهراحتی نمیتوانند ثبت کنند.
فورانزا با تیمی از دانشمندان داده و مهندسان زیستپزشکی همکاری کرد و این استاندارد بالینی را به یک گجت مصرفی به نام Awear تبدیل نمود: یک حسگر فشرده که بهطور نامحسوس پشت گوش قرار میگیرد و بهصورت مداوم امواج مغزی را در طول روز پایش میکند. طراحی ارگونومیک پشت گوش اجازه میدهد دستگاه در استفاده روزمره نامحسوس بماند و در عین حال تماس کافی با پوست برای ثبت سیگنالهای EEG فراهم شود.
این دستگاه دادهها را به نرمافزار همراه (اپلیکیشن) منتقل میکند که سیگنالهای خام مغزی را به بینشهایی دربارهٔ حالت روحی، بار شناختی و سطح استرس تبدیل میکند. از آنجا، Awear پیشنهادهای کوچینگ مبتنی بر هوش مصنوعی ارائه میدهد — راهنماییهای کوتاه و قابل اجرا بهصورت آنی که هدفشان کمک به کاربر برای خروج از حالت مداوم «مبارزه یا گریز» و تقویت تابآوری هیجانی است. الگوریتمهای یادگیری ماشین با آموزش روی مجموعهدادههای بالینی و مصرفی میتوانند الگوهای شخصیسازیشدهای استخراج کنند که کیفیت توصیهها را بالا میبرد.
فورنزا میگوید: «مغز ما در تنظیم خودی شگفتانگیز است و ما را متقاعد میکند که استرس نداریم.» او توضیح میدهد که «درگیر بودن موقتی در حالت مبارزه یا گریز طبیعی است، اما گرفتار شدن در این حالت بهطور مداوم منجر به استرس مزمن، افسردگی و اضطراب میشود.» با شناسایی دورههای طولانیمدت افزایش فعالیت بتا، Awear طراحی شده تا کاربران بتوانند قبل از آنکه استرس به وضعیتی تبدیل شود که بازگشت از آن سختتر است، مداخله کنند؛ این مداخله میتواند شامل تمرینهای تنفسی کوتاه، پیشنهادات قطع تماس دیجیتال (digital detox)، یا تمرینهای میندفولنس باشد.
از فناوری بیمارستانی تا همراه سلامت مصرفکننده
Awear در بخش در حال رشد بین مانیتورینگ درجهکلینیکی و پوشیدنیهای سبک زندگی قرار میگیرد. در حالی که ساعتهای هوشمند و حلقههای سلامتی عمدتاً به نشانههای جایگزین مانند تغییرپذیری ضربان قلب (HRV)، نرخ ضربان یا الگوهای خواب تکیه میکنند تا استرس را استنتاج نمایند، Awear مستقیم به منبع میرود: فعالیت الکتریکی مغز. این دسترسی مستقیم به سیگنالهای مغزی میتواند دقت بالاتری در تشخیص بار شناختی و نوع استرس فراهم کند و به تحلیلهای دقیقتر و توصیههای هدفمندتر منتهی شود.
این زاویه نگاه توجه پژوهشگران را نیز جلب کرده است. بخش روانپزشکی دانشگاه استنفورد در حال حاضر این دستگاه را برای پایش سردرگمی و اختلال در جهتیابی (disorientation) در بیماران مسنتر بعد از عمل جراحی آزمایش میکند — عوارضی که اغلب ظریف و آسان برای از دست رفتن هستند. این مطالعه زودهنگام نشان میدهد که پوشیدنیهای مبتنی بر امواج مغزی میتوانند نقشی فراتر از اپهای سلامت و ترفندهای بهرهوری داشته باشند و در حوزههای بالینی مربوط به سالمندی، بازتوانی و نظارت پس از عمل مفید واقع شوند.
با این حال، فورنزا تأکید میکند که هدف اصلی شرکت بازار مصرفکننده است. استراتژی تجاری آگاهانه شبیه به تاکتیکهایی است که پیشتر توسط برندهای موفق پوشیدنی مانند Oura ring بکار گرفته شده: تبدیل معیارهای کیفی مانند خواب و بازیابی به شاخصهایی که برای پذیرندگان اولیه تکنولوژی جذاب و قابل اندازهگیری شوند. Awear در تلاش است به عنوان نسل بعدی پوشیدنی برای کارگران دانشبنیان، بنیانگذاران و هر کسی که در حالت دائمی اعلانها و بار شناختی زندگی میکند، شناخته شود.
Awear قبلاً در رقابتهای صنعتی هم مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یکی از 200 فینالیست Startup Battlefield در TechCrunch Disrupt 2025 شناخته شده است، جایی که در بخش ارائههای حوزه سلامت برنده جایزه شد. چنین اعتبار و تاییدهایی در بازاری که مملو از گجتهای سلامت است و مرز بین علم و خودیاری را اغلب مات میکند، اهمیت زیادی دارد. دریافت حمایت از شتابدهندهها و سرمایهگذاران شناختهشده میتواند اعتماد مصرفکنندگان و شرکای بالینی را افزایش دهد.
دسترسی اولیه اکنون، تأمین مالی جمعی و مقیاس بعداً
برای تامین مالی مرحله بعدی توسعه، این استارتاپ یک دور پیشبذر (pre-seed) را با هدایت Hustle Fund، Niremia Collective، Techstars و The Pitch Fund به پایان رساند. شرکت در حال آمادهسازی برای یک دور سرمایهگذاری بذری ۵ میلیون دلاری است که برنامهریزی شده اوایل ۲۰۲۶ انجام شود تا تولید را افزایش دهد، قابلیتهای نرمافزاری را توسعه دهد و موارد استفاده بیشتری را با شرکای بالینی و دانشگاهی اعتبارسنجی کند. این برنامه شامل سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید، تضمین کیفیت، و توسعه مدلهای هوش مصنوعی مبتنی بر دادههای بالینی خواهد بود.
در حال حاضر، Awear فقط از طریق یک برنامه دسترسی اولیه عرضه میشود. قیمت دستگاه ۱۹۵ دلار است و شامل اشتراک مادامالعمر اپلیکیشن میباشد — اقدامی غیرمعمول در بازاری که اشتراکهای دورهای به قاعده تبدیل شدهاند. ارائه اشتراک مادامالعمر میتواند یک مزیت رقابتی در مرحله جذب مشتری اولیه باشد چرا که نگرانی کاربران از هزینههای تکرارشونده را کاهش میدهد. جای تعجب نیست که بسیاری از نخستین مشتریان بنیانگذاران و اپراتورهای سایر استارتاپها هستند؛ جمعیتی که بهطور عملی تعریفکننده استرس مزمن محیطهای کار فناوریاند.
پس از تکمیل دور بذری، Awear قصد دارد یک کمپین کیکاستارتر راهاندازی کند و از شیوههایی که برندهایی مانند Peloton و Oura به کار گرفتهاند تقلید کند؛ استفاده از تأمین مالی جمعی هم برای تأمین مالی تولید و هم برای ساخت جامعه اولیه طرفداران و منتقدان فعال. کمپینهای موفق قبلی نشان دادهاند که تامین مالی جمعی میتواند هم سرمایه و هم اقبال بازار اولیه را فراهم کند، ضمن اینکه بازخورد مستقیم مصرفکننده برای بهینهسازی محصول فراهم میآورد.
فورنزا میگوید: «این مسیری است که برای بسیاری از پوشیدنیها کار کرده است. برای شما دیدپذیری زیادی ایجاد میکند و راه خوبی برای جذب مشتری است.» برای یک دسته کاملاً جدید — کوچینگ استرس مبتنی بر امواج مغزی و تقویتشده با هوش مصنوعی — این دیدپذیری ممکن است به اندازه علوم اعصاب پایهای اهمیت داشته باشد. جلب توجه بازار و جامعه علمی در کنار هم میتواند به پذیرش گستردهتر و گسترش موارد استفاده بالینی و رفاهی منجر شود.
فارغ از اینکه Awear تبدیل به «فیتبیت مغز» شود یا نه، این محصول نشان میدهد موج بعدی سلامت دیجیتال به کجا میرود: فراتر از شمارش قدمها و ضربان قلب، به سوی اندازهگیری آنچه در ذهن رخ میدهد. پوشیدنیهای مبتنی بر EEG میتوانند چشمانداز جدیدی برای نظارت سلامت روان، مدیریت استرس، بهینهسازی عملکرد شناختی و محافظت از گروههای آسیبپذیر ارائه دهند؛ اما این مسیر نیازمند شفافیت علمی، حفاظت دادهها، و مطالعات بالینی گستردهتر است تا اطمینان حاصل شود فناوریهای نوین بهبود واقعا قابل اتکا و ایمن فراهم میآورند.
منبع: techcrunch
نظرات
نوآ_س
پتانسیل واقعی داره؛ ولی تا وقتی دادهها و آزمایشهای بالینی باز منتشر نشن، نمیشه مطمئن بود. امنیت داده رو هم فراموش نکنن.
نبضخانه
ایده خوبه، مخصوصاً برای بنیانگذاران و توسعهدهندگان که دائم تحت فشارن... اما باید شفافیت علمی باشه.
مهر_ی
حس میکنم کمی هایپ شده، قیمت ۱۹۵ و اشتراک مادامالعمر؟! جذابه ولی باید مطالعات بلندمدت ببینیم، وگرنه فقط ترند میمونه.
آرمان
من با اپل واچ وزن کم کردم و مراقبت میکردم، اما «مشاهده مستقیم مغز» سطح قاطعیته. اگر شخصیسازی کنن، خیلی مفیده، منتظر تست میمونم.
لابکور
این EEG که پشت گوش میذارن، واقعاً تو محیط شلوغ و حرکت روزمره نویز رو حذف میکنه؟ کلی سوال فنی دارم...
دیتاپالس
وای، «فیتبیت برای استرس»؟ ایدهٔ جذابی که هم امیدوارکنندهست هم هولانگیز... لطفاً حریم خصوصی رو جدی بگیرن.
ارسال نظر