5 دقیقه
پایداری ادراک بصری در شرایط متغیر محیطی
آیا تا به حال گوشی هوشمند خود را به گونهای مقابل چشمان خود گرفتهاید که صفحهنمایش مانند یک منظرهیاب زنده عمل کند؟ در چنین شرایطی، آشفتگی تصاویر، رنگها و حرکات، نشان میدهد که پردازش دادههای بصری خام تا چه اندازه میتواند برای مغز ما دشوار باشد. با این حال، در زندگی روزمره، ادراک ما از محیط بسیار صاف و پایدار باقی میماند. راز اصلی این پردازش بیولوژیکی تصویر چیست؟
تحقیقات نوآورانهای که در مجله Science Advances منتشر شده است و توسط پژوهشگرانی از دانشگاه آبردین و دانشگاه برکلی کالیفرنیا انجام شده، دیدگاه تازهای را ارائه میدهد. این مطالعه، توهم بصری جدیدی را معرفی میکند که به مغز اجازه میدهد اطلاعات بصری ورودی را فیلتر و پایدارسازی کند؛ فرآیندی که نه تنها برای تجربه ما از واقعیت حیاتی است، بلکه بر پیشرفتهای هوش مصنوعی و فناوری نوین دوربینها نیز تأثیر گذاشته است.
بافر ۱۵ ثانیهای: چرا ادراک ما از واقعیت عقبتر است؟
نتایج پژوهش نشان میدهد مغز ما به جای ثبت تکتک لحظات تصویری، آنچه را که در ۱۵ ثانیه گذشته مشاهده کردهایم متوسطگیری میکند. این کار با ایجاد توهم پایداری و ثبات، هجوم بیوقفه دادههای بصری را صاف کرده و به ما کمک میکند تا در برابر حرکات ناگهانی یا تغییرات سریع، احساس سرگیجه یا گیجی نداشته باشیم.
مطابق توضیح پژوهشگران در نشریه The Conversation: «بهجای تحلیل هر لحظه بصری، مغز ما یک میانگین از آنچه در ۱۵ ثانیه اخیر دیدهایم ارائه میکند.» به بیان دیگر، مغز مانند یک سیستم پیشرفته پایدارسازی تصویر، دید ما را بهینه میکند تا وضوح و تداوم بیشتری داشته باشد.
بررسی توهم پایداری بصری
تصور کنید بر روی یک شیء دوردست متمرکز شدهاید؛ در حالی که چشمان شما ثابت به نظر میرسد، در واقع حرکات ریز و تنظیمات نامحسوسی انجام میدهد. این تثبیت خودکار شبیه به ژیروسکوپ، بسیار مؤثر است و با وجود تغییرات داخلی و بیرونی مانند تغییرات نور، حرکات ناگهانی یا تغییر زاویه دید، اجسام در میدان دید شما پایدار و منسجم ظاهر میشوند.
محققان توضیح میدهند که چشم دائما با ورودیهای تصویری ناپایدار و نویز مواجه است، اما مغز با استفاده از «بافر بصری» این تغییرات را هموار میکند تا جابهجاییها تدریجی و غیر ناگهانی به نظر برسند.
از علوم اعصاب تا کاربردهای فناوری روزمره
این کشف، پدیدههایی مانند نابینایی نسبت به تغییر (change blindness) و نابینایی ناشی از غفلت (inattentional blindness) را بهتر توضیح میدهد؛ مواردی که در آن افراد متوجه تغییرات محیط یا اشیای غیرمنتظره نمیشوند. این دانش، الهامبخش توسعه فناوریهایی در دوربینهای هوشمند، الگوریتمهای کاهش نویز و پیشرفتهای مبتنی بر هوش مصنوعی در بهبود تصاویر دیجیتال شده است.
تمرکز اصلی این پژوهش بر پدیدهای به نام تعلق سریالی (serial dependence) بود؛ جایی که ادراک مغز تحت تأثیر دادههای بصری قبلی قرار میگیرد. در واقع، ما آنچه را اکنون میبینیم با تصاویر اخیر مقایسه میکنیم تا نوعی هموارسازی ادراکی بین لحظات پیاپی به وجود بیاید.
آزمایش نظریه: تغییر تدریجی چهرهها و محدودیت حافظه بصری
برای آزمایش فرضیه خود، پژوهشگران از تصاویری استفاده کردند که بهصورت تدریجی از چهرهای جوان به پیر و بالعکس تبدیل میشدند. زمانی که شرکتکنندگان سن چهرهها را تخمین میزدند، پاسخ آنان مطابق با بازه هموارسازی ۱۵ ثانیهای با تأخیر همراه بود. حتی زمانی که بین تصاویر وقفهای تا ۱۵ ثانیه ایجاد میشد، ادراک شرکتکنندگان باز هم تحت تأثیر تصاویر قبلی قرار میگرفت. این نتایج قدرت بالای پدیده تعلق سریالی را نشان میدهد.
تأثیر بر محصولات دیجیتال و طراحی فناوری
امروزه محصولات دیجیتالی مانند دوربینهای گوشی هوشمند و هدستهای واقعیت افزوده (AR/VR) برای خلق تجربه کاربری بینقص، به روشهای مشابه پایدارسازی تصویر و داده متکی هستند. الگوریتمهای نرمافزاری این قابلیت مغز برای ترکیب فریمها را شبیهسازی میکنند تا تصاویر شفافتر و بدون لرزش به کاربران ارائه دهند. برخی دستگاهها نیز با استفاده از شبکههای عصبی و یادگیری ماشین، بهبود ویدیوها را شبیه بافر بصری مغز انسان انجام میدهند تا حتی در شرایط دشوار نیز ثبات تصویر حفظ شود.
این فهم عمیق برای توسعه نسل جدید عینکهای واقعیت افزوده، سیستمهای بینایی خودروهای خودران و تجهیزات تصویربرداری پزشکی، که نیاز به مدیریت دادههای بصری ناپایدار در لحظه دارند، ضروری است.
مزایا و کاربردها
- ثبات بصری بهبود یافته: با بهرهگیری از اصول تعلق سریالی، دستگاههای دیجیتال میتوانند ویدیوها و تصاویر شفافتر و روانتری ارائه دهند—از عکاسی خانوادگی تا تولید فیلمهای حرفهای.
- الگوریتمهای بهینهسازی شده: نرمافزارهای ویرایش ویدیو و پلتفرمهای پخش زنده با کاهش نویز و اصلاح لرزش، تجربه بیننده را مطلوبتر میسازند.
- غوطهوری در واقعیت افزوده/مجازی: پلتفرمهای واقعیت افزوده و مجازی از یافتههای علوم اعصاب برای کاهش سرگیجه و افزایش حس واقعگرایی استفاده میکنند.
اهمیت بازار و نوآوریهای آتی
با افزایش انتظار کاربران از کیفیت محتوای دیجیتال، تلفیق تکنیکهای پایدارسازی بصری مبتنی بر علوم اعصاب حیاتی خواهد بود. برندهایی که بتوانند بهتر از سایرین این توانایی پردازش تصویری مغز انسان را شبیهسازی کنند، در بازار پرتقاضای دستگاههای همراه، سرگرمی و تصویربرداری هوشمند پیشرو خواهند بود.
دفعه بعد که ویدیویی لرزان را با گوشی خود مشاهده کردید، به یاد داشته باشید: مغز شما یک پردازشگر بصری فوقالعاده است که با فناوری پیشرفته طبیعی، آنچه میبینید را پایدار و شفاف میسازد—تواناییای که فناوری روز بهطور فزایندهای تلاش در شبیهسازی و بهبود آن دارد.
منبع: popularmechanics
.avif)
نظرات