7 دقیقه
شیر طلایی جارموش: پیروزیی آرام و رادیکال
هشتاد و دومین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز با نتیجهای شگفتانگیز و تأثیرگذار به کار خود پایان داد: فیلم «پدر مادر خواهر برادر» ساخته جیم جارموش موفق به کسب شیر طلایی شد. این تریپتیک ساختاربندیشده و شاعرانه — سه داستان مرتبط دربارهٔ خواهر و برادران بالغ و پیچیدگیهای صمیمیت در زندگی خانوادگی — گویی بازگشتی بود به نقاط قوت انسانی و کمسر و صدای جارموش. گروه بازیگران فیلم از جمله کیت بلانشت، شارلوت رمینگ، آدام درایور، تام ویتس، ویکی کریپس و ایندیا مور، توانستند با لحن مختصر، احساس فوریت ایجاد کنند؛ ونیز این خودداری را به جای پردههای بزرگتر سیاسی و حماسی که امسال تیترها را پر کرده بودند، پاداش داد.
چرایی اهمیت این پیروزی
برد جارموش الگوی گستردهتری را در جشنواره نشان میدهد: در زمانی که پلتفرمهای استریم و کارگردانان بزرگ حضور خود را در جشنوارههای معتبر پررنگ میکنند، هیئتهای داوری هنوز مایلاند سینمای آرام و مبتنی بر شخصیت را حمایت کنند. جارموش روی صحنه گفت «هنر لازم نیست مستقیماً به سیاست بپردازد تا سیاسی باشد»، و استدلال کرد که همدلی اولین قدم به سوی تغییر است — جملهای که برای بسیاری از تماشاگران طنینانداز شد.
شیرهای نقرهای و قدرت سینمای سیاسی فوری
نامزدهای شیر طلایی منعکسکنندهٔ تعامل مستمر ونیز با روایتهایی دربارهٔ ژئوپولتیک اضطراری بودند. فیلم «صدای هند رجب» ساخته کاوثر بن هانیه، پس از دریافت ایستادهٔ ۲۱ دقیقهای در اکران نخست — یکی از طولانیترینها در تاریخ لیدو — جایزه شیر نقره برای جایزه هیئت داوران بزرگ را گرفت. این فیلم که در غزه رخ میدهد و حول التماس امیدبخش یک دختر ششساله برای نجات میچرخد، به نقطهٔ تمرکز بحثها تبدیل شده و نشاندهندهٔ توان سینمای جشنوارهای در بلند کردن صدای انسانهای مناطق درگیر است.
بنی سفدی جایزه بهترین کارگردانی را برای «ماشین لهکننده» کسب کرد، یک بایوپیک خام و غیرمنتظره دربارهٔ MMA که در آن دواین جانسون در نقشی دراماتیک ظاهر شده است. این جایزه علاقهٔ ونیز به زندگینامههای ژانرآمیخته را نشان میدهد که بازیگران ستاره را به قلمروهای ناآشنا میبرند.
زمینه و مقایسهها
درام غزهای بن هانیه یادآور فیلمهای سیاسی اخیر مانند «کافرنحم» نادین لبکی یا درامهای اجتماعی اصغر فرهادی است، جایی که داستانهای شخصی صمیمی بحرانهای انسانی گستردهتری را آشکار میکنند. از سوی دیگر، فیلم سفدی یادآور غرقشدن فیزیکی آثاری مثل «قوی سیاه» دارن آرونوفسکی یا کارهای پل توماس اندرسون با بازیگرانی است که خود را بازآفرینی میکنند — به نظر میرسید جشنواره هم به بازآفرینی و هم به سوابق هنری پاداش داد.

جوایز و اجراهای قابل توجه
تونی سرویلّو جایزه بهترین بازیگر مرد را برای «لا گراتزیا» ساخته پاولو سورنتینو دریافت کرد؛ اجرایی که بسیاری از منتقدان آن را هم خندهدار و هم انسانی توصیف کردند — نامزدیای محتمل برای فصل جوایز، مشابه نقش او در «زیبایی بزرگ» ده سال پیش. جایزه بهترین بازیگر زن به شین ژیلئی برای فیلم «خورشید برای همگی ما طلوع میکند» ساخته کای شانگجون رسید، نقشی پرتنش که اوایل مراسم مورد توجه قرار گرفت.
والیِری دونزلی و ژیل مارشان برای بهترین فیلمنامه بابت «در محل کار» شناخته شدند؛ اقتباسی دربارهٔ عکاسی که موفقیت را فدا میکند تا رویای نوشتن را دنبال کند — فیلمی که به اضطرابهای معاصر دربارهٔ شغل و هویت میپردازد.
نامهای بزرگ که از ونیز دست خالی رفتند
علیرغم هیجان زیاد و اکرانهای قوی، چند پروژهٔ مطرح بدون جایزه باقی ماندند. فهرست گستردهٔ نتفلیکس — از جمله فیلم «جی کلی» با جورج کلونی به کارگردانی نوآ بامباک، تریلر ژئوپلیتیکی کترین بیگلو «خانه دینامیت»، و فرانکشتاین تاریک گییرمو دل تورو با جیکوب البی — باعث افزایش نمایهٔ تجاری جشنواره شد اما به جوایز برتر تبدیل نشد. «هیچ انتخاب دیگری نیست» پارک چان-ووک، «بوگونیا» یورگوس لانتیموس و «پس از شکار» لوکا گوادانینو (با جولیا رابرتز) همه نظرهای منتقدان را برانگیختند و مخاطبان را دوقطبی کردند، اما در مراسم جایزه بینتیجه ماندند.
نکتهٔ صنفی
نتایج ونیز به اقتصاد نوظهور جشنوارهها اشاره دارد: پروژههای پرستیژِ استریمینگ بلیت و دیدهشدن جوایز را تقویت میکنند، اما فیلمهای کوچکتر و کارگردانمحور هنوز سرمایهٔ نقدی و محبت هیئت داوران را بهدست میآورند. برنامهریزی جشنواره تحت مدیریت آلبرتو باربرا تجارت سینمایی و ریسکهای آرتهاوس را متعادل کرد — راهبردی که ونیز را به عنوان جایی برای پیشبینی فصل جوایز و روندهای سینما مرتبط نگه میدارد.
افقها، ادای احترامها و سایر نکات برجسته
بخش افقها (Orizzonti) از صداهای جدید سینمایی تجلیل کرد: کارگردان مکزیکی دیوید پابلس جایزه بهترین فیلم را برای «در مسیر» برنده شد، یک فیلم جادهای تأثیرگذار، در حالی که جولیا دوکورنو رؤسای هیئت داوران بود. ورنر هرتسوگ شیر طلایی عمر را دریافت کرد که توسط فرانسیس فورد کاپولا جشن گرفته شد، و ادای احترامی مؤثر به زندهیاد جورجو آرمانی در مراسم اختتامیه انجام گرفت.
دیدگاه کارشناسی
«ونیز ۲۰۲۵ مانند تقاطع بین سیاست جشنواره و خالص صنعت سینما به نظر میرسید»، میگوید منتقد فیلم آنا کاواکش. «برد جارموش نشان میدهد که هیئتهای داوری هنوز قادرند بالاترین جایزه را به فیلمهایی بدهند که وضوح احساسی را بر جلوههای نمایشی ترجیح میدهند. این باعث حفظ امید برای سینمای تئاتری و شخصیتمحور میشود.»
اطلاعات جالب و نکات پشتصحنه
• جیم جارموش هنگام دریافت شیر طلایی با یک «اوه لعنتی» کنایهآمیز آن را پذیرفت — لحظهای صادقانه که در شبکههای اجتماعی وایرال شد. • چند پروژه با تهیهکنندگان اجرایی غافلگیرکننده اکران شدند: «صدای هند رجب» بن هانیه تهیهکنندگان اجرایی برجستهای مانند برد پیت و خواکین فینیکس را جذب کرد که نمایهٔ آن را در جشنواره تقویت کرد. • تعهد دراماتیک دواین جانسون در «ماشین لهکننده» شامل ماهها تمرین مبارزه و تمرینهای بداههپردازی با کارگردان بنی سفدی بود؛ عاملی که هیئت داوران هنگام اعطای جایزه بهترین کارگردانی به آن اشاره کردند.
نتیجهگیری: ونیز ۲۰۲۵ چه میراثی بر جای میگذارد
ونیز ۲۰۲۵ تأکید کرد که جشنوارههای فیلم همچنان برای اکوسیستم سینما حیاتی هستند: آنها میتوانند روایتهای سیاسی فوری را برجسته کنند، انسانگرایی آرام را پاداش دهند و بازآفرینیهای بازیگران بزرگ را در مرکز توجه قرار دهند. در حالی که شرکتهای استریم و کارگردانان نامدار همچنان برای فضای لیدو رقابت میکنند، آمادگی جشنواره برای گرامی داشتن خودداری — و برجستهسازی صداهای تازه در بخش افقها — نشاندهندهٔ تنوع سالمی از آیندههای سینمایی است. برای مخاطبان و ناظران صنعت، این آیندهها هیجانانگیزترین بخش فصل جوایز پیشرو خواهند بود.
منبع: hollywoodreporter
.avif)
نظرات