8 دقیقه
هویتی منشعب برای بلاکچین
فناوری زنجیره بلوکی (بلاکچین) امروز در یک نقطه تقاطع قرار دارد. با رشد نفوذ سرمایه، مقررات و نهادهای بزرگ که بهطور فزایندهای اولویتهای توسعه را شکل میدهند، ریسک آن وجود دارد که حوزه از آرمان اصلی خود فاصله بگیرد: امکانبخشی به اقدام جمعی غیرمتمرکز بدون واسطهها. چهرههای صنعتی مانند زک ویلیامسون، مدیرعامل Aztec Labs، معتقدند که فناوریهای حریم خصوصی — بهویژه رمزنگاری اثبات دانایی صفر (Zero-Knowledge یا ZK) — میتوانند پذیرش نهادی را با خودمختاری در سطح پروتکل که بلاکچین را انقلابی ساخت، همساز کنند.
چگونه بلاکچین به دو مسیر تقسیم شد
از نخستین روزها، این صنعت به تدریج به دو مکتب فکری تقسیم شده است. یک مکتب بر زیرساخت مالی تأکید دارد: بازارهای توکن، ابزارهای با بازده، داراییهای توکنیزهشده و تسویه سریع برای مؤسسات. مکتب دیگر بلاکچین را بهعنوان لایهای هماهنگکننده برای گروههای انسانی میبیند — یک بستر دیجیتال عمومی (digital commons) که جوامع میتوانند در آن سازماندهی، رأیدهی و عمل کنند بهصورتی شفاف اما خودگردان.
آزمون DAO و محاسبه حساب حاکمیت
تجربه DAO در سال ۲۰۱۶ بر بستر اتریوم نقطه عطفی بود. هزاران نفر منابع مالی را جمع کردند و تلاش کردند خزانه مشترکی را بهصورت درونزنجیرهای (onchain) مدیریت کنند. هنگامی که یک آسیبپذیری مورد بهرهبرداری قرار گرفت و میلیونها اتر خارج شد، جامعه با یک انتخاب دردناک روبهرو شد. هاردفورکی که پس از آن بهوجود آمد شبکه را دو شقه کرد و نشان داد که حاکمیت درونزنجیرهای هنوز بالغ نیست. آن رخداد تا حدی تمرکز توسعهدهندگان و مؤسسات را بهسمت موارد کاربرد مالی سوق داد و از مدلهای هماهنگی اجتماعی که فاقد کنترلهای قوی هویت و حریم خصوصی بودند، فاصله گرفت.

هک DAO در سال ۲۰۱۶ به یک هاردفورک جنجالبرانگیز انجامید و اتریوم را به دو زنجیره تقسیم کرد.
چرا حاکمیت بدوی، چشمانداز اولیه را تضعیف کرد
معماریهای اولیه حاکمیت اغلب تصمیمگیری را تا رأیدهی مبتنی بر وزن توکن یا مجموعهای کوچک از امضاکنندگان تنزل میدادند — مکانیزمهایی که بهراحتی توسط سرمایه یا نخبگان قابل تصرف بودند. چنین نتایجی با وعده هماهنگی غیرمتمرکز در تضاد بود. ویلیامسون و دیگر ناظران هشدار میدهند که اگر بلاکچینها صرفاً به شبکههای پرداخت کمی سریعتر برای بانکها و مدیران دارایی تبدیل شوند، پتانسیل تحولآفرین این فناوری تحقق نیافته باقی خواهد ماند. برای بازگرداندن نقش اجتماعی و سازماندهی جمعی بلاکچین، لازم است معماریها و مدلهای حاکمیتی بازطراحی شوند تا مانع تسلط نامتناسب سرمایهداران بر فرایندها شوند.
حریم خصوصی بهعنوان زیرساخت مفقودِ سازمانهای واقعی
اکثر سازمانهای دنیای واقعی حقوق کارکنان، برنامههای راهبردی یا آرا و نظرسنجیهای داخلی را بهصورت عمومی منتشر نمیکنند. با این حال، دفترکلهای عمومی فعلی هر پرداخت، رأی و مشارکت درونزنجیرهای را آشکار میسازند. این شفافیت میتواند هماهنگی معنادار را غیرممکن کند: مشارکتکنندگان ممکن است در معرض افشا قرار بگیرند، تصمیمات راهبردی قابل پیشدستی (front-run) میشوند و دادههای حساس مؤسسهای در معرض خطر میافتد.
ویلیامسون معتقد است که اجزای اولیه حریم خصوصی برای اجازه به سازمانها جهت عمل درونزنجیرهای بهصورتی که با مؤسسات خارج از زنجیره منطبق باشد، در عین حفظ غیرمتمرکز بودن، ضروریاند. اثباتهای دانایی صفر (ZK proofs) به سیستمها این امکان را میدهند که تأیید کنند عملیاتی مانند آرا یا پرداختهای حقوق مطابق قوانین توافقشده انجام شدهاند بدون آنکه فراداده حساس در مورد اینکه چه کسانی شرکت کردهاند یا چگونه شرکت کردند، فاش شود. بهاختصار، ZK امکان ایجاد حریم خصوصی همراه با قابلیت تأییدپذیری را فراهم میکند؛ یعنی ترکیب رمزنگاری بدون دانش با ممیزی قابل اعتماد.

ویلیامسون از سال ۲۰۱۷ در حوزه رمزارزها فعال بوده و شاهد گرایش فضا بهسوی امور مالی نهادی بوده است.
حریم خصوصی چه معنا دارد — و چه معنایی ندارد
حریم خصوصی درونزنجیرهای نباید با پوششی برای فعالیتهای غیرقانونی اشتباه گرفته شود. در عوض، این یک اصل طراحی است که دیدپذیری را به ذینفعانی محدود میکند که نیاز دارند در عین حال به ناظران بیرونی اجازه میدهد صحت عملکرد را تأیید کنند. این مدل امکان رأیگیری مخفی، حقوق و دستمزد محرمانه و فرایندهای حاکمیتی خصوصی را فراهم میآورد که همچنان قابل حسابرسی هستند بدون اینکه جزئیات شخصی یا راهبردی فاش شوند. برای مؤسساتی که نگران افشای استراتژی تجاری یا مواضع سرمایهگذاری خود هستند، حریم خصوصی در سطح پروتکل مسیر ورود به بلاکچینهای عمومی را بدون از دست رفتن اسرار رقابتی هموار میسازد.

رمزنگاری اثبات دانایی صفر بهعنوان تکنیکی کلیدی با پذیرش فناوری حریم خصوصی در پروژههای بلاکچین رشد کرده است.
چگونه حریم خصوصی، خودمختاری را در میانه پذیرش نهادی حفظ میکند
پذیرش نهادی الزاماً به معنای تمرکزگرایی نیست. با جاسازی حریم خصوصی در راهحلهای لایه-۲ و طراحی پروتکل، بانکها و مدیران دارایی میتوانند بهصورت سازگار با الزامات نظارتی و تجاری با بلاکچینهای عمومی تعامل کنند و در عین حال از دام ساختن لجرهای بسته و مجوزدار که شبیه پایگاهدادههای سنتی هستند، اجتناب کنند. این رویکرد به ویژه برای مؤسسات مهم است چون آنها باید بین شفافیت لازم برای رعایت قوانین و حفاظت از منافع تجاری تعادل برقرار کنند.
حریم خصوصی در لایه پروتکل اجازه میدهد افراد و مؤسسات از همان زیرساخت عمومی استفاده کنند بیآنکه یک گروه کنترل نامتناسبی را اعمال کند. این معماری کمک میکند تا خودمختاری کاربران حفظ شود، از نظارت بر راهبردهای جمعی جلوگیری گردد و بلاکچینها همچنان بهعنوان ابزارهای هماهنگی مفید باقی بمانند نه صرفاً شبکههایی برای تسویه مالی بهینهشده. در نتیجه، حفظ تعادل بین حاکمیت و حفاظت داده برای تحقق نوآوریهای واقعی در دیفای (DeFi) و سازمانهای توزیعشده حیاتی است.
لایه ۲، رولآپهای ZK و استانداردهای نهادی
شبکههای لایه-۲ که اثباتهای دانایی صفر را یکپارچه میکنند، بهویژه در موقعیت مناسبی برای پر کردن این فاصله قرار دارند. این راهکارها میتوانند محرمانگی، کاهش هزینهها و نهایی شدن سریع تراکنشها را ارائه دهند، درحالیکه امنیت لایههای پایه مانند اتریوم را به ارث میبرند. برای سازندگان و رگولاتورها، این راهحلها میتوانند ویژگیهای تطابقپذیری قابل حسابرسی (auditable compliance) را فراهم کنند بدون آنکه منطق تجاری خصوصی را بهخطر اندازند — تعادلی که در صورت تحقق آن بلاکچین میتواند هم نوآوری دیفای و هم جریانهای کاری مؤسسات را پشتیبانی نماید.
پیامدهای عملی برای توسعهدهندگان و طراحان حاکمیت
برای تیمهایی که در حال طراحی DAOها، اقتصادهای توکنی یا اشکال سازمانی ترکیبی هستند، ادغام حریم خصوصی بهصورت پیشفرض یک ملاحظه استراتژیک میشود. حکمرانی مؤثر درونزنجیرهای نیازمند مدلهای هویتی حساس به حریم خصوصی، مکانیزمهای رأیگیری محرمانه، افشای انتخابی و محاسبات قابلراستیآزمایی است. این اجزا محیطهایی ایجاد میکنند که مشارکتکنندگان در آنها احساس امنیت کنند و مؤسسات نیز با اطمینان وارد شوند. در سطح فنی، این امر شامل طراحی پروتکلهایی با احراز هویت امن، مدیریت کلیدها، مکانیسمهای مقاومت در برابر حملات front-running و الگوهای حسابرسی است که با اثباتهای ZK همگام میشوند.
حفظ قابلیتهای هماهنگی اجتماعی بلاکچین مستلزم نسل جدیدی از ابزارها خواهد بود: کیفپولهای آگاه به حریم خصوصی، ماژولهای رأیگیری مبتنی بر ZK، زنجیرههای پرداخت خصوصی برای حقوق و دستمزد و استانداردهای محرمانگی در سطح پروتکل. بدون این ابزارها، خطر آن وجود دارد که بلاکچینها صرفاً به سامانههای تسویه کمی سریعتر تبدیل شوند که به نفع مالیه سنتی عمل میکنند و از بهوجود آمدن اشکال جدید واقعی از اقدام جمعی بازمیمانند. بنابراین، توسعهدهندگان باید از هماکنون به ابزارهای میانافزار (middleware) و کتابخانههای حریم خصوصی توجه کنند تا امکان ترکیب آسانتر اثباتهای دانایی صفر و مدیریت هویت خصوصی فراهم شود.
نتیجهگیری — راهی به جلو
تنش میان پذیرش نهادی و آرمانهای غیرمتمرکز واقعی، واقعی و محسوس است، اما غیرقابل حل نیست. فناوریهای حریم خصوصی — با پیشگامی رمزنگاری اثبات دانایی صفر و پروتکلهای لایه-۲ که حریم خصوصی را در اولویت قرار میدهند — میتوانند امکان دهد بلاکچین از هر دو نوع بازیگر: مؤسسات مورد اعتماد و جوامع خودگردان، پشتیبانی کند. با جاسازی محرمانگی، افشای انتخابی و قابلیت تأییدپذیری در طراحی پروتکل، صنعت میتواند لایه هماهنگی اجتماعی را که بخشی از وعده اولیه آن بود، بازسازی کند و در عین حال با نیازهای مالی مدرن نیز سازگار باشد. پیادهسازی استانداردهای امنیتی، مدلهای هویتی محافظتشده و ابزارهای ZK-enabled برای رأیگیری و پرداخت حیاتی است تا بلاکچین به بستر سازمانی و اجتماعی واقعی تبدیل شود و نه صرفاً شبکهای برای پردازش تراکنشها.
منبع: cointelegraph
نظرات
مهدی
نقد متوازن و مفیدی بود؛ ترکیب محرمانگی و قابلیتاثباتپذیری منطقیه. سوال: راهکارهای آماده کدوم پروژهها هستن؟
شهراک
کمی اغراق شده بنظر میاد، ولی اصلِ موضوع مهمه؛ حریم خصوصی میتونه مشارکت رو امن کنه فقط مراقب باشن شعار نشه
لابسو
تو شرکت خودمون مشکل لو رفتن استراتژی بود، ایده حریم خصوصی در پروتکل عالیه، ولی به استاندارد و آموزش نیاز داره، کلی کار لازمه
توربو
همه از ZK حرف میزنن، ولی تو عمل چطور؟ پیادهسازی و هزینهها سنگینه، کسی تضمین خروجی واقعی رو میده؟
رمزچی
معقول به نظر میاد، مخصوصا ZK، اما اگر ابزارها پیچیده و گرون باشن عملا پذیرش کم میشه باید سادهترش کنن
راهکس
وای… این زاویه از بلاکچین که حریم خصوصی رو جدی میگیره واقعا جذابه! کاش زودتر عملی بشه، ولی رگولاتورا قبول میکنن؟
ارسال نظر