10 دقیقه
نشانههای جدید در نسخه بتای اندروید ChatGPT نشان میدهد که احتمال دارد OpenAI بهزودی شروع به نمایش تبلیغات هدفمند داخل اپلیکیشن کند. کدهای فاششده و اظهارنظرهای مدیران اجرایی، نشانهای از تغییر استراتژی در شرکت است که بین رشد کاربران، تجربه کاربری و تلاش برای دستیابی به سودآوری تعادل برقرار کند. این تغییر بالقوه میتواند مسیر درآمدی OpenAI را دگرگون کند و پیامدهایی برای حریم خصوصی، تبلیغات دیجیتال و اکوسیستم هوش مصنوعی داشته باشد.
Beta leaks point to in-app advertising
محقق امنیتی و مهندس AIPRM، Tibor Blaho، قطعههایی از کد نسخه بتای اندروید ChatGPT (نسخه 1.2025.329) را در شبکه اجتماعی X منتشر کرد که به عبارات و مرجعهایی مانند "bazaar content" اشاره دارند و به نظر میرسد مرتبط با تبلیغات درونبرنامهای باشند. چنین قطعات کدی معمولاً نشان میدهند که قابلیت مورد نظر در مراحل آزمایشی داخلی قرار دارد و ممکن است پیش از عرضه عمومی در اپلیکیشن ظاهر شود. این نوع نشانهها در چرخه توسعه نرمافزار پیشبینیکنندهاند و اغلب از روند طراحی رابط کاربری تا سیستمهای تبلیغات و نمایش محتوا خبر میدهند.
اگر این مراجع در نسخه نهایی ظاهر شوند، تغییر فوری و ملموس برای کاربران رایگان این خواهد بود که نسخهٔ رایگان اپ بهصورت پشتیبانیشده توسط تبلیغات عرضه شود. چنین چیزی برای سرویسهای آنلاین رایگان عجیب نیست؛ موتورهای جستجو و بسیاری از سرویسهای وب سالهاست که برای کسب درآمد از تبلیغات هدفمند استفاده میکنند. افزوده شدن تبلیغات به پلتفرمی مانند ChatGPT، که بهطور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد، میتواند درآمد مداوم و مقیاسپذیر ایجاد کند، اما همزمان چالشهای مربوط به کیفیت تبلیغ، حریم خصوصی و تأثیر بر پاسخهای مدل را ایجاد میکند.
از منظر فنی، ادغام تبلیغات در یک اپ گفتگومحور نیازمند زیرساختهای جدید برای هدفگذاری (targeting)، گزارشدهی (analytics)، و حفظ حریم خصوصی است. بهعنوان نمونه، OpenAI ممکن است به اشتراکگذاری سیگنالهای مرتبط با قصد کاربر (user intent signals)، دستهبندی موضوعی گفتگوها، و ابزارهای همسانسازی (matching) بین محتوا و تبلیغ نیاز داشته باشد. همه این موارد باید با اصول طراحی رابط کاربری همخوان باشند تا تبلیغات بهصورت درونمتنی و مرتبط نمایش داده شوند و تجربه کاربری را تخریب نکنند.
Why OpenAI might finally embrace advertising
تا کنون، OpenAI به افزودن تبلیغات به ChatGPT تمایل چندانی نشان نداده بود و عمدتاً روی مدل درآمدی مبتنی بر اشتراک (ChatGPT Plus) و درآمد حاصل از API تمرکز کرده است. اما وضعیت مالی شرکت و طولانیمدت بودن مسیر سوددهی ممکن است شرکت را به سمت گزینههای جدید درآمدی سوق دهد. گزارشی از بانک HSBC اشاره میکند که OpenAI ممکن است تا سال 2030 به نقطهٔ سودآوری نرسد و برای حفظ رشد خود به سرمایهٔ قابلتوجهی — رقمی در حدود 207 میلیارد دلار — نیاز داشته باشد. چنین برآوردهای بزرگ فشار را برای تنوعبخشی مدلهای کسبوکار افزایش میدهند.
تبلیغات میتواند مسیر سریعتری به سمت درآمد تکرارشونده فراهم کند، بهویژه با توجه به رسیدگی گستردهٔ مخاطبان ChatGPT. سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، در مصاحبهها و پادکستها اشاره کرده که با وجود اینکه تاکنون محصول تبلیغاتی رسمی عرضه نشده، جامعهٔ کاربران پلتفرم — که گمان میرود حدود 800 میلیون کاربر هفتگی را شامل میشود — فرصت جذابی برای تبلیغات هدفمند فراهم میآورد. این حجم کاربران، همراه با سیگنالهای نیت و دادههای تعاملی، میتواند ارزش تبلیغاتی بالایی برای برندها و آگهیدهندگان ایجاد کند.
با این حال، پذیرش تبلیغات برای OpenAI تنها یک تصمیم مالی نیست؛ این گزینه به انتخابهای طراحی محصول، سیاستهای حریم خصوصی، و همچنین نحوهٔ ارتباط شرکت با جامعهٔ کاربران بستگی دارد. مدلهای کسبوکار ترکیبی که شامل اشتراکهای پولی، API و تبلیغات باشند میتوانند تنوع درآمدی ایجاد کنند، اما هرکدام ریسکهای خود را دارند. برای مثال، سیاستهای قیمتگذاری و نحوهٔ نگهداری کاربران پریمیوم (ChatGPT Plus) در مقابل کاربران رایگان از منظر محرمانگی و تجربهٔ بدون تبلیغ باید بهوضوح تعیین شود.

What Sam Altman has said and why it matters
سم آلتمن نسبت به تبلیغات رویکردی عملگرایانه داشته است: او بهصورت مطلق مخالف نیست و حتی از برخی فرمتهای تبلیغاتی خاص تمجید کرده (مثلاً به تبلیغات Instagram بهعنوان نمونههایی اشاره کرده که مورد پسند او هستند). با این وجود، او هشدار داده که افزودن تبلیغات به یک محصول مبتنی بر گفتگو نیازمند طراحی دقیق و محتاطانه است. ریسک اصلی این است که تبلیغات میتوانند اعتماد کاربران را تضعیف کنند یا از طریق جهتدهی (bias) در پاسخها، کارکرد اصلی ChatGPT را تحتتأثیر قرار دهند.
آلتمن به نکات فنی و اخلاقی اشاره کرده که باید در طراحی تبلیغات در نظر گرفته شوند: شفافیت در تعیین اسپانسرها، امکان تشخیص تبلیغ از پاسخهای ارگانیک، و مکانیزمهای کنترل کیفیت برای جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست یا تعصبهای ناخواسته. او همچنین بر اهمیت تست دقیق قالبهای تبلیغاتی تاکید کرده تا تجربهٔ کاربری حفظ شود؛ بهعبارت دیگر، تبلیغات باید مرتبط، کممزاحمت و براساس متن گفتگو نمایش داده شوند تا نه تنها درآمد ایجاد کنند بلکه ارزش افزودهای برای کاربر داشته باشند.
از منظر سیاستگذاری، اظهارنظرهای آلتمن نشان میدهد که OpenAI دریافته است ورود به حوزهٔ تبلیغات نیازمند هماهنگی با الزامهای قانونی، راهکارهای حریم خصوصی و استانداردهای صنعتی است. این به معنی تعامل با نهادهای تنظیمگر، ارائهٔ گزینههای حریم خصوصی به کاربران، و احتمالاً توسعهٔ راهکارهای جدید برای هدفگذاری که ریسکهای سوءاستفاده را کاهش دهند، خواهد بود.
What users should expect
- Free-tier users: در صورت پیشروی OpenAI، کاربران نسخهٔ رایگان بیشترین احتمال را دارند که نخستین گروهی باشند که تبلیغات را مشاهده میکنند. این تبلیغات ممکن است بهصورت بنرهای کممزاحمت، پیشنهادات اسپانسردار در پاسخها، یا لینکهای پیشنهادی ظاهر شوند.
- Paid tiers: کاربران اشتراکی مانند ChatGPT Plus و سایر سرویسهای پریمیوم احتمالاً تجربهٔ بدون تبلیغ را حفظ کنند یا حداقل کنترلهای بیشتری برای مدیریت نمایش تبلیغات در اختیار داشته باشند. سیاستهایی مانند عدم نمایش تبلیغات برای مشترکین یا ارائهٔ گزینهٔ پرداخت برای حذف تبلیغات از سناریوهای محتمل است.
- Ad quality & placement: انتظار میرود که تستهای دقیق انجام شود — تبلیغات متنی، تبلیغات مرتبط مبتنی بر متن گفتگو و عناصر محتوایی که بهصورت زمینهای نمایش داده میشوند، احتمالا نسبت به بنرهای آزاردهنده ترجیح داده شوند. آلتمن روی دقت و مرتبط بودن تبلیغات تاکید کرده است تا مزاحمت برای کاربر کاهش یابد.
قابلیتهایی که باید از سوی OpenAI در نظر گرفته شوند شامل شفافیت (نشان دادن اینکه پاسخ یا پیشنهاد اسپانسردار است)، کنترل کاربر (امکان غیرفعالسازی هدفگذاری یا انتخاب دستهبندیهای تبلیغاتی)، و گزارشدهی (چگونگی استفاده از دادهها برای هدفگذاری) هستند. بهعنوان مثال، وقتی کاربر از دستیار درخواست معرفی رستوران میکند و یک پیشنهاد اسپانسردار مشاهده میکند، باید واضح باشد که آن گزینه دارای حمایت مالی است و چگونه انتخاب شده است.
علاوه بر این، انتظار میرود OpenAI فرایندهای A/B تست گسترده انجام دهد، بازخورد کاربران را جمعآوری کند و معیارهای عملکردی (KPIs) مانند نرخ کلیک، نرخ تبدیل، و تأثیر بر رضایت کاربری را پایش نماید تا مطمئن شود تبلیغات به زیان تجربهٔ کلی کاربران تمام نشود.
Implications for the broader AI ecosystem
اضافه شدن تبلیغات به ChatGPT پیامدهایی فراتر از تنها صفحهٔ درآمد OpenAI خواهد داشت. آگهیدهندگان یک کانال قوی جدید با سیگنالهای عمیق نیت کاربر و دادههای تعاملی بهدست خواهند آورد که میتواند برای هدفگذاری دقیق مفید باشد. برندها و شبکههای تبلیغاتی نیز تمایل خواهند داشت فرمتهایی توسعه دهند که از طریق گفتار و متن طبیعی کاربر قابل اجرا باشند — مثلاً تبلیغات محتوایی که مستقیماً در پاسخهای مرتبط نمایش داده میشوند.
از دید رقبا، شرکتهای فعال در حوزهٔ هوش مصنوعی و سرویسهای گفتگویی بررسی خواهند کرد که چگونه میتوانند فرمتهای تبلیغاتی را پیادهسازی کنند بدون آنکه تجربهٔ کاربری را تضعیف کنند. رقابت بر سر کیفیت هدفگذاری، احترام به حریم خصوصی کاربران و شفافیت تبلیغاتی احتمالاً تشدید خواهد شد. همچنین میتوان انتظار داشت که بازیگران کوچکتر یا جایگزینها از مدلهای متفاوتی استفاده کنند تا یک تمایز رقابتی — مانند عدم نمایش تبلیغات یا مدلهای پرداختی کمهزینه — ایجاد کنند.
نهادهای تنظیمگر و مدافعان حریم خصوصی نیز احتمالاً بر نحوهٔ پیادهسازی هدفگذاری نظارت خواهند کرد، بهخصوص وقتی که برخی درخواستها میتوانند حساس باشند (مثلاً مسائل پزشکی، حقوقی یا مالی). این نگرانیها ایجاب میکند که OpenAI و شرکای تبلیغاتی راهکارهای قوی برای محافظت از دادههای حساس، حذف یا محدودسازی استفاده از برخی سیگنالها، و گزارشدهی شفاف ارائه دهند.
فناوریهای مرتبط مانند مدلهای پیشنهاددهی (recommendation systems)، طبقهبندی موضوعی متن (topic classification)، و فیلترینگ محتوا (content moderation) باید با استانداردهای تبلیغاتی ترکیب شوند. همچنین، مکانیزمهای ضد تقلب، نرخگذاری مبتنی بر عملکرد و سازوکارهای اندازهگیری اثربخشی آگهی (ad attribution) در فضای محاورهای نیازمند بازتعریف هستند چرا که تعامل با یک مدل مکالمهای با تعامل با صفحات وب یا اپلیکیشنهای سنتی تفاوت دارد.
در نهایت، این تصمیم برای OpenAI یک آزمون استراتژیک بزرگ: آیا میتوان درآمد مقیاسپذیر ایجاد کرد بدون اینکه ارزش اصلی محصول یعنی اعتمادی که کاربران به مدل دارند را تضعیف شود؟ نتیجهٔ این آزمون میتواند نقشهٔ راه کسبوکار شرکت و همچنین استانداردهای صنعت برای تبلیغات در محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی را شکل دهد.
برای زمان حال، هیچ چیزی رسمی نشده است. نشتهای بتا و اظهارنظرهای مدیران اجرایی نشانگر یک گفتگوی داخلی جدی دربارهٔ این هستند که چگونه میتوان در مقیاس کسب درآمد کرد بدون آنکه محصولی که نام OpenAI را شناختهشده کرده، تضعیف شود. اینکه این آزمایشها به عرضهٔ گسترده منجر شوند یا خیر، یکی از سوژههای مهم دنیای فناوری در ماهها و سالهای آینده خواهد بود.
منبع: smarti
ارسال نظر