16 دقیقه
اتریوم ۲۰۲۶: نقطه عطفی برای مقیاسپذیری
سال ۲۰۲۶ احتمالاً سالی تعیینکننده برای اتریوم خواهد بود، چرا که شبکه بهصورت مرحلهای از مدل بازاجرا کردن کامل تراکنشها به سمت تأیید اثباتهای دانشصفر (Zero-Knowledge یا ZK) برای اعتبار بلوکها منتقل میشود. این تغییر — بخشی از نقشهراه گستردهتر اتریوم با نام Lean Execution — وعده افزایش چشمگیر توان عملیاتی، کاهش نیازهای سختافزاری اعتبارسنجها و نزدیکتر کردن اکوسیستم به هدف دیرینهٔ ۱۰,۰۰۰ تراکنش در ثانیه (TPS) را میدهد. عملاً این بدان معناست که اعتبارسنجها بهجای اجرای دوبارهٔ همهٔ تراکنشها، بهطور فزایندهای اثباتهای ریاضی فشردهای را بررسی میکنند که نشان میدهد یک بلوک بهدرستی اجرا شده است.
چرا اثباتهای ZK برای مقیاسپذیری اتریوم اهمیت دارند
اثباتهای دانشصفر، بهویژه اثباتهای موجز که اجرای صحیح را تصدیق میکنند، یک گلوگاه اصلی در طراحی بلاکچین را هدف میگیرند: نیاز به اینکه هر اعتبارسنج تمام کار محاسباتی لازم برای تأیید یک بلوک را انجام دهد. در مدل فعلی، هر اعتبارسنج تمام تراکنشها را دوباره اجرا میکند؛ این رویکرد امنیت و اجماع را تأمین میکند اما توان عملیاتی را محدود میسازد چون اعتبارسنجها باید از نظر سختافزاری با اجرای کامل همگام باشند. اثباتهای ZK این مدل را وارونه میکنند: یک فرآیند اثبات متعهد کار سنگین را انجام میدهد و یک اثبات رمزنگاری کوچک تولید میکند که توسط نودهای سبک بهسرعت قابلبررسی است.
مرحلهٔ بررسی آنقدر کمهزینه است که از نظر نظری میتوان آن را روی دستگاههایی با توان محاسباتی حداقلی اجرا کرد — حتی روی لپتاپهای کمقدرت، تلفنهای هوشمند یا ساعتها — که این مسئله تمرکززدایی را حفظ میکند در حالیکه ظرفیت تراکنشی بسیار بالاتری را ممکن میسازد. امروز اتریوم در شرایط معمولی حدود ۳۰ TPS را بهطور قابلاطمینان پردازش میکند. با محول کردن اجرا و تولید اثبات به پروورهای تخصصی و بلاکبیلدرها، و سپردن کار عمدهٔ اعتبارسنجها به بررسی اثباتها، شبکه میتواند فراتر از محدودیتهای کنونی مقیاس پیدا کند بدون آنکه مانع ورود اعتبارسنجهای خانگی شود.
چگونه انتقال رخ خواهد داد: فازهای Lean Execution
انتقال اتریوم به سمت تأیید مبتنیبر ZK در چند فاز برنامهریزی شده است. در حال حاضر در دورهٔ پذیرش اولیه هستیم که در آن علاقهمندان و اعتبارسنجهای آزمایشی مکانیکها را محک میزنند. فاز اول — که انتظار میرود در ۲۰۲۶ شتاب بگیرد — هدف دارد که اقلیتی معنادار از اعتبارسنجها را برای اعتبارسنجی اثباتهای ZK جذب کند. در بلندمدت، فاز دوم به سمت مدل اثبات اجباری پیش میرود که در آن بلاکبیلدرها ملزم به تولید اثبات خواهند بود و شبکه بهطور جمعی روی محیطی شبیه zkEVM کار میکند.
Phase Zero: ورودهای اولیه و آزمایشها
در مرحلهٔ ابتدایی، انتظار میرود تنها بخش کوچکی از اعتبارسنجها انتخاب به شرکت در آزمایش کنند. این اعتبارسنجهای اولیه پیچیدگیهای عملیاتی و هزینهٔ اضافی را متحمل میشوند تا مدل را در شرایط تولیدی اثبات کنند. انگیزهها هنوز در حال تنظیم هستند، بنابراین پذیرش با احتیاط همراه است.
Phase One: اعتبارسنجی اختیاری و افزایش محدودیتهای گس
پیشبینی میشود در فاز اول تا حدود ۱۰٪ از اعتبارسنجها به اعتبارسنجی بر مبنای اثباتهای ZK منتقل شوند. انتظار میرود اعتبارسنجهایی که بیشتر احتمال دارد وارد این مسیر شوند، نودهای نسبتاً کممشخصات و خانگی باشند، زیرا واگذار کردن اجرای تراکنشها به مجموعهای کوچک از پروورهای قدرتمند بار آنها را کاهش میدهد. با ورود نودهای متوسطتر به اعتبارسنجی اثباتها، اتریوم میتواند با خیال راحت محدودیتهای گس را افزایش دهد بدون اینکه اعتبارسنجها را مجبور به ارتقاء به سختافزار گرانقیمت کند.
Phase Two: اثباتهای اجباری و نرمالسازی zkEVM
فاز دوم شامل تبدیل کاملتری است: تولیدکنندگان بلوک ملزم به تولید اثباتهای ZK میشوند و شبکه روی معناشناسیهای اجرایی سازگار با zkEVM استاندارد میشود. این مرحله جایی است که افزایش توان عملیاتی شتاب میگیرد و بسیاری از وعدههای مقیاسبندی محقق میشوند، زیرا زیرساخت تولید اثبات به یک سرویس تولیدی و قابلپیشبینی تبدیل خواهد شد.
چه زمانی اعتبارسنجها تغییر خواهند کرد؟
پذیرش گسترده بستگی به برخی تغییرات در سطح پروتکل و کلاینتها دارد. یکی از موانع مهم، جریمههای فعلی برای اجرای تأخیری است: از اعتبارسنجها انتظار میرود وقتی یک بلوک میرسد سریعاً attest کنند. تولید و انتشار اثباتهای ZK میتواند تأخیری را وارد کند که در ابتدا اعتبارسنجهایی را که انتخاب به اعتبارسنجی اثباتها میکنند تنبیه میکند. زمانی که ارتقاءهای پروتکل — مانند تغییرات ePBS در هاردفورک Glamsterdam — نیازمندیهای attest فوری را تسهیل کنند و به اعتبارسنجها زمان بیشتری برای توافق روی اثباتها بدهند، پذیرش باید شتاب بگیرد.
دِریک (Drake) و دیگر پژوهشگران پروتکل برآورد میکنند که از چند اعتبارسنج آزمایشی به حدود ۱۰٪ مشارکت در فاز اول جهش رخ خواهد داد، زمانیکه مکانیکهای زمانی و جریمهها تنظیم شوند. این نقطهٔ گذار انتظار میرود در اواسط ۲۰۲۶ رخ دهد، زمانیکه پروتکل دیگر attestهای با تأخیر را دلسرد نکند.

آمادگی mainnet برای zkEVM
تولید اثبات: اکوسیستم پروور و مشخصات سختافزاری
تولید اثبات نیازی به تمرکززدایی بهمیزان اعتبارسنجی ندارد: یک اثبات صحیح بهصورت جهانی قابلبررسی است، بنابراین پروورهای کمتری با تخصص میتوانند به چندین اعتبارسنج خدمت دهند. با اینحال، اهداف فعلی برای پروورها تلاش میکنند تا موانع اقتصادی و فنی را در حدی نگه دارند که برای اپراتورهای جدی قابلدسترس باشد — یعنی رِیگهای تخصصی یا زیرساخت ابری به جای مزارع سرور عظیم و متمرکز.
جامعهٔ پژوهشی در ابتدا اهداف سختافزاری تولید اثبات را در سطحی قرار داد که یک علاقهمند مجهز یا یک اپراتور کوچک قادر به راهاندازی آن باشد — سیستمهایی که برآورد میشد کمتر از ۱۰۰٬۰۰۰ دلار هزینه داشته و مصرف برق آنها شبیه یک واحد ذخیره انرژی خانگی باشد. اما فناوری با سرعت زیادی در حال پیشرفت است: تیمهای مختلف تعادلهای چشمگیری بین سرعت، هزینه و مصرف منابع ارائه دادهاند.
نمونههایی از کارهای توسعهٔ اخیر عبارتاند از:
- SP1 Hypercube با استفاده از ۱۶۰ کارت گرافیک (GPU) توانست اثباتها را در بازههای زیر ۱۲ ثانیه تولید کند.
- ZisK نشان داد که اثبات بلوک را در ۷.۴ ثانیه با ۲۴ کارت گرافیک تولید میکند.
- تیم Airbender از ZKsync نشان داد چگونه یک GPU واحد میتواند در پیکربندیهای با امنیت کمتر، اثباتها را در کمتر از ۵۰ ثانیه تولید کند.
این نمایشها فضای طراحی گستردهای را نشان میدهند: پروورها میتوانند برای سرعت خام با استفاده از آرایههای عظیم GPU بهینهسازی کنند، یا برای کارایی هزینهای با تنظیمات کوچکتر که هنوز عملکرد مفیدی ارائه میدهند. با گذشت زمان، بهبودهای الگوریتمی و شتابدهیهای تخصصی (مثلاً toolchainهای هدفگرفتهشده برای RISC-V) احتمالاً نیازهای سختافزاری را بیشتر کاهش خواهند داد.
پایداری و افزونگی چندپرووری
از آنجا که سیستمهای اثبات اولیه ناگزیر با نقصها یا باگهای حاشیهای روبهرو خواهند شد، جامعه در حال بررسی استراتژیهای افزونگی است. یک رویکرد عملگرایانه «اثبات جمعی» است: چندین پشتهٔ اثبات مستقل برای هر بلوک اثبات تولید میکنند و اعتبارسنجها یک بلوک را زمانی میپذیرند که کؤروم اثباتهای مطابقتدهنده را دریافت کنند (برای مثال، سه از پنج پروور). این رویکرد خطاهای تکسیستمی را کاهش میدهد در حالیکه صنعت به سوی وضعیت آیندهای حرکت میکند که در آن یک اثبات «محفوظشده» بهطور قطعی توسط نرمافزار با اثبات رسمی تولید شود.
تأیید رسمی (Formal verification) سیستم اثبات محفوظشده هدفی بلندمدت باقی میماند. جدول زمانیای که پژوهشگران مطرح میکنند چنین اثباتهای رسمی و جامع را به سمت پایان این دهه — احتمالاً تا ۲۰۳۰ — میبرد، زیرا معیار صحت برای مکانیزم اثبات منبع-واحد در سطح شبکه بسیار بالا است.
کلاینتها، بحث RISC-V و چالشهای نرمافزاری
انتقال به اثباتهای ZK پرسشهایی عمیق دربارهٔ محیط اجرایی مورد استفادهٔ اتریوم مطرح میکند. یکی از بحثهای فعال این است که آیا ماشین مجازی اتریوم (EVM) باید جایگزین یا تکمیل شود توسط یک مجموعهٔ دستورالعمل شبیه RISC-V تا تولید اثبات آسانتر شود.
چرا RISC-V جذاب است
RISC-V یک مجموعه دستورالعمل کوچک و متنباز ارائه میدهد که برای هدفگذاری در کمپایلرهای سازگار با ZK و ابزارهای رسمی سادهتر است. سادگی آن میتواند پیچیدگی اثبات کل حالت اجرایی را کاهش دهد و پیادهسازیهای zkEVM را کارآمدتر سازد. طرفداران استدلال میکنند که این میتواند تولید اثبات لحظهای را تسریع کند و اصطکاک مهندسی برای تولید اثبات را کاهش دهد.
چرا برخی توسعهدهندگان اصلی محتاطاند
با اینحال، بسیاری از کلاینتهای بالغ و پایگاههای نرمافزاری آزمودهشده برای RISC-V طراحی نشدهاند. تبدیل کلاینتهای اجرایی بزرگ و سختافزار-تستشده به یک ZKVM یا هدف RISC-V میتواند ریسک و پیچیدگی وارد کند. برخی تیمها در حال توسعه رویکردهای ترکیبی هستند، از کمپایلرهای سبکتر استفاده میکنند یا زیرمجموعههایی از معناشناسی EVM موجود را تطبیق میدهند تا قابل اثباتتر شود.
بحث بر سر این نیست که آیا اثباتهای ZK یک استراتژی مقیاسپذیری معتبر هستند — در این حوزه شتاب گستردهای وجود دارد — بلکه مسئلهٔ اثر عملی بر اکوسیستمهای کلاینت موجود و چالشهای تولید اثبات بلادرنگ برای کلاینتهای تثبیتشده و عمیقاً حسابرسیشده است.
لایهٔ ۲ها، ZKsync Atlas، و لایهٔ همکاری اتریوم
انقلاب ZK در اتریوم محدود به تغییرات در لایهٔ اول (L1) نیست. شبکههای لایهٔ ۲ پیشاپیش مدارها و معماریهای ZK سفارشی را برای رساندن TPS به دهها هزار اتخاذ کردهاند و لایههای جدیدی برای همکاری و یکپارچهسازی نقدینگی بین رولآپها و زنجیرهها ظهور میکنند.

لایهٔ همکاری اتریوم (EIL)
یکی از توسعههای بزرگ برنامهریزیشده برای ۲۰۲۶، لایهٔ همکاری اتریوم (Ethereum Interoperability Layer یا EIL) است — یک چارچوب پیامرسانی و ارادهٔ بدوناعتماد که طوری طراحی شده تا رولآپهای متفاوت لایهٔ ۲ بتوانند بدون ریلِیِرهای متمرکز یا پلهای آسیبپذیر با هم صحبت کنند. ساختهشده حول مفاهیم انتزاع حساب ERC-4337، EIL قصد دارد وابستگی اعتماد میانحالی را که شبکههای حلگر فعلی یا سیستمهای ریلِیر وارد میکنند، حذف کند.
چرا EIL اهمیت دارد
رشد دهها رولآپ نقدینگی و تجربهٔ کاربری را تکهتکه کرده است. EIL میکوشد محیطهای L2 جداگانه را برای کاربران مانند یک زنجیرهٔ یکپارچه احساسپذیر کند، بهطوریکه یک کاربر در Arbitrum بتواند ظرف چند ثانیه به کسی در Base پرداخت کند یا کیفپولها تعادلها را از چندین L2 هنگام اجرای یک تراکنش واحد تجمیع کنند.
معماری EIL از نیاز ارائهدهندگان نقدینگی به ارسال تراکنشها جلوگیری میکند: آنها تنها گس و داراییها را به استخرهای میانزنجیرهای تأمین میکنند. حساب خودِ کاربر فراخوانها را مستقیماً در سراسر زنجیرهها انجام میدهد و مسیرهای front-running، حملات ساندویچی یا مسدودسازی وجوه توسط واسطهها را کاهش میدهد.
«EIL اکوسیستمهای جداشدهٔ رولآپ را به چیزی تبدیل میکند که احساس یک زنجیرهٔ واحد را دارد»، میگویند اپراتورهای برجستهٔ رولآپ. اگر بهطور گسترده پذیرفته شود، میتواند بهطور قابلتوجهی تکهتکهشدن که ترکیبپذیری دیفای را در سراسر رولآپها مختل کرده کاهش دهد.
Taiko و رولآپهای based
پروژههایی مثل Taiko — یک رولآپ based که از اعتبارسنجهای اتریوم برای ترتیبدهی استفاده میکند — مسیری را به سوی ترکیبپذیری همزمان بین رولآپهای based نشان میدهند. همراه با EIL، این طراحیها میتوانند قابلیت همکاری نزدیک به زمان-واقعی بین رولآپهای based و غیر-based را ممکن سازند و اتصالپذیری را در سراسر اکوسیستم تقویت کنند.
نوآوریهای Atlas و Gateway از ZKsync
ارتقاء Atlas و ساختار Gateway در ZKsync یک رویکرد مکمل دیگر را ارائه میدهند: اجازه میدهند داراییها روی لایهٔ اول اتریوم (L1) در امان باقی بمانند در حالیکه در محیطهای اجرایی سریع لایهٔ ۲ استفاده میشوند. در عمل، Atlas به زنجیرههای L2 اجازه میدهد مالکیت و حرکت داراییهای منشاء L1 را با استفاده از اثباتهای ZK منعکس کنند تا برنامهها بتوانند این داراییها را بهصورت تقریبی بلادرنگ در L2 در نظر بگیرند.
Atlas چند مزیت کلیدی را باز میکند:
- محیطهای L2 میتوانند از ارزش کل قفلشده عظیم اتریوم (TVL) بهره ببرند بدون اینکه کاربران مجبور به بریدج کردن داراییها و تکهتکهشدن نقدینگی شوند.
- انتقالات L1↔L2 در بسیاری از موارد سریعتر از تایید یک بلاک واحد اتریوم نهایی میشوند و تراکنشهای L2↔L2 میتوانند به تأخیر نزدیک به حدود یک ثانیه برسند.
- جریانهای نهادی که در حال حاضر منتظر نهاییشدن اتریوم هستند میتوانند اکنون بدون اینکه تأخیر بینعملیاتی مانع شود با L2ها تعامل داشته باشند.
ZKSync قابلیت همکاری بین L1 و L2 را بهصورت یکپارچه فراهم میکند. منبع: ZKSync
در مجموع، Atlas، Gateway و EIL مجموعهای از راهحلها را نشان میدهند که به هر دو مسئلهٔ تکهتکهشدن نقدینگی و اصطکاک جابهجایی داراییها بین محیطهای اجرایی میپردازند.
امنیت، تمرکززدایی و مثلث بلاکچین
نقطهٔ قوت حیاتی اثباتهای ZK توانایی آنها در حفظ تمرکززدایی همراه با بهبود توان عملیاتی و حفظ امنیت است — یک برد نادر برای آنچه بهعنوان مثلث بلاکچین شناخته میشود. از آنجا که بررسی اثبات ارزان است، گرههای بیشتری میتوانند بدون نیاز به سختافزار تخصصی در اجماع شرکت کنند. امنیت همچنان بر پایهٔ تضمینهای رمزنگاری استوار است: یک اثبات معتبر ابهامی ندارد.
با این همه، ریسکهایی باقی میماند:
- تمرکز پروورها: اگر تعداد کمی از اپراتورهای اثبات تولید اثبات را قبضه کنند، ممکن است تأثیر نامتناسبی بر ترتیب اجرای تراکنشها یا دسترسی زنجیره داشته باشند. افزونگی چندپرووری و رقابت آزاد در خدمات اثبات، حفاظهای مهمی هستند.
- صحت نرمافزار: سیستمهای تولید اثبات و کد تأیید اثبات باید مقاوم و عمیقاً حسابرسیشده باشند. حرکت بهسمت یک سیستم اثبات «محفوظشده» نیازمند کار عمیق در حوزهٔ تأیید رسمی است.
- تاخیر و انتشار: تولید اثبات بلادرنگ دینامیکهای جدیدی در انتشار شبکه تحمیل میکند. ارتقاءهای پروتکل که فشار attest فوری (مثل ePBS و مشابهها) را کاهش میدهند برای مقاومسازی سیستم لازم هستند.
توسعهدهندگان فعالانه در حال طراحی حکمرانی، انگیزهها و محافظتهای سطح پروتکل هستند تا این ریسکها را کاهش دهند و پیادهسازیهای آزمایشی اولیهٔ جامعه به محافظتهای بعدی شکل خواهند داد.
تأثیرات عملی برای کاربران و انتقالهای اکوسیستم
برای کاربران نهایی، تغییر به اثباتهای ZK عمدتاً باید بدون درز باشد: تراکنشها سریعتر و ارزانتر بهنظر خواهند رسید چون توان عملیاتی بهبود مییابد و تعامل بین رولآپها روانتر میشود. برای اعتبارسنجها، پروفایل عملیاتی تغییر میکند: تعداد کمتری از اعتبارسنجها نیاز به ماشینهای سنگین خواهند داشت تا مؤثر باقی بمانند، در حالیکه مجموعهٔ کوچکتری از پروورها و بیلدرها زیرساختهای عملکردی بالا را مدیریت خواهند کرد.
دیفای و جریانهای نهادی میتوانند فوراً از بهبودهایی مانند Atlas بهرهمند شوند که استفادهٔ نزدیک به آنی از وجوه L1 در L2ها را بدون بریدجکردن پرریسک ممکن میسازد.
جدول زمانی، انتظارات و مواردی که باید در ۲۰۲۶ زیر نظر داشت
نقاط عطف کلیدی که باید در ۲۰۲۶ زیر نظر گرفته شوند شامل موارد زیر است:
- ارتقاءهای پروتکل در نیمهٔ سال که زمانبندی attest و مکانیکهای جریمه را تغییر میدهند تا اعتبارسنجها بتوانند بدون ریسک غیرضروری اثباتهای ZK را اعتبارسنجی کنند.
- رشد مشارکت اعتبارسنجها در اعتبارسنجی اثباتها، با هدف حدود ۱۰٪ مشارکت در فاز اول.
- ادامهٔ بهبود عملکرد در پشتههای تولید اثبات، با نیاز کمتر به GPU و هزینههای پایینتر برای تولید اثباتهای بهموقع.
- پذیرش گستردهتر لایههای بینعملیاتی مانند EIL و ارتقاءهایی مانند ZKsync Atlas که نقدینگی L1 را برای اپهای L2 آزاد میکنند.
در حالیکه مسیر بلندپروازانه است، ترکیب Lean Execution، توسعهٔ zkEVM و ارتقاءهای همکاری L2 باعث میشود ۲۰۲۶ سالی محوری برای فصل بعدی مقیاسپذیری اتریوم باشد.
نتیجهگیری: عصری نو برای مقیاسپذیری اتریوم
حرکت به سمت اثباتهای ZK یک پَچ واحد نیست بلکه تحولی چندساله است که نقشهای بلاکبیلدرها، پروورها و اعتبارسنجها را تغییر میدهد. با امکانپذیر کردن تأیید سبک در پیرامون شبکه و تمرکز محاسبات سنگین در جایی که کارآمدتر است، اتریوم میتواند تمرکززدایی را با توان عملیاتی بالا هماهنگ کند. نشانههای اولیه — دموی موفق تولید اثبات بلادرنگ، استراتژیهای واقعگرایانهٔ چندپرووری و طراحیهای همکاری بین رولآپها — مسیر واقعبینانهای را به سوی TPS بسیار بالاتر نشان میدهند در حالیکه شبکه را برای اعتبارسنجهای خانگی باز نگه میدارند.
برای توسعهدهندگان، اعتبارسنجها و کاربران، ۲۰۲۶ سالی است که باید به آن توجه شود: ارتقاءهای پروتکل، پیادهسازیهای کلاینت و سرویسهای تولید اثبات در سطح تولید، تعیینکنندهٔ این خواهند بود که آیا جاهطلبیهای مقیاسپذیری اتریوم مبتنی بر ZK به تمام ظرفیت خود میرسند یا خیر.
کلمات کلیدی درجشده در این مقاله شامل اتریوم، اثباتهای دانشصفر، zkEVM، مقیاسپذیری، اعتبارسنجها، ZK-proofs، لایهٔ ۲، ZKsync، Atlas، EIL، تعاملپذیری، TPS، تولید اثبات، بلاک بیلدرها و Lean Execution هستند.
منبع: cointelegraph
نظرات
ماکس_
خیلی خوشحالم از پیشرفت ZK، اما امیدوارم تجربه کاربری ناپایدار نشه، اگر درست شه انقلابه! 😊
امیر
شاید کمی بزرگنمایی شده باشه، آوردن RISC-V به کلاینتهای بالغ، پیچیدگی و ریسک میاره. هنوز سوالات فنی زیاده.
سیرون
نگاه متوازن، هم فرصت هست هم ریسک، EIL اگه درست پیاده بشه ترکیبپذیری دیفای رو عوض میکنه
بیونکس
من تو تستنت کار کردم، تولید اثبات بلادرنگ دردسر داره، اما ایدهٔ چندپرووری عملاً میتونه خطاها رو کم کنه، تجربهام میگه بهینهسازی لازمه
توربو
واقعا تا ۲۰۲۶؟ کلی ارتقا تو پروتکل و کلاینت لازمه، زمانبندیشون واقعیه یا خوشبینانه؟
کوینپ
منطقیه، مسیر درستییه ولی باید مراقب تمرکز پروورها باشیم، افزونگی و رقابت تو تولید اثبات حیاتیست
رودکس
وای، جدی؟ ۱۰٬۰۰۰ TPS! شنیدن این حرف از ZK یه حس عجیبی داره، امیدوارم عملی بشه، اما هنوز شک دارم...
ارسال نظر