4 دقیقه
در جوامع امروزی که سلامت، تناسب اندام و آگاهی غذایی اهمیت بسیاری یافته است، رفتارهایی مانند پیروی از رژیمهای غذایی تخصصی، حذف برخی گروههای غذایی یا ورزش شدید بهطور گسترده پذیرفته شده و حتی مورد تشویق قرار میگیرند. با این حال، این انتخابها گاهی میتواند نشانهای از رابطه پیچیدهتر با غذا باشد. هر پرهیز غذایی یا محدودیت تغذیهای به معنی ابتلا به اختلال خوردن نیست، اما تشخیص مرز میان رفتارهای سالم و اختلالات خوردن برای حفظ سلامت جسمی و روانی اهمیت اساسی دارد.
الگوهای تغذیه ناسالم (Disordered Eating) به عادات غذایی نامنظم یا بالقوه آسیبزا گفته میشود که به شدت و استمرار یک اختلال خوردن رسمی نمیرسند. این الگوها شامل رژیمهای مکرر، حذف وعدههای غذایی، پرهیز شدید از برخی گروههای غذایی، ورزش اجباری، سوءاستفاده از ملینها یا قرصهای لاغری، پرخوری یا استفراغ عمدی هستند. در بیشتر موارد، این رفتارها مقطعی یا چندان شدید نیستند اما میتوانند سلامت روان و جسم را تحت تأثیر قرار دهند. به ویژه، افرادی که دچار این الگوها هستند، در معرض خطر بالاتری برای توسعه اختلالات خوردن از جمله آنورکسیا و بولیمیا قرار دارند، به خصوص هنگامی که رژیمهای محدودکننده در کار باشد.
اختلالات خوردن (Eating Disorders) به عنوان بیماریهای جدی روانپزشکی شناخته میشوند و با رفتارهای غذایی مداوم، نگرشهای منفی نسبت به غذا و تصویر بدنی همراهند. این اختلالات میتواند سلامت جسمی، روانی و روابط اجتماعی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. تشخیص این بیماریها توسط متخصصان سلامت و بر اساس مصاحبههای ساختاریافته و ارزیابیهای استاندارد صورت میگیرد تا شدت و فرکانس علائم مشخص شود. رایجترین اختلالات خوردن شامل بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa)، پراشتهایی عصبی (Bulimia Nervosa)، اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) و اختلال پرهیز/محدودیت دریافت غذا (ARFID) هستند.
شیوع اختلالات خوردن و الگوهای تغذیه ناسالم بسته به جمعیت و معیارهای تشخیصی متفاوت است. برآوردهای جهانی نشان میدهد حدود ۸.۴ درصد زنان و ۲.۲ درصد مردان در دورهای از زندگی به اختلال خوردن مبتلا میشوند و دوره نوجوانی از لحاظ خطرپذیری اهمیت ویژه دارد. مطالعات میگویند حدود ۳۰ درصد دختران و ۱۷ درصد پسران ۶ تا ۱۸ سال روشهای ناسالم تغذیهای را تجربه میکنند. همچنین شواهد جدید بیانگر خطر بالاتر برای افراد با هویت جنسیتی متنوع است که نیازمند پژوهشهای بیشتری است.
مطالعات، تأثیر برنامههای پیشگیرانه را در کاهش خطر اختلال خوردن و الگوهای تغذیه ناسالم تأیید میکنند؛ بهویژه برنامههایی که بر عوامل اولیه مانند رژیم محدودکننده و حساسیت بیش از حد به تصویر بدن تمرکز دارند. اگرچه برخی مداخلات کوتاهمدت در گروههای هدف مفید به نظر میرسند، تأثیر طولانیمدت آنها هنوز قطعی نیست. اغلب پژوهشها بر نوجوانان و جوانان متمرکز است، در حالی که برخی علائم پیش از این مراحل نیز آغاز میشود و نیازمند مطالعه بیشتر است.
اختلال ارتورکسیا (Orthorexia Nervosa) - وسواس خوردن غذاهای به ظاهر سالم یا خالص - نمونهای از دشواری تشخیص بین انتخابهای سالم و اختلالات خوردن است. اگرچه ارتورکسیا در فهرست رسمی اختلالات مطرح نشده، اما میتواند به سوءتغذیه، انزوای اجتماعی و الگوهای انعطافناپذیر غذایی منجر شود. با توجه به محبوبیت رژیمهایی چون کتو، پالئو یا بدون گلوتن، تمایز انتخابهای زندگی بر پایه ارزشهای شخصی یا نیازهای پزشکی (مانند وگان بودن یا آلرژی غذایی) با رفتارهای ناسالم، دشوار است.
تحقیقات جدید نشان میدهد افرادی که آلرژی غذایی دارند، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اختلالات خوردن محدودکننده مانند آنورکسیا یا ARFID باشند. با این حال، هرگونه اجتناب غذایی ناشی از آلرژی یا باورهای اخلاقی لزوماً نشانه اختلال نیست و باید به انگیزهها و زمینه رفتاری توجه داشت.
شناخت علائم هشدار دهنده میتواند نقش مهمی در پیشگیری و درمان زودهنگام داشته باشد. نشانههای کلیدی عبارتند از:
- تمرکز وسواسی بر غذا، تهیه وعدهها یا قوانین غذایی
- حذف کامل گروههای غذایی یا پرش مکرر وعدهها
- اشتغال ذهنی با وزن، شکل بدن یا ظاهر
- تغییرات قابل توجه در وزن
- ورزش افراطی یا جبری
- تغییرات محسوس خلقی یا کنارهگیری از جمعهای اجتماعی
والدین و مراقبان میتوانند با استفاده از منابعی مانند "Feed Your Instinct" از راهنماییهای تخصصی و نشانههای هشدار دهنده برای مداخله زودهنگام بهرهمند شوند.
در نهایت، درک تفاوت میان الگوهای تغذیه ناسالم و اختلالات خوردن رسمی برای محافظت از سلامت جسم و روان اهمیت زیادی دارد. اگرچه رفتارهای ناسالم تغذیهای متداولاند و میتوانند زمینهساز اختلالات جدی شوند، اما همیشه به معنای بیماری روانی نیستند. تشخیص درست، ارزیابی با توجه به شرایط و مداخله علمی برای جلوگیری از گسترش این رفتارها ضروری است. با آگاهی و استراتژیهای پیشگیرانه مناسب، خانوادهها و افراد میتوانند بهتر علائم خطر را شناخته و در راستای شکلگیری رابطه سالم با غذا و تصویر بدنی قدم بردارند.
.avif)
نظرات