بررسی تمرکز ذهن (مایندفولنس): تاریخچه، تأثیرات منفی و چالش های اخلاقی | دینگ نیوز – اخبار فوری مبتنی بر هوش مصنوعی در حوزه فناوری، خودرو، اقتصاد، دانش و...
بررسی تمرکز ذهن (مایندفولنس): تاریخچه، تأثیرات منفی و چالش های اخلاقی

بررسی تمرکز ذهن (مایندفولنس): تاریخچه، تأثیرات منفی و چالش های اخلاقی

۱۴۰۴-۰۳-۱۳
0 نظرات فرشاد واحدی

5 دقیقه

درک تمرکز ذهن و ریشه‌های تاریخی آن

مدیتیشن تمرکز ذهن یا مایندفولنس غالباً به عنوان روشی مؤثر و در دسترس برای کاهش استرس و مشکلات سلامت روان در دنیای مدرن معرفی می‌شود. این روش که ریشه در سنت‌های بودایی دارد و قدمتی بیش از ۱۵۰۰ سال دارد، بر پرورش آگاهی در لحظه حال نسبت به افکار، احساسات و ادراک‌ها تأکید دارد. متون باستانی مانند escritura تأمل Dharmatrāta از هند، روش‌های مدیتیشن را با جزییات شرح داده‌اند. جالب توجه است که در این متون اولیه، به طیف گسترده‌ای از عوارض روان‌شناختی از جمله افسردگی، اضطراب، روان‌پریشی، گسستگی و حالت زوال شخصیت (که در آن فرد دنیا را غیرواقعی درک می‌کند) نیز اشاره شده است.

با وجود قدمت و محبوبیت جهانی مایندفولنس، توجه علمی به اثرات روان‌شناختی آن تنها در سال‌های اخیر شدت گرفته است. تحقیقات نظام‌مند اکنون تصویری پیچیده‌تر از آنچه در فرهنگ عمومی مطرح شده نشان می‌دهند.

یافته‌های جدید پژوهشی درباره پیامدهای منفی تمرکز ذهن

طی یک دهه گذشته، موجی از مطالعات معتبر علمی به بررسی اثرات منفی مدیتیشن و مداخلات مبتنی بر مایندفولنس پرداختند. برخلاف باور فراگیر به فواید عمومی مدیتیشن، شواهد قابل توجهی به وجود خطرات بالقوه اشاره می‌کنند؛ حتی در افرادی که سابقه مشکلات سلامت روان ندارند.

برای نمونه، یک مطالعه بزرگ در آمریکا به سال ۲۰۲۲ با بررسی ۹۵۳ نفر از کاربران دائمی مدیتیشن نشان داد که بالای ۱۰ درصد آن‌ها آثار منفی مانند اضطراب، افسردگی و اختلال در عملکرد روزانه را دست‌کم به مدت یک‌ ماه تجربه کردند. همچنین، یک مرور نظام‌مند در سال ۲۰۲۰ که چهار دهه پژوهش را دربرمی‌گرفت،‌ شایع‌ترین پیامدهای منفی را اضطراب و افسردگی، و سپس تجربیات مشابه روان‌پریشی، گسستگی ذهنی، زوال شخصیت و حملات هراس شدید دانست.

مهم‌تر اینکه این مشکلات می‌توانند فارغ از سابقه سلامت روانی یا شدت تمرین رخ دهند. حتی افراد با میزان متوسطی از تمرین تمرکز ذهن گزارش کرده‌اند که با چالش‌های ماندگار روبه‌رو شده‌اند؛ امری که فرض بی‌خطر بودن کامل مدیتیشن برای همه را زیر سؤال می‌برد.

مایندفولنس، فرهنگ معاصر و مسئله روایت‌های یک‌طرفه

با وجود افزایش شواهد، پیامدهای منفی مایندفولنس اغلب در رسانه‌ها بازتاب کافی پیدا نمی‌کنند. علم روان‌شناسی غربی دهه‌ها است این خطرات را به رسمیت می‌شناسد؛ آرنولد لازاروس، پیشگام رفتاردرمانی شناختی، در سال ۱۹۷۶ درباره خطر ابتلا به اختلالات روانی در نتیجه مدیتیشن بی‌رویه هشدار داده بود.

با این حال، صنعت جهانی مایندفولنس به ندرت به این نگرانی‌ها اشاره می‌کند. ارزش بازار محصولات مدیتیشن در آمریکا به بیش از ۲.۲ میلیارد دلار رسیده است و اپلیکیشن‌ها، کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی مرتبط با تمرکز ذهن به سرعت در حال افزایش‌اند. پروفسور رونالد پورسر، نویسنده کتاب "McMindfulness" در سال ۲۰۲۳، این روند را نوعی "معنویت سرمایه‌داری" می‌داند که شور و شوق برای سلامت روان را بدون اطلاع‌رسانی دقیق درباره خطرات، گسترش می‌دهد.

حتی چهره‌های شاخص این حوزه اکنون درباره قوت شواهد علمی در حمایت از مداخلات مبتنی بر مایندفولنس تردیدهایی مطرح می‌کنند. جان کبت-زین، از پیشگامان مایندفولنس مدرن در غرب، در مصاحبه‌ای با گاردین در سال ۲۰۱۷ اذعان کرد که "۹۰ درصد پژوهش‌ها درباره آثار مثبت مایندفولنس، دارای کیفیت ضعیف هستند." با این حال، روایت غالب درباره مایندفولنس به عنوان راه‌حلی دگرگون‌کننده برای افراد و جوامع همچنان پررنگ است و حتی توسط سیاست‌گذاران و مدافعان صلح و شفقت جهانی، حمایت می‌شود.

شکاف‌های شواهد و چالش‌های اخلاقی در ترویج مایندفولنس

عدم توازن در پوشش رسانه‌ای قابل توجه است. در حالی که پیامدهای منفی مایندفولنس در محافل دانشگاهی و تخصصی—همچون کتاب مشهور "Buddha Pill" و روزنامه‌نگاری‌های علمی—بررسی شدند، یافته‌های مهم پژوهشی معدودی در سطح جامعه بازتاب کافی می‌یابند. برای مثال، یکی از بزرگ‌ترین مطالعات انگلستان با بودجه‌ای بیش از ۸ میلیون دلار و مشارکت ۸ هزار دانش‌آموز در ۸۴ مدرسه، نشان داد مایندفولنس تأثیر معنیداری بر سلامت روان نوجوانان نسبت به گروه کنترل ندارد و حتی در برخی از شرکت‌کنندگان آسیب‌پذیر وضعیت بدتر شد.

این داده‌ها پرسش‌های اخلاقی مهمی را درباره ترویج وسیع و بدون پشتوانه مایندفولنس در مدارس، شرکت‌ها و مراکز درمانی مطرح می‌کنند. آیا عرضه اپلیکیشن‌های مدیتیشن یا برگزاری کلاس‌های تمرکز ذهن بدون ذکر کامل خطرات احتمالی، اقدامی درست است؟ با توجه به شواهد علمی، بسیاری از کارشناسان اخلاق معتقدند شفافیت در این زمینه الزامی است.

چالش‌های مدرسین و تمرین‌کنندگان

مشکل دیگر، آگاهی پایین مدرسان است. بسیاری از مربیان مدیتیشن از وجود ریسک‌ها مطلع نیستند یا اطمینان زیادی به بی‌ضرر بودن مایندفولنس دارند. اغلب، افرادی که عوارض منفی را تجربه می‌کنند، با پاسخ‌هایی مانند بی‌توجهی یا تشویق به تمرین بیشتر مواجه می‌شوند؛ وضعیتی که مشکلات آن‌ها را دوچندان می‌کند.

تحقیقات علمی درباره استانداردسازی شیوه‌های ایمن مدیتیشن همچنان در حال توسعه است و رشته‌های ناشناخته‌ای نظیر حالات غیرمعمول آگاهی و سازوکارهای روانی مرتبط هنوز نیازمند بررسی بیشترند. هرچند منابعی مانند انجمن‌های آنلاین، راهنماهای تخصصی و خدمات درمانی ویژه در آمریکا ایجاد شده‌اند، این ابزارها هنوز فراگیر نشده‌اند.

جمع‌بندی

با گسترش درک علمی نسبت به مدیتیشن تمرکز ذهن یا مایندفولنس، روشن شده است که این روش نسخه همه‌کاره‌ای برای بهبود سلامت روان نیست. اگرچه بسیاری از افراد از تمرکز ذهن بهره‌مند می‌شوند، اما وجود عوارض جدی و متفاوت—که نشان‌دهنده آسیب‌پذیری برخی جمعیت‌هاست—لزوم رویکردی دقیق‌تر، اخلاقی‌تر و مبتنی بر شواهد را گوشزد می‌کند. آموزش جامع عمومی، شفافیت مربیان و تولیدکنندگان، و تداوم پژوهش برای یافتن راهکارهای ایمن، برای حفظ اعتبار علمی تمرکز ذهن به عنوان ابزاری مفید در بهداشت روان و رفاه فردی در قرن ۲۱، ضروری است.

منبع: theconversation

به دنیای علم خوش اومدی! من فرشاد هستم، کنجکاو برای کشف رازهای جهان و نویسنده مقالات علمی برای آدم‌های کنجکاو مثل خودت!

نظرات

ارسال نظر