4 دقیقه
چهره پیچیده مغز انسان
یکی از ویژگیهای شگفتانگیز که مغز انسان را از مغز دیگر حیوانات متمایز میکند، الگوی پیچیده شیارها و برجستگیهای آن است که با نام «سولکوس» (شیارها) و «ژایروس» (چینخوردگیها) شناخته میشوند. تحقیقات اخیر در علوم اعصاب، اهمیت کلیدی این ساختارهای مغزی را آشکار کرده است؛ نقشی که فراتر از فشردهسازی بافت عصبی بوده و به تقویت ارتباطات عصبی و پیچیدگی تفکر و استدلال کمک میکند.
تیمی از عصبپژوهان دانشگاه برکلی کالیفرنیا (UC Berkeley) این ساختارهای مغزی را با دقت بیسابقهای بررسی کردهاند. پژوهشگران با تحلیل اسکنهای مغزی و فعالیت عصبی ۴۳ فرد جوان، تمرکز خود را بر دو ناحیه حیاتی قرار دادند: قشر پیشپیشانی جانبی (LPFC) و قشر جداری جانبی (LPC). این دو ناحیه، محور اصلی درک، تواناییهای شناختی پیشرفته و پردازش اطلاعات پیچیده محسوب میشوند.
زمینه علمی: ساختار شیارها و نقش شناختی
لایه بیرونی مغز یا کورتکس، شبکهای از شیارها را در خود جای داده است؛ شیارهای عمیق که سولکوس نام دارند و شیارهای کوچکتر که به سلکوسهای ثالثیه معروفند. سولکوسهای ثالثیه به دلیل اینکه دیرتر از سایرین در روند رشد مغز شکل میگیرند و تفاوتهای چشمگیری میان افراد دارند، بهشدت مورد توجه پژوهشگران علوم اعصاب هستند. مطالعات جدید سعی دارند پیوند بین ویژگیهای فیزیکی این شیارها با تواناییهای ذهنی و کارایی عصبی را شناسایی کنند.
کوین واینر، پژوهشگر اصلی پروژه، معتقد است: «فرض بر این است که شکلگیری شیارهای مغزی مسیرهای ارتباطی را کوتاهتر کرده و میتواند بهرهوری عصبی را افزایش دهد. این امر شاید توضیحدهنده تفاوتهای فردی در عملکرد شناختی و کاربردهای احتمالی بالینی باشد.»
تحلیلهای تصویربرداری دقیق و بررسی ارتباطات عصبی نشان داد هر شیار، امضای ارتباطی منحصربهفردی دارد. جالب اینکه ساختار فیزیکی برخی شیارها با میزان ارتباطات عصبی نه تنها در نواحی مجاور، بلکه در کل شبکه مغز مرتبط است. این یافته بر نتایج پیشین، از جمله تحقیق سال ۲۰۲۱ همین تیم که ارتباط عمق برخی شیارها با توانایی استدلال قویتر را نشان داده بود، تأکید میکند.

پیامدها برای تفاوتهای فردی و سلامت مغز
بر اساس این مطالعه، حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد قشر مغز در دل این چینخوردگیها و شیارها پنهان شده است و الگوی این شیارها در طول عمر انسان تغییر میکند. سولکوسهای ثالثیه به طور خاص تفاوتهای فردی چشمگیری دارند که میتواند به تبیین تفاوتهای فردی در استدلال، یادگیری و حتی حساسیت به اختلالات عصبی-شناختی کمک کند.
سیلویا بانگه، عصبپژوه دانشگاه برکلی بیان میکند: «شیارهای مغز میتوانند در طی رشد عمیقتر یا سطحیتر شوند و نواحیای با ماده خاکستری ضخیم یا نازک داشته باشند که اغلب تحت تأثیر تجربیات زندگی است. اما الگوی بنیادی شیارها، از جمله اندازه، شکل و موقعیت آنها، نسبتاً ثابت بوده و در معدودی از شیارها، حتی حضور یا فقدان آنها به عنوان ویژگی فردی شناخته میشود.»
بر خلاف دیدگاه سنتی که نقش اصلی چینخوردگیهای مغز را در افزایش سطح مغز در جمجمه میدانست، شواهد نوظهور نشان میدهد این ساختارها نقش اساسی در عملکرد و انعطافپذیری مغز و شاید حتی روند تکامل گونه انسان ایفا میکنند.

افقهای آینده: نقشهبرداری شیارهای مغزی برای تشخیص زودهنگام و پیشرفت علم اعصاب
این پژوهش مسیرهای تازهای را برای درک رشد مغز، تفاوتهای یادگیری و ارزیابی رشد غیرمعمول نورولوژیکی ارائه میدهد. عصبپژوهان امیدوارند در آینده نقشههای دقیقی از شیارهای مغز تهیه کنند که به پزشکان در ردیابی بلوغ مغز کودکان و شناسایی نشانگرهای زودهنگام اختلالات رشدی-عصبی کمک کند. با این حال، پژوهشگران تأکید میکنند که عمق و طول شیار تنها دو مولفه از عوامل متعدد بوده و تواناییهای شناختی حاصل تعامل پیچیده ساختارهای آناتومیک، عملکردی و تجارب فردی است.
سیلویا بانگه تأکید میکند: «عملکرد شناختی به تنوع گستردهای از ویژگیهای مغزی وابسته است. مهمتر اینکه تجربیاتی مانند کیفیت آموزش تأثیر فراوانی بر مسیر رشد شناختی افراد دارد و این مسیرها حتی در بزرگسالی هم قابلیت تغییر دارند.»
جمعبندی
این حوزه پژوهشی روبهرشد نشان میدهد شیارها و چینخوردگیهای مغز، که زمانی صرفاً کنجکاویهای ساختاری به حساب میآمدند، نقشی اساسی در تواناییهای ذهنی و سازگاری انسان دارند. فهم الگوی این شیارها نه تنها ما را به شناخت بیشتر از معماری مغز نزدیک میکند، بلکه امید به نوآوری در آموزش شخصیسازی شده، تشخیص زودهنگام اختلالات مغزی و شاید حتی فناوریهای پیشرفته ارتقاء شناختی را افزایش میدهد. مسیر رمزگشایی از رازهای پنهان مغز انسان تازه آغاز شده و نوید دهنده کشف لایههای عمیقتر از آنچه ما را منحصربهفرد میکند، است.
.avif)
نظرات