5 دقیقه
ایسبرگها در خلیج دیسکو (غرب گرینلند) که از یخچال یاکوبشافن ایسبرای (Jakobshavn Isbrae)، یکی از سریعترین یخچالهای خروجی جهان، جدا شدهاند. از دست رفتن جرم از ورقهی یخی گرینلند طی سه دهه گذشته تقریباً ۲ سانتیمتر (نزدیک به سهچهارم اینچ) به افزایش سطح جهانی دریا افزوده است. اعتبار: Torbjörn Törnqvist/Tulane University
دوران ماهوارهای، پیشبینیهای اولیه اقلیمی را تأیید میکند
سه دهه آلتیمتری ماهوارهای و پایش اقیانوس نشان میدهد که پیشبینیهای جهانی سطح دریا از اواسط دهه ۱۹۹۰ بهطور کلی دقیق بودهاند، هرچند سهم ذوب شدن ورقههای یخی را دستکم گرفته بودند. تحلیل جدیدی از پژوهشگران دانشگاه تولین که در Earth’s Future منتشر شده است، پیشبینیهای گزارش گروه بینالدول کمّی تغییرات اقلیم (IPCC) را که در سال ۱۹۹۶ ارائه شده بود با افزایش مشاهدهشدهای که از آغاز اندازهگیریهای ماهوارهای اوایل دهه ۱۹۹۰ ثبت شده، مقایسه میکند.
ارزیابی IPCC در سال ۱۹۹۶ حدوداً ۸ سانتیمتر (حدود ۳ اینچ) افزایش میانگین سطح دریا در سطح جهانی طی ۳۰ سال بعد را پیشبینی کرده بود. مشاهدات نشان میدهد میانگین جهانی حدود ۹ سانتیمتر افزایش یافته است — تطابق نسبتاً نزدیکی. با این حال، مدلهای آن زمان سرعت از دست رفتن یخ از ورقههای یخی گرینلند و آنتارکتیکا را بیش از ۲ سانتیمتر (تقریباً یک اینچ) دستکم گرفته بودند.
زمینه علمی و پیشرفتهای اندازهگیری
ماموریتهای آلتیمتری ماهوارهای که از اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز شدند (برای مثال TOPEX/Poseidon و بعداً سری جیسون) اندازهگیریهای پیوسته و دقیقی از ارتفاع سطح اقیانوس برقرار کردند. این دادهها در کنار ایستگاههای گاور سنج جزر و مد و اطلاعات مأموریتهای گرانش، به دانشمندان اجازه داد تا هم روندهای جهانی و هم الگوهای منطقهای افزایش سطح دریا را تفکیک کنند. در طول رکورد ۳۰ ساله، نرخ متوسط معادل تقریباً یکهشتم اینچ در سال بود؛ تحلیلهای ناسا نشان میدهد که این نرخ طی دوره بهطور کلی دو برابر شده است.
تغییرپذیری منطقهای و عوامل محرک
افزایش سطح دریا یکنواخت نیست. تفاوتهای منطقهای ناشی از تغییرات گردش اقیانوسی، الگوهای جوی، ذخیرهسازی آب در خشکی و پاسخهای گرانشی و انعطافپذیری زمین به بازتوزیع جرم هنگام ذوب یخ است. مطالعه تولین تأکید میکند که بهبود پیشبینیهای منطقهای — تبدیل برآوردهای جهانی به سناریوهای قابل اجرا برای سواحل آسیبپذیری مانند جنوب لوئیزیانا — اولویتی فوری برای برنامهریزان و سیاستگذاران است؛ این موضوع مرتبط با برنامهریزی شهرهای ساحلی و مدیریت ریسک افزایش سطح دریا است.

آنچه دستکم گرفته شد: دینامیک ورقههای یخی
مدلهای اولیه نمایش محدودی از چگونگی تأثیر آبهای اقیانوسی گرمشونده بر بیثبات کردن بخشهای دریایی ورقه یخی آنتارکتیکا از زیر و تغییرات سریع در جریان یخچالهای خروجی گرینلند داشتند. مشاهدات هر دو روند تخلیه سریعتر یخ و بازخوردهای پیچیدهتری را نسبت به انتظار نشان دادند. این شکافها کمک میکنند تا توضیح داده شود چرا سهم ورقههای یخی در افزایش سطح دریا بزرگتر از پیشبینی بود و چرا اکنون پیشبینیها دامنه گستردهتری از نتایج ممکن را شامل میشوند، از جمله سناریوهای کماحتمال اما با تأثیر زیاد مانند فروپاشی سریع ورقه یخی.
برای جوامع ساحلی و برنامهریزان زیرساخت، این عدمقطعیت به نیاز به راهبردهای منعطف و آگاه از ریسک ترجمه میشود که هم بر برآوردهای مرکزی و هم بر دنبالههای توزیع احتمالاتی حساب کنند.
دیدگاه کارشناسان
«مقایسه بین پیشبینیهای اولیه و ۳۰ سال مشاهدات به ما اعتمادبهنفس نسبت به فیزیک پایهای تعبیهشده در مدلهای اقلیمی میدهد، اما همچنین نقش محوری دینامیک یخ — یک مرز در پژوهش کرایوسفیر — را برجسته میکند.» دکتر مایا آلوارز، متخصص فرضی سامانههای ساحلی میگوید: «سرمایهگذاری در مأموریتهای ماهوارهای پایدار، کمپینهای گلسیولوژی میدانی و مدلسازی منطقهای با وضوح بالا تعیین خواهد کرد که چقدر میتوانیم پیشبینیهای جهانی را به برنامهریزی مقاومت محلی ترجمه کنیم.»
نتیجهگیری
رکوردهای بلندمدت ماهوارهای عناصر کلیدی پیشبینیهای سطح دریا در دهه ۱۹۹۰ را تأیید کردهاند و نشان میدهند که دانش اقلیم از دههها پیش توان پیشبینی قابلاعتمادی داشته است. در عین حال، سهم قویتر از حد انتظار ذوب ورقههای یخی، عدمقطعیتهای پایدار در دینامیک یخ و نیاز به بهبود پیشبینیهای منطقهای را برجسته میکند. ادامه حمایت از آلتیمتری ماهوارهای، مأموریتهای گرانش، شبکههای ایستگاههای جزر و مد و ابزارهای برنامهریزی ساحلی برای پیشبینی و مدیریت ریسکهای در حال تحول افزایش سطح دریا حیاتی است.
منبع: scitechdaily
.avif)
نظرات