13 دقیقه
ارزیابیهای جدید ریسک: نه علمی-تخیلی، بلکه تهدیدی قابلسنجش
تحلیلهای اخیر توسط پژوهشگران برجسته سوال فروپاشی تمدن را از حوزه داستان و گمانهزنی بیرون کشیده و به ارزیابیهای مبتنی بر شواهد بدل کرده است. اندیشمندانی در مؤسساتی مانند دانشگاه آکسفورد و مرکز ریسک وجودی اکنون احتمالهای غیرناچیزی برای فاجعه جهانی یا انقراض انسانی در این قرن قائلاند — و برخی ارزیابیها نگرانکنندهاند که افق زمانی بسیار کوتاهتر است. این ارزیابیها مدلسازیهایی از شبیهسازیهای جنگ هستهای، علومِ تغییرات اقلیمی، مطالعات امنیت زیستی و پژوهشهای ریسک هوش مصنوعی را ترکیب میکنند تا نشان دهند احتمال فروپاشی در مقیاس تمدنی بسیار بیشتر از آن است که بسیاری تصور میکنند.

فیلسوف و پژوهشگر ریسک آینده توبی اُرد احتمال تجمعی در دهههای آینده را به بازی رولت روسی تشبیه کرده و حدوداً یک در شش شانس انقراض انسانی در ۷۵ سال آینده برآورد کرده است. نیک بوستروم، چهره مرکزی در مطالعات ریسک وجودی، سناریوهایی را مطرح کرده و استدلال نموده که در غیاب حکمرانی دقیق، فناوریهای تحولآفرین هم منفعت بیسابقه و هم پتانسیل سوءاستفاده فاجعهبار را دارند — او در برخی نوشتههایش خطراتی در مقیاس انقراض را تا حدود یک در چهار طی این قرن ذکر کرده است. جارد دایموند، تاریخنگار برنده جایزه پولیتزر، نیز هشدار داده که تا نیمهٔ این قرن احتمال بقای گونهٔ ما ممکن است تقریباً مساوی باشد، که این خطر تنها ناشی از بلایای طبیعی نیست بلکه به تخریب محیطزیست و مدیریت نامناسب منابع توسط انسان مربوط است.

تهدیدهای همزمان متعدد: چگونه ریسکها یکدیگر را تقویت میکنند
یکی از دلایل بالاتر بودن برآوردهای ریسک معاصر نسبت به دوران جنگ سرد، تعداد و تنوع تهدیدات همزمان است. سلاحهای هستهای هنوز یک خطر عمدهاند: ذخایر جهانی همچنان شامل هزاران کلاهک است و بیثباتی استراتژیک، برنامههای نوسازی و گسترش منطقهای احتمال مبادلهٔ فاجعهبار را افزایش میدهد. برخلاف دههٔ ۱۹۵۰ که نگرانی اصلی حملهٔ هستهای راهبردی بین ابرقدرتها بود، چشمانداز تهدید امروز شامل بازیگران متعدد، زمانهای تصمیمگیری کوتاهتر و سامانههای یکپارچهای است که میتوانند به شکستهای سیستمیک منجر شوند.
تغییرات اقلیمی در مسیری پیش میرود که بسیاری از دانشمندان آن را نزدیک شدن به نقاط گسست خطرناک توصیف میکنند. گرمایش سریع، رویدادهای هواشناختی شدید و اختلال در سیستمهای آب و غذا میتواند تنشهای اجتماعی، درگیری و شکنندگی دولتها را تشدید کند. عوامل زیستی مهندسیشده لایهٔ دیگری بر این خطرات میافزایند: پیشرفت در زیستشناسی مصنوعی و ویرایش ژن ابزارهای فنی را برای طراحی پاتوژنهایی با قابلیت انتقال، کشندگی یا فرار از ایمنیِ مصونسازی آسانتر کرده است. اتصال جهانی مدرن — سفر هوایی، تجارت و شبکههای دیجیتال — میتواند یک خطر زیستی محلی یا عمدی را در عرض چند روز به یک رخداد جهانی تبدیل کند.

هوش مصنوعی که زمانی عمدتاً ابزاری اقتصادی و افزایندهٔ بهرهوری بود، اکنون از سوی پژوهشگران و رهبران صنعتی به عنوان فناوریای نامطمئن و بالقوه خطرناک شناخته میشود. در سال ۲۰۲۳، صدها دانشمند و رهبر از آزمایشگاههای بزرگ هوش مصنوعی به طور علنی دربارهٔ سناریوهایی هشدار دادند که در آن سامانههای پیشرفتهٔ هوش مصنوعی ممکن است رفتاری زیانبار یا فراتر از کنترل انسانی از خود نشان دهند، از جمله تسلیح خودگردان یا رفتارهای ظهور یافته که نهادهای انسانی را تضعیف کنند. در نهایت، مخاطرات طبیعی و وضعیتهای آبوهوایی فضایی مانند طوفانهای خورشیدی بزرگ یا رویدادهای ژئومغناطیسی شدید، برای تمدنی که به صورت دیجیتالی به هم وابسته است ریسکهای برآمدهای دارند: طوفانی در سطح کارینگتون میتواند شبکههای برق، ماهوارهها و سامانههای ارتباطی را در مناطق گستردهای از کار بیندازد.
الگوهای فروپاشی: درسهای تاریخی برای دنیای متصل
پژوهشگرانی که فروپاشیهای گذشته را بررسی میکنند بر الگوهای تکرارشونده تأکید دارند: گسترش بیش از حد دامنهٔ سیاسی و اقتصادی، تخریب محیطزیست، توزیع نابرابر منابع و فساد نهادی ریشهدار. لوک کمپ از مرکز ریسک وجودی معتقد است که فروپاشی صرفاً امری تصادفی نیست بلکه دینامیکهای قابلتکراری دارد — جوامع به اوجِ پیچیدگی و قدرت میرسند و در مواجهه با شوکها ممکن است به شکنندگی ساختاری دچار شوند.

تاریخاً فروپاشیها اجازهٔ بازسازی محلی یا منطقهای را میدادند: دولتهای جانشین، استمرار فرهنگی و بافرهای اکولوژیکی فرصتهای بازسازی فراهم میکردند. جهانیشدن امروز آن محاسبه را تغییر داده است. دنیای مدرن بهشدت شبکهای است: زنجیرههای تأمین، نظامهای مالی، انرژی، غذا و اطلاعات به هم وابستهاند. یک شوک سیستمیک که گرههای بزرگ را فلج کند — مثلاً خرابی طولانیٔ مدت کشتیرانی بینالمللی، فروپاشی زنجیرهٔ تأمین کود یا حملهٔ سایبری پایدار به نظامهای مالی — میتواند بهسرعت منتشر شود و روند بازسازی را کندتر و نامطمئنتر کند.
امنیت غذایی و شکنندگی کشاورزی
اثری فوری و مهم از فروپاشی سیستمیک احتمالاً بر کشاورزی و توزیع غذا خواهد بود. سیستمهای کشاورزیِ بسیار صنعتیشده برای کارایی در شرایط عادی طراحی شدهاند: مونوکالچرها، کودهای شیمیایی، مکانیزاسیون و زنجیرههای طولانی تأمین. همین ویژگیها آنها را در برابر اختلالات سیستمیک آسیبپذیر میکند. اگر ورودیهای صنعتی یا لجستیکِ اصلی دچار شکست شوند، تولید محصولات غلهای اساسی در تولیدکنندگان برتر ممکن است بهطور چشمگیری کاهش یابد.

مطالعات و مدلهای سناریویی نشان میدهند که اگر زیرساختهای صنعتی حیاتی و شبکههای تجارت مختل شوند، عملکرد گندم، برنج، ذرت و سویا در مناطق پرمحصول ممکن است بهطور قابلتوجهی کاهش یابد — در برخی سناریوها تا سهچهارم. جهش قیمت غذا، کنترل صادرات و اختلالات لجستیکی ظرف روزها تا هفتهها قفسههای فروشگاهها را در بسیاری از کشورهای شهری خالی خواهد کرد. جالب اینکه بسیاری از جوامع کشاورزی معیشتی در بخشهایی از آفریقا و آسیا که از سیستمهای کمورودی و متنوعتر استفاده میکنند ممکن است در برابر برخی انواع شوکهای جهانی مقاومتر باشند — هرچند این مناطق همچنان بهشدت در برابر افراطهای اقلیمی و سایر خطرات محلی آسیبپذیرند.
تغییرات اقلیمی مشکل را تشدید میکند. برآوردها نشان میدهد که تا سال ۲۰۷۰ میلیاردها نفر ممکن است در مناطقی زندگی کنند که دماهای متوسط بهطور منظم فراتر از شرایط مناسب برای تولید محصولات غلهای پایه خواهد رفت. فشار گرما، الگوهای بارش تغییر یافته و فرسایش خاک مساحت قابلکشت مؤثر را کاهش داده و فشارهای مهاجرتی را افزایش میدهد و رقابت بر روی نواحی حاصلخیز باقیمانده را تشدید میکند.
آمادگی نخبگان: پناهگاههای لوکس و محدودیتهایشان
با افزایش آگاهی عمومی از ریسکهای فاجعهبار، برخی افراد ثروتمند در املاک «بقای» معروف و پناهگاههای زیرزمینی سرمایهگذاری کردهاند. این تأسیسات اغلب امکاناتی مانند سامانههای مستقل آب و برق، تولید غذا بهصورت هیدروپونیک یا آکوآپونیک، ذخیرهٔ طولانیمدت غذا و تیمهای امنیتی خصوصی دارند. صنعت نوظهور پناهگاههای مقاومشدهٔ لوکس، تابآوری در برابر بدترین سناریوها را بازاریابی میکند.
با این حال، کارشناسان به چند محدودیت اشاره میکنند. بقای بلندمدت فراتر از سرپناه امن است: عملکرد زیرساختهای خارجی، ثبات منطقهای و دسترسی به زنجیرهٔ تأمین برای قطعات یدکی و کالاهای مصرفی اهمیت دارد. پرسشهایی دربارهٔ حکومتداری در داخل جوامع محصور — چه کسی نیروهای امنیتی را کنترل میکند، چگونه منابع توزیع میشوند و چگونه نظم اجتماعی حفظ میشود — مطرح و پیچیدهاند. در برخی سناریوها، نیروهای امنیتی خصوصی مسلح ممکن است خود منبع درگیری شوند یا بدون حمایت نهادی گسترده انسجام خود را از دست دهند.
.avif)
مهندسی اقلیم: ابزاری پرخطر، نه راهحل جادویی
چون تلاشهای کاهش تغییرات اقلیمی در بسیاری از مدلها بهسرعت کافی به نظر نمیرسد، برخی پژوهشگران و سیاستگذاران گزینههای مهندسی خورشیدی مانند تزریق آئروسلهای استراتوسفریک (SAI) را مطرح میکنند. SAI اثر خنککنندهٔ یک فوران آتشفشانی بزرگ را با پخش آئروسلهای بازتابنده مانند دیاکسید گوگرد در لایهٔ بالایی جو تقلید میکند تا تابش خورشیدی ورودی را کاهش دهد.
طرفداران میگویند SAI میتواند دماهای جهانی را با هزینهٔ مستقیم نسبتاً پایین کاهش دهد — برآوردها گاهی محدودهای چند میلیارد دلاری در سال را برای اجرا پیشنهاد میکنند. منتقدان و مدلسازان دربارهٔ اثرات جانبی جدی هشدار میدهند. SAI میتواند الگوهای بارش جهانی را تغییر دهد، خشکسالی را در برخی مناطق تشدید کند، رفتار مونسونها را جابهجا کند و تأثیرات نامتقارن بین کشورها ایجاد کند. پدیدهٔ مهمِ دیگری که به آن «شوک پایان» یا «shutdown shock» گفته میشود وجود دارد: آئروسلهای جوی فقط برای چند ماه تا چند سال باقی میمانند و نیاز به نگهداری مداوم دارند. اگر تزریق آئروسل آغاز شود و سپس بهطور ناگهانی متوقف گردد — بهدلیل مناقشهٔ ژئوپلیتیک، قطع تدارکات یا بحرانهای دیگر — گرمشدن سریع میتواند رخ دهد و تغییرات اقلیمی را در دهههایی پیش بیاورد که در غیر این صورت ممکن بود قرنها طول بکشد.
بنابراین مهندسی اقلیم راهحل سریعی امن نیست بلکه مداخلهای با ریسک بالا است که نیازمند حکمرانی بینالمللی پایدار، برنامهریزی بلندمدت و تدارکات پشتیبان قوی است.
چرا ریسکهای ترکیبی بیشترین نگرانی را ایجاد میکنند
هر یک از جنگ هستهای، پاندمیهای مهندسیشده، تأثیرات برگشتناپذیر اقلیم، شکستهای هوش مصنوعی پیشرفته و رویدادهای شدید آبوهوای فضایی بهتنهایی ریسک فاجعهآمیزی هستند. وقتی اینها همپوشان یا پشتسر هم رخ دهند، اثرات ترکیبی میتواند بسیار بدتر از جمع سادهٔ آنها باشد. برای مثال، توفان خورشیدی شدیدی که ارتباطات و برق را از کار بیندازد میتواند پاسخهای بهداشت عمومی به یک شیوع را تضعیف کند، نظامهای مالی را در دورهٔ تنش ژئوپلیتیک مختل سازد و توانایی هماهنگی کمکهای بینالمللی برای کمبود غذایی ناشی از اقلیم را کاهش دهد. سامانههای پیوسته بازخوردهایی ایجاد میکنند که شوکها را تشدید میکنند.

دیدگاه کارشناسان
دکتر مایا لین، پژوهشگر ارشد تابآوری سیارهای: "دوران ما با اتصال بیسابقهای تعریف میشود: زنجیرههای تأمین، شبکههای دیجیتال و سفرهای جهانی جوامع را به هم میپیوندد. آن اتصال منافع عظیمی دارد اما مسیرهایی برای شکست سیستمیک سریع نیز ایجاد میکند. کاهش ریسکهای وجودی نیازمند هم کاهش خطرات خاص — مانند ایمنسازی زرادخانههای هستهای و بهبود امنیت زیستی — و هم ساختن تابآوری سیستمیک است: سیستمهای غذایی غیرمتمرکز، شبکههای انرژی محلی مقاوم و مکانیزمهای حکمرانی بینالمللی که بتوانند سریع و منصفانه عمل کنند. تمرکز بر یک «راهحل جادویی» کفایت نمیکند؛ ما به لایههای دفاعی و همکاری جهانی نیاز داریم."
دیدگاه دکتر لین همسو با اجماعی رو به گسترش در میان متخصصان ریسک است: اقدامات پیشگیرانه، برنامهریزی تابآوری و پاسخهای سیاسی یکپارچه برای کاهش احتمال نتایج فاجعهآمیز ضروریاند.
راههای عملی برای کاهش ریسک
بهبود حکمرانی و همکاری بینالمللی
بسیاری از کارشناسان تأکید دارند که ریسکهای سیستمیک به اندازهٔ فناوریها سیاسیاند. تقویت کنترل تسلیحات، بهروزرسانی رژیمهای عدم اشاعه و ایجاد کانالهای ارتباطی سریع بین دولتها میتواند ریسک تشدید را کاهش دهد. برای امنیت زیستی، سرمایهگذاری در پایش جهانی بیماریها، استانداردهای ایمنی آزمایشگاهی و پلتفرمهای واکسن سریع حیاتی است. برای هوش مصنوعی، هنجارهای بینالمللی برای توسعهٔ ایمن، ارزیابی شفاف و مکانیزمهای راستیآزمایی میتواند استفادهٔ مخرب و آسیبهای تصادفی را محدود کند.
ساخت زیرساخت و ظرفیت محلی مقاوم
اقدامات تابآوری شامل متنوعسازی سیستمهای غذایی (حمایت از تولید محلی و منطقهای)، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر توزیعشده و میکروگریدها و تقویت زیرساخت دیجیتال حیاتی در برابر طوفانهای ژئومغناطیسی و حملات سایبری است. برنامهریزی لجستیک اضطراری، ذخایر استراتژیک غذا و دارو و راهروهای بشردوستانهٔ پاسخسرعت میتواند آثار بدترین شوکهای سیستمیک را کاهش دهد.

پژوهش، شفافیت و طراحی اخلاقی
روشهای پژوهشی مسئولانه در زیستفناوری، ارزیابی بازِ آزمایشهای پرخطر و پژوهش ایمنی هوش مصنوعی که مستقل از فشارهای تجاری تأمین مالی شود میتواند ریسکهای تصادفی را کاهش دهد. بهاشتراکگذاری شفاف اطلاعات میان دولتها، دانشگاهها و صنعت به جامعهٔ جهانی کمک میکند تا برای بحرانها آماده شود و پاسخ دهد.
نتیجهگیری
ارزیابیهای علمی در دههٔ گذشته سوال ریسک در مقیاس تمدن را از کنج فلسفه به اولویت سیاستگذاری ارتقا دادهاند. تهدیدهای متعدد و مستقل — جنگ هستهای، پاتوژنهای مهندسیشده، تغییرات اقلیمی خارج از کنترل، شکستهای هوش مصنوعی پیشرفته و رویدادهای شدید آبوهوای فضایی — اکنون بهطور همزمان وجود دارند و میتوانند بهگونهای تعامل کنند که اثراتشان را تقویت کند. الگوهای تاریخی فروپاشی درسهایی ارائه میدهند، اما سامانههای به همپیوستهٔ جهانی امروز دینامیک بازسازی و تابآوری را تغییر دادهاند.
کاهش احتمال نتایج فاجعهآمیز نیازمند اقدام هماهنگ بینالمللی، سرمایهگذاری هم در پیشگیری و هم در تابآوری و حکمرانی قوی بر فناوریهای نوظهور است. با اینکه برخی مفسران سناریوهای با احتمال بالای فروپاشی نزدیک را مطرح میکنند، مسیر پیش رو از پیش تعیینشده نیست. تخصص فنی، سیاستگذاری شفاف و همکاری جهانی میتواند بهطور قابلتوجهی ریسک وجودی را کاهش دهد و شرایط لازم برای شکوفایی بلندمدت بشری را حفاظت کند.
منبع: dailymail
.avif)
نظرات