9 دقیقه
چارلز ادواردز، بنیانگذار Capriole Investments، انتظار دارد بیتکوین (BTC) در صورت تثبیت یک شکست بالای سطح 120,000 دلار شتاب بیشتری گرفته و به رکورد جدیدی برسد — و حتی احتمال رسیدن تا 150,000 دلار را مطرح کرده است. او در سخنرانی خود در کنفرانس Token2049 در سنگاپور ارتباط افزایش بالقوه قیمت را با بازگشت تقاضای سرمایهگذاری نهادی توضیح داد، یعنی زمانی که سرمایهگذاران همزمان با طلا به داراییهای «پناهگاه امن» وارد میشوند و بخشی از سبد خود را به بیتکوین اختصاص میدهند. این نظریه ترکیبی از عوامل کلان، جریانهای نهادی و تمایلات فصلی بازار را بهعنوان محرکهای اصلی سناریوهای صعودی معرفی میکند و نشان میدهد که بازار رمزنگاری میتواند بیش از آنچه فعلاً مشاهده میشود، تقاضای جدی جذب کند.
چرا سطح 120,000 دلار اهمیت دارد
ادواردز در گفتوگو با Cointelegraph بیان کرد که بازپسگیری و حفظ سطح روانی 120,000 دلار میتواند «تحرک قیمتی بسیار سریع» را راهاندازی کند. بهطور تاریخی، سطوح روانی مانند 100k یا 120k حکم نقاط تمرکز روانی و تکنیکی را دارند که ورود نقدینگی تازه یا تحریک سفارشهای خرید را تسهیل میکنند؛ بنابراین عبور قطعی از چنین مرزی معمولاً واکنشهای سریعی در بازار ایجاد میکند. در هفتههای اخیر نیز بیتکوین نشانههایی از تقویت نشان داده است؛ قیمت بیش از 6% در هفت روز گذشته رشد کرده و برای اولین بار از اواسط اوت به بالاتر از 118,500 دلار بازگشته است — این بازگشت میتواند مقدمهای برای آزمایش و سپس تثبیت بالای 120,000 دلار باشد.
برای درک بهتر اهمیت 120,000 دلار باید دو نکته را در نظر گرفت: اول اینکه این سطح میتواند نقش مقاومت مهمی را ایفا کند و دوم اینکه تبدیل آن به حمایت، چشمانداز روانی بازار را تغییر میدهد. اگر بازار ظرف چند جلسه قیمت را بالای این مرز نگه دارد، خوشبینی نهادی و خردهفروشی تقویت میشود و نقدینگی جدیدی ممکن است وارد شود که شتاب را افزایش دهد. در مقابل، شکست مجدد پایینتر از این مرز میتواند فروشها را تشدید کند و فرصتی برای بازگشت اصلاحی فراهم سازد.

نمودار یکماهه BTC/USD
جریان سرمایه نهادی و تقاضای پناهگاه امن
هسته نظریه ادواردز بر خریدهای نهادی استوار است. او استدلال میکند که وقتی عدم قطعیت کلان اقتصادی سرمایهها را به سمت طلا سوق میدهد، بخشی از آن تخصیص امن نیز راهی بیتکوین میشود. در واقع، طبقهای از سرمایهگذاران نهادی — شامل صندوقهای پوشش ریسک، مدیران دارایی و صندوقهای بازنشستگی — به دنبال ابزارهایی هستند که در برابر تورم و اختلالات بازار مقاوم باشند و بیتکوین در برخی موارد بهعنوان «دیجیتال طلای مبتنی بر کمیابی» مطرح میشود. این روند پذیرش نهادی میتواند محرک اصلیای باشد که قیمت BTC را فراتر از حرکتهای قیمتی فعلی پیش میبرد و به سطوح پنجرقمی بالاتر هدایت کند.
نهادیها معمولاً با معیارها و فرایندهای دقیقتری وارد بازار میشوند: بررسی ریسک، تطابق مقررات، مدیریت نگهداری (custody) و اثر بر پرتفوی. وقتی محصولات و زیرساختهای نهادی مانند سرویسهای نگهداری امن و محصولات سرمایهگذاری مقرونبهصرفه عرضه میشود، موانع ورود کاهش مییابد و اندازه تخصیصها میتواند قابلتوجه شود. برای مثال، اضافهشدن بیتکوین به سبدهای بازنشستگی یا صندوقهای اختصاصی شرکتها میتواند میلیاردها دلار تقاضای جدید خلق کند که پیامدهای معناداری برای قیمت کوتاهمدت و میانمدت دارد.
اهداف مختلف تحلیلگران
دیدگاه 150,000 دلاری ادواردز از برخی پیشبینیهای بسیار صعودیتر محافظهکارتر است. برای نمونه، آندره دراگوش از Bitwise به تأثیر احتمالی اضافهشدن داراییهای رمزنگاری به طرحهای بازنشستگی 401(k) در آمریکا اشاره کرده است؛ او تحلیل میکند که حتی تخصیص نسبتا متواضع به رمزنگاری میتواند دهها میلیارد دلار سرمایه جدید وارد بازار کند. برخی دیگر از تحلیلگران با محاسبات متفاوت نشان دادهاند که چنین ورود سرمایهای میتواند فشار صعودی کافی برای عبور از مرز 200,000 دلار تا پایان سال ایجاد کند، هرچند این سناریوها به مفروضات بزرگی درباره سرعت پذیرش نهادی و محیط مقرراتی وابستهاند.
مهم است به تفاوت روششناسیها توجه کنیم: برخی تحلیلگران بر مبنای مدلهای عرضه-تقاضا، جریان سرمایه و سناریوهای نفوذ بازار تخمین میزنند، در حالی که دیگران از شاخصهای تکنیکال یا معیارهای درونزنجیرهای (آنچین) مانند نرخ انتقال، شاخص NVT و مجموع ورودی/خروجی مبادلات استفاده میکنند. هر رویکرد نقاط قوت و ضعف خود را دارد و ترکیب چند منظر تحلیلی معمولاً تصویر جامعتری از پتانسیل حرکت قیمتی فراهم میکند.
چرخههای بازار، تحلیل تکنیکال و قدرت فصلی
ادواردز همچنین به چرخه چهارساله بازار رمزنگاری اشاره کرد که در سالهای گذشته تأثیر قابلتوجهی داشته است؛ این چرخه معمولاً با هاوینگهای بیتکوین هماهنگ است و میتواند تا حدی خودتحققبخش باشد، زیرا سرمایهگذاران بهصورت دورهای ریسک خود را کاهش یا افزایش میدهند و پرتفویها را مطابق با انتظار حرکت بازار بازتنظیم میکنند. او احتمال وقوع سه ماه سازنده (constructive months) را برای پایان سال کمی بیشتر از 50% برآورد کرد، یعنی احتمال بیشتری برای ثبت روند صعودی کوتاهمدت قائل است.
بهعلاوه فاکتورهای فصلی را نباید نادیده گرفت: دادههای تاریخی نشان میدهد که بیتکوین اغلب در ماههای اکتبر و نوامبر عملکرد قویتری داشته است که این الگو میتواند پایهای برای استدلال وقوع یک رالی سالپایانی باشد. این الگوهای فصلی در کنار عوامل تکنیکال و بنیادین میتوانند همگرایی ایجاد کنند و شانس تحقق اهداف قیمتی را افزایش دهند، ولی نباید فراموش کرد که تاریخچه عملکرد لزوماً تضمینکنندهٔ نتایج آینده نیست.
شاخصهای تکنیکال که از سناریو حمایت میکنند
شرکتکنندگان دیگر بازار به پیکربندیهای تکنیکال اشاره میکنند — برای مثال شکلگیری یک Golden Cross (تقاطع طلایی) در میانگینهای متحرک که معمولاً سیگنالی صعودی تلقی میشود و میتواند حرکتی افزایشی را تقویت کند. چنین تقاطعهایی وقتی با حجم معاملات افزایشی و پرتفویها و ورود پول هوشمند همراه شوند، اعتبار بیشتری پیدا میکنند. تحلیلگران تکنیکال همچنین به الگوهای بازگشتی، نواحی حمایت/مقاومت کلیدی و اندیکاتورهای مومنتوم توجه میکنند تا هدف چهارمفصلی (Q4) نزدیک به 150,000 دلار را سنجشپذیر کنند.
از دید معیارهای درونزنجیرهای، شاخصهایی مانند NVT (نسبت ارزش بازار به تراکنشها) و نسخههای ترکیبی مثل NVT-GC میتوانند نشاندهندهٔ تعادل بین ارزش بازار و فعالیت شبکه باشند؛ زمانی که این نسبتها در محدودهای قرار میگیرند که قبلاً با افزایش قیمت همزمان بودهاند، تحلیلگران آنها را بهعنوان تأییدی بر افزایش پذیرش و بنیادهای قویتر بازار تلقی میکنند. البته تحلیل جامع باید شامل مقایسه این شاخصها در بازههای زمانی مختلف و در کنار دادههای کلان چون نرخ بهره، شاخصهای تورم و جریان سرمایه باشد.

Bitcoin NVT-GC
ریسکها و هشدارها
با وجود سناریوهای صعودی، ادواردز تأکید میکند که محرک کلیدی، تقاضای نهادی است و اگر خریداران بزرگ به هر دلیل از بازار فاصله بگیرند، چشمانداز میتواند ظرف چند روز یا هفته تغییر کند. بهطور مشخص، ریسکهایی که باید مدنظر قرار گیرند عبارتند از: تغییرات ناگهانی در سیاستهای پولی و نرخ بهره، برنامهها یا تصمیمات نظارتی در بازارهای بزرگ، مسائل مرتبط با زیرساختهای نگهداری و مبادلات، و رفتارهای دستهجمعی بازار که میتواند نوسانات شدید ایجاد کند.
برای معاملهگران و سرمایهگذاران، نتیجهٔ عملی این است که باید سیگنالهای تکنیکال را در کنار دادههای جریان سرمایه نهادی و متغیرهای کلان ارزیابی کنند. مدیریت ریسک فعال — شامل تعیین سطوح خروج، اندازه موقعیت مناسب و تنوعبخشی داراییها — در شرایطی که احتمال حرکت سریع وجود دارد، اهمیت مضاعفی پیدا میکند. همچنین باید توجه داشت که بازار رمزنگاری هنوز نسبت به سایر بازارهای سنتی از نظر عمق و قابلیت نقدشوندگی متفاوت است و همین عامل میتواند در مواقع فشار بازار، تغییرات نامتناسب قیمتی ایجاد کند.
جمعبندی نهایی
ترکیب بازگشت توجه نهادی، ورود جریانهای پناهگاه امن به طلا و بیتکوین، قدرت فصلی تاریخی و الگوهای تکنیکال حمایتی مسیر معقولی برای رسیدن BTC به 150,000 دلار ایجاد میکند در صورتی که شکست قیمتی بالای 120,000 دلار تثبیت شود. با این حال، رسیدن به این هدف وابسته به ادامه خریدهای نهادی و حس کلی بازار نسبت به شرایط اقتصادی و ریسکهای کلان است. سرمایهگذاران باید محتاط باقی بمانند، سیگنالها را چندجانبه بررسی کنند و برای سناریوهای متفاوت برنامه داشته باشند.
در نهایت، گفتنی است که بازارهای مالی همیشه تابع عدم قطعیتاند؛ بنابراین حتی سناریوهای منطقی نیز نیازمند بازبینی مداوم براساس دادههای تازه و تغییرات شرایط کلان خواهند بود. پیگیری جریانهای نهادی، شاخصهای درونزنجیرهای و ساختار بازار میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا در مواجهه با نوسانات تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و فرصتهای احتمالی را با ریسکهای متناظر بسنجند.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر