12 دقیقه
مقدمه: فتح عرصههای نوین—طراحی سفینههای نسلی برای سفرهای میانستارهای
همزمان با افزایش کنجکاوی بشر برای کشف اعماق کیهان، ایده سفر میانستارهای—حرکت میان ستارگان—از تخیل علمی به عرصهای جدی در تحقیقات علمی تبدیل شده است. یکی از چالشهای مهم و تحریکآمیز این مسیر، ارسال مأموریتهای سرنشینداری است که قادر باشند قرنها در فضایی پهناور به سوی سیاراتی متعلق به دیگر منظومههای ستارهای حرکت کنند. در راستای پیشبرد این هدف بزرگ، پروژه هیپریون وابسته به «طرح مطالعات میانستارهای» (i4is) در نوامبر ۲۰۲۴ یک رقابت بینالمللی طراحی با هدف ارائه طرحهایی نوآورانه و عملی برای «سفینههای نسل» راهاندازی کرد—سفینههایی که بتوانند در سفرهای چندصدساله حیات انسانی را حفظ کنند.
نتایج این رقابت در ژوئیه ۲۰۲۵ اعلام شد و نمونههایی بیبدیل از خلاقیت و تفکر بینرشتهای را از تیمهایی از نقاط مختلف جهان به نمایش گذاشت. این مقاله ضمن ارائه پیشینه علمی، بهترین ایدههای ارائهشده در این رقابت را بررسی میکند و اهمیت این مدلهای آیندهنگر را در مسیر تمدن ستارهای بشر مورد کاوش قرار میدهد.
علم و بستر ماجرا: چرا سفینههای نسل؟
چرا سفر میانستارهای اینقدر دشوار است
سفر به یک منظومه ستارهای دیگر یکی از عظیمترین چالشهای علمی و مهندسی تاریخ بشر است. فاصلهها به حدی وسیعاند که حتی نزدیکترین ستاره، آلفا قنطورس، بیش از چهار سال نوری با ما فاصله دارد. فناورهای فعلی و نزدیک-آینده در حوزه پیشرانش فضایی برای طی این مسافت به زمانی معادل هزار تا بیش از هشتاد هزار سال نیاز دارند. روشهای سنتی مانند موشکها یا حتی نیروگاههای هستهای نیز به علت محدودیت سرعت، نیازهای سوختی بالا و عدم امکان تأمین مجدد منابع در طول مسیر، ناکافی هستند.
تنها راه عملی فعلی برای رسیدن به یک ستاره دیگر در طول مدت زندگی انسان، استفاده از پیشرانش انرژی هدایتشده است که در آن فضاپیماهای بسیار سبک با تابش لیزری قدرتمند شتاب میگیرند؛ پروژههایی مانند Breakthrough Starshot نمونههایی از این فناوری هستند. بااینوجود، این مأموریتها بدون سرنشین انجام میشوند و امکان حمل انسان را ندارند.
در نتیجه، مأموریتهایی که قرار است با حضور انسان و در بازه زمانی چند قرن یا چند هزار سال انجام شوند، باید خودکفا و خودگردان باشند. اینجاست که ایده «سفینههای نسل» یا «جهان-سفینهها» مطرح میشود؛ زیستبومهایی بسته و مستقل که بتوانند نسلهای متعدد انسانها را پشتیبانی کنند.

ریشهها در ادبیات علمی-تخیلی و تحقیقات اولیه
فکر سفینههای نسلی سابقهای طولانی در ادبیات علمی-تخیلی و مقالات پیشگامان اوایل قرن بیستم دارد. افرادی چون رابرت گودارد، کنستانتین تسیولکوفسکی، جی. دی. برنال و سپس اندیشمندانی همچون استانسیلاو اولام، فریمن دایسون و دکتر رابرت انزمان، طرحهایی برای سفرهای میانستارهای با محوریت پیشرانش هستهای، زیستبومهای خودکفا و طراحیهای زیستی درازمدت ارائه کردند. در زمان معاصر، پروژههایی چون Daedalus (انجمن بینسیارهای بریتانیا) و مطالعات NIAC ناسا پیشرانش همجوشی، ضدماده و روشهای پیشرفتهتری را برای این مأموریتها بررسی کردهاند.
همه این مسیرها به یک اصل مشترک میرسند: پایداری سیستمهای پشتیبان حیات در بلندمدت، زیرساختهای قدرتمند برای خوراک و آب و هوا، تضمین تداوم روانی-فرهنگی و امکان تطبیق با ریسکهای ناشناخته.
چالش: رقابت طراحی سفینههای نسلی پروژه هیپریون
ساختار رقابت و حضور جهانی
مسابقه طراحی هیپریون تحت هدایت i4is، از همکاری متخصصان معماری، مهندسی، علوم اجتماعی، انسانشناسی و شهرسازی استفاده کرد و بر اهمیت تعامل متقابل سیستمهای فنی و نیازهای انسانی تأکید داشت. تیمها میبایست طرحهایی را بر مبنای فناوریهای کنونی یا قابل پیشبینی ارائه دهند و همزمان نوآوریهایی را به نمایش بگذارند که مرزهای موجود را بگسترانند.
موارد اصلی مورد نیاز در این رقابت عبارت بودند از:
- پشتیبانی از جمعیت ۱۰۰۰ ± ۵۰۰ نفر برای چندین قرن
- ایجاد گرانش مصنوعی از طریق چرخش جهت حفظ سلامت جسمی
- سیستمهای بسته و تابآور برای تأمین غذا، آب، بازیافت ضایعات و بازتولید اتمسفر
- معماری مقاوم دربرابر خطرات فضایی مانند پرتوها و میکرومتروئیدها
- سازوکارهای حفظ فرهنگ، آموزش و تداوم فناوری
- توانایی دستیابی به ۱۰٪ سرعت نور (۰.۱c)، برای سفری معقول به نزدیکترین سیاره قابل سکونت (پروکسیما قنطورس بی) طی حدود ۲۵۰ سال

خطرات فضا و مسائل انسانی
فضا بستری به شدت خصمانه است: از تابشهای کیهانی تا تنهایی روانی، کمبود منابع و محیطهای بسته. رقابت، تنها راهحلهای فنی نخواست، بلکه درک عمیق از پویاییهای اجتماعی، انتقال دانش میاننسلی، ماندگاری فرهنگی و انعطافپذیری را نیز ضروری دانست.
سه طرح برتر: نوآوریها و نکتهها
پس از بررسیهای دقیق تیمهای داوری در سطح جهانی، صدها طرح به سه مدل برنده استثنایی محدود شدند که هر کدام چشماندازی متفاوت و منحصر به فرد برای چگونگی سفر انسانها به ستارگان ارائه کردند.
مقام اول: Chrysalis—سفینه ماژولار برای زندگی پایدار و پویا
گروه Chrysalis از ایتالیا با گردهمآوردن معمار، اقتصاددان، اخترفیزیکدان، مهندس محیط زیست و روانشناس طرحی ارائه دادند که استحکام، انعطافپذیری و پایداری اجتماعی را در کنار هم فراهم کند. ساختار استوانهای و بخشبندیشده این سفینه به طول ۵۸ کیلومتر و قطر حداکثر ۶ کیلومتر طوری طراحی شده است تا سطح مقطع روبهجلو را به کمترین حد برساند و خطر آسیب ناشی از شهابکهای ریز و ذرات مداری را کاهش دهد.
ویژگیهای اصلی عبارتند از:
- پیشرانش مستقیم همجوشی (DFD): استفاده از هلیوم-۳ و دوتریوم به عنوان سوخت، شتاب پیوسته ۰.۱ گرم را ممکن میسازد تا سفینه در مدت ۴۰۰ سال به مقصد (پروکسیما قنطورس بی) برسد و سپس کاهش سرعت تدریجی انجام شود.
- زیستپذیری گردابی: بخش اصلی سکونتگاهی، شامل بخشهای داخل پوستههای هممحور و گردان است، که هر یک به یک بُعد زندگی اختصاص دارند؛ از تولید غذا و مدیریت اکوسیستم تا مناطق مسکونی، اجتماعات، فضاییهای آموزشی و تدارکات.
- گرانش شبیه زمین و ادغام اجتماعی: هر پوسته با سرعت مورد نیاز برای خلق گرانشی نزدیک به زمین میچرخد و همزمان با تقسیمبندیهای فضایی، فضاهای خصوصی و عمومیش را ترکیب میکند. گنبد شفاف جلو سفینه—Cosmo Dome—ویویی منحصر به فرد از کیهان و فضایی برای سرگرمی در گرانش پایین را فراهم میسازد.
- تولید و توسعه در فضا: معماری ماژولار امکان ارتقا، استفاده از منابع درجا و توسعه آینده را فراهم کرده و سبب پایداری کلی سامانه میشود.
- سلامت روان و فرهنگی: تیم بر آمادگی پیش از مأموریت، از جمله شبیهسازیهای ایزولاسیون (مانند قطب جنوب)، مخصوصاً برای سازگاری نسلهای آینده با زندگی در فضای بسته تأکید کرده است.
بر اساس اظهارنظر i4is، Chrysalis به خاطر «هماهنگی در سطح سیستم و معماری ماژولار نوآورانه» برجسته شد و راهکارهای الگویی برای امنیت فیزیکی، ثبات روانی و قابلیت انطباق آینده ارائه میکند.

مقام دوم: WFP Extreme—تابآوری اجتماعی در مرکز توجه
تیم WFP Extreme مستقر در استودیوی «طراحی برای محیطهای حاد» کراکوف با ترکیب معماری، طراحی صنعتی و فناوری پیشرفته با راهنمایی دکتر میشال کراچیک (با سابقه پژوهشهای لباس فضایی در MIT) شرکت کردند.
نوآوریهای برجسته این تیم:
- محیطهای سکونت متضادگرد: زیستگاه از دو حلقه گردان (قطر هریک ۵۰۰ متر) تشکیل شده که با یک هسته مرکزی به هم متصلاند؛ این آرایش همزمان با ایجاد گرانش مصنوعی، نیروهای کوریولیس را کاهش داده و محیطی پایدارتر میسازد.
- محلههای متنوع و طراحی اجتماعی: هر حلقه شامل سه محله متمایز است که با مسیرهای پیادهروی و پیستهای دویدن به هم متصل شدهاند و تعامل و تبادل فرهنگی را تشویق میکنند. معماری به بهبود سلامت روان با فراهم آوردن فضاهای اجتماعی و معنوی میپردازد.
- سیستمهای بقای فناورمحور: هسته مرکزی سامانههای هیدروپونیک پیشرفته برای تولید غذا، مدیریت انرژی و کنترل و دسترسی مستقیم به فضاهای اجتماعی دارد.
- توجه به جزئیات زندگی روزمره: از لباسهای کاربری فردی تا مراسم جمعی و کپسولهای تاکسی برای حرکت میان حلقهها، همگی بازتاب محیطی برای راحتی، همبستگی و پویایی اجتماعی جامعه هستند.
داوران رقابت WFP Extreme را برای «توجه برجسته به ابعاد فرهنگی و اجتماعی» ستایش کردند و بر اهمیت همراهی فناوری با تجربه انسانی تأکید نمودند.
مقام سوم: Systema Stellare Proximum—الهام از زیست و مهندسی سیارکی
تیم Systema Stellare Proximum به رهبری دکتر فیلیپ کوشی و متخصصانی در حوزه مهندسی مکانیک، پزشکی و طراحی گرافیک، رویکردی خلاقانه مبتنی بر تقلید زیستی و مهندسی تطبیقی ارائه داد.
عناصر کلیدی طرح:
- ساختار مبتنی بر سیارک: سفینه درون سیارکی توخالی و به شکل عروس دریایی ساخته شده و سنگهای چگال پیرامون آن محافظ پیشرفتهای در برابر تابش و ذرات فضایی فراهم میکنند.
- دو حلقه استنفورد گردان: دو توروس چرخان در سیارک، فضای اصلی سکونتی را ایجاد کرده و امکان تولید گرانش مصنوعی و توسعه و تطبیق سازه در طول نسلها را فراهم میکنند.
- پیشرانش ترکیبی: مأموریت با پیشرانش ضربهای هستهای آغاز شده و سپس در فاز حرکت آرام به سامانه پیشرانی یونی کمتوانتر تبدیل میشود.
- فناوریهای خودترمیم و خودکارسازی: بدنه سیارک با استفاده از مواد هوشمند و رباتهای نگهدارنده پس از برخورد ذرات کوچک یا آسیب، نظیر عروس دریایی قابلیت خودترمیمی دارد.
- پشتیبانی زیستمحیطی باززاینده: استفاده از میکروارگانیسمها و جلبکها برای بازیافت اتمسفر و غذا، کشاورزی هیدروپونیک و آبکشت برای تصفیه آب و چرخه مواد مغذی و حتی نگهداری ماهی برای تنوع غذایی و سلامت پیشنهادی است.
- حسگرهای یکپارچه و هدایت تطبیقی: بدنه سیارک با حسگرهای محیطی، هدایت خودکار مبتنی بر هوش مصنوعی و سامانه لیزری برای دفع ذرات زیر-میلیمتری تجهیز شده است.
- عمق روایی: تیم سناریویی برای قرن بیست و چهارم مجسم کرده که در آن بشریت متحد، منظومه شمسی را دگرگون ساخته و مهاجرت میانستارهای را برنامهریزی و هماهنگ انجام میدهد—تبدیل تخیل علمی به واقعیتی مشترک و هدفمند.
داوران Systema Stellare Proximum را به دلیل «داستانپردازی درگیرکننده و درهمتنیدگی ابعاد فنی، اجتماعی و فرهنگی» ستودند و بر اهمیت همافزایی خلاقانه برای چنین مأموریتی صحه گذاشتند.

پیامدها و چشمانداز آینده: به سوی تمدن واقعی میانستارهای
فناوریهای در افق آینده
گرچه بسیاری از ویژگیهای طرحهای برنده هنوز سالها یا حتی قرنها با تحقق فاصله دارند، این رقابت اولویتهای حیاتی برای تحقیقات آتی در اکتشاف میانستارهای را نشان میدهد:
- پیشرانههای پیشرفته: موتورهای همجوشی و ضدماده، گرچه هنوز عملیاتی نشدهاند، موضوع تحقیقات نظری و تجربی فعلی هستند. آزمایشهای عملی پیشرانی انرژی هدایتشده برای فضاپیماهای کوچک ادامه دارد.
- سیستمهای پایدار پشتیبانی حیات: سامانههای باززاینده بسته محور پژوهش بسیاری از آژانسهای فضایی همچون ESA و NASA و شرکتهای خصوصیاند—عنصری کلیدی نهتنها برای مأموریتهای فرافضایی بلکه حتی برای محیطهای دائمی ماه و مریخ.
- سیستمهای خودگردان و تطبیقپذیر: هدایت مبتنی بر هوش مصنوعی، رباتیک و مواد هوشمند برای نگهداری، ایمنی و تطبیق دائمی در سفرهایی که حمایت زمینی غیرممکن است، ضروری خواهند بود.
- پژوهشهای انسانی: زیستن طولانیمدت در محیطهای بسته و چالشآور (مانند ایستگاههای قطبی و زیرآبی) نمونههای مناسبی برای زندگی میاننسلی در فضا فراهم میآورد. پژوهشهای روانشناختی، فرهنگی و اخلاقی بخشی جداییناپذیر از برنامهریزی مأموریتها شدهاند.
- سازمان اجتماعی در فضا: جامعه میانستارهای باید چارچوبهای قوی حکمرانی، آموزش و تداوم فرهنگی را برای محیطهای کاملاً جدید شکل دهد. این مسابقه نقش معماری و طراحی را در تقویت تابآوری، خلاقیت و هدفگذاری مشترک برجسته کرد.
دیدگاه کارشناسان
نهادهایی چون i4is تأکید دارند که گرچه گذر به عملیاتی شدن سفینههای نسل هنوز دور است، چنین رقابتی محرک مهمی برای نوآوری بینرشتهای و تربیت نسل آینده برنامهریزان، مهندسان سیستمها و آیندهپژوهان فضایی بهشمار میرود. به گفته تیم i4is: «این طرحها نه صرفاً نقشههای فنی، بلکه سندهای اجتماعی زندهاند که ترسیم میکنند انسان بودن در فضای عمیق و طی چند قرن چگونه خواهد بود.»
نتیجهگیری
رقابت سفینه نسلی پروژه هیپریون موجی از خلاقیت بیسابقه را در حوزه مهندسی پیشرفته فضا، زیستشناسی، معماری و علوم انسانی به اوج رساند. طرحهای برتر—Chrysalis، WFP Extreme و Systema Stellare Proximum—راهبردهایی نویدبخش در مقابله با چالشهای ماندگار سفر میانستارهای ارائه کردند؛ از سیستمهای بسته پشتیبان حیات تا طراحی جامعه و سازههای خودترمیمگر. این طرحها، فراتر از یک فضاپیما، الگوهایی جامع برای تمدنی پایدار خارج از زمین هستند.
هرچند سفر واقعی و سرنشیندار میان ستارگان هنوز چشماندازی بلندمدت است، راهی که این طرحها ترسیم نمودند الهامبخش توسعه فناوریها برای مأموریتهای آینده به ماه، مریخ و فضاهای دیگر خواهد بود. این رقابت پایهای برای پژوهشهای آتی بنا مینهد، قوه تخیل علمی را برمیانگیزد و ما را یک گام به پاسخ پرسش نهایی نزدیک میسازد: انسانیت چگونه خواهد توانست در میان ستارگان رشد کند و جهان را کاوش نماید؟
منبع: universetoday
.avif)
نظرات