رفتار بصری و حافظه: یک نشانه تشخیصی جدید

رفتار بصری و حافظه: یک نشانه تشخیصی جدید

۱۴۰۴-۰۶-۰۴
0 نظرات فرشاد واحدی

5 دقیقه

رفتار بصری و حافظه: یک نشانه تشخیصی جدید

شیوه‌ای که افراد صحنه‌های بصری را اسکن و نمونه‌برداری می‌کنند به‌طور ظریف با افزایش سن و بیماری‌های عصبی تغییر می‌کند. یک مطالعه اخیر توسط تیمی پژوهشی در کانادا و غرب هند بررسی کرد که آیا این تغییرات در حرکات چشم می‌تواند به‌عنوان نشانگری برای اختلال حافظه و کاهش شناختی مورد استفاده قرار گیرد یا خیر. پژوهشگران با استفاده از فناوری رهگیری چشم و تکالیف کنترل‌شده مشاهده تصاویر، به دنبال تفاوت‌های نظام‌مند در نحوه‌ی کاوش بصری افراد با سطوح مختلف عملکرد حافظه بودند.

نویسندگان گزارش می‌دهند که عملکرد حافظه‌ی پایین‌تر با الگوی نگاه باریک‌تر و کمتر سازگار همبستگی دارد. به عبارت دیگر، شرکت‌کنندگان با حافظه‌ی ضعیف‌تر تمایل داشتند مکرراً روی نواحی مشابه تصاویر تمرکز کنند و اکتشاف متنوع‌تری در بین صحنه‌های مختلف و نمایش‌های تکراری نشان ندهند. این ویژگی‌های رفتاری حتی زمانی دیده شد که به شرکت‌کنندگان دستورالعمل مشخصی جز مشاهده آزاد تصاویر داده نشده بود، که نشان می‌دهد الگوهای طبیعی نگاه ممکن است بازتاب‌دهنده وضعیت سلامت مغز باشند.

طرح مطالعه و جزئیات تجربی

شرکت‌کنندگان و پروتکل رهگیری چشم

این مطالعه بزرگسالان جوان و مسن را مقایسه کرد، شامل داوطلبانی که با شرایطی تشخیص داده شده بودند که حافظه و شناخت را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. همه شرکت‌کنندگان تکالیف رهگیری چشم را در حالی که مجموعه‌ای از تصاویر را مشاهده می‌کردند انجام دادند. پژوهشگران تعداد تصاویر نمایش‌داده‌شده و دفعات تکرار تصاویر را تغییر دادند تا هم نمونه‌برداری بصری اولیه و هم تغییرات سازگار در مواجهات بعدی را ارزیابی کنند.

خروجی‌های اندازه‌گیری‌شده

شاخص‌های کلیدی شامل پراکندگی نگاه (میزان وسعت اسکن یک صحنه)، تغییرپذیری نقاط تثبیت نگاه بین تصاویر، و درجه‌ای که افراد مشاهده‌شان را هنگام بازنمایی تصاویر تنظیم می‌کردند، بود. عملکرد حافظه‌ی پایین‌تر با کاهش پراکندگی و الگوهای نگاه یکنواخت‌تر در تصاویر متمایز و تکراری همراه بود که نشان‌دهنده استراتژی‌های اسکن کمتر فردی‌سازی‌شده است.

یافته‌های کلیدی و زمینه علمی

این پژوهش از شواهد رو به رشدی پشتیبانی می‌کند که رفتار حرکت چشم با فرآیندهای حافظه و ساختارهای مغزی مانند هیپوکامپ، که نقش مرکزی در شکل‌گیری و بازیابی خاطرات دارد، مرتبط است. در حالی که نویسندگان به‌طور گسترده‌ای در مورد سازوکارهای علّی گمانه‌زنی نکردند، آن‌ها سازگاری یافته‌ها را با مطالعات پیشین که عملکرد هیپوکامپ را به کاوش بصری و رفتار مشاهدهٔ هدایت‌شده توسط حافظه مرتبط می‌دانند، ذکر کردند.

این نتایج نشان می‌دهد که معیارهای نگاه در شرایط طبیعی — که با رهگیرهای چشم نسبتاً ارزان جمع‌آوری می‌شوند — می‌توانند تکمیل‌کننده ارزیابی‌های شناختی موجود باشند. چنین نشانگرهای رفتاری عینی ممکن است در نهایت به شناسایی زوال شناختی زودهنگام کمک کنند بدون اتکا فوری به تصویربرداری عصبی یا باتری‌های طولانی روان‌شناختی. با این حال، نویسندگان هشدار می‌دهند که تبدیل این یافته‌ها به ابزار غربالگری بالینی نیازمند مطالعات بزرگ‌تر و طولی برای تعیین حساسیت، ویژگی و پروتکل‌های عملی است.

پیامدها برای تشخیص زوال عقل و پژوهش‌های آینده

شناسایی زوال عقل در مراحل اولیه همچنان یک اولویت جهانی است. چندین تحقیق اخیر نشانگرهای چشمی برای بیماری‌های تخریب‌کننده عصبی را شناسایی کرده‌اند، از جمله تغییرات ساختاری و عملکردی در شبکیه و دینامیک مردمک مرتبط با بیماری آلزایمر. این مطالعه بعد رفتاری را اضافه می‌کند: استراتژی‌های تغییر یافته حرکت چشم ممکن است قبل یا هم‌زمان با افت حافظه رخ دهند و بتوان آن‌ها را همراه با سایر نشانگرها برای بهبود تشخیص زودهنگام ادغام کرد.

گام‌های بعدی بالقوه شامل پیگیری طولی الگوهای نگاه در طول زمان، ترکیب رهگیری چشم با تصویربرداری عصبی برای نگاشت تغییرات نگاه به تخریب‌های عصبی خاص، و توسعه تکالیف استاندارد برای غربالگری بالینی است.

دیدگاه کارشناسی

«حرکت‌های چشم یک پنجره در دسترس به فرآیندهای شناختی هستند،» می‌گوید دکتر ماریا آلواز، یک دانشمند خیالی در علوم عصبی شناختی متخصص پیری. «اگر این الگوها به‌طور قابل‌اعتمادی نشان‌دهنده اختلال عملکرد هیپوکامپ باشند، رهگیری چشم می‌تواند به یک افزونه کم‌هزینه برای برنامه‌های غربالگری زودهنگام تبدیل شود. چالش، ساخت الگوریتم‌های قوی و تعمیم‌پذیر است که تفاوت‌های فردی و عوامل حسی مانند دقت بینایی را لحاظ کنند.»

نتیجه‌گیری

این مطالعه مدارک قانع‌کننده‌ای ارائه می‌دهد که تغییرات ظریف در الگوهای نگاه طبیعی با عملکرد حافظه در یک پیوستار سلامت مغز همبستگی دارد. کاهش کاوش بصری و رفتار تثبیت دیدگاهیِ الگووار با حافظه‌ی ضعیف‌تر همراه بود که نشان می‌دهد رهگیری چشم می‌تواند به ابزاری عملی و غیرتهاجمی برای تشخیص زودهنگام کاهش شناختی تبدیل شود. پژوهش‌های بیشتر برای اعتبارسنجی طولی این معیارها، ارتباط آن‌ها با تغییرات عصبی مشخص و ادغام‌شان در روندهای بالینی برای غربالگری و پایش زوال عقل لازم است.

منبع: pnas

به دنیای علم خوش اومدی! من فرشاد هستم، کنجکاو برای کشف رازهای جهان و نویسنده مقالات علمی برای آدم‌های کنجکاو مثل خودت!

نظرات

ارسال نظر