پسماند به عنوان منبع انرژی: ده خوراک غیرمتعارف

پسماند به عنوان منبع انرژی: ده خوراک غیرمتعارف

0 نظرات نگار بابایی

20 دقیقه

پسماند به‌مثابه یک منبع انرژی دست‌نخورده

با تسریع تلاش‌های دولت‌ها، صنایع و پژوهشگران برای کاهش کربن، توجه فراتر از فناوری‌های گسترده‌ای مانند مزارع خورشیدی، توربین‌های بادی دریایی و راکتورهای هسته‌ای به راهکارهای کوچک‌تر، توزیع‌شده و مدور گسترش یافته است. حجم رو به افزایشی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که جریان‌های روزمره پسماند — تفاله قهوه، باقیمانده‌های فرآوری غذا، کود کشاورزی و حتی آب دریا — قابل پردازش و تبدیل به سوخت یا برق قابل استفاده هستند. این روش‌ها شاید جایگزین منابع اصلی تجدیدپذیر در مقیاس نیروگاهی نشوند، اما مزایای تکمیلی دارند: کاهش انتشار در محل دفن، ایجاد استقلال انرژی محلی و تبدیل هزینه‌های دفع به ارزش سوخت—همسو با اهداف بازیافت انرژی و اقتصاد مدور.

در ادامه ده خوراک غیرمتعارف را بررسی می‌کنیم که دانشمندان و استارتاپ‌ها در حال توسعه آن‌ها به حامل‌های انرژی هستند. برای هر مورد، مبنای علمی، نمونه‌های پایلوت، مزایا و چالش‌های فنی را خلاصه می‌کنیم. هدف ارائه گزارشی علمی و روشن است که هم وعده‌ها و هم محدودیت‌ها را نشان دهد تا سیاست‌گذاران، فناوران و خوانندگان آگاه بتوانند قضاوت کنند کجا سرمایه‌گذاری و استقرار موثرتر خواهد بود.

Coffee grounds: biodiesel from the daily grind

مصرف قهوه سالانه میلیون‌ها تن تفاله باقی‌مانده تولید می‌کند. این بقایا لیپیدهای قابل استخراجی دارند که می‌توان با تراانسِستریفیکاسیون به بیودیزل تبدیل کرد—همان مسیر شیمیایی که برای ساخت بیودیزل از روغن گیاهی معمول به‌کار می‌رود. فرایند به این صورت است: جمع‌آوری تفاله قهوه، در صورت لزوم خشک‌سازی، استخراج روغن با حلال‌ها یا پرس مکانیکی، و سپس واکنش روغن با یک الکل (معمولاً متانول) در حضور یک کاتالیزور برای تولید استرهای متیل اسید چرب (FAME) — مولکول‌های استاندارد بیودیزل.

پایلوت‌های عملی این مفهوم را نشان داده‌اند. سازمان‌ها و استارتاپ‌های شهری با کافی‌شاپ‌ها و اداره‌های جمع‌آوری زباله شهری همکاری کرده‌اند تا تفاله‌ها را در مقیاس جمع‌آوری کرده، به بیودیزل تبدیل و در ناوگان اتوبوس‌ها یا کامیون‌ها مخلوط کنند. چون بیودیزل FAME از نظر شیمیایی با موتورهای دیزلی معمول در نسبت‌های اختلاط معقول سازگار است، این مسیر می‌تواند از زیرساخت توزیع و وسایل نقلیه موجود با حداقل تغییر استفاده کند.

بیودیزل مبتنی بر قهوه در چند معیار عملکرد خوبی دارد: هدایت مواد آلی از محل دفن، کاهش انتشار کربن در طول عمر نسبت به دیزل فسیلی، و ایجاد خوراک محلی کم‌هزینه در شهرهای پرتراکم. محدودیت‌ها شامل تغییرپذیری بازده روغن بین انواع قهوه و نیازهای انرژی و حلال برای استخراج روغن است. اقتصاد مقیاس و لجستیک منطقه‌ای تعیین‌کننده‌اند: بیودیزل از قهوه در مناطقی جذاب‌تر است که جریان‌های پسماند بزرگ و سیاست‌های حمایتی وجود داشته باشد.

Seawater electrolysis: direct green hydrogen from the ocean

هیدروژن یک حامل انرژی است، نه منبع انرژی اولیه، و «هیدروژن سبز» نیازمند برق کم‌کربن و الکترولیز آب است. آب دریا منبع آبی تقریباً نامحدودی فراهم می‌کند اما چالش‌های فنی دارد: خوردگی کلریدی الکترودها، تشکیل کلر یا هیپوکلریت، و رسوب و گرفتگی از یون‌ها و مواد آلی دریایی. کارهای آزمایشگاهی و پایلوت اخیر روی کاتالیزورها و طراحی سلول‌ها متمرکز شده‌اند تا شرایط شور را تحمل کنند یا مناطق واکنشی را جدا کنند تا از اکسیداسیون کلرید جلوگیری شود.

در دانشگاه آدلاید و چند تیم تجاری، پژوهشگران کاتالیزورهای غیر فلز گران‌بها و پیکربندی‌های غشایی توسعه داده‌اند که امکان الکترولیز آب دریا با پیش‌درمان کمتر را فراهم می‌کنند. رویکردهای دیگر، اسمز معکوس با انرژی تجدیدپذیر را از الکترولیز جدا می‌کنند و پس از آن از الکترولایزرهای استاندارد پروتون-پِرِکسچنج یا قلیایی استفاده می‌شود. شرکت‌هایی مانند Equatic (و دیگران در حوزه حذف کربن و الکتروشیمی آب دریا) تولید الکتروشیمیایی هیدروژن را با فرایندهایی که CO2 حل‌شده در آب دریا را معدنی‌سازی می‌کنند ترکیب می‌کنند و مزایای همراهی‌ مانند حذف کربن و تولید سوخت به‌دست می‌آورند.

راه‌حل‌های مستقیم آب دریا به هیدروژن می‌توانند سایت‌های تولید هیدروژن را به‌طور چشمگیری گسترش دهند—منابع ساحلی تجدیدپذیر، سکوهای شناور و تاسیسات متصل به آب‌شیرین‌کن—و رقابت بر سر آب شیرین را در مناطق کم‌آب کاهش دهند. چالش‌ها باقی می‌مانند: عمر مواد در مواجهه مداوم با محیط دریایی، کارایی انرژی نسبت به الکترولیز با آب تصفیه‌شده و مقیاس‌پذیری فرایندهای معدنی‌سازی CO2 یکپارچه. پیشرفت در پوشش‌های مقاوم خوردگی، کاتالیزورهای ارزان‌تر و طراحی الکترولایزرهای مدولار تعیین خواهد کرد چه‌سرعت هیدروژن دریایی از پایلوت‌ها به مقیاس صنعتی می‌رسد.

Microbial fuel cells: electricity from urine and organic waste

سلول‌های سوختی میکروبی (MFC) انرژی شیمیایی موجود در خوراک‌های آلی را مستقیماً به برق تبدیل می‌کنند با استفاده از میکروب‌های الکتروژنی. این میکروب‌ها ترکیبات آلی را متابولیزه می‌کنند و الکترون‌ها را به آند منتقل می‌کنند؛ الکترون‌ها سپس از طریق یک مدار خارجی به کاتد جریان می‌یابند و جریان الکتریکی تولید می‌شود. معماری‌های MFC بسیار متنوعند، از دستگاه‌های تک‌اتاقه آزمایشگاهی کوچک تا واحدهای انباشته بزرگ‌تر که هدف کاربردهای عملی دارند.

آزمایش‌های میدانی در شرق آفریقا و نمایش‌های دانشگاهی از ادرار و فاضلاب غنی از ادرار به‌عنوان خوراک استفاده کرده‌اند. ادرار حاوی اوره و ترکیبات نیتروژنی دیگری است که میکروب‌ها می‌توانند اکسید کنند؛ MFCهای جمع‌و‌جور می‌توانند در تاسیسات بهداشتی خارج از شبکه برای تغذیه روشنایی LED، سنسورها یا تجهیزات الکترونیکی کوچک کار کنند. در حالی که چگالی‌های توان هنوز نسبت به باتری‌ها یا ژنراتورها محدود است، MFCها در محیط‌های کم‌منابع مزایای متمایزی دارند: کاهش بار پاتوژن‌ها، تصفیه پسماند و تولید خروجی توان پایین و مستمر با حداقل نگهداری.

پژوهشگران مواد الکترود، جامعه‌های میکروبی و مقیاس‌پذیری سیستم را بهبود می‌بخشند تا توان تولیدی را افزایش دهند. خط موازی از کارها از خاک یا بقایای مزرعه با کنسرسیوم‌های الکتروژنی برای راه‌اندازی سنسورها یا ایجاد میکروجت‌های توزیع‌شده برای تاسیسات کشاورزی استفاده می‌کند. سلول‌های سوختی میکروبی نشان می‌دهند چگونه فرایندهای زیستی می‌توانند مهندسی شوند تا خدمات انرژی غیرمتمرکز همراه با بهداشت و تصفیه پسماند فراهم کنند.

Food-industry byproducts: tofu and wine waste powering facilities

بسیاری از عملیات فرآوری مواد غذایی پسماندهای آلی حجیم و پرانرژی تولید می‌کنند. هضم بی‌هوازی — فرایندی که در آن میکروب‌ها مواد آلی را در شرایط بدون اکسیژن تجزیه کرده و بیوگاز غنی از متان تولید می‌کنند — فناوری بالغی است که در مقیاس‌های کوچک تا متوسط صنعتی کارایی بالایی دارد.

تولید توفو مقادیر زیادی اوکارا (پالپی سویا) و فاضلاب غنی از مواد مغذی تولید می‌کند. در مناطقی مانند اندونزی، تولیدکنندگان از هاضم‌ها برای تبدیل این بقایا به بیوگاز برای گرمایش و برق در محل استفاده کرده‌اند و در واقع حلقه را بسته‌اند: پسماند کارخانه به خوراک انرژی آن تبدیل می‌شود. به‌طور مشابه، کارخانه‌های شراب‌سازی پومِیس انگور (پوست، دانه و ساقه) تولید می‌کنند که می‌توان آن را برای تولید اتانول تخمیر یا به‌صورت بی‌هوازی به بیوگاز تبدیل کرد. تخمیر به بیواتانول از قندها و کربوهیدرات‌های پومِیس استفاده می‌کند؛ وقتی با مقطرسازی و مدیریت فاضلاب یکپارچه شود، کارخانه‌های شراب‌سازی می‌توانند خودکفا شوند یا سوخت برای وسایل نقلیه تولید کنند.

این همزیستی‌های صنعتی الگویی گسترده‌تر را نشان می‌دهند: وقتی مرحله تبدیل انرژی در کنار محل تولید اولیه قرار گیرد، هزینه و لجستیک حمل‌ونقل کاهش یافته و چرخه کربن بهبود می‌یابد. موانع شامل هزینه سرمایه‌ای هاضم‌ها یا کارخانه‌های اتانول و نوسان فصلی خوراک است. سیاست‌های تشویقی، تعرفه‌های خرید برق تجدیدپذیر و برنامه‌های کمک فنی می‌توانند پذیرش را تسریع کنند—به ویژه برای توسعه بیوگاز و سوخت‌های زیستی محلی.

Algae for aviation: a photosynthetic route to sustainable aviation fuel (SAF)

هوانوردی به‌خاطر نیازهای بالای دانسیته انرژی برای سوخت‌های جت سخت به کاهش کربن تبدیل می‌شود. سوخت هواپیمایی پایدار (SAF) ساخته‌شده از زیست‌توده یا لیپیدهای پسماند مسیر کوتاه‌مدتی برای کاهش انتشار در طول عمر فراهم می‌کند. میکروجلبک‌ها به‌خصوص جذاب‌اند چون برخی از سویه‌ها درصد لیپید بالایی انباشته می‌کنند، می‌توانند در آب شور یا فاضلاب رشد کنند و نسبت به محصولات زمینی روغن بیشتری در واحد سطح تولید کنند. روغن‌های مبتنی بر جلبک را می‌توان هیدروپروسس کرد تا سوخت جت سازگار که پس از صدور گواهی و مخلوط‌سازی با موتورهای هواپیما سازگار است، تولید شود.

کشاورزی گسترده جلبک با موانع مهندسی و اقتصادی متعددی روبه‌روست: دستیابی به کشت، برداشت و استخراج لیپید با هزینه کم؛ جلوگیری از آلودگی؛ و کنترل مصرف آب و مواد مغذی. پیشرفت در طراحی فتوبیوراکتورها، مهندسی سویه‌ها و استفاده از آب‌های حداقلی (مثل آب دریا یا فاضلاب) کمک می‌کند تا رقابت بر سر آب شیرین و زمین کاهش یابد. محرک‌های سیاستی — برای مثال الزامات SAF در اتحادیه اروپا — تقاضا را ایجاد می‌کنند و می‌توانند سرمایه‌گذاری لازم برای مقیاس‌دهی زنجیره تأمین سوخت جلبکی را توجیه کنند.

با وجود پیشرفت‌های فنی، پذیرش گسترده بستگی به کاهش هزینه تولید و ایجاد قراردادهای خرید بلندمدت با خطوط هوایی و عرضه‌کنندگان سوخت دارد. اگر این شرایط فراهم شود، SAF مشتق از جلبک می‌تواند جایگزینی با دانسیته انرژی بالا و استفاده کم زمین برای کاهش کربن در هوانوردی فراهم آورد.

Livestock manure: turning a greenhouse-gas problem into local energy

سیستم‌های دامداری مقادیر زیادی کود حیوانی تولید می‌کنند که اگر رها شود متان و اکسید نیتروژن منتشر می‌کند. هاضم‌های بی‌هوازی این متان را می‌گیرند و به بیوگاز قابل استفاده در واحدهای تولید هم‌زمان برق و حرارت (CHP) یا به بیومتان ارتقا یافته برای تزریق به شبکه گاز طبیعی یا استفاده به‌عنوان سوخت خودرو تبدیل می‌کنند.

کارخانه‌های بیوگاز در مقیاس بزرگ در چندین کشور در حال فعالیت‌اند. برای مثال، یک واحدی که حدود 250 تن کود در روز پردازش کند می‌تواند به‌طور تقریبی 1 تا 2 مگاوات برق تولید کند که بسته به ترکیب خوراک و کارایی واحد می‌تواند هزاران خانه محلی را تامین کند. محصولات جانبی شامل هضم‌مانده (دیجیستیت) است که کود غنی از مواد مغذی بوده و می‌تواند جایگزین کودهای سنتتیک شود، چرخه‌های مواد مغذی را می‌بندد و ارزش اقتصادی اضافی فراهم می‌آورد.

جمع‌آوری متان کود یک گزینه هوشمند اقلیمی است: متان دارای پتانسیل گرمایش جهانی تقریبا 28 برابر CO2 در افق زمانی 100 ساله است (و در بازه‌های کوتاه‌تر رقم بالاتری دارد). با تبدیل یک گاز گلخانه‌ای قدرتمند به انرژی مفید، مزارع انتشار را کاهش و در عین حال درآمد ایجاد می‌کنند. سودمندی اقتصادی بستگی به اندازه واحد، دسترسی به سرمایه، ارتباط با شبکه یا تقاضای حرارت محلی و چارچوب‌های مقرراتی برای گاز طبیعی تجدیدپذیر دارد.

Banana peels and other fruit residues: community-scale biogas

محصولات فاسدشدنی و صنایع فرآوری میوه حجم زیادی پسماند آلی تولید می‌کنند که به‌خوبی برای هضم بی‌هوازی مناسب است. پوست موز به‌عنوان مثال، غنی از کربوهیدرات و به‌راحتی قابل تجزیه است؛ وقتی در هاضم‌ها پردازش شود بیوگاز تولید می‌کند که می‌تواند برق و سوخت پخت‌وپز برای جوامع محلی تأمین کند. در مناطقی که تولید موز متمرکز است، هاضم‌های متمرکز می‌توانند پسماند بازارها، کارخانه‌ها و مزارع را تجمیع کنند تا برق توزیع‌شده فراهم کرده و متان دفن‌کننده‌ها را کاهش دهند.

مطالعات پتانسیل قابل‌توجهی را تخمین می‌زنند: در برخی استان‌ها پسماند موز می‌تواند بخش بزرگی از تقاضای برق محلی را تامین کند اگر به‌درستی جمع‌آوری شود. اقتصاد طرح‌ها بهترین عملکرد را دارد وقتی سیستم‌های جمع‌آوری کارآمد بوده و هاضم‌ها متناسب با خوراک موجود مقیاس‌بندی شوند. هم‌محلی‌سازی هاضم‌ها با کارخانه‌های فرآوری میوه یا تاسیسات زباله شهری قابلیت اطمینان خوراک را به حداکثر می‌رساند و انتشار حمل‌ونقل را کاهش می‌دهد.

Microbial electrochemical conversion of spoiled produce: tomatoes to electrons

سلول‌های الکتروشیمیایی میکروبی (شاخه‌ای از MFCها) از میکروب‌ها برای اکسید کردن مولکول‌های آلی و انتقال الکترون‌ها به الکترودها استفاده می‌کنند. برخی پسماندهای غذایی، مثل گوجه‌های خیلی رسیده یا فاسد، ترکیباتی (مثلاً لیکوپن و قندها) دارند که متابولیسم میکروبی و انتقال الکترون را تسهیل می‌کنند. آزمایش‌های آزمایشگاهی نشان داده‌اند که مقادیر اندک پسماند گوجه می‌تواند در پیکربندی‌های انباشته توان قابل‌اندازه‌گیری تولید کند؛ اگرچه توان بر واحد جرم محدود است، ارزش در تبدیل پسماندی است که در غیر این صورت نیاز به دفع داشت به برق قابل استفاده در محل.

کاربردهای بالقوه شامل انرژی مزرعه برای سردخانه، پمپاژ و فرآوری یا تغذیه سنسورهایی است که از تلفات پس از برداشت جلوگیری می‌کنند. چالش‌ها شامل مقیاس‌پذیری سطح الکترود نسبت به جریان خوراک، تثبیت جوامع میکروبی و یکپارچه‌سازی سیستم با عملیات موجود مزرعه است. سیستم‌های الکتروشیمیایی میکروبی همچنان حوزه‌ای فعال از پژوهش هستند با کاربردهای جالب در مقیاس‌های خاص.

Pyrolysis of plastics: converting mixed waste to pyrolysis oil

پسماند پلاستیکی که از نظر مکانیکی بازیافت‌پذیر نیست هنوز می‌تواند خوراک هیدروکربنی باشد. پیرولیز در غیاب اکسیژن پلاستیک‌ها را به‌صورت حرارتی تجزیه می‌کند و زنجیره‌های پلیمری بلند را به هیدروکربن‌های کوتاه‌تر می‌شکند. خروجی—روغن پیرولیز—قابل تصفیه به سوخت یا استفاده به‌عنوان خوراک در فرایندهای پتروشیمی است. در مقایسه با سوزاندن، پیرولیز می‌تواند ارزش شیمیایی را بازیابی کند و در صورت عملیات با کنترل‌های مناسب انتشارها را کاهش دهد.

پایلوت‌های تجاری نشان داده‌اند که جریان‌های پلاستیکی مخلوط و آلوده قابل پردازش‌اند و می‌توان صدها گالن مایع سوختی به‌ازای هر تن ورودی بازیافت کرد، هرچند بازده شدیداً به ترکیب خوراک و طراحی راکتور بستگی دارد. مقیاس‌پذیری نیازمند سرمایه‌گذاری در پیش‌پردازش مقاوم (خرد کردن، حذف آلاینده‌ها)، مهندسی راکتور و واحدهای ارتقای پسین است. ارزیابی‌های زیست‌محیطی باید انتشار در چرخه عمر، محصولات جانبی سمی بالقوه و ریسک اینکه روغن پیرولیز ارزان مصرف‌گرایی شبیه سوخت‌های فسیلی را تداوم بخشد را در نظر بگیرند—مگر آنکه با سیاست‌های محصول مدور همراه شود.

Cross-cutting scientific background and implications

بسیاری از مسیرهای تبدیل پسماند به انرژی بر اصول علمی و مهندسی مشترکی تکیه دارند: متابولیسم میکروبی (برای بیوگاز و سلول‌های سوختی میکروبی)، تبدیل ترموشیمیایی (برای پیرولیز و تقطیر هیدروترمال)، الکتروشیمی (برای الکترولیز آب دریا و سیستم‌های الکتروشیمیایی میکروبی) و تخمیر بیوشیمیایی (برای بیواتانول). اثربخشی هر مسیر بستگی به ویژگی‌های خوراک (رطوبت، چگالی انرژی، سطح آلاینده‌ها)، ورودی‌های انرژی فرایند و یکپارچگی با زیرساخت‌های موجود دارد.

از منظر سیستمی، پیامدهای کلیدی شامل کاهش انتشار متان هنگام هدایت مواد آلی از دفن‌گاه‌ها، افزایش بهره‌وری منابع از طریق اصول اقتصاد مدور و فرصت‌هایی برای تولید انرژی غیرمتمرکز است که تاب‌آوری در جوامع روستایی یا کم‌خدمات را بهبود می‌بخشد. مهم است بدانیم که هر تبدیل پسماند به انرژی خودبه‌خود کم‌کربن نیست: فرایندها باید از منظر چرخه عمر انتشار گازهای گلخانه‌ای، از جمله جمع‌آوری و پردازش پیشین، ارزیابی شوند تا منافع اقلیمی واقعی تایید شود.

Deployment challenges, policy levers and techno-economic factors

مقیاس‌دهی این فناوری‌ها از آزمایشگاه و پایلوت به استقرار گسترده با موانع تکرارشونده‌ای روبه‌روست: شدت سرمایه‌ای کارخانه‌ها یا راکتورها، لجستیک و فصلی بودن خوراک، پیچیدگی‌های مقرراتی و صدور مجوز، پذیرش عمومی متغیر و رقابت از سوی سوخت‌های فسیلی یارانه‌ای. ابزارهای سیاستی مؤثر شامل برنامه‌های تجمیع خوراک، مشوق‌های گرمایش و گاز تجدیدپذیر، قیمت‌گذاری کربن، اهداف اجباری هدایت پسماند و قواعد خرید عمومی است که به سوخت‌های کم‌کربن یا مدور پاداش می‌دهند (مثلاً الزامات مخلوط‌سازی SAF برای هوانوردی).

شراکت‌های دولتی-خصوصی می‌توانند ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش و یادگیری از طریق تجربه را تسریع کنند. برای جوامع روستایی یا کم‌درآمد، تامین مالی خرد و کمک‌های فنی اغلب برای نصب و نگهداری هاضم‌ها یا سیستم‌های میکروبی لازم است. در همه موارد، ارزیابی‌های شفاف چرخه عمر و پایش مستقل کمک می‌کند تا یکپارچگی زیست‌محیطی تضمین و اعتماد عمومی حفظ شود.

Related technologies and future prospects

چندین فناوری مجاور تاثیر سوخت‌های مشتق از پسماند را تقویت خواهند کرد: پیشرفت در کاتالیز و علم مواد (برای افزایش دوام الکترولیز آب دریا)، مهندسی ژنتیک و متابولیک (برای افزایش تجمع لیپید در جلبک یا بهینه‌سازی میکروب‌های الکتروژنی)، و ساخت مدولار (برای کاهش CAPEX هاضم‌ها و واحدهای پیرولیز). ابزارهای دیجیتال—بهینه‌سازی عرضه خوراک با کمک هوش مصنوعی، پایش از راه دور و نگهداری پیش‌بینانه—می‌توانند هزینه‌های عملیاتی را کم و زمان آماده‌به‌کار را افزایش دهند.

سیستم‌های هیبریدی که چندین جریان پسماند را ترکیب می‌کنند (پسماند غذایی به‌علاوه کود، یا پلاستیک به‌علاوه زیست‌توده) می‌توانند پایداری راکتور و بازده کلی را بهبود بخشند. یکپارچگی با استراتژی‌های حذف کربن (مثلاً معدنی‌سازی اقیانوسی یا تولید همزمان بیوچار) مسیرهایی به سمت انتشار منفی فراهم می‌آورد وقتی با جذب و ذخیره کربن از بیوگاز همراه شود. تاثیرگذارترین استقرارها آن‌هایی خواهند بود که منابع محلی را با تقاضای نهایی هم‌راستا کنند و توسط چارچوب‌های سیاستی منسجم پشتیبانی شوند.

Expert Insight

دکتر مایا آلواز، مهندس سامانه‌های انرژی تجدیدپذیر در یک مرکز پژوهشی دانشگاهی، دیدگاهی عملی ارائه می‌دهد: «زیبایی پسماند-به-انرژی در این است که دو مشکل را هم‌زمان حل می‌کند: مدیریت پسماند و تامین انرژی. اما مشکل در جزئیات نهفته است. برای پروژه‌های در مقیاس شهری، لجستیک جمع‌آوری و کنترل آلودگی اغلب محدودکننده‌تر از خود فناوری تبدیل است. در مقابل، همزیستی صنعتی—جایی که پسماند در محل مصرف می‌شود—قابل اجرای سریع است چون جریان همگن و هزینه‌های جمع‌آوری پایین است. از منظر تغییر اقلیم، اولویت‌بندی گرفتن متان از منابع پرفرکانس مانند کود و پسماند غذایی بیشترین سود کوتاه‌مدت را دارد. در بلندمدت، ترکیب این سیستم‌ها با برق تجدیدپذیر و حذف کربن می‌تواند سوخت‌هایی تولید کند که از نظر چرخه عمر به‌طرز قابل‌توجهی کمتر از همتایان فسیلی‌شان انتشار دارند.»

Practical case studies and what they teach us

چند مثال دنیای واقعی مسیر گذار را نشان می‌دهند: برنامه جمع‌آوری قهوه در مقیاس شهری که بیودیزل برای اتوبوس‌ها تولید می‌کند نشان می‌دهد چگونه پسماند شهری می‌تواند به کاهش کربن حمل‌ونقل محلی کمک کند؛ کارخانه‌های پایلوت ساحلی در حال آزمایش الکترولیز آب دریا نشان می‌دهند پیشرفت‌های مهندسی لازم برای مقیاس‌پذیری هیدروژن در محیط‌های دریایی چه هستند؛ و هاضم‌های مزرعه‌ای در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه مدل‌های اقتصادی را برجسته می‌کنند که در آن صرفه‌جویی انرژی و محصولات جانبی کود بازگشت سرمایه را ممکن می‌سازد.

این مطالعات موردی سه تم تکرارشونده را برجسته می‌کنند: اهمیت کیفیت و تجمیع خوراک؛ مزیت هم‌محلی‌سازی تبدیل با تقاضا (مثلاً کارخانه‌ها، مزارع، فرودگاه‌ها)؛ و نیاز به مدل‌های سیاست و تامین مالی که پل مرحله اولیه با هزینه بالاتر را تا مقیاس تجاری بعدی ایجاد کنند.

Environmental trade-offs and safeguards

هر مسیر پسماند-به-سوخت لزوماً پایدار نیست. برای مثال، پیرولیز پلاستیک می‌تواند ارزش هیدروکربنی را بازیابی کند اما ممکن است اقتصاد خطی پلاستیک را تداوم بخشد مگر آنکه با کنترل‌های مقرراتی سخت‌گیرانه و مشوق‌هایی برای کاهش تولید پلاستیک نو همراه شود. مسیرهای زیست‌سوخت مبتنی بر زیست‌توده باید از تغییر کاربری زمین و رقابت با تولید غذا اجتناب کنند. چارچوب‌های ارزیابی زیست‌محیطی قوی و پایش لازم‌اند تا انتشار چرخه عمر، آلاینده‌های هوا و محصولات جانبی بالقوه مسئولانه مدیریت شوند.

Conclusion

فناوری‌های پسماند-به-سوخت مسیرهای جدیدی برای کاهش کربن، توسعه اقتصاد مدور و تاب‌آوری انرژی محلی باز می‌کنند. از بیودیزل ساخته‌شده از تفاله قهوه تا هیدروژن سبز از آب دریا، این رویکردها از رشته‌های علمی متنوعی—میکروبیولوژی، الکتروشیمی، مهندسی ترموشیمیایی و تخمیر—برای استخراج ارزش انرژی از موادی که پیش‌تر destined برای دفن یا جریان‌های فاضلاب بودند، استفاده می‌کنند. در حالی که چالش‌های فنی و اقتصادی باقی است، مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها امیدوارکننده‌اند، به‌خصوص زمانی که پروژه‌ها اولویت را به انتشار چرخه عمر، لجستیک خوراک و هم‌محلی‌سازی با تقاضای انرژی دهند.

حمایت سیاستی، R&D هدفمند و مدل‌های کسب‌وکار که هزینه‌های زیست‌محیطی را درونی کنند، برای تبدیل پایلوت‌های امیدبخش به عمل‌کرد گسترده حیاتی خواهد بود. وقتی با مسئولیت مقیاس‌دهی شوند، بسیاری از این سوخت‌های غیرمتعارف می‌توانند انتشار را کاهش، هزینه‌های مدیریت پسماند را کم و انرژی غیرمتمرکز و تاب‌آور برای جوامع سراسر جهان فراهم کنند. پسماند لازم نیست یک بار باشد—با فناوری و سیاست مناسب، می‌تواند بلوک ساختمانی مهمی در سیستم انرژی کم‌کربن آینده باشد.

منبع: yahoo

من نگارم، عاشق آسمون و کشف ناشناخته‌ها! اگر مثل من از دیدن تلسکوپ و کهکشان‌ها ذوق‌زده می‌شی، مطالب من رو از دست نده!

نظرات

ارسال نظر