ظهور سریع هوش مصنوعی و چالشی برای حقوق بشر

ظهور سریع هوش مصنوعی و چالشی برای حقوق بشر

0 نظرات فرشاد واحدی

5 دقیقه

رشد سریع هوش مصنوعی و چالشی برای حقوق بشر

فناوری‌های هوش مصنوعی—به‌ویژه یادگیری ماشین و شبکه‌های عصبی عمیق—در حال بازسازی تعاملات اجتماعی، رویه‌های حقوقی و خدمات عمومی با سرعتی بی‌سابقه هستند. پژوهشی جدید از دانشگاه چارلز داروین هشدار می‌دهد که وقتی سامانه‌های الگوریتمی بدون شفافیت یا پاسخگویی عمل می‌کنند، می‌توانند با تشدید سوگیری، کاهش خودمختاری فردی و تضعیف تضمین‌های دموکراتیک، حقوق بشر و کرامت انسانی را فرسایش دهند.

The transparency gap: understanding the "black box"

سامانه‌های مدرن هوش مصنوعی، به‌ویژه مدل‌های یادگیری عمیق، اغلب به‌صورت سیستم‌هایی پیچیده و غیرشفاف عمل می‌کنند که مسیرهای تصمیم‌گیری درونی‌شان برای انسان‌ها سخت قابل تبیین است. پژوهشگران این مسئله را مشکل «جعبه سیاه» می‌نامند: حتی وقتی نتیجه‌ای بر زندگی یک فرد اثر می‌گذارد—مانند رد درخواست وام، نتیجه غربالگری استخدام یا توصیه در نظام عدالت کیفری—منطق زیربنایی مدل می‌تواند در دسترس نباشد.

این ابهام دسترسی به عدالت را دشوار می‌سازد. بدون قابلیت توضیح‌پذیری، افراد نمی‌توانند دریابند آیا یک مدل حریم خصوصی آنها را نقض کرده، خروجی‌های تبعیض‌آمیز تولید کرده یا به‌اشتباه از مالکیت فکری‌شان استفاده کرده است. نتیجه کاهش امکان اعتراض به خطاها یا سوءاستفاده‌ها و از دست رفتن اعتماد به نهادهایی است که این سامانه‌ها را به‌کار می‌گیرند.

Legal and ethical implications for democratic societies

دکتر ماریا رانداتسو از دانشکده حقوق CDU به این نکته اشاره می‌کند که خودکارسازی الگوریتمی در بسیاری از حوزه‌های غربی از چارچوب‌های نظارتی موجود پیشی گرفته است. جایی که قانون و اخلاق از استقرار فناوری عقب می‌مانند، اصول دموکراتیک مانند دادرسی عادلانه، برابری در برابر قانون و خودمختاری فردی در معرض خطر قرار می‌گیرند. سیستم‌هایی که انسان‌ها را به مجموعه داده یا نمره‌های پیش‌بینی‌شده تقلیل می‌دهند، می‌توانند نابرابری‌های اجتماعی را تحکیم کنند به‌جای آنکه کاهش دهند.

«هوش مصنوعی به‌مثابه مهندسی با درک انسانی یکسان نیست،» یک سخنگو از تیم پژوهشی توضیح می‌دهد: این سامانه‌ها الگوها را شناسایی می‌کنند اما دارای آگاهی، حافظه به‌معنای انسانی یا قضاوت اخلاقی نیستند. فقدان زمینه‌مندی متجسد—همدلی، تجربه زیسته و استدلال اخلاقی—به این معناست که خروجی‌های الگوریتمی ممکن است از نظر فنی چشمگیر اما از نظر اجتماعی زیان‌آور باشند.

دکتر ماریا رانداتسو دریافته است که هوش مصنوعی با شتابی بی‌سابقه چشم‌اندازهای حقوقی و اخلاقی غرب را بازتعریف کرده است. اعتبار: Charles Darwin University

Global governance paths and their trade-offs

قدرت‌های بزرگ دیجیتال رویکردهای متفاوتی به حکمرانی هوش مصنوعی اتخاذ کرده‌اند: مدل‌های بازارمحور در برخی کشورها، رویکردهای هدایت‌شده توسط دولت در برخی دیگر، و دستورکار مقرراتی متمرکز بر حقوق بشر که در اتحادیه اروپا شکل گرفته است. مدل انسان‌محور اتحادیه اروپا—با تأکید بر حریم خصوصی، عدم تبعیض و قابلیت توضیح‌پذیری—محافظت‌های مهمی را فراهم می‌آورد، اما پژوهش هشدار می‌دهد که قوانین منطقه‌ای به‌تنهایی کافی نیستند. بدون هماهنگی بین‌المللی، توسعه‌دهندگان می‌توانند عملیات خود را جا‌به‌جا کنند و استانداردهای ناسازگار مردم را بی‌دفاع بگذارند.

اولویت‌های کلیدی سیاست‌گذاری شامل ترویج هوش مصنوعی قابل توضیح (XAI)، اجرای حسابرسی‌های ضدتبعیض برای الگوریتم‌ها، ایجاد مسیرهای مسئولیت‌پذیری برای آسیب‌ها و تضمین مشارکت عمومی در طراحی حکمرانی است. اقدامات فنی مانند تکنیک‌های تبیین مدل، رهگیری منشاء داده‌ها و حفظ حریم خصوصی تفاضلی می‌توانند کمک کنند، اما باید با نظارت قانونی و نهادی همراه شوند.

Related technologies and future prospects

پیشرفت‌ها در یادگیری فدرال، تقطیر مدل و یادگیری ماشینی قابل تبیین وعده‌هایی برای کاهش ابهام عرضه می‌کنند. در عین حال، افزایش توان محاسباتی و پیچیده‌تر شدن مدل‌ها ممکن است شکاف قابلیت توضیح‌پذیری را گسترش دهد. استقرار مسئولانه نیازمند همکاری میان‌رشته‌ای است: حقوق‌دانان، اخلاق‌پژوهان، مهندسان، گروه‌های جامعه مدنی و سیاست‌گذاران باید استانداردهایی هم‌طرح کنند که کرامت انسانی را در کنار نوآوری در اولویت قرار دهد.

Expert Insight

دکتر النا کورتز، پژوهشگر اخلاق هوش مصنوعی و مهندس سابق سیستم‌ها، اظهار می‌کند: «اصلاحات فنی می‌توانند برخی خطرها را کاهش دهند، اما پاسخگویی در نهایت امری سیاسی است. ما به شفافیت در خرید خدمات، ردپاهای حسابرسی شبیه کیلومترشمار برای مدل‌های مستقر و مسیرهای قانونی برای احقاق حقوق نیاز داریم. در غیر این صورت، آسیب‌پذیرترین جمعیت‌ها همچنان پیامدهای تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف را متحمل خواهند شد.»

Conclusion

سامانه‌های هوش مصنوعی ظرفیت عظیمی برای بهبود زندگی‌ها دارند، اما ابهام کنترل‌نشده و حکمرانی ناکافی خطر تضعیف حقوق بنیادین بشر و هنجارهای دموکراتیک را به‌دنبال دارد. تضمین قابلیت توضیح‌پذیری، اجرای حفاظت‌های ضدتبعیض و پیگیری حکمرانی هماهنگ بین‌المللی برای حفاظت از کرامت انسانی هنگامی که هوش مصنوعی در بخش‌های عمومی و خصوصی بیش از پیش جای می‌گیرد، ضروری است. سیاست‌گذاران و تکنولوژیست‌ها باید دست‌در‌دست عمل کنند تا این ابزارها در خدمت انسان‌ها باشند و نه اینکه افراد را به صرف نقاط داده کاهش دهند.

منبع: scitechdaily

به دنیای علم خوش اومدی! من فرشاد هستم، کنجکاو برای کشف رازهای جهان و نویسنده مقالات علمی برای آدم‌های کنجکاو مثل خودت!

نظرات

ارسال نظر