کند شدن رشد امید به زندگی در کشورهای پردرآمد؛ چرا میانگین طول عمر همانند گذشته افزایش نمی یابد

کند شدن رشد امید به زندگی در کشورهای پردرآمد؛ چرا میانگین طول عمر همانند گذشته افزایش نمی یابد

0 نظرات نگار بابایی

5 دقیقه

در صد سال گذشته بسیاری از کشورهای پردرآمد افزایش‌های چشمگیری در متوسط طول عمر را تجربه کرده‌اند. با این حال، یک تحلیل بین‌المللی جدید نشان می‌دهد که این پیشرفت‌ها اکنون کند شده‌اند: با اینکه امید به زندگی در کشورهای توسعه‌یافته همچنان افزایش خواهد یافت، نرخ بهبود تقریباً نصف آن چیزی است که در اوایل قرن بیستم بود. این تغییر باعث می‌شود که رسیدن نسل‌های متأخر به میانگین سن ۱۰۰ سال بدون پیشرفت‌های عمده پزشکی نامحتمل به نظر برسد.

محدوده و روش‌شناسی مطالعه

این تحقیق سوابق تاریخی جمعیت را برای ۲۳ کشور پردرآمد با مرگ‌ومیر کم گردآوری و از شش مدل پیش‌بینی مختلف برای برآورد طول عمر آینده برای نسل‌هایی که عمدتاً بین سال‌های ۱۹۳۹ تا ۲۰۰۰ متولد شده‌اند، استفاده کرد. با ترکیب داده‌های جمعیتی تجربی و چند روش آماری، تیم پژوهشی سوگیری‌های مربوط به هر مدل را کاهش داد و بهبودهای نسلی در امید به زندگی در طول قرن بیستم را برآورد کرد.

یافتهٔ کلیدی: نسل‌هایی که پس از اواخر دههٔ ۱۹۳۰ متولد شده‌اند، افزایش‌های نسلی چشمگیری در میانگین طول عمر ندارند. تحلیل نشان می‌دهد که به‌طور متوسط افزایش حدود ۵.۵ ماه به ازای هر نسل برای افراد متولد بین ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۸ مشاهده شده، در حالی که برای متولدین بین ۱۹۳۹ و ۲۰۰۰ این افزایش تنها حدود ۲.۵ تا ۳.۵ ماه به ازای هر نسل است.

چرایی کند شدن پیشرفت

پژوهشگران عمدتاً کندی را به بازده نزولی بهبودهای بقا در دوران نوزادی و اوایل کودکی نسبت می‌دهند. بخش بزرگی از افزایش امید به زندگی در قرن بیستم ناشی از کاهش چشمگیر مرگ‌ومیر کودکان از طریق واکسیناسیون، آنتی‌بیوتیک‌ها، زایمان ایمن‌تر و بهبود بهداشت عمومی بود. در بسیاری از کشورهای ثروتمند، این دستاوردها تا حد زیادی محقق شده‌اند و بنابراین از همان عوامل دیگر نمی‌توان انتظار افزایش سریع مشابهی داشت.

در عین حال، بهبود بقا در جمعیت بالغین اکنون با موانع زیستی و اجتماعی متفاوتی روبه‌رو است: بیماری‌های مزمن، عوامل سبک زندگی، مواجهه‌های محیطی و اختلالات پیچیده مرتبط با سن مانند دمانس، چالش‌های سخت‌تری نسبت به تهدیدات عفونی دوران اوایل زندگی یک قرن پیش ایجاد می‌کنند. همان‌طور که هکتور پیفارِ ای آرولاِس (دانشگاه ویسکانسین-مدیسون) اشاره کرده است، مگر آنکه پیشرفت‌های عمده‌ای که مستقیماً طول عمر انسان را افزایش دهند رخ دهند، حتی بهبودهای بزرگ در بقأی بزرگسالان به احتمال زیاد نمی‌تواند شتاب بهبودهای اوایل قرن بیستم را بازگرداند.

پیامدها برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی

افزایش‌های کندتر در امید به زندگی پیامدهای عملی دارد. دولت‌ها، صندوق‌های بازنشستگی و نظام‌های بهداشتی بر اساس پیش‌بینی‌های جمعیتی، بودجه‌بندی و زیرساخت‌های بلندمدت را برنامه‌ریزی می‌کنند. انتظار افزایش مداوم و سریع در طول عمر می‌تواند منجر به کم‌بودن منابع برای بازنشستگی یا ناتوانی در تأمین ظرفیت مراقبت از سالمندان شود. در سطح فردی، داشتن انتظارات روشن‌تر دربارهٔ طول عمر احتمالی بر برنامه‌ریزی بازنشستگی، بیمه و سرمایه‌گذاری‌های سلامت شخصی تأثیر می‌گذارد.

این مطالعه همچنین تفاوت‌های جغرافیایی و اجتماعی-اقتصادی را برجسته می‌کند: میانگین‌های جهانی اختلافات را پنهان می‌کنند و امید به زندگی همچنان نسبت به سیاست‌های بهداشت عمومی، شرایط اقتصادی-اجتماعی و دسترسی به مراقبت‌های پزشکی حساس است. عوامل سبک زندگی — ورزش، رژیم غذایی، استعمال دخانیات، مواجهه با آلودگی و حتی نزدیکی به سواحل — همچنان بر نتایج فردی تأثیر می‌گذارند و حوزه‌هایی هستند که تغییرات سیاستی و رفتاری می‌تواند منافع قابل‌توجهی به همراه داشته باشد.

فاصله‌های پژوهشی و مسیرهای آینده

نویسندگان تأکید می‌کنند که پیش‌بینی‌های آن‌ها فرض را بر این گذاشته است که هیچ پیشرفت پزشکی بی‌سابقه‌ای رخ نخواهد داد. پیشرفت‌هایی مانند درمان‌های ضدپیری مؤثر، ژن‌درمانی گسترده یا نوآوری‌های بزرگ در پیشگیری از بیماری‌های مزمن می‌تواند مسیرها را تغییر دهد. بنابراین مطالعه نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری‌ها و پژوهش‌های مربوط به کدام حوزه‌ها می‌تواند مؤثرتر باشد، به‌ویژه در مواجهه با بیماری‌های مرتبط با سن و گسترش دسترسی به مراقبت‌های پیشگیرانه اثبات‌شده.

دیدگاه کارشناسی

دکتر النا رویز، پژوهشگر فرضی در سلامت جمعیت: «این مطالعه توجه را دوباره معطوف می‌کند به جایی که آسان‌ترین پیشرفت‌ها در گذشته به‌دست آمده‌اند — حفاظت از نوزادان و کودکان خردسال. اکنون مرزِ کار به سنین بالاتر منتقل شده است و نیازمند ابزارهای متفاوتی است: مدل‌های یکپارچهٔ مراقبت از بیماری‌های مزمن، پزشکی دقیق و سیاست‌های اجتماعی که نابرابری را کاهش می‌دهند. کند شدن بهبودها در سطح جمعیت به این معنا نیست که طول عمر فردی نتواند بهتر شود؛ بلکه نشان می‌دهد میوه‌های کم‌دردسر چیده شده‌اند و به استراتژی‌های جدیدی نیاز است.»

نتیجه‌گیری

افزایش بی‌سابقهٔ امید به زندگی در نیمهٔ نخست قرن بیستم — که تا حد زیادی ناشی از کاهش مرگ‌ومیر کودکان بود — به‌نظر نمی‌رسد به‌زودی در کشورهای ثروتمند تکرار شود. در حالی که میانگین طول عمر احتمالاً به‌طور ملایم به افزایش خود ادامه می‌دهد، نرخ افزایش انتظار می‌رود به‌مراتب کمتر از نسل‌های گذشته باقی بماند. این تغییر پیامدهای مستقیم برای سیاست عمومی، برنامه‌ریزی نظام سلامت و راهبردهای بازنشستگی شخصی دارد و اهمیت پژوهش‌های هدفمند در بیماری‌های مرتبط با سن و دسترسی عادلانه به پیشرفت‌های پزشکی را نشان می‌دهد.

منبع: sciencealert

من نگارم، عاشق آسمون و کشف ناشناخته‌ها! اگر مثل من از دیدن تلسکوپ و کهکشان‌ها ذوق‌زده می‌شی، مطالب من رو از دست نده!

نظرات

ارسال نظر