8 دقیقه
بررسی پروژه: ردیابی یک تبار ۵۰۰ ساله
دانشمندانی که در پروژهٔ «دیانای لئوناردو» مشارکت دارند از پیشرفت در مسیر بازسازی دیانای لئوناردو داوینچی، دانشمند و چندرشتهای رنسانس که در سال 1519 درگذشت، گزارش میدهند. این تلاش بینرشتهای از روشهای شجرهشناسی ژنتیکی، انسانشناسی قانونی و تکنیکهای دیانای باستانی (aDNA) بهره میبرد تا نوادگان خط نر را شناسایی کرده و نمونههایی را که ممکن است به خانوادهٔ داوینچی تعلق داشته باشند، برای آزمایش بررسی کند. بر اساس اعلام اخیر پروژه، پژوهشگران با مقایسهٔ بخشهایی از کروموزوم Y میان نوادگان زنده توانستهاند یک تبار نرِ داوینچی را تا اوایل قرن چهاردهم (حدود سال 1331) بهصورت ژنتیکی تأیید کنند.
هدف این طرح پیدا کردن مادهٔ بیولوژیکی است که از نظر تاریخی و باستانشناختی بتوان آن را بهطور معقولی به لئوناردو مرتبط دانست تا برای آزمایشهای مقایسهای مورد استفاده قرار گیرد. در صورت احراز اصالت، این مواد میتوانند امکان توالییابی جزئی یا کامل ژنوم استاد رنسانس را فراهم کنند — کاری که مستلزم استخراج دقیق دیانای باستانی، کنترل سختگیرانهٔ آلودگی و استفاده از فناوریهای نوین توالییابی خواهد بود. سرپرستان پروژه تصریح میکنند که هدف صرفاً کنجکاوی تاریخی نیست: توالییابی ژنوم داوینچی میتواند دادههایی دربارهٔ عوامل ژنتیکی مرتبط با بینایی، ویژگیهای شناختی، سلامت و حتی دلایل احتمالی مرگ ارائه دهد؛ هرچند پیوندهای ژنتیکی با صفات پیچیده غالباً پیچیده و غیرقطعی هستند.
روشها، کشفیات و کار میدانی
زیرساخت شجرهنامه و نوادگان زنده
دو شجرهشناس، آلِساندرو وِزوسی و اگنسه ساباتو از انجمن میراث لئوناردو داوینچی، در بازسازی گستردهٔ درختهای خانوادگی کوشش کردهاند تا بستگان خط نر را که از پدر یا ناتنیهای لئوناردو منشأ گرفتهاند، شناسایی کنند. این شجرهنامههای دقیق شامل اسناد کلیسا، متنهای ثبتی، سوابق محلی و منابع تاریخی است که به همگرایی دادههای آرشیوی و شواهد ژنتیکی منجر میشود. انسانشناس مولکولی، دیوید کاراملی، و انسانشناس قانونی، النا پیلی، ظاهراً شش مرد زنده را مورد آزمایش قرار دادند؛ تطابق بخشهایی از کروموزوم Y نشاندهندهٔ تداوم یک تبار پدری در دستکم ۱۵ نسل است. تحلیل کروموزوم Y در شجرهشناسی ژنتیکی کاربرد زیادی دارد زیرا این کروموزوم عمدتاً از پدر به پسر منتقل میشود و امکان استنتاج نسبتهای خط نر را فراهم میآورد.
این گامهای شجرهای نه تنها اعتبار تاریخی شجرهها را افزایش میدهد، بلکه چارچوب مرجع لازم برای مقایسهٔ توالیهای احتمالی استخراجشده از استخوانها یا سایر بقایا را نیز فراهم میکند. بهعلاوه، نمونهگیری از نوادگان زنده باید با رضایت آگاهانه و پروتکلهای اخلاقی انجام شود تا مسائل حفظ حریم خصوصی ژنتیکی و حقوق شرکتکنندگان رعایت شود.
کاوشهای باستانشناختی و نامزدهای دیانای باستانی
بخش دیگری از پروژه به کاوش قبر خانوادگی اختصاص دارد که احتمالاً بقایای پدربزرگ، عمو یا ناتنیهای لئوناردو را در خود جای داده است. انسانشناسان دانشگاه فلورانس، آلِساندرو ریگا و لوکا باکِکی، این کاوش را رهبری میکنند. ارزیابیهای اولیهٔ استخوانشناسی نشاندهندهٔ وجود دستکم یک اسکلت مردانه در مجموعه بوده است؛ با این حال تعیین هویت دقیق نیازمند مطالعات تکمیلی است. دیوید کاراملی اشاره کرده است: «تحلیلهای دقیقتر برای تعیین اینکه آیا دیانای استخراجشده از نظر حفظشدگی کافی است، ضروری هستند. بر اساس نتایج میتوانیم با تحلیل قطعات کروموزوم Y برای مقایسه با نوادگان کنونی پیش برویم.»
استخراج aDNA با چالشهای ویژهای روبهروست: تخریب پس از مرگ، آلودگی با دیانای معاصر (انسانی یا میکروبی) و شرایط محیطی محل دفن که میتواند نقش تعیینکنندهای در بقای مادهٔ ژنتیکی داشته باشد. برای افزایش شانس بازیابی، تیم از پروتکلهای پیشرفتهٔ پاکسازی نمونه، آزمایشهای کنترل منفی جهت تشخیص آلودگی و تکنیکهای غنیسازی هدفمند برای مناطق کروموزوم Y بهره خواهد برد. همچنین تحلیلهای رادیوکربن و بررسیهای باستانشناختی تاریخی در تأیید تبار زمانی و رابطهٔ نمادین بقایا نقش دارند.

پیامدها، چالشها و زمینهٔ علمی
اگر کروموزومهای Y نوادگان زنده با قطعات بازیابیشده از بقایا مطابقت داشته باشد، آن همگراییِ ژنتیکی میتواند شواهد محکمی فراهم کند که استخوانهای کاوششده به شاخهٔ خانوادگی لئوناردو تعلق دارند. با این حال موانع علمی و اخلاقی متعددی وجود دارد: تأیید منشأ بقایا پس از ویرانی کلیسای سنت فلورنتین در آمبواز طی دوران انقلاب فرانسه، تضمین توالیهای aDNA بدون آلودگی و اعتبارسنجی نتایج از راه تکرار مستقل. سابقهٔ تاریخی نشان میدهد که استخوانهایی که به لئوناردو نسبت داده شده بودند در سال 1863 به یک قلعهٔ کوچک در درهٔ لویر منتقل شدهاند، اما هویت آنها همواره مورد مناقشه بوده است.
توالییابی ژنوم اشخاص تاریخی در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است — از توالیهای نئاندرتال تا بررسیهای مربوط به بیماریهای همهگیر تاریخساز — اما موفقیت در این حوزه به کیفیت نمونه و دادههای مرجع قوی بستگی دارد. حتی در صورت دستیابی به پروفایل ژنتیکی معتبر، استخراج رابطهٔ مستقیم بین ژنوتیپ و صفات پیچیدهای مانند خلاقیت هنری یا نبوغ بینایی باید با احتیاط انجام شود؛ همبستگیهای ژنتیکی میتوانند نشاندهندهٔ کمکهای زیستی باشند اما هرگز بهتنهایی توضیحدهندهٔ پدیدههای فرهنگی، آموزشی و محیطی نیستند.
از منظر فنی، پروژه باید به روشهای نوین توالییابی مانند توالییابی با عمق بالا، تکنیکهای اصلاح خطا و الگوریتمهای بازسازی ژنومی متکی باشد. از نظر اخلاقی و حقوقی، جمعآوری و انتشار دادههای ژنتیکی مرتبط با یک شخصیت تاریخی نیازمند شفافیت، همکاری با مراجع محلی و رعایت حساسیتهای فرهنگی است؛ بهویژه هنگامی که نتایج ممکن است بر ادعاهای میراث فرهنگی یا مالکیت آثار و آرامگاهها تأثیر بگذارد.
دیدگاه کارشناسان
«بازیابی دیانای قابلاستفاده از بقایای پانصدساله از نظر فنی ممکن است اما اصلاً قطعی نیست،» میگوید دکتر ماریا روسی، یک ژنتیکدان مولکولی فرضی که در ژنومهای باستانی تخصص دارد. «مهمترین گامها کنترل شدید آلودگی، غنیسازی هدفمند نواحی کروموزوم Y و تکرار مستقل نتایج هستند. حتی در آن صورت نیز باید پیوندهای ژنوتیپی-فنوتیپی را با احتیاط تفسیر کنیم: ژنتیک میتواند استعدادها یا پیشتمایلات را روشن کند اما تواناییها و دستاوردهای لئوناردو محدود به ژنها نیستند.»
کارشناسان دیگر نیز به اهمیت مقایسهٔ نتایج با پروژههای مشابه اشاره میکنند؛ برای مثال مقایسه با مطالعات توالییابی اسکلتهای دوران میانه یا تحلیلهای Y-STR در جمعیتهای محلی میتواند به درک بهتر توزیع هاپلوگروپها و احتمال اتصالات خانوادگی کمک کند. همچنین توصیه میشود که تیم پروژه نتایج را در پایگاههای دادهٔ ژنتیکی عمومی و در قالب مقالات داوریشده منتشر کند تا امکان بازبینی و تکرار توسط گروههای مستقل فراهم شود.
جمعبندی و توصیهها
پروژهٔ دیانای لئوناردو ترکیبی دقیق از شجرهشناسی ژنتیکی، انسانشناسی قانونی و باستانشناسی است که تلاش دارد پرسشهای طولانیمدت دربارهٔ بقایای لئوناردو داوینچی و میراث ژنتیکی او را پاسخ دهد. تأیید مطابقت ژنتیکی خط نر میان نوادگان زنده و بقایای کاوششده میتواند گامی مهم در مسیر توالییابی بخشی از ژنوم داوینچی باشد. با این وجود، چالشهای علمی، محفوظات نمونه و تفسیر نتایج همچنان باقی است؛ ادامهٔ کاوشهای میدانی، اجرای پروتکلهای سختگیرانهٔ aDNA و بازنگری شفافِ نتایج در جامعهٔ علمی میتواند در نهایت بینشهای نوینی دربارهٔ زمینهٔ بیولوژیکی یکی از برجستهترین چندرشتهایهای تاریخ به دست دهد.
از منظر خوانندهٔ علاقهمند به خودرو و فنّاوری نیز این پروژه نشان میدهد که چگونه رویکردهای میانرشتهای و ابزارهای پیشرفتهٔ تحلیل میتوانند در حوزههای ظاهراً غیرمرتبط نیز کاربرد پیدا کنند؛ بهعنوان مثال روشهای کنترل کیفیت نمونه، تحلیل دادههای حجیم و نیاز به استانداردسازی نتایج در علوم مهندسی و خودروسازی نیز اهمیت دارند. در پایان، توصیه میشود که علاقهمندان پیگیر اخبار رسمی پروژه باشند و نتایج نهایی را از منابع معتبر و مقالات داوریشده دنبال کنند تا از تفسیرهای شتابزده یا ناصحیح اجتناب شود.
منبع: smarti
ارسال نظر