3 دقیقه
آشنایی با طول عمر نئاندرتالها و انسانهای اولیه
در حالی که امروزه انسان مدرن به کمک پیشرفتهای پزشکی و بهبود کیفیت زندگی مرزهای طول عمر را جابهجا میکند، اجداد ما از جمله نئاندرتالها تا چند هزار سال پیش زندگی کوتاهتری داشتند. هرچند نئاندرتالها بیش از چهل هزار سال قبل منقرض شدند، اما ردی از DNA آنها هنوز در ژنوم انسانهای امروزی باقی مانده که وجود یک ارتباط ژنتیکی عمیق را نشان میدهد. این پیوند ژنتیکی دیرینه سؤال مهمی را مطرح میکند: به طور معمول نئاندرتالها تا چه سنی زندگی میکردند؟
متلاسیون DNA؛ راهی برای تخمین طول عمر در گذشتههای دور
در نبود اسناد مکتوب یا شناسنامههای مرگ در هزاران سال پیش، دانشمندان برای پاسخ به این پرسش به روشهای نوآورانه ژنتیکی و اپیژنتیکی روی آوردهاند. یک مطالعه پیشگامانه در سال ۲۰۱۹ توسط پژوهشگران سازمان مشترک تحقیقات علمی و صنعتی استرالیا (CSIRO) تلاش کرد با بررسی ژنوم گونههای منقرضشده انسان، طول عمر متوسط آنها را تخمین بزند.
دکتر بن مین، نویسنده اصلی این تحقیق، توضیح میدهد: «با دسترسی به توالی ژنومی یک گونه، میتوانیم از طریق بررسی نوع خاصی از تغییرات به نام متلاسیون DNA طول عمر را برآورد کنیم.» متلاسیون DNA یک اصلاح اپیژنتیکی است که بدون تغییر ترتیب اصلی DNA، بیان ژن را تحت تاثیر قرار میدهد. این تغییرات عمدتاً در مناطق موسوم به CpG رخ میدهند و الگو و میزان متلاسیون در این مناطق با طول عمر گونههای پستاندار مرتبط است.
معرفی ابزار «ساعت پیشبینی طول عمر»
بر اساس این یافتهها، دانشمندان ابزاری به نام «ساعت پیشبینی طول عمر» توسعه دادند که با تحلیل الگوهای متلاسیون در ژنوم، حداکثر طول عمر گونهها را تخمین میزند. نتایج استفاده از این روش بر روی DNA نئاندرتالها بسیار جالب بود: طول عمر متوسط نئاندرتالها حدود ۳۷.۸ سال تخمین زده شد.
مقایسه دنیسوواها، انسان مدرن و محدودیتهای ژنتیکی
ابزار «ساعت پیشبینی طول عمر» نتایج مشابهی را برای دنیسوواها، یکی دیگر از خویشاوندان منقرضشده انسان ارائه داد. اگرچه طول عمری نزدیک به ۳۸ سال نسبت به استانداردهای امروز کوتاه به نظر میرسد، اما شواهد ژنتیکی نشان میدهد این مدت برای بلوغ، تولید مثل و حتی اختلاط نسل دنیسوواها با انسانهای مدرن کافی بوده است.
جالب اینجا است که این مدل زیستی برای انسانهای اولیه (هومو ساپینسهای باستانی) نیز حداکثر طول عمری نزدیک به ۳۸ سال برآورد میکند؛ عددی که بسیار به همتایان منقرضشده نزدیک است. این شباهت تأکید میکند که ژنتیک تنها یکی از فاکتورهای تعیینکننده طول عمر است.
نقش پزشکی و جامعه در افزایش طول عمر انسان
پژوهشگران تأکید میکنند افزایش چشمگیر طول عمر بشر طی دو قرن گذشته عمدتاً نتیجه تحول در علوم پزشکی، بهبود تغذیه و وضعیت زیستمحیطی است. به گفته دکتر مین و همکارانش، نئاندرتالها و دنیسوواها احتمالاً طول عمر مشابهی با انسانهای اولیه داشتهاند و تنها با پیشرفتهایی چون بهداشت، مراقبتهای درمانی و نوآوری علمی بشر توانست این محدودیتهای ژنتیکی را پشت سر بگذارد.
امروزه بشر بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ عمر میکند. برای مثال، پیشبینی میشود تعداد صدسالهها (افراد ۱۰۰ ساله یا بیشتر) فقط در ایالات متحده طی سه دهه آینده تا چهار برابر افزایش یابد. این روند نشاندهنده موفقیت بشر در غلبه بر محدودیتهای زیستی و محیطی در مسیر افزایش طول عمر است.
جمعبندی
با بررسی ژنومهای باستانی و استفاده از دستاوردهای اپیژنتیک، دانشمندان تا حد زیادی توانستهاند طول عمر احتمالی نئاندرتالها، دنیسوواها و نخستین انسانهای مدرن را بازسازی کنند. اگرچه ژنتیک در گذشته میانگین امید به زندگی را به حدود ۴۰ سال محدود کرده بود، پیشرفتهای پزشکی و اجتماعی این مرز را به طور چشمگیری جابجا کردهاند. این تحقیقات نه تنها فهم ما را از تکامل انسان و فاکتورهای طول عمر افزایش میدهد، بلکه نقش دگرگونکننده علم در شکلدادن به آینده سلامت و طول عمر بشر را برجسته میکند.
.avif)
نظرات