11 دقیقه
تحرک تند صبحگاهی ترامپ و صنعتی که در حواسپرتی است
شروع ماجرا شبیه یک جوک تلخ بود، اما بین هشدار و خستگی قرار گرفت. در روزی که کاخ سفید با دیپلماسی حساس و مذاکرات بودجهای درگیر بود، پست شبکه اجتماعی از رئیسجمهور پیشین، دونالد ترامپ، اعلام کرد که او تعرفه «۱۰۰٪» برای هر فیلمی که خارج از آمریکا ساخته شود، اعمال خواهد کرد. این پیام — که در پلتفرم Truth Social منتشر شد — تولیدات بینالمللی فیلم را به مثابه نوعی «سرقت اقتصادی» تصویر کرد و وعده مجازاتهای گسترده برای پروژههایی که فراتر از مرزهای آمریکا فیلمبرداری شوند داد.
برای مدیران هالیوود، سرویسهای پخش، تهیهکنندگان و تیمهای تولید جهانی، این اعلام تنها موضوع در دستور کار نبود. با این حال زمانبندی آن حساس بود: تقویمهای تولید سالها جلوتر برنامهریزی شدهاند، تأمین مالی اغلب فرامرزی است و استودیوها از قبل در میانه پیچیدگیهایی مانند یارانهها، اعتبارات مالیاتی و قراردادهای تولید مشترک حرکت میکنند. واکنش اولیه چندان به شکل هراس جمعی نبود و بیشتر با نوعی چشمپریش و خستگی همراه شد: ایدههایی از این دست پیش از این هم مطرح شده و صنعت آموخته که به گزارههای رسانهای صرف بهعنوان قانون قابل اجرا اعتماد نکند.
چرا اکثریت صنعت آن را «هوای گرم» دانستند
سه دلیل عملی وجود داشت که تهدید تعرفهای با شک و تردید گرفته شد تا با وحشت.
اول، موانع حقوقی و فنی. تعرفهها معمولاً شامل کالاهایی میشوند که از مرزها عبور میکنند — مانند فولاد، خودرو یا الکترونیک — نه آثاری مانند فیلم که در زبان تجاری غالباً بهعنوان خدمات یا مالکیت فکری طبقهبندی میشوند. اعمال تعرفه روی یک فیلم سؤالات پیچیدهای ایجاد میکند: چه کسی باید مشمول پرداخت شود (شرکت تولید، استودیو، توزیعکننده؟)، چگونه «تابعیت» یک فیلم تعیین میشود وقتی سرمایهگذاری، بازیگران و تیم تولید در قارههای مختلف پخش شدهاند، و در چه نقطهای این عوارض باید اعمال گردد (در زمان فیلمبرداری اولیه، پستولید یا هنگام توزیع)؟ وکلای حوزه سرگرمی میگویند که این پرسشها پاسخهای سادهای ندارند و نیازمند تعریفهای دقیق وِجی و رویهای هستند.
دوم، پیگیری سیاستی. این حداقل دومین باری است که ادعای جنجالبرانگیز درباره تعرفه ۱۰۰٪ تولیدات بینالمللی به طور برجسته مطرح میشود، و بار اول منجر به هیچ مقرره یا اقدام تجاری ملموسی نشد. بنابراین کهنهکاران صنعت واکنش «صبر کن ببینیم» را توسعه دادهاند: اعلامیههای جسورانه ممکن است قبل از رسیدن جزئیات — یا تجهیزات قانونگذاری لازم — ناکام بمانند.
سوم، اقتصاد فیلمسازی مدرن. سازندگان آمریکایی بیش از پیش برای شکلدادن پروژههایی که در غیر این صورت عملی نبودند، به اعتبارات مالیاتی خارجی و مشارکتهای همتأمین مالی وابستهاند. فیلمبرداری کامل در کالیفرنیا یا نیویورک میتواند دهها میلیون دلار به بودجه اضافه کند؛ مشوقهای اروپایی، کانادایی و دیگر کشورها برای جذب همین سرمایهها طراحی شدهاند. بستن این مسیرها با تعرفهای تنبیهی نهفقط از منظر حقوقی پیچیده خواهد بود بلکه از منظر اقتصادی خودتخریبی خواهد شد، چون هزینهها را بالا میبرد و رقابتپذیری بازار تولید داخلی را کاهش میدهد.
چه چیزهایی واقعاً آسیب خواهند دید — و چه کسانی بیشتر متأثر میشوند
اگر تعرفه ۱۰۰٪ همانطوری که مطرح شد اعمال شود، حدس اولیه این است که استودیوهای بزرگ یا هزینهها را تحمّل میکنند یا راههای دورزدن پیدا میکنند. در عمل، فیلمهای هنر-خانهای کوچک و کارگردانان مستقل آسیبپذیرتر خواهند بود. بسیاری از آثار منتخب جشنوارهها و پروژههای مورد تحسین منتقدان روی تأمین مالی فرامرزی و یارانهها تکیه دارند؛ اگر این جریانها خشک شوند یا هزینهبر شوند، دهها فیلم کوچک اما مهم از منظر فرهنگی ممکن است هرگز ساخته نشوند.
شارل گیلیبرت، تهیهکننده فرانسوی که در پروژههای بینالمللی با کارگردانان شناختهشده همکاری داشته، هشدار داد که اقدامات تجاری تنبیهی علیه فیلمهای «خارجی» میتواند پروژههای کوچکتر نویسنده-محور (auteur) را محکوم به نابودی کند. تناقض این است که همان فیلمسازانی که بیشترین آسیب را میبینند، اغلب بهترین سفیران سینمای آمریکا در سطح بینالملل هستند — کارگردانان آمریکایی که داستانهای خصوصی و متفاوتی را با شرکای بینالمللی روایت میکنند.
در مقابل، آثار پرفراز و نشیب تجاری (tentpoles) گزینههایی دارند. بلاکباسترها معمولاً بخشهایی از تولید را به بریتانیا، مجارستان و دیگر مکانهای دارای مشوق منتقل میکنند تا از امکانات جلوههای بصری، صداگذاری و اعتبارات مالیاتی بهره ببرند. برای مجموعههایی مانند اونجرز یا اقتباسهای عظیم، استودیوها میتوانند منابع را بازتخصیص دهند، استراتژی انتشار را تنظیم کنند یا حتی از طریق نهادهای تجاری مخالفت کنند. اما خود عدم قطعیت — و تهدید به عوارض بازگشتی — میتواند سرمایهگذاران را نگران کند و برنامههای تولید را به هم بریزد، هزینه تأخیرها را افزایش داده و ریسک پروژهها را بالاتر ببرد.

خدمات در برابر کالا: یک منطقه خاکستری حقوقی
چندین وکیل تجارت و مدیران امور حقوقی کسبوکار به مشکل بنیادی اشاره کردهاند: فیلمها ماهیتی ترکیبی از کالا و خدمت دارند. نسخههای فیزیکی و کالاهای مرتبط از مرزها عبور میکنند، اما محصول اصلی — فیلم بهعنوان یک اثر صوتیتصویری — تحت قراردادهای پیچیدهای مجوزدهی، توزیع و پخش میشود. طراحی سیستمی از تعرفه که در برابر چالشهای قضایی و تجاری تابآورد، نیازمند تعاریف فنی دقیق، رویههای اجرایی جدید و احتمالاً همکاری کنگره و نهادهای مرتبط با سیاست تجاری است.
«چگونه میخواهید به چیزی مثل فیلم تعرفه اعمال کنید؟ نهایتاً چه کسی باید پرداخت کند؟» یک وکیل سرگرمی آشنا با قراردادهای فرامرزی پرسید. همین پرسش به خودی خود توضیح میدهد که چرا بسیاری در هالیوود این اعلام را با ناباوری دریافت کردند تا نگرانی فوری.
واکنشهای صنعت: از ناسزا تا پیشنهادات سیاستی
واکنشها گستره وسیعی داشت. بعضی تهیهکنندگان در مصاحبهها ناسزا گفتند؛ برخی دیگر بیانیههای خشک در مورد نیاز به وضوح صادر کردند. انجمن تصاویر متحرک (Motion Picture Association) گزارش شده که موضوع را در دستور جلسات هیئتمدیره قرار داده و تیمهای روابط دولتی استودیوها در حال آمادهسازی یادداشتهای توجیهی بودند.
اما گزینههای سازندهتری هم مطرح شد. گروهی از قانونگذاران، از جمله نمایندگانی از کالیفرنیا که حوزه آنها میزبان مراکز عمده تولید است، در حال بررسی اعتبارات مالیاتی فدرال هستند تا آمریکا را در برابر برنامههای تشویقی خارجی رقابتی نگه دارند. کالیفرنیا در حال حاضر اعتبارات ایالتی ارائه میدهد، اما بسیاری معتقدند یک طرح ملی میتواند شرایط را برابر کند و بدون متوسل شدن به اقدامات تنبیهی، شغلهای بیشتری در داخل کشور ایجاد نماید.
«اگر هدف، افزایش تولید و شغلهای آمریکایی است، تعرفههای سراسری یک ابزار خشناند»، میگوید جاشوا آستراچان، تهیهکنندهای که در پروژههای بینالمللی نقش دارد. «سیاستی که تولید را در داخل تشویق کند، بسیار مؤثرتر خواهد بود.» این دیدگاه نشاندهنده گرایش کلی صنعت است که ترجیح میدهد به جای محدودیتهای تجاری، از محرکهای مثبت استفاده شود.
مقایسهها: این اولین برخورد فرهنگ و تجارت نیست
تنش میان منافع ملی و صنایع فرهنگی پدیدهای تازه نیست. در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰، اختلافها درباره سهمیههای فیلم، مالکیت پخش و حق مؤلف موسیقی اغلب به مذاکرات تجاری و گفتوگوهای دوجانبه کشیده میشد. اقتصاد پخش امروزی لایه تازهای افزوده است: پلتفرمها پنجرههای حقوق جهانی را مذاکره میکنند و محتوا ظرف ثانیه بهصورت دیجیتال از مرزها عبور میکند، که این سرعت و پیچیدگی جدید چالشهای حقوقی و اقتصادی را شدت میبخشد.
مثالی سودمند دفاع کشورهای اروپایی از سینمای محلی با یارانهها و سهمیههاست. حمایت فرانسه از سینمای کارگردانمحور (auteur) به چند دهه پیش بازمیگردد و هدفش حفظ اکوسیستمی فرهنگی است که در آن فیلمهای ریسکپذیر و غیرتجاری بتوانند حضور داشته باشند. ایالات متحده سنتاً روی اندازه بازار و سرمایهگذاری استودیویی تکیه کرده است — اما با افزایش هزینههای تولید، آن محاسبه در حال تغییر است و سیاستگذاران و فعالان صنعتی دنبال ابزارهای جدیدی برای حفظ تنوع محتواییاند.
پشت صحنه: چرا تولیدات مکانهای خارجی را انتخاب میکنند
علاوه بر مشوقها، دلایل عملی متعددی برای انتخاب لوکیشنهای خارجی وجود دارد — از منابع نیروی کار ماهر، امکانات تخصصی، نرخ ارز مناسب تا تیمهای محلی با تجربه در ژانرهای خاص (درام تاریخی، علمیتخیلی سنگین جلوههای بصری و غیره). فیلمبرداری در بوداپست، بهعنوان نمونه، میتواند هزینههای جلوههای بصری و صحنهسازی را کاهش دهد؛ بریتانیا صداگذاری و خانههای پستولید درجهیک ارائه میدهد؛ ایرلند و فرانسه با مناظر متنوع و اعتبارات مالیاتی توانستهاند پروژههای نویسندهمحور را جذب کنند.
تهیهکنندگان همچنین باید بین برنامهریزی زمانی، قواعد اتحادیهها و شراکتهای خلاقانه توازن برقرار کنند. بازیگران و کارگردانان مطرح اغلب سرمایه یا شرکای همتولید خود را از کشورهای دیگر میآورند — چیزی که خطهای شناسایی یک «فیلم آمریکایی» را بیش از پیش محو میکند و تعیین تابعیت تولید را پیچیده مینماید.
صداها از میدان: مطالعه، صبر و بدبینی
خطتولیدها و تهیهکنندگان اجرایی که تجربه فعالیت در بازارهای آمریکایی و اروپایی دارند، صبر و تحقیق را توصیه کردند. «ما باید رویکرد صبر و مشاهده را در پیش بگیریم؛ او معمولاً اعلامیههایش را پس میگیرد یا عقبنشینی میکند»، گفت یکی از تهیهکنندگان خط با تجربه که بین پاریس و لسآنجلس تقسیم وقت میکند. تهیهکننده دیگری این حس را صریحتر خلاصه کرد و گفت که صنعت «برای خبرهای جنجالی واکنشپذیر شده» و اکنون بیشتر به دنبال سیگنالهای قانونی واقعی است تا حرفهای رسانهای.
تاریخشناس سینما مارکو ینسن دیدگاهی متعادل ارائه داد: «فرهنگ سینمایی همواره مرزها را درنوردیده است. منازعات تجاری که همکاری خلاقانه را هدف میگیرند، نحوه تحول زبان سینما و زیرساختهای صنعتی را که طی دههها شکل گرفته نادیده میگیرند. سیاستگذاران بهتر است به جای ایجاد تعرفههایی که میتواند تبادل هنری را سرد کند، روی مشوقهایی تمرکز کنند که رشد شغلهای محلی را تقویت نماید.» نظر او بازتاب اجماع وسیعتری در صنعت است که راهحلهای سازنده و مشوقمحور را بر اقدامات تنبیهی ترجیح میدهد.
گامهای بعدی: بررسیهای حقوقی، اتاقهای هیئت مدیره و احتمالاً مشوقها
انتظار میرود گامهای بعدی عملی و دور از جنجال باشند. انجمن تصاویر متحرک و تیمهای حقوقی استودیوها فرصت را برای کالبدشکافی ادعا و جستجوی هرگونه نشانه مقرراتی غنیمت خواهند شمرد. ممکن است کنگره دوباره به موضوع اعتبارات فدرال تولید علاقهمند شود. شرکای تجاری بینالمللی و همتولیدکنندگان با دقت نظارهگر خواهند بود؛ اگر زبان رسمیتری درباره تعرفهها شکل بگیرد، چالشهای قانونی و اقدامات تلافیجویانه میتواند آغاز شود و زنجیره تأمین تولید را مختل کند.
برای فیلمسازان و طرفداران، پرسش واقعی این است که آیا این سروصداهای سطح بالا، نوع داستانهایی را که ساخته میشوند تغییر خواهد داد یا خیر. نگرانی اصلی درباره آثار نمایشی قهرمانانه نیست (آنها معمولاً میتوانند تغییرات هزینه را تحمل کنند)، بلکه درباره صداهای آرامتر و ریسکپذیرتر است که برای بیان روایتهای متمایز به شراکتها و منابع فرامرزی متکیاند.
یادداشت پایانی
فعلاً فضای غالب ترکیبی از آزردگی و تمسخر است تا وحشت. جامعه فیلمسازی جهانی در مواجهه با سر و صدای سیاستی تبحر یافته است. اما این حادثه یک نکته راهبردی مهم را نیز برجسته میسازد: اگر آمریکا میخواهد تولید و اشتغال بیشتری را در خاک خود حفظ کند، گفتوگو باید کمتر حول عناوین تنبیهی و بیشتر حول مشوقها، زیرساخت و سیاستهایی باشد که ماهیت بینالمللی فیلمسازی مدرن را به رسمیت میشناسند.
«اگر میخواهید هالیوود در خانه بماند، سیاستهایی بنویسید که ماندن را ارزشمند کنند»، یک مدیر ارشد صنعت به طنز گفت. اینکه واشینگتن مسیر مذکور را انتخاب کند یا نه، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
منبع: variety
ارسال نظر