پایان عصری پرشور؛ درگذشت جیلی کوپر، نویسنده روت شایر

خبر درگذشت جیلی کوپر، نویسندهٔ مجموعهٔ روت‌شایر در ۸۸ سالگی؛ نگاهی به زندگی ادبی، رمان‌های بنکباستر، اقتباس دیزنی پلاس از Rivals، میراث فرهنگی و واکنش‌ها به کارنامهٔ پنج‌دهه‌ای او.

نظرات
پایان عصری پرشور؛ درگذشت جیلی کوپر، نویسنده روت شایر

10 دقیقه

جیلی کوپر، نویسندهٔ بریتانیایی و خالق مجموعهٔ پرطرفدار روت‌شایر (Rutshire Chronicles)، در سن ۸۸ سالگی پس از سقوط درگذشت. خبر مرگ او را نمایندهٔ ادبی‌اش تأیید کرد و خانواده‌اش او را «نور درخشان در زندگی‌مان» توصیف کردند؛ این جمله انعکاسی از جایگاه گرم و شوخ‌طبع او در دل خوانندگان و تماشاگران سراسر جهان است.

از رمان‌های پرهیجان تا قهرمانان پردردسر

کوپر از دهه‌های پایانی قرن بیستم نامی آشنا در ادبیات عامه‌پسند بریتانیا بود؛ نویسنده‌ای که با ترکیب داستان‌سرایی پرکشش، طنز اجتماعی و شخصیت‌پردازی رنگین به گوشه‌ای از بازار ادبیات محبوب مالک شد. سری روت‌شایر، که حول محور شخصیت جذاب و جنجالی روپرت کمپبل-بلک می‌چرخد، نوعی رمان «بنکباستر» را معرفی کرد — اصطلاحی که برای رمان‌های دههٔ ۷۰ و ۸۰ کاربرد داشت و نشان‌دهندهٔ ترکیب عناصر رمانتیک، جنسی و درامِ خالص است. اما آنچه کوپر را از صرفاً یک نویسندهٔ تجاری متمایز می‌کرد، توجه دقیق او به آداب و رسوم، طبقات اجتماعی و حس موقعیت‌های جمعی بود.

خواننده وقتی وارد دنیای روت‌شایر می‌شود، با ترکیبی از شتابِ ملودرام و تحلیلِ ظریفِ روابط اجتماعی روبه‌رو می‌شود. این رمان‌ها پر از مهمانی‌ها، رسوایی‌ها، رقابت‌های عشقی و صحنه‌های سوارکاری هستند؛ تصویری که هم سرگرم‌کننده است و هم به واسطهٔ ریزبینیِ کوپر دربارهٔ روابط انسانی، به فکر وامی‌دارد. فیلیسیتی بلانت، نمایندهٔ دیرپای کوپر، اشاره کرده که پشت ظاهر فکاهی و اغراق‌آمیز آثار، دغدغه‌هایی جدی دربارهٔ طبقه، ازدواج، سوگ و مسائل باروری نهفته است.

شخصیت‌ها، زبان و طنز — چرا روایت‌های او زنده می‌مانند

یکی از دلایل ماندگاری آثار کوپر، توان او در خلق دیالوگ‌هایی است که هم گوش‌نواز و هم طبیعی‌اند. او مهارت داشت که شخصیت‌ها را با ظرافتی ترکیبی از نقص و جذابیت بسازد؛ کسانی که هم می‌توان خندید به عاداتشان و هم با آنان همدلی کرد. این تعادل بین هزل و احساس باعث شد خوانندگان سال‌ها پیگیر سرنوشت شخصیت‌های بینوا و مغرور او باشند.

هم‌چنین کوپر به شکار جزئیات می‌پرداخت؛ از پیچ‌وتاب‌های دنیای اسب‌سواری و مسابقات پرش تا آیین‌های جمعیت طبقات مرفه بریتانیا. این دقتِ میدانی، نه تنها به رمان‌ها حس «واقعی‌بودن» می‌داد، بلکه زمینهٔ مناسبی فراهم کرد تا اقتباس‌های تصویری از آثارش نیز قابل‌باور و جذاب باشد.

از «بنکباستر» تا استریمینگ: اقتباسِ Rivals و تحول رسانه‌ای

یکی از مهم‌ترین رویدادهای سال‌های اخیر در مسیر کارنامهٔ کوپر، تبدیل رمان Rivals به یک مجموعهٔ تلویزیونی بزرگ برای پلتفرم دیزنی پلاس بود. این اقتباس، که کوپر به‌عنوان تهیه‌کنندهٔ اجرایی نیز در آن حضور داشت، بازیگرانی ستاره‌ساز را گرد هم آورد: دیوید تنانت، الکس هسل، بلا مک‌لین، امیلی آتاک، دنی دایر، کاترین پارکینسون و نفسا ویلیامز از جمله بازیگران مجموعه بودند.

Rivals که در دههٔ ۱۹۸۰ در روت‌شایر جریان دارد، دنیایی از مسابقات پرش با اسب، ثروت قدیمی و رسوایی‌های جنجالی را به تصویر می‌کشد. اقتباس تلویزیونی تلاش کرد همان ترکیبِ «زرق‌وبرق» و «طنز اجتماعی» را حفظ کند و در عین حال زبان تصویری‌ای خلق کند که تماشاگران امروز را جذب کند. حضور کوپر در جلوی دوربین و پشت میز نگارش فیلمنامه — با پیشنهاد‌هایی برای اصلاح دیالوگ و فضاسازی — به گفتهٔ عوامل تولید، به غنای فیلمنامه‌ها کمک کرده است.

چرا این اقتباس برای تلویزیون مهم بود؟

در عصر استریمینگ، شبکه‌ها و سرویس‌ها به دنبال منابعی قابل اطمینان برای تولید محتوای پرمخاطب هستند. آثار عامه‌پسند کلاسیک مثل رمان‌های کوپر، حامل قصه‌هایی‌اند که هم ظرفیت «فرار از واقعیت» فراهم می‌کنند و هم موضوعاتی اجتماعی دارند که دربارهٔ آن‌ها می‌شود گفتگو کرد. همان‌طور که سریال Bridgerton توانست رمان‌های دوره‌ای را برای نسل جدید بازتعریف کند و Downton Abbey به بازنمایی زندگی اشرافیت پرداخت، Rivals نیز تلاش کرد قصه‌های جنسی، طنز و سخره‌آمیز کوپر را به شکل یک محصول «پرستیژ» برای شبکه‌های پخش معاصر درآورد.

مورخ سینما مارکو یِنسن در توضیح این پدیده گفته است: «آثار کوپر پلی میان لذت عامه و بینش ادبی‌اند. وقتی شخصیت‌های او به تصویر درمی‌آیند، نشان می‌دهد این قصه‌ها برای تماشاگرانی که به دنبال فرار و جزئیات احساسی‌اند، کاملاً مناسب‌اند.»

واکنش‌ها و میراث فرهنگی

کارنامهٔ ادبی کوپر بیش از پنج دهه را دربرمی‌گیرد و او را نه فقط به‌عنوان نویسنده‌ای پرفروش، بلکه به‌عنوان پدیدآورندهٔ یک واژگان فرهنگی تبدیل کرده است. روپرت کمپبل-بلک به اندازهٔ هر قهرمان داستانی دیگر در بریتانیا شناخته‌شده است و نحوهٔ پرداختِ کوپر به تم‌های اخلاقی، رقابت و فریب در روابط، در آثار نویسندگان و سازندگان تلویزیونی بعدی تأثیر گذاشته است.

نقدها نسبت به کوپر همیشه یک‌دست نبوده‌اند؛ برخی منتقدان برچسب «بنکباستر» را تقلیل‌دهنده می‌دانستند و معتقد بودند که چنین برچسبی پیچیدگی طنز اجتماعی او را دست‌کم می‌گیرد. با این حال حتی منتقدان تندرو هم معمولاً به گوش‌دانا بودن کوپر در خلق دیالوگ و مهارت او در ایجاد طرح‌های درهم‌تنیده که خواننده را پای صفحه نگه می‌دارد، اعتراف می‌کنند.

جست‌وجوی زندگی در میان صفحات

یکی از نکات شناخته‌شده در رابطه با آثار کوپر، علاقهٔ او به استفاده از تجربه‌ها و آشکارسازیِ زندگی شخصی‌اش در داستان‌ها بود. خوانندگان اغلب با ذوق به دنبال ردیابیِ تناسب میان رسوایی‌های رمان‌ها و شایعات واقعی می‌گشتند؛ بازی‌ای که خودش به نوعی جذابیتِ مضاعف برای آثار افزود. این سبکِ «برداشت از زندگی واقعی» همواره جاذبه‌ای دوگانه داشت: هم خوانندگان را سرگرم می‌کرد و هم گاهی خشم و انتقاد کسانی را برمی‌انگیخت که ظن داده می‌شد در داستان نمایانده شده‌اند.

علاقهٔ کوپر به جهان اسب‌سواری و مسابقات پرش نیز باعث شد تا برای جامعهٔ سوارکاری یک اسنادِ داستانی دقیق به وجود آید؛ خوانندگانی که با این فضا آشنا بودند، به‌خوبی جزئیاتِ تمرینات، رقابت‌ها و فرهنگ خاص این جمعیت را در آثار او تشخیص می‌دادند و می‌گفتند که همین جزئیات اقتباس تصویری را واقعی‌تر کرده است.

نگاهی تحلیل‌محور به فرم و مضمون آثار

اگر بخواهیم جنبه‌های فنی آثار کوپر را بررسی کنیم، می‌توان به چند عنصر کلیدی اشاره کرد که او را متمایز ساختند: بسط درام از طریق خطوط داستانی درهم‌تنیده، ترکیب طنز و احساساتِ بازشونده و نگارش دیالوگ‌هایی که هم طبیعی‌اند و هم هدفمند. کوپر استاد ساختن شخصیت‌هایی بود که حتی در بدترین لحظات‌شان، جذابیت داشتند؛ این جذابیت به داستان اجازه می‌داد که خواننده را به دنبال خود بکشد، حتی زمانی که رفتار شخصیت‌ها غیراخلاقی یا پرتناقض بود.

در سطح ساختاری، کوپر به طرح‌های طولانی و سری‌محور علاقه‌مند بود؛ هر رمان مثل بخشی از یک اپراست که در فصول مختلف اوج و فرودی را تجربه می‌کند. این نوع روایت‌پردازی برای تبدیل شدن به سریال تلویزیونی نیز مناسب بود، چون خط‌های داستانی گسترده قابلیت تبدیل به چند اپیزود را داشتند و بینندگان می‌توانستند با شخصیت‌ها سال‌ها همراه شوند.

آموزه‌های ادبی برای نویسندگان معاصر

نویسندگان جوانی که می‌خواهند ادبیات عامه‌پسند اما با عمق اجتماعی بنویسند، می‌توانند از کوپر درس‌های بسیاری بگیرند: چگونه از طنز برای نقد اجتماعی استفاده کنند، چگونه شخصیت‌هایی بسازند که همزمان دوست‌داشتنی و ناکامل باشند و چگونه با نگارش دیالوگ‌های زنده، کشش روایت را حفظ کنند. همچنین سبک کوپر نشان می‌دهد که بهره‌گیری از تجارب میدانی و جزئیات تخصصی (مثل دنیای سوارکاری) می‌تواند به رمان هویتی منحصر به فرد ببخشد.

آثار برجسته و راهنمای خواندن برای تازه‌واردان

برای کسانی که می‌خواهند با کارهای کوپر آشنا شوند، توصیه می‌شود از مجموعهٔ روت‌شایر شروع کنند تا با محیط تکرارشوندهٔ رمان‌ها و شخصیت‌های کلیدی آشنا شوند. Rivals که اخیراً به سریال بدل شد، نقطهٔ ورود مناسبی است؛ اما آثار دیگر او نیز مثل Riders و The Man Who Made Husbands Jealous (مردی که همسران را به حسادت وامی‌داشت) نشان‌دهندهٔ طیف وسیع‌تر توانایی‌هایش هستند.

خواندنِ آثار کوپر به صورت پیوسته — پی‌گرفتهٔ رمان‌ها — تجربه‌ای مثل تماشای یک مجموعه بلندمدت است: شخصیت‌ها رشد می‌کنند، رسوایی‌ها جای خود را به آشتی‌ها می‌دهند و خواننده با یک خانوادهٔ داستانی آشنا می‌شود که می‌توان آن را در گوشهٔ کتابخانهٔ ادبیات عامه‌پسند حفظ کرد.

  • Rivals — مناسب برای آشنایی با دنیای روت‌شایر و شخصیت روپرت کمپبل-بلک
  • Riders — تمرکز بر دنیای سوارکاری و روابط پیچیده
  • The Man Who Made Husbands Jealous — نمونه‌ای از طنز جنسی و کمدی موقعیت

در کنار خواندن کتاب‌ها، تماشای اقتباس‌های جدید می‌تواند چشم‌انداز تازه‌ای نسبت به قصه‌ها و زبانِ تصویریِ عصر حاضر بدهد؛ خصوصاً وقتی که نویسنده خود در فرآیند اقتباس نقش داشته باشد، مانند همکاری کوپر در تولید Rivals.

مراسم، یاد و میراث

خانوادهٔ کوپر اعلام کرده‌اند که در ماه‌های آینده آیین شکرگزاری عمومی‌ای در کلیسای ساوث‌وُرک در لندن برگزار خواهد شد. این مراسم فرصتی خواهد بود برای ادای احترام به نویسنده‌ای که فراتر از شمارگان فروش، روی فرهنگ عامهٔ انگلیسی تأثیر گذاشت. تا برگزاری آن روز، آثار او و اقتباس‌های تصویری‌اش همچنان موضوع گفتگوها و تحلیل‌ها خواهند بود؛ سخنان او، طعنه‌هایش و شخصیت‌هایش زنده خواهند ماند.

کوپر خود گفته بود که می‌نویسد تا «به مجموع خوشبختی انسان اضافه کند». برای بسیاری از طرفدارانش، او به این وعده وفادار ماند: رمان‌هایی که می‌خنداندند، به فکر وامی‌داشتند و گاهی زخم هم می‌زدند — اما همیشه خواندنی بودند. این میراثِ چندوجهی، از سرگرمی تا نقد اجتماعی، تصویری کامل‌تر از جایگاه او پیش چشم ما می‌گذارد: نویسنده‌ای که توانست خواندن را هم‌زمان مفرح و عبرت‌آموز کند.

در پایان، آنچه از جیلی کوپر باقی می‌ماند، مجموعه‌ای از داستان‌ها و شخصیت‌هاست که بی‌پروا عشق، رقابت و نفسانیاتِ طبقات مرفه را به نمایش گذاشتند — اما این نمایش همواره با نگاهی همدلانه و گاهی نیش‌دار همراه بود. آثار او همچنان برای خوانندگان جدید و قدیم گفت‌وگو به راه می‌اندازند و در تاریخ ادبیات عامه‌پسند جایگاه ویژه‌ای را حفظ خواهند کرد.

منبع: hollywoodreporter

ارسال نظر

نظرات