6 دقیقه
پاسخ صادقانهای از جنسن اکلس
جنسن اکلس پس از تصمیم پرایم ویدیو مبنی بر عدم تمدید سریال کانتداون برای فصل دوم، سرانجام سکوت خود را شکست. در ویدیویی کوتاه در اینستاگرام، ستارهٔ مجموعهٔ Supernatural ناامیدی خود را با لحنی قدردان بیان کرد: "آمازون قرار است آن را کنار بگذارد، و این ناامیدکننده است چون من هنگام ساختن آن برنامه واقعاً لحظات فوقالعادهای داشتم. با بازیگران و گروه فنی خاطرات بینظیری داشتم." او از آمازون برای فرصتِ زنده کردن این سریال تشکر کرد و به نویسندگان، خالقان و مدیران اجرایی درگیر پروژه اشارهٔ تحسینآمیزی داشت. این واکنش نه تنها قدردانی شخصی را نشان میداد، بلکه نمادی از وضعیت پیچیدهٔ تولیدات تلویزیونی در عصر استریمینگ بود که بین هواداری، عملکرد تجاری و تصمیمات استراتژیک شرکتها نوسان دارد.
چه اتفاقی افتاد — و واکنش طرفداران چگونه بود
پیش از سخنان اکلس، رسانههایی مانند Deadline گزارش داده بودند که سرویس استریمینگ پرایم ویدیو پس از یک فصل تصمیم گرفته هر دو عنوان "کانتداون" و "باترفلای" را ادامه ندهد. این خبر برای برخی بینندگان غیرمنتظره بود چون حتی بیش از یک ماه بعد از پخش قسمت پایانی، کانتداون هنوز در فهرست ده عنوان پربینندهٔ پرایم ویدیو در آمریکا حضور داشت؛ نکتهای که نشان میدهد محبوبیت ظاهری در جدول هفتگی لزوماً به معنی تضمین فصلهای بعدی نیست. در بازار استریمینگ، معیارها و شاخصهای عملکردی متعددی مثل میزان بینندگان در روزهای اولیه، نرخ نگهداری مخاطب، سهم کاربران جدید جذبشده و هزینهٔ تولید همگی در تصمیمگیری نقش دارند و گاهی موجب میشود آثار محبوب در سطح عمومی باز هم از چرخهٔ تولید حذف شوند.
همبازی قدیمی و همستارهٔ اکلس در Supernatural، جرد پادالِکی، در شبکههای اجتماعی پاسخی حمایتی منتشر کرد: "زیانشان، برادر. تو در آن فوقالعاده بودی... من هنوز هم آن را بازبینی خواهم کرد. بیصبرانه منتظر دیدن کاری هستم که بعداً انجام میدهی." جامعهٔ طرفداران نمایشهای ژانر فانتزی و هیجانانگیز هم این حس را بازتاب دادند؛ بسیاری کلیپهایی از عملکرد اکلس منتشر کردند، واکنشهای تحسینآمیز نوشتند و بحثهایی دربارهٔ کیفیت سریال، فیلمنامه و جایگاه آن در میان آثار معاصر استریمینگ برگزار کردند. در شبکههای اجتماعی هشتگها و پستهایی با کلیدواژههایی مانند "جنسن اکلس"، "کانتداون" و "لغو سریال" دست به دست میشد که هم نشاندهندهٔ محبوبیت بازیگر و هم اعتراض به تصمیم سرویس بودند.
نوسان در استریمینگ و اقتصاد پنهانِ لغوها
خبر مربوط به کانتداون نمونهٔ دیگری از چشمانداز فعلی صنعت استریمینگ است: پلتفرمها بهطور مستمر فهرست تولیدات خود را بر اساس دادههای بینش مخاطب، هزینهٔ تولید، اهداف استراتژیکِ گستردهتر و محاسبات مالی بازنگری میکنند. حتی آثاری که در نمودارهای هفتگی عملکرد خوبی دارند، میتوانند حذف شوند اگر برآورد مدیران نشان دهد که آن اثر توان جذب مشترک جدید یا حفظ بلندمدت مخاطبان را در سطح مورد انتظار فراهم نمیکند. از منظر اقتصاد رسانه، عوامل متعددی در این تصمیمگیریها دخیلاند: هزینهٔ تولید و تبلیغات، بودجههای بازاریابی، قراردادهای بازیگران و نویسندگان، امکان فروش بینالمللی و حق پخش، و ارزش طولانیمدت یک عنوان برای کاتالوگ سرویس. همچنین تغییر سیاستهای داخلی شرکتها و ترجیحات مدیریتی میتواند اولویتها را جابهجا کند؛ برای مثال برخی سرویسها ممکن است بر تولید آثار دارای پتانسیل جذب مخاطب بینالمللی یا آنهایی که قابلیت سریالسازی طولانیمدت دارند، تمرکز کنند.
برای خالقان و بازیگران، این شرایط به معنی آن است که حتی آثار باکیفیت و موفق نزد مخاطب گاهی به عمر کوتاهی محکوم میشوند. اکلس خود به این واقعیت اذعان کرد و گفت: "گاهی میتوانی تمام تلاش خود را بکنی و همهی جعبهها را تیک بزنی، اما در نهایت خارج از دست شماست. اینجا در این صنعت همینطور میگذرد." این جمله منعکسکنندهٔ وضعیتی است که بسیاری از اهالی صنعت سینما و تلویزیون با آن مواجهاند؛ جاییکه تصمیمات برآمده از دادههای داخلی، بازگشت سرمایه و اولویتهای شرکتها میتواند تأثیر بیشتری نسبت به بازتاب هنری یا تحسین منتقدان داشته باشد. بهعلاوه، تورم هزینههای تولید، تغییر در الگوهای مصرف محتوا (مثل افزایش تماشای موبایلی یا کوتاهمدت) و رقابت شدید میان سرویسها همگی نقشزا هستند. در نتیجه، حذف یا لغو یک عنوان گاهی بیشتر بازتابی از اقتصاد پلتفرم و مدل کسبوکارِ آن است تا کیفیت هنری یا محبوبیت اثر در میان مخاطبان.
جایگاه این اتفاق در کارنامهٔ اکلس
برای جنسن اکلس، کانتداون فصل دیگری پس از سالها حضور در سریال Supernatural بود؛ آن مجموعه که در طول چند فصل به یک فرنچایز پرهوادار بدل شد، بازیگرانش را برای سالها در چشم جامعهٔ طرفداران نگه داشت. با این حال، طعم و معیارهای موفقیت در عصر استریمینگ با دوران شبکههای سنتی تفاوت دارد؛ امروز بیش از هر چیز دادهها، الگوریتمها و اهداف رشد پلتفرم نقشآفریناند. بنابراین لغو یک پروژه معمولاً کمتر به منزلهٔ حکم نهایی دربارهٔ شایستگی بازیگر است و بیشتر به عنوان نشانهای از تغییر اولویتها و مدلهای کسبوکار پلتفرمها قابل تفسیر است. این نکته برای بازیگرانی که از تلویزیون سنتی به پروژههای استریمینگ آمدهاند، اهمیت دارد چون دورهٔ جدید هم فرصتساز است و هم پر از عدم قطعیت.
با وجود ناامیدی بازیگران و هواداران، اکلس پیام خود را با لحنی امیدوارانه به پایان برد: "من بابت این تجربه سپاسگزارم. فکر میکنم در آینده چیز دیگری خواهیم دید." در حال حاضر، کانتداون همچنان بخشی از کاتالوگ پرایم ویدیو است و این خود یادآوری است از اینکه اکوسیستم تلویزیون امروز میتواند هم غیرقابل پیشبینی و هم با سرعتِ تغییر بالا باشد؛ آثاری که از حیث دیدهشدن هم موفقاند ممکن است به دلایل راهبردی یا اقتصادی متوقف شوند، اما همچنان برای بینندگان و برای رزومهٔ عوامل سازندهشان ارزشی دارد. برای اکلس، حفظ ارتباط با هواداران، انتخاب پروژههای آینده با دقت بیشتر در زمینهٔ استراتژی توزیع و توسعهٔ روابط حرفهای با خالقان و تهیهکنندگان میتواند مسیرهای جدیدی باز کند؛ نکاتی که هم برای تحلیلگران صنعت و هم برای علاقهمندان به بازیگری و استودیوها قابل توجهاند.
منبع: deadline
ارسال نظر