آزمایش های تازه: موانای رپا نویی چگونه «راه می رفتند»

آزمایش‌های جدید و شبیه‌سازی‌ها نشان می‌دهد موانای جزیرهٔ عید پاک ممکن است با روش طناب و تکان کنترل‌شده "راه‌رفته" باشند؛ بازسازی میدان‌محور و داده‌های باستان‌شناسی از سازگاری این فرضیه حمایت می‌کند.

نظرات
آزمایش های تازه: موانای رپا نویی چگونه «راه می رفتند»

8 دقیقه

New experiments show Moai could have been "walked" by Rapa Nui

تندیس‌های سنگی و عظیم موسوم به موانای جزیرهٔ عید پاک (Rapa Nui) مدت‌هاست که یکی از چالش‌های مهم مهندسی پیشاتاریخ به حساب می‌آیند. این تندیس‌ها که بین تقریباً 1250 تا 1500 میلادی تراشیده شدند، نزدیک به 900 عدد بوده‌اند، برخی با وزن‌های چند ده تنی و بلندی‌هایی تا حدود 10 متر، و همه از سنگِ کارگاه‌های حفاری تا سکوهای ساحلی منتقل شده‌اند. توضیحات سنتی برای جابجایی آن‌ها شامل استفاده از غلتک‌های چوبی، سورتمه‌های روی مسیرهای چرب شده یا کشیدن با تیم‌های بزرگ به کمک تنه‌های درختی بود؛ اما آزمایش‌های فیزیکی جدید و شبیه‌سازی‌های کامپیوتری شواهد قوی‌تری را برای روشی متفاوت و به‌طرزی شگفت‌آور کارآمد ارائه می‌دهند: «راه‌رفتن» مجسمه‌ها با استفاده از طناب‌ها و تکان‌های کنترل‌شده.

یک تیم مشترک از انسان‌شناسان و مهندسان یک نمونهٔ بازسازی‌شده از یک موانا به وزن 4.35 تُن ساخت و پس از مدل‌سازی کامپیوتری، تکنیکی مبتنی بر طناب را در میدان آزمایش کرد. با کشش‌های هماهنگ و عقب‌و‌جلو روی طناب‌هایی که به دو طرف مجسمه متصل شده بودند، تیم حرکت‌های متناوبِ کج‌شدن و بازتراز شدن را ایجاد کرد—حرکتی که عملاً باعث شد مجسمه «گام بردارد». نمونهٔ بازسازی‌شده در حدود 100 متر را در 40 دقیقه طی کرد که نشان می‌دهد این روش از نظر فیزیکی برای جابجایی منُولیت‌های بزرگ روی مسیرهای آماده‌شده قابل اجراست.

Background: competing transport theories and archaeological context

فرضیه‌های اولیه برای انتقال موانا شامل سورتمه‌کشیدن روی مسیرهای چرب‌شده، غلتاندن روی تنه‌های چوبی، یا کشیدن روی مسیرهای آماده‌شده بود. همهٔ این روش‌ها به مقدار قابل‌توجهی چوب نیاز داشتند و همین موضوع، بحث‌های گسترده‌ای دربارهٔ قطع جنگل‌ها و تغییرات پوشش گیاهی تاریخی در Rapa Nui را برانگیخته است. تحقیقات جدید بر روشی مبتنی بر «طناب و تکان» تمرکز دارد که مصرف چوب را به حداقل می‌رساند و با روایت‌های شفاهی‌ای که از سوی بازدیدکنندگان اروپایی اولیه ثبت شده‌اند همخوانی دارد: اهالی جزیره گفته‌اند که مجسمه‌ها «راه می‌رفتند».

نمونه‌های کلیدی زمینهٔ باستان‌شناسی نیز از فرضیهٔ راه‌رفتن پشتیبانی می‌کنند. بسیاری از جاده‌های جزیره تقریباً 4.5 متر عرض دارند و در مقطع عرضی کمی مقعر هستند—ویژگی‌هایی که با مسیرهایی که در آزمایش‌های راه‌رفتن استفاده شدند تطابق دارند. پژوهشگران ردپاها و راه‌های هم‌پوشان یا موازی‌ای را مشاهده می‌کنند که با استفادهٔ مکرر سازگار است: تیم‌ها احتمالا یک بخش کوتاه از جاده را پاک‌سازی یا تسطیح می‌کردند، مجسمه را تا آن بخش جلو می‌بردند، سپس بخش بعدی را آماده می‌ساختند و این فرآیند مرحله‌ای تکرار می‌شد.

Experiment details and physical principles

این پژوهش ترکیبی از شبیه‌سازی‌های المان محدود و دینامیک با یک آزمایش میدانی در مقیاس کامل با استفاده از نمونهٔ بازسازی‌شدهٔ 4.35 تنی را دربر داشت. تیم‌ها طناب‌ها را به دو طرف مجسمه بستند و با کشش‌های متناوب و کنترل‌شده باعث ایجاد دوران حول لبهٔ پایینی سنگ شدند و سپس آن را به وضعیت قائم بازگرداندند. این حرکت مبتنی بر جابجا کردن مرکز جرم به اندازه‌ای است که موجب کج‌شدن کنترل‌شده و سپس تراز مجدد مجسمه شود بدون این‌که واژگون شود. در آزمایش، این کار یک پیشروی پیوسته و شبیه به راه‌رفتن را تولید کرد که به‌طور شگفت‌انگیزی کارآمد بود: به ادعای محققان، مجسمه‌های بزرگتر به‌دلیل اینرسی بیشتر و پایداری بالاتر در زمان حرکت ممکن است حتی آسان‌تر به این شیوه جابجا شوند.

Carl Lipo، نویسندهٔ اصلی و انسان‌شناس دانشگاه بینگهامتون، یافته‌ها را چنین خلاصه کرد: فیزیک این روش "کاملاً منطقی است" و آزمایش‌های میدانی نشان داده‌اند که تکنیک در عمل مؤثر است. تیم اشاره می‌کند که اعتراض‌های قبلی—مثل نگرانی از آسیب‌رسیدن به پایه‌های مجسمه‌ها—وقتی حرکت کنترل‌شده و مرحله‌ای باشد تا حد زیادی کاهش می‌یابد؛ به‌خصوص اگر از آماده‌سازی مسیر و زیرسازی مناسب استفاده شود.

Why statue size matters

از دیدگاه مکانیک، موانای بزرگ‌تر وقتی پایهٔ آن‌ها به صورت دوره‌ای جابه‌جا می‌شود و کشش‌ها هماهنگ اعمال می‌گردد، احتمال کمتری برای واژگونی دارند. این تکنیک از هندسهٔ مجسمه‌ها و توان تیمِ اجراکننده برای ایجاد حرکات کوچک و تکراریِ کج‌شدن بهره می‌برد. به‌علاوه، جرمِ بیشتر باعث می‌شود نسبت تغییرات مرکز جرم در اثر کشش‌های کوچک نسبتاً کمتر باشد و در نتیجه مرحلهٔ کج‌شدن قابل‌پیش‌بینی‌تر و قابل‌کنترل‌تر شود.

Implications for archaeology and cultural understanding

اگر این فرضیه در آزمایش‌های میدانی وسیع‌تر و با مدل‌سازی‌های تکمیلی تأیید شود، نظریهٔ راه‌رفتن می‌تواند فهم ما از مهندسی و فناوری رپا نویی را بازتعریف کند. این برداشت بر نبوغ عملی، مهارت در کار تیمی و استفادهٔ بهینه از منابع محدود تأکید دارد و نشان می‌دهد که نیازی به اعمال زور یا قطع گستردهٔ جنگل‌ها برای جابجایی این مجسمه‌ها نبوده است. نتایج همچنین تأکید می‌کنند که تحقیقات بین‌رشته‌ای—ترکیب فیزیک، باستان‌شناسی، مردم‌شناسی و آزمایش‌های تجربی—می‌تواند به حل مناقشات قدیمی در مورد تکنولوژی‌های باستانی کمک کند.

نویسندگان پژوهش یادآور می‌شوند که هیچ نظریهٔ واحدی همهٔ ویژگی‌های مشاهده‌شده در جزیره را توضیح نمی‌دهد و از دیگر پژوهشگران می‌خواهند شواهد جایگزین را ارائه کنند. با این حال، مجموعهٔ رو به رشد داده‌های تجربی و باستان‌شناسی به نفع روش طناب و تکان متمایل است و نور تازه‌ای بر سنت‌های شفاهی می‌تاباند که مجسمه‌ها را «راه‌رونده» گزارش کرده‌اند. این همگراییِ شواهد می‌تواند به بازسازی دقیق‌تر فرآیندهای ساخت و انتقال، سازمان کار و تقسیم نیروی انسانی در جامعهٔ رپا نویی کمک کند.

Expert Insight

دکتر ماریا اورتگا، مهندس مکانیکی که در زمینهٔ ساخت‌وسازهای باستانی پژوهش می‌کند، اظهار می‌دارد: "این کار پلِ بین شبیه‌سازی و آزمایش عملی است. نشان می‌دهد که مکانیک ساده، هنگامی که با مهارت و دانش بومی ترکیب شود، می‌تواند مسائلی را حل کند که در نگاه نخست غیرقابل‌حل به‌نظر می‌رسند. فرضیهٔ راه‌رفتن باید جزئی از هر تفسیر مدرن دربارهٔ روش‌های حمل‌ونقل در رپا نویی باشد." این دیدگاه اهمیت دانش محلی و انتقال تجربیات بین نسل‌ها را نیز یادآوری می‌کند؛ چرا که توصیف شفاهیِ رفتار مجسمه‌ها معادل اطلاعات عملی دربارهٔ روش‌های حمل بوده است.

Conclusion

ترکیب شبیه‌سازی‌های کامپیوتری، بازسازی در مقیاس کامل و آزمایش‌های میدانی دقیق از این نتیجه‌گیری پشتیبانی می‌کند که مجسمه‌های موانا می‌توانستند با روشی هماهنگ بر پایهٔ طناب و تکان جابجا شوند به‌گونه‌ای که عملاً آن‌ها را "راه‌رونده" جلوه می‌داد. این رویکرد با هندسهٔ جاده‌های جزیره، روایت‌های شفاهی و منابع محدود در دسترس برای مردمِ رپا نویی سازگار است. انتشار این پژوهش در Journal of Archaeological Science نشان‌دهندهٔ سطح پیچیدگی و مهارت در مهندسی اقیانوسیهٔ باستان است و خواستار تداوم پژوهش‌های بین‌رشته‌ای برای بازگشایی ابعاد بیشتر یکی از مرموزترین مسائل باستان‌شناسی است.

نکات کلیدی برای پژوهش‌های آینده و پژوهشگران عبارتند از:

  • گسترش آزمایش‌های میدانی با نمونه‌های بزرگ‌تر و شرایط مسیر مقایسه‌ای برای مطالعهٔ تأثیر هندسهٔ جاده و زیرسازی.
  • تحلیل‌های آزمایشگاهی و شبیه‌سازی تکمیلی برای بررسی خستگی مواد، اصطکاک بین سنگ و بستر مسیر و اثرات طولانی‌مدت بر پایه‌های موانا.
  • مطالعات مردم‌شناسی میدانی برای جمع‌آوری روایت‌های بومیِ بیشتر و تطبیق آن‌ها با شواهد باستان‌شناسی.
  • بررسی‌های اکولوژیک تاریخی برای تعیین دقیق‌تر نقش تغییرات پوشش گیاهی و استفاده از چوب در مراحل مختلف ساخت و انتقال.

به‌طور کلی، این پژوهش نه‌تنها مسئلهٔ فنیِ جابجایی مجسمه‌ها را روشن‌تر می‌سازد، بلکه درک ما را از سازمان اجتماعی، دانش فنی و سازگاری فرهنگی مردم رپا نویی نیز غنی‌تر می‌کند. در چارچوبِ کلان‌تر تاریخ فناوری، مطالعهٔ موانا نمونهٔ جالبی از چگونگی حل مسئله‌های پیچیده با ابزارها و دانش محدود را نشان می‌دهد—موضوعی که برای باستان‌شناسان، مهندسان تاریخی و علاقه‌مندان تاریخ فرهنگ مواد بسیار جذاب و آموزنده است.

منبع: smarti

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط