10 دقیقه
یک ارزیابی بینالمللی برجسته که در اکتبر 2025 منتشر شد هشدار میدهد که بشریت به سمت — و در برخی موارد بالفعل از — نقاط بحرانی مرتبط با تغییر اقلیم نزدیک شده یا از آن عبور کرده است. «گزارش نقاط بحرانی جهانی 2025» (GTPR 2025) به از دست رفتن بازگشتناپذیر ریفهای مرجانی گرمسیری، افزایش احتمال عبور یخچالهای قطبی از آستانههای ناپایدارکننده، و یک آبشار از دیگر تغییرات سیستم اقلیمی اشاره میکند که میتواند الگوهای هوا، سواحل و اکوسیستمها را در سراسر جهان بازسازی کند.
این گزارش جدید و جامع هشدار میدهد که انسانها در آستانه عبور از نقاط بحرانی اقلیمی بازگشتناپذیر قرار دارند، از جمله از بین رفتن ریفهای مرجانی، فروپاشی احتمالی یخچالهای قطبی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این تحولات.
چرا دانشمندان میگویند ریفهای مرجانی نخستینهایی بودند که دچار «تغییر فاز» شدند
GTPR 2025 حدود دو دهه زیرسامانههای زمین را شناسایی میکند که رفتار «نقطه آستانه» نشان میدهند — آستانههایی که پس از عبور از آنها تغییرات خودتقویتشونده شده و اغلب در بازههای زمانی انسانی عملاً برگشتناپذیر میشوند. در میان این عناصر، ریفهای مرجانی گرمسیری به نظر میرسد نخستینهایی باشند که آستانهٔ حرارتی خود را پشت سر گذاشتهاند. گزارش نشان میدهد امواج گرما در اقیانوس و سفیدشدگی گسترده مکرر سبب مرگومیر بالای مرجانها شده است؛ نرخهای مرگومیری که با عبور از آستانهٔ حرارتی سازگار است.
دانشمندان محدودۀ حرارتی بحرانی برای ریفهای مرجانی را در حدود 1.2 درجهٔ سانتیگراد بالاتر از دمای پیشاصنعتی برآورد میکنند. میانگین گرمایش جهانی اکنون حدود 1.4 درجهٔ سانتیگراد افزایش یافته که ریفها را وارد منطقهای میکند که بهبود بلندمدت آنها بعید است مگر اینکه دما بهطور قابلملاحظهای کاهش یابد — به حدود 1.0 درجه یا کمتر — و برای دههها در آن سطح باقی بماند. این چشمانداز هشداردهنده است: ریفها زیربنای ماهیگیری، حفاظت ساحلی، گردشگری و تنوع زیستی را فراهم میکنند. فروپاشی آنها موجی از تاثیرات اجتماعی و اقتصادی را به راه میاندازد، بهویژه برای جوامع ساحلی گرمسیری که به معیشت، غذا و حفاظت ساحل وابستهاند.

تودههای یخی، گردش اقیانوسی و ریسک دومینویی
گزارش همچنین نشانههای نگرانکنندهای را درباره یخچالهای گرینلند و غرب قطب جنوب گزارش میدهد. بخشهایی از این تودههای یخی ممکن است بالفعل در مسیر ذوب مداوم قفل شده باشند، که میتواند طی قرنها موجب چند متر افزایش سطح دریا شود. این تغییر دوبارهکشیدن خطوط ساحلی را به دنبال دارد و زیرساختها را در سراسر جهان، از کشورهای جزیرهای کوچک تا شهرهای بزرگ ساحلی، در معرض خطر قرار میدهد.
یک عنصر پرخطر دیگر گردش ترمودینامیکی اقیانوس اطلس موسوم به AMOC است، سامانهٔ جریانهای بزرگمقیاس که شامل جریان گلفاستریم هم میشود. تحلیلهای مدلسازی نشان میدهد AMOC ممکن است در گرمایش کمتر از 2 درجهٔ سانتیگراد دچار فروپاشی یا کندی جدی شود. کندی یا فروپاشی این سامانه میتواند شمال غرب اروپا را سردتر سازد، الگوهای بارندگی و مونسون را جابجا کند و بهرهوری کشاورزی را در نواحی وابسته به بارشهای فصلی پایدار کاهش دهد. این پیامدها روی امنیت غذایی، اقتصادهای محلی و مهاجرت اقلیمی تاثیر خواهد گذاشت.
چگونه نقاط آستانه با هم تعامل میکنند
- بازخوردهای مثبت: از دست رفتن یخ سطحی آلبدو (بازتابپذیری) را کاهش میدهد، جذب انرژی خورشیدی را افزایش میدهد و باعث گرمتر شدن بیشتر میشود؛ این حلقهٔ بازخورد میتواند روند ذوب را خودتقویت کند.
- مشترکسازی سامانهها: ذوب یخ میتواند شوری اقیانوس را تغییر دهد و جریانها را دگرگون سازد؛ این تغییرات میتوانند AMOC را تضعیف کنند و الگوهای آبوهوایی جهانی را جابهجا کنند، که نشاندهندهٔ اثرات میانسامانهای است.
- تأثیرات آبشاری: عبور یک عنصر از نقطهٔ آستانه میتواند سرعت عبور دیگر عناصر را افزایش دهد، و خطر سیستمیکی را بالا ببرد؛ افزایش دمای جهانی فراتر از 1.5 درجهٔ سانتیگراد احتمال وقوع این آبشارها را شدت میبخشد.
نمونههای موردی از گزارش: آمازون، AMOC و موارد دیگر
GTPR مثالهای موردی متعددی را ارائه میدهد تا نشان دهد عناصر نقطهٔ آستانه چگونه رفتار میکنند و چرا برای زندگی انسانها اهمیت دارند. این مطالعات موردی بهصورت قابلفهم وضعیت کنونی، مکانیزمهای فیزیکی و پیامدهای اجتماعی-اقتصادی را توضیح میدهند و نقاطی برای پایش و مداخلهٔ سیاستگذاری مشخص میکنند.
جنگل آمازون
گرمایش ترکیبشده با جنگلزدایی منطقهای آمازون را به سمت «سوانیزاسیون» (تبدیل به زیستبومهای باز و خشکتر شبیه ساوانا) سوق میدهد. این تغییر ظرفیت منطقه برای ذخیره کربن و بازیافت بارش را کاهش میدهد و گرمایش و خشکشدگی را در سراسر آمریکای جنوبی تشدید میکند. از دست رفتن آمازون نه تنها منبع مهمی از جذب کربن را از بین میبرد، بلکه چرخهٔ آب محلی و منطقهای را تغییر میدهد که میتواند الگوهای کشاورزی، آتشسوزیهای جنگلی و اقتصادهای محلی را مختل کند.
AMOC (گردش ترمودینامیکی اقیانوس اطلس)
اختلال در AMOC میتواند تضادهای منطقهای شدید ایجاد کند: زمستانهای سردتر در بخشهایی از اروپا، تغییر در بارشهای مونسون در آفریقا و آسیا، و آشفتگی در منابع صید ماهی. گزارش AMOC را بهعنوان یک عنصر نقطهٔ آستانه شناسایی میکند که میتواند ظرف دهههای آینده واکنش تندی نشان دهد اگر گرمایش ادامه یابد. پیامدهای اقتصادی شامل کاهش عملکرد کشاورزی، تغییر خطوط ساحلی ماهیگیری و هزینههای سازگاری برای جامعههای ساحلی و کشاورزی است.
تودههای یخی قطبی
گرینلند و غرب قطب جنوب پتانسیل افزایش سطح دریا در ابعاد چندمتری را در بلندمدت در خود دارند. نگرانی اصلی نه تنها سطح دریا در آینده بلکه «نقطهٔ بازگشتناپذیری» است: اگر بخشهای عمدهٔ یخ از آستانههای خود عبور کنند، افزایش سطح دریا عملاً محتوم میشود حتی اگر انتشارها بعداً کاهش یابد. پیامدهای این امر شامل جابهجایی جمعیتی، نابودی زیرساختها و هزینههای اقتصادی بسیار بالا برای بازسازی یا جابجایی جوامع آسیبپذیر است.
مسیرها به سوی اقلیمی امنتر: مخاطرات و نقاط آستانهٔ مثبت
GTPR 2025 تنها فهرست خطرها را ارائه نمیدهد. نویسندگان بر این نکته تأکید دارند که سیستمهای انسانی نیز میتوانند رفتارهای مثبتِ نقطهٔ آستانه را نشان دهند — گذارهای سریع و خودتقویتشونده به سمت فناوریها و رفتارهای کمکربن. هزینهٔ تولید برق تجدیدپذیر بهطور چشمگیری کاهش یافته است؛ در بسیاری از مناطق باد و خورشیدی ارزانتر از سوختهای فسیلی شدهاند. خودروهای برقی با سرعت در حال رشد هستند و زیرساختهای شارژ و زنجیرهٔ تامین آنها در حال توسعه است. فشارهای سیاستی، سرمایهگذاری هدفمند و انتشار اجتماعی میتوانند این تغییرات را تسریع کنند و انتخابهای کمکربن را به گزینههای پیشفرض تبدیل نمایند.
مثالهای برجسته در گزارش شامل استقرار سریعتر انرژیهای تجدیدپذیر، پذیرش گستردهٔ حملونقل برقی، و گذارهای سیاستی در گرمایش ساختمانها و حملونقل کالا هستند. ایدهٔ اصلی ساده است: از مشوقها و زیرساخت برای سوق دادن جامعه به سوی نظامهای پایدار و کمکربن استفاده کنید تا پیش از عبور از آستانههای بیشتر سیستم زمین، نقاط قوت مثبت را فعال سازیم. این شامل سیاستهایی مانند قیمتگذاری کربن هوشمند، یارانههای هدفمند برای انرژیهای پاک و سرمایهگذاری در شبکهٔ برق انعطافپذیر است.
توصیههای گزارش برای سیاستگذاران
- کاهش سریع انتشارها برای محدود کردن گرمایش اضافی و کاهش احتمال عبور از نقاط آستانهٔ دیگر. اقدامات فوری در بخش انرژی، صنایع، کشاورزی و حملونقل ضروری است تا مسیرهای انتشار جهانی به سطوح سازگار با اهداف آب و هوایی تغییر یابد.
- محافظت و بازسازی هدفمند — بهعنوان مثال حفاظت تهاجمی و بازسازی فعال ریفهای مرجانی و جنگلهای گرمسیری. این اقدامات ترکیبی از مدیریت محلی، مالیهٔ بینالمللی و فناوریهای نوین را میطلبد تا پتانسیل بازیابی اکوسیستمها افزایش یابد.
- سرمایهگذاری در پایش و مدلسازی برای شناسایی سیگنالهای هشدار اولیه از رفتار نقطهٔ آستانه و بهبود پیشبینیهای منطقهای تأثیر. شبکههای سنجش از راه دور، سنجش زمین با وضوح بالا و سیستمهای هشدار زودهنگام مبتنی بر یادگیری ماشین از ابزارهای کلیدی هستند.
- سیاستهایی برای تسریع نقطهٔ آستانهٔ اجتماعی-فناوری مثبت، مانند قیمتگذاری کربن، یارانههای انرژی پاک، و زیرساخت برای حملونقل الکتریکی. ترکیب سیاستهای اقتصادی، قوانینی و سرمایهگذاری عمومی-خصوصی میتواند تحول سریع به سمت اقتصاد کمکربن را تقویت کند.
دیدگاه کارشناسان
دکتر مایا اورتیز، تحلیلگر سیستمهای اقلیمی (نمونهٔ فرضی)، اظهار میکند: «GTPR 2025 آنچه بسیاری از دانشمندان بیم داشتند را متمرکز کرده است: برخی تغییرات بالفعل قفل شدهاند، اما هنوز میتوانیم برای بسیاری از عناصر دیگر شانسها را مدیریت کنیم. کاهش سریع انتشارها ریسکها را کم میکند و سیاستهای هماهنگ میتوانند نقطهٔ آستانهٔ مثبت را برای انرژی و نظامهای غذایی پایدار فعال سازند. انتخاب پیش رو بین مدیریت آیندهای روزافزون خطرناک یا هدایت به سوی تابآوری است.»
تیم لنتون از دانشگاه اگزرتر که گزارش را هماهنگ کرد بر ماهیت مشارکتی آن تأکید داشت: بیش از 100 دانشمند از بیش از 20 کشور در تدوین آن مشارکت کردند. نیکو وندرلینگ از دانشگاه گوته، یکی از نویسندگان اصلی فصل نقاط آستانهٔ سیستم زمین، تهدید درهمتنیده را برجسته میسازد: «عبور از یک نقطهٔ آستانه میتواند احتمال عبور دیگر نقاط را افزایش دهد — این اثر دومینویی است که آستانهٔ 1.5 درجهٔ سانتیگراد را بسیار پرخطر میسازد.»
پایش، فناوری و مسیر پیش رو
مقابله با نقاط آستانه نیازمند سامانههای مشاهدهای بهتر، مدلهای اقلیمی پیشرفته که رفتارهای غیرخطی را ثبت کنند، و مداخلات هدفمند است که میتواند رانشهای محلی تغییر را کند یا معکوس کند — مانند کاهش انتشار گازهای گلخانهای، پایان دادن به شیوههای مخرب کاربری زمین، و بازسازی اکوسیستمهای تخریبشده. فناوریهای نوظهور — از مشاهدات فضایی با وضوح بالا تا سامانههای هشدار زودهنگام مبتنی بر یادگیری ماشین — میتوانند شناسایی پیشنگرهای رفتار نقطهٔ آستانه را بهبود بخشند و به تصمیمگیران امکان دهند زودتر اقدام کنند.
علاوه بر بهبود دادهها و مدلها، راهکارهای عملی شامل توسعه شبکههای حفاظتی ساحلی، بازطراحی سیاستهای کاربرد زمین برای کاهش قطع درختان، و سرمایهگذاری در زیرساختهای مقاوم در برابر افزایش سطح دریا هستند. تلاشهای بینالمللی برای تأمین مالی سازگاری و بازسازی اکوسیستم در کشورهای کمدرآمد در کاهش آسیبپذیری جهانی نقش حیاتی دارند.
در نهایت، گزارش فراخوانی برای اقدام هماهنگ جهانی است: کاهش سریع انتشارها، اقدامات حفاظتی برای اکوسیستمهای آسیبپذیر، و تغییرات اجتماعی-فناوری که میتواند دینامیکهای نقطهٔ آستانهٔ مثبت را آزاد کند. سالهای پیش رو حکمفرما خواهند بود بر اینکه آیا بشریت سیستمهای زمین را تثبیت میکند یا اجازه میدهد آبشاری از تغییرات برگشتناپذیر رخ دهد.
منبع: scitechdaily
ارسال نظر