مهر تایید استیون کینگ: وقتی انتخاب بازیگر تیتر شد

گزارشی جامع درباره نقش استیون کینگ در تأیید انتخاب گلن پاول برای اقتباس ادگار رایت از The Running Man؛ بررسی فیلمنامه، زمینه ژانری، واکنش طرفداران و نکات کلیدی که باید زیر نظر داشت.

نظرات
مهر تایید استیون کینگ: وقتی انتخاب بازیگر تیتر شد

8 دقیقه

مهر تایید استیون کینگ: چگونه انتخاب یک بازیگر تیتر خبری شد

زمانی که ادگار رایت گلن پاول را برای بازی در نقش بن ریچاردز در اقتباس جدید پارامونت از رمان استیون کینگ، The Running Man انتخاب کرد، اعلام این خبر به‌سرعت حس آغاز یک مسابقه‌ی پرهیجان را در میان طرفداران برانگیخت. اما یک مانع دیگر هم در مسیر بود: خود نویسنده. در کنفرانس نیویورک کامیک-کان، پاول جزئیاتی غیرمعمول — و تا حدی استرس‌زا — را فاش کرد؛ اینکه کینگ خواسته بود یکی از اجراهای اخیر پاول را قبل از تأیید رسمی نقش تماشا کند.

پاول در پنل گفت: «ادگار این فیلم را به من پیشنهاد داد و من فوراً گفتم ‹بله›. اما همان شب ادگار گفت ‹راستی، باید توسط استیون کینگ تأیید شوی. او امشب قرار است فیلم ‹Hit Man› را تماشا کند.› بنابراین شب را در حالی گذراندم که می‌دانستم باید تا صبح صبر کنم و امیدوار باشم نقشم باقی بماند. واقعاً وحشتناک بود.» خوشبختانه، گزارش‌ها حاکی از آن است که کینگ از اجرای پاول خوشش آمده است.

بیش از یک دست‌دادن: نقش کینگ در انتخاب بازیگر و فیلمنامه

دخالت نویسنده به همین‌جا محدود نماند. ادگار رایت که فیلمنامه را همراه با مایکل بَکال نوشته است، اعتراف کرده‌است تحویل نسخه‌ی اولیه‌ی فیلمنامه به کینگ مانند تحویل یک تکلیف مدرسه‌ای بود. رایت وقتی دید کینگ فیلمنامه را خواند و پیش از آغاز فیلم‌برداری پاسخ مثبتی نشان داد، نفس راحتی کشید.

رایت همچنین گفته نسخه‌ی او قصد دارد ادای احترامی هم به رمان ۱۹۸۲ و هم به فیلم مشهور ۱۹۸۷ با بازی آرنولد شوارتزنگِر داشته باشد، اما در عین حال «وفادارتر به کتاب» باشد نسبت به برداشت بزرگ‌سینمایی قبلی. حفظ چنین تعادلی — پاسداشت یک اثر محبوب فرهنگ پاپ و درعین‌حال بازمرکزنمودن عناصر طنز انتقادی دیستوپیاییِ کینگ — برای هر فیلمسازی چالشی است که نیازمند دقت در نگارش، کارگردانی و تطبیق با مخاطب معاصر است.

این سطح از نظارت خالق اثر می‌تواند برای تولید یک اقتباس که هم از نظر ادبی و هم سینمایی معتبر باشد، تعیین‌کننده باشد؛ به‌خصوص هنگامی که بحث درباره‌ی موضوعاتی حساس مانند رسانه، کلاس اجتماعی و نمایش عامه‌پسند مطرح است. حضور کینگ در فرایند تأیید بازیگر و بازخورد به فیلمنامه نشانه‌ای از تمایل سازندگان و خود نویسنده به حفظ هسته‌ی انتقادیِ متن اصلی در برابر وسوسه‌ی تبدیل آن به صرفاً یک محصول بلاک‌باستری است.

متن ژانری و مقایسه‌ها

The Running Man در جریان فعلیِ سینما و تلویزیون جایگاه مشخصی دارد: بازدیدِ مجدد از روایت‌های دیستوپیایی و برنامه‌های واقعیت‌نمای تلویزیونی از منظر مدرن. از Battle Royale و The Hunger Games گرفته تا سَریال‌ها و فیلم‌های انتقادیِ عصرِ استریم، تماشاگران همچنان به نمایش‌های تلویزیونیِ بزرگ و اخلاقیات صنعت سرگرمی علاقه‌مندند. این علاقه بازتابی از پرسش‌های بنیادین درباره‌ی مرزهای سرگرمی، خشونت نمایشی و بهره‌کشیِ رسانه‌ای است.

سبکِ سینماییِ مشخصِ رایت — سرعتِ بصری، تدوین پرشتاب و ترکیب موسیقی و تصویر همان‌طور که در Baby Driver دیده شد — اگر با گرایش تیره‌تر و اجتماعیِ استیون کینگ ترکیب شود، می‌تواند فرمی ایجاد کند که هم عمل‌گرایانه و هم دارای بار انتقادی باشد. چنین ترکیبی نویدِ یک اقتباس اکشنِ دقیق همراه با تحلیل فرهنگی را می‌دهد؛ فیلمی که نه تنها به صحنه‌های بزرگ و نماهای چشم‌گیر می‌اندیشد بلکه نیت و پیام متن اصلی را نیز جدی می‌گیرد.

انتخاب گلن پاول — بازیگری که به داشتن کاریزما و در عین حال آسیب‌پذیری بازیگری شناخته می‌شود — نشان‌دهنده‌ی تغییر لحن نسبت به تجسم قبلیِ بن ریچاردز با بازیِ شوارتزنگِر است. به‌جای قهرمانِ صرفاً عضلانی و یک‌بعدی، به نظر می‌رسد تمرکز روی یک نقشِ احساسی‌تر و زمین‌گیرتر خواهد بود؛ مردی که انگیزه‌هایش (مثل تلاشِ جانانه برای نجات فرزندش) محور روایت هستند نه تنها به‌عنوان یک بهانه برای اکشن.

پشت صحنه و واکنشِ طرفداران

داستانِ نیویورک کامیک-کانِ پاول یک لحظه‌ی انسانی و پشت‌صحنه‌ای خلق کرد که طرفداران از آن استقبال کردند. شبکه‌های اجتماعی بلافاصله پر شد از گمانه‌زنی‌ها: آیا کینگ به وفاداری کامل به رمان پایبند خواهد بود یا نسخه‌ای بلاک‌باستری و تماشاگرپسند ترجیح داده می‌شود؟ واکنش‌های اولیه عمدتاً امیدوارکننده بودند، به‌ویژه پس از آن‌که رایت بر اهمیت وفاداری به مضامین کینگ تأکید کرد.

تولید همچنین استراتژی انتشار خود را برای سازگاری با نمایش‌های IMAX تنظیم کرد و تاریخ اکران را یک هفته به عقب انداخت تا تعداد نمایش‌ها در پرده‌های بزرگ‌تر افزایش یابد؛ حرکتی که نشان می‌دهد هنوز هم استودیوها به تجربه‌ی سینمایی بزرگ به‌عنوان یک عامل جذب برای «فیلم‌های رویدادی» اعتقاد دارند. این تغییر در استراتژی هم از نظر بازاریابی و هم از نظر نمایشِ بصری می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر بازخوردِ اولیه و فروش گیشه داشته باشد.

اطلاعات جالب: نسبتاً نادر است که نویسندگان شخصاً بازیگران اصلی را برای اقتباس‌های بزرگ‌سینمایی گزینش یا تأیید کنند؛ دخالت دست‌به‌عملِ کینگ در این پروژه یادآوری می‌کند که بعضی نویسندگان معاصر تا چه حد در فرایند اقتباس مداخله می‌کنند تا دیدگاه و پیام اولیه‌ی خود را حفظ کنند. این سطح از دخالت می‌تواند به افزایش اعتبار اقتباس در میان خوانندگان وفادار رمان کمک کند، اما از طرفی فشار و انتظار را هم بر تولیدکنندگان و بازیگران افزایش می‌دهد.

نقدی از آنا کووَکس، منتقد فیلم، چنین است: «رویکرد رایت بیشتر شبیه یک بازسازی محترمانه است تا تکرار مکررات. با تمرکز بر طنز اجتماعی و دادن فضا به پاول تا هم زمخت و هم همدل باشد، فیلم این پتانسیل را دارد که داستان را برای مخاطب معاصر به‌روز کند بدون این‌که لبه‌ی تیز رمان را از دست بدهد.» این نوع تحلیل‌ها نشان می‌دهد که منتقدان حرفه‌ای به دنبال چیزی فراتر از یک کپیِ ساده از اثر قبلی هستند؛ آن‌ها از اقتباس انتظار دارند موضوعات اصلی و بافت اجتماعی رمان را حفظ کند.

نکاتی که باید زیر نظر داشت

انتظار می‌رود فیلم هم به‌صورت ارجاعی به کلاسیکِ ۱۹۸۷ — چه از نظر فضاهای تصویری و چه از لحاظ سکانس‌های بزرگِ اکشن — اشاره کند، و هم در عین‌حال به نقد تیره‌ترِ کینگ درباره‌ی رسانه، طبقه اجتماعی و نمایش عامه‌پسند تکیه کند. اجرای پاول ناگزیر با اجرای شوارتزنگِر مقایسه خواهد شد، اما این مقایسه بیشتر بر بازآفرینیِ نقش و تعبیرِ متفاوت از شخصیت تمرکز دارد تا تقلید صرف.

ویژگی‌های بصریِ رایت و ضرب‌آهنگ دقیقِ روایت او می‌تواند باعث شود که این نسخه از The Running Man هم‌زمان نو و وفادار به منبعِ ادبی احساس شود. این امر نیازمند هماهنگیِ دقیق بین طراحی صحنه، فیلم‌برداری، مونتاژ و بازیگری است تا فیلم بتواند هم هیجانِ یک بلوک‌باستر را منتقل کند و هم عمق انتقادیِ رمان را حفظ نماید.

چه شما یک طرفدار پر و پا قرصِ استیون کینگ باشید، چه عاشق سبک بصری ادگار رایت، یا صرفاً کنجکاو درباره‌ی روایت‌های دیستوپیایی رسانه‌ای — این اقتباس در مسیر تبدیل‌شدن به یکی از بحث‌برانگیزترین آثار سال قرار دارد. پس از آغاز نمایش در سینماهای مجهز به IMAX، مراقب نقدها و واکنش‌های طرفداران باشید؛ اما حتی اکنون هم داستان پشت انتخاب بازیگر — و مهر تایید عمومیِ استیون کینگ — خود جزئی از روایتِ فیلم شده است که ارزش بررسی و پیگیری دارد.

منبع: deadline

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط