9 دقیقه
تحلیلگر ویلی وو درباره محرک جدید برای بازار نزولی بعدی کریپتو هشدار داد
ویلی وو، تحلیلگر برجسته آنچین، هشدار داده است که بازار نزولی بعدی ارزهای دیجیتال ممکن است ناشی از سازوکارهای شناختهشده مربوط به بیتکوین نباشد، بلکه ریشه در یک رکود گستردهتر چرخهی کسبوکار داشته باشد — مشابه رکودهای سالهای 2001 و 2008. تحلیل او نشان میدهد که بازار ممکن است در معرض یک شوک نقدینگی قرار بگیرد که نحوه رفتار بیتکوین و سایر داراییهای دیجیتال را در مواجهه با انقباض سیستمیک اقتصادی محک بزند. این نگاه فراتر از تحلیل صرفاً تکنیکال یا آنچین است و تعامل بین سیاستهای پولی، شرایط اعتباری و رفتار سرمایهگذاران را در بر میگیرد.
دو چرخه که حرکات گذشته کریپتو را شکل دادند
بهطور تاریخی، حرکات قیمتی در بازار کریپتو تحت تأثیر دو چرخه همپوشان قرار داشته است: رویدادهای هاوینگ بیتکوین که تقریباً هر چهار سال یکبار رخ میدهد و نوسانات عرضه پول جهانی نشاندادهشده با شاخص M2. چرخههای هاوینگ بر طرف عرضه بیتکوین تأثیر میگذارند و عرضه جدید را کاهش میدهند؛ در حالی که تغییرات M2 که توسط بانکهای مرکزی هدایت میشود، بر نقدینگی کل بازار و اشتهای ریسک در میان سرمایهگذاران تأثیر میگذارد. تعامل این دو عامل میتواند همبستگی میان بازارهای سنتی و بازارهای رمزارز را تقویت یا تضعیف کند؛ برای مثال، زمانی که M2 افزایش مییابد، نقدینگی کافی ممکن است تقاضای داراییهای ریسکی از جمله بیتکوین و آلتکوینها را تقویت کند، و بالعکس زمان کاهش M2 میتواند فشار فروش را تشدید نماید.
ورود چرخه کسبوکار
وو معتقد است که بازار نزولی بعدی بیشتر با یک رکود سنتی چرخه کسبوکار تعریف خواهد شد تا صرفاً با دینامیکهای هاوینگ یا تغییرات M2. رکودهای چرخه کسبوکار، دورههایی هستند که با افت تولید ناخالص داخلی (GDP)، افزایش بیکاری، کاهش مصرف خانوار و افت فعالیتهای صنعتی مشخص میشوند؛ این شرایط بهسرعت میتواند نقدینگی را از داراییهای ریسکی تخلیه کند که ارزهای دیجیتال نیز شامل آنها هستند. رکودهای بزرگ گذشته که پیامدهای گسترده بازار داشتند، مانند سالهای 2001 و 2008 بودند که هر دو قبل از شکلگیری بازارهای رمزارز رخ دادند؛ اما درسهای آنها درباره نحوه مختل شدن جریانهای اعتباری و تسریع فرآیندهای deleveraging برای امروز قابل استفاده است. در یک رکود چرخهای، فشارهای موقتی بر فروش داراییهای ریسکی، افزایش تقاضا برای داراییهای نقدی و کاهش کارآیی بازارها (widening spreads) دیده میشود که همه اینها میتوانند به سقوط قیمتها و نقدینگی پایینتر در بازار کریپتو منجر شوند.

چرخههای تاریخی کسبوکار و رکودها
چرا رکود چرخه کسبوکار برای بیتکوین و کریپتو اهمیت دارد
در رکودی که منشأ آن چرخه کسبوکار است، نقدینگی زمانی تنگتر میشود که شرایط اعتباری بدتر شده و سرمایهگذاران نهادی و خُرد در تلاش برای کاهش ریسک (de-risk) هستند. این فشار بهویژه زمانی تشدید میشود که اهرم مالی بالاست: پوزیشنهای اهرمی مجبور به تسویه (liquidation) میشوند، موسسات اعتباری به بازپرداخت بدهیها نیاز دارند و تقاضای مارکتمیکرها برای قرض گرفتن دارایی کاهش مییابد. وو این پرسش کلیدی را مطرح میکند: اگر رکود شدید رخ دهد، آیا بیتکوین مانند سهام فناوری رشد محور رفتار خواهد کرد و همراه با بازار سهام سقوط میکند، یا بیشتر همانند طلا عمل خواهد کرد و بهعنوان یک ذخیره ارزش نسبی مقاومت نشان خواهد داد؟ پاسخ به این سؤال بستگی به دو عامل اصلی دارد: ماهیت شوک اقتصادی (تحریک پولی یا شوک اعتباری) و نحوه واکنش بازیگران بزرگ بازار از جمله صندوقهای پوشش ریسک، بازارسازان و صرافیها.
درسهایی از سالهای 2001 و 2008
سقوط داتکام در سال 2001 منجر به کاهش طولانیمدت در بازار سهام شد، چرا که شرکتهای فناوری که ارزش بالایی یافته بودند، بهسرعت از هم فروپاشیدند؛ در مقابل بحران مالی 2008 با یک انقباض شدید اعتبار و سقوط قابل توجه بازار سهام همراه بود. هر دو رخداد نشان میدهد که شوکهای سیستمیک چگونه میتوانند فرایند کاهش اهرم را سرعت بخشند و نقدینگی را فشرده کنند — دو نیرویی که در صورت تکرار میتوانند یک بازار نزولی در فضای کریپتو را تشدید کنند. علاوه بر این، در بحرانهای اعتباری فشار به سمت تسویه موقعیتهای مارجین و افزایش تقاضا برای نقدینگی موجب شده که حتی داراییهایی با ادعای «ذخیره ارزش» هم نتوانند از افت شدید قیمت در امان بمانند؛ این واقعیت برای سرمایهگذاران بیتکوین و بازار رمزارز اهمیت است و نشان میدهد که ادعاهای مربوط به عدم همبستگی مطلق با بازارهای سنتی باید با احتیاط بررسی شوند.
نظارت بر سیگنالهای رکود و وضعیت نقدینگی
دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ایالات متحده (NBER) مجموعهای از شاخصها مانند اشتغال، درآمد شخصی، تولید صنعتی و فروش خردهفروشی را برای شناسایی رکودها رصد میکند. اگرچه رکود کوتاهی در اوایل 2020 بهعلت پاندمی رخ داد، دادههای کنونی نشاندهنده وقوع یک رکود بلندمدت قریبالوقوع نیستند — هرچند ریسکها هنوز در سطح بالاتری قرار دارند. فشارهای اقتصادی اضافی، از جمله تعرفههای تجاری، کند شدن پیشبینیهای رشد و تغییرات در شرایط مالی جهانی میتواند ضعف را تا 2026 تداوم بخشد و ریسک نزولی برای بازار کریپتو را افزایش دهد. سرمایهگذاران و معاملهگران باید شاخصهایی مانند منحنی بازده (yield curve)، گسترشهای اعتباری (credit spreads)، شاخصهای بازار پول و تغییرات در ترازنامه بانکهای مرکزی را زیر نظر داشته باشند تا نشانههای اولیه یک تنگی نقدینگی سیستمیک را تشخیص دهند.
پیامدها برای معاملهگران، سرمایهگذاران و بخش بلاکچین
کریپتو در خلأ معامله نمیشود. بازارهای سفتهبازی قیمتگذاری را بر اساس انتظارات از شرایط آتی انجام میدهند — روندهای M2، چرخههای هاوینگ و بهطور رو به افزایشی، سلامت اقتصاد کلان. فعالان بازار باید در کنار سیگنالهای آنچین، شاخصهای نقدینگی، گسترش اعتباری، جریانهای ورودی و خروجی صرافیها و دادههای ماکرو را زیر نظر داشته باشند. از منظر سرمایهگذاری، سناریوها بهطور کلی دودویی به نظر میرسند: یا بیتکوین نشان میدهد که یک سقف بازار جهانی در قیمتها منعکس شده است، یا قیمت BTC باید به شکل محسوسی با اصول ماکرو (مانند رشد اقتصادی و شرایط اعتباری) هماهنگ شود. برای بازیگران بخش بلاکچین، این به معنی آمادهسازی برای افزایش تقاضا برای نقدینگی، مدیریت ریسک قراردادهای هوشمند و ارزیابی سلامت پروتکلهای وامدهی و استیبلکوینهاست؛ هرگونه مشکل در بخش وامدهی یا استیبلکوین میتواند کانالهای انتقال شوک را تسهیل کند و بازار را تحت فشار بیشتر قرار دهد.
از منظر معاملهگری، ابزارهای مدیریت ریسک مانند هجینگ، پوششدهی پوزیشنها با قراردادهای آتی یا گزینهها و کاهش اهرم اهمیت بیشتری خواهند یافت. همچنین نظارت بر معیارهای آنچین مانند جریانهای خالص به صرافیها (exchange inflows/outflows)، تغییرات موجودی صرافیها، نرخهای تامین مالی (funding rates)، بازشدگی قراردادها (open interest) و شاخصهای توزیع عرضه (supply concentration) میتواند سیگنالهای پیشرو درباره فشار فروش احتمالی فراهم کند. برای مثال، افزایش جریان صرافی همراه با منفی شدن اسپات-فیوچرها (negative basis) معمولاً نشاندهنده افزایش تقاضای فروش و فشار نقدینگی است.
برای سرمایهگذاران نهادی، سناریوهای برنامهریزی شامل سنجش حساسیت پرتفویها به شوکهای رشد جهانی، بررسی سناریوهای استرس (stress testing) و ارزیابی میزان همبستگی بین بیتکوین و شاخصهای بازار سهام است. در طول یک رکود چرخهای، همبستگیهای داراییها ممکن است بالا رود زیرا همه داراییها تحت فشار یک شوک سیستمیک قرار میگیرند؛ بنابراین تنوعبخشی (diversification) ممکن است کمتر از حد انتظار عمل کند مگر آنکه شامل داراییهای کمهمبستگی واقعی مانند برخی ابزارهای نقدی یا اوراق با درجه اعتباری بالا باشد.
از منظر فنی و پژوهشی، ادامه رصد متغیرهایی مانند سرعت گردش پول، تغییرات ترازنامه بانکهای مرکزی، نرخهای بهره واقعی، و معیارهای اعتباری شرکتی مهم است. همچنین تحلیلهای آنچین تخصصیتر — مانند بررسی نسبت داراییهای در سود به داراییهای در ضرر، سنجش فعالیت کیفپولهای بلندمدت و کوتاهمدت، و آنالیز الگوهای توزیع عرضه در دست نهنگها — میتواند بینشهای باارزشی به مدیران ریسک ارائه دهد.
در نهایت، آگاهی از پیامدهای سیاستگذاری نیز حیاتی است: پاسخ بانکهای مرکزی به رکود احتمالی (کاهش نرخها، برنامههای تسهیل کمی، یا اقدامات حمایتی هدفمند) میتواند سرعت بازیابی بازارها را تعیین کند. واکنشهای محافظهکارانه یا تاخیری ممکن است فشار نزولی را طولانی کنند، در حالی که اقدامات تسهیلی قوی میتواند به بازگشت نقدینگی و افزایش تقاضا کمک کند؛ با این حال، ارتباط میان اقدامات پولی و داراییهای ریسکپذیر همیشه خطی نیست و زمانبندی و انتظارات نقش مهمی ایفا میکنند.
در مجموع، هشدار ویلی وو سرمایهگذاران و فعالان بازار کریپتو را به گسترش دیدگاه تحلیل فراتر از متغیرهای خاص بیتکوین مانند هاوینگ و توجه جدیتر به شرایط کلان اقتصادی و ریسک نقدینگی دعوت میکند. آمادهسازی سناریوهای مختلف، تقویت مدیریت ریسک و رصد همزمان سیگنالهای آنچین و ماکرو از ابزارهایی هستند که میتوانند در کاهش تاثیرات منفی یک رکود چرخهای بر بازار کریپتو مفید واقع شوند.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر