9 دقیقه
مدلسازی جهانی تازه نشان میدهد افزایش بلندمدت سطح دریا میتواند دهها تا صدها میلیون ساختمان در سراسر جهان را زیر آب ببرد و پیامدهای بزرگی برای محلههای ساحلی، بنادر و نواحی صنعتی داشته باشد. این برآوردها محافظهکارانه هستند — زیرا هنوز فرسایش ساحل، موجگیریهای طوفانی و تقویت جزر و مد در نظر گرفته نشدهاند؛ عواملی که مساحت در معرض خطر را بهطور قابلتوجهی افزایش خواهند داد.
چه تعداد ساختمان در معرض خطر قرار دارند؟
پژوهشگران برآورد کردهاند که در صورت افزایش پنج متری سطح جهانی دریا، حدود ۴۵ میلیون ساختمان تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. در سناریوی بسیار شدیدتر — افزایش ۲۰ متری — این عدد به بیش از ۱۳۰ میلیون سازه میرسد. آسیبها بهصورت یکنواخت توزیع نمیشود: بسته به توپوگرافی ساحل و محل استقرار جمعیت، برخی کشورها میتوانند در سناریوی ۵ متری بیش از ۸۰ درصد محیط ساختهشده خود را از دست بدهند.
ساختمانهای آسیبپذیر معمولاً در مناطق پست و پرتراکم جمعیتی خوشهای میشوند؛ بنابراین یک محله کامل میتواند همزمان در معرض تهدید قرار گیرد. زیرساختهای حیاتی مانند بنادر، محوطههای بار و نواحی صنعتی به دلایل عملیاتی اغلب در نزدیکی سطح دریا ساخته شدهاند و این تمرکز، میزان در معرض بودن را افزایش میدهد.
از منظر اقتصاد شهری و برنامهریزی ساحلی، این تمرکز به معنای مخاطرات همزمان برای اشتغال، زنجیره تأمین و خدمات عمومی است. وقتی یک بندر یا ناحیه صنعتی آسیب ببیند، اثرات مستقیم بر صادرات و واردات و اثرات غیرمستقیم بر مشاغل محلی و لجستیک منطقهای میتواند عظیم باشد. همچنین هزینههای بازسازی، جابجایی یا حفاظت از این زیرساختها میتواند برای دولتها و شهرداریها بار مالی سنگینی ایجاد کند و نیازمند منابع مالی و سیاستهای ویژه باشد.
چرا اعداد این مطالعه حداقل (baseline) و احتمالاً محافظهکارانهاند
تیمی که این مدلسازی را انجام داد عمدتاً آبگرفتگی ناشی از افزایش سطح متوسط دریا را شبیهسازی کرده و فرآیندهای ثانویهای مانند فرسایش خط ساحلی، افزایش ارتفاع موجهای طوفانی و تقویت جزر و مد را وارد مدل نکرده است. با حذف این پویاییها، ارقام گزارششده نمایانگر حداقل برآورد ریسک آینده هستند. به عبارت دیگر، آثار واقعی در جهان ممکن است بزرگتر و زودتر از آن چیزی باشد که این اعداد نشان میدهند.

جف کاردیل، اکولوژیستی که در این پژوهش مشارکت داشته، گفته است که از تعداد بالای ساختمانهای در معرض تهدید حتی در سناریوهایی با افزایش سطح دریا نسبتاً متوسط شگفتزده شده است. شیب محلی ساحل و الگوهای سکونت — یعنی مکان قرارگیری ساختمانها نسبت به خط ساحل — نقش تعیینکنندهای در آسیبپذیری یک کشور دارند.
علاوه بر شیب، عواملی مانند وجود تالابها، مَد و جزر محلی، سدها و شبکه کانالهای آبخیز، و نیز ساختار مالکیت زمین و سیاستهای توسعه شهری همگی بر میزان آسیبپذیری تأثیر میگذارند. بهعنوان مثال، شهرهای دلتا مانند بنگلادش یا نواحی با پهنههای توسعهیافته در حواشی خلیجها و خلیجچهها، بهخاطر ترکیب زمین پست و فعالیتهای انسانی در خط ساحل، ریسک بسیار بیشتری را تجربه میکنند.
از نقشهها تا عمل: برنامهریزی برای یک خط ساحلی نامشخص
پژوهشگران یک نقشه تعاملی ریسک منتشر کردند تا نقاط پرخطر قرارگیری ساختمانها را نشان دهند. این ابزار میتواند به برنامهریزان شهری و سیاستگذاران کمک کند تا تصمیمات کاربری زمین را هدایت کنند، طراحیهای سازگارتری (برای مثال ساخت سازههای مرتفعتر، دیوارههای ساحلی، یا پسروی مدیریتشده) را اطلاعرسانی نماید و اولویتبندی سرمایهگذاریها در دفاع ساحلی یا جابجایی را تسهیل کند.
نقشههای خطر—خصوصاً آنهایی که بر اساس دادههای ارتفاع دقیق (مانند مدلهای رقومی ارتفاعی LiDAR یا DEMهای با وضوح بالا) ساخته شدهاند—ابزارهای قدرتمندی برای شناسایی نقاط بحرانی، سناریوسازی اقتصادی و برنامهریزی اضطراری هستند. این نقشهها میتوانند شامل لایههای آسیبپذیری اجتماعی-اقتصادی نیز باشند تا نشان دهند کدام محلات بیشتر در معرض جابجایی، از دست رفتن دارایی یا اختلال در خدمات قرار دارند.
سطح جهانی دریا در حال حاضر با نرخ حدود ۴.۵ میلیمتر در سال افزایش مییابد و بیشتر پیشبینیها نشان میدهد این نرخ برای دههها تندتر خواهد شد؛ زیرا یخچالها و تودههای یخی (ice sheets) همچنان جرم خود را از دست میدهند. «فرار از حداقل میزان افزایش سطح دریا ممکن نیست»، مایا ویلارد-استپان، دانشمند محیطزیست و نویسنده همکار که اکنون در دانشگاه ویکتوریا است، تصریح کرده است. «هر چه جوامع ساحلی زودتر برنامهریزی را آغاز کنند، شانس ادامه بقای اقتصادی و اجتماعی آنها بیشتر خواهد بود.»
برای برنامهریزان، مهندسین و جوامع محلی پیام روشن است: ترسیم آبگرفتگیهای پیشبینیشده تنها یک تمرین آکادمیک نیست؛ بلکه ابزاری عملی برای هدایت توسعه، حفاظت از زیرساختها و گرفتن تصمیمات دشوار درباره زمان و مکان پسروی (managed retreat) است. ترکیبی از سیاستهای پیشگیرانه، سرمایهگذاری در سازههای دفاعی، و تقویت توانمندیهای اجتماعی میتواند خطرات را کاهش دهد اما هیچ راهکار ساده واحدی وجود ندارد.
از منظر فنی، مدلسازی افزایش سطح دریا و آبگرفتگی شهری شامل چندین مؤلفه است: (۱) پیشبینی افزایش میانگین سطح دریا بر اساس سناریوهای انتشار گازهای گلخانهای، (۲) تبدیل تغییرات سطح میانگین به پوشش آب بر اساس دادههای ارتفاعی و توپوگرافی، (۳) ادغام اثرات فرعی مانند فرسایش ساحلی و طوفانها، و (۴) نگاشت منابع انسانی و زیرساختی مانند ساختمانها، راهها، خطوط لوله و تجهیزات برقی. هر یک از این مراحل دارای عدم قطعیتهایی هستند که باید در تحلیل ریسک منظور شوند.
خطاهای ارتفاعی در دادههای DEM میتوانند بهطور قابلتوجهی بر برآورد ساختمانهای در معرض خطر اثر بگذارند؛ بنابراین استفاده از مشاهدات میدانی، دادههای LiDAR با وضوح بالا، و تنظیم مدلها با دادههای محلی ضروری است. افزون بر این، دادههای کاربری زمین و آمار ساختمان باید با دقت بهروز شوند تا تحلیلهای اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر آنها معتبر باشند.
گزینههای سازگاری (adaptation) گسترده هستند و هر کدام مزایا، محدودیتها و هزینههای متفاوت دارند:
- بالا بردن و تقویت ساختمانها (elevated construction): مناسب برای سازههای پراکنده یا سازههایی با ارزش تاریخی یا اقتصادی بالا.
 - دیوارها و سازههای مهندسی ساحلی (sea walls, surge barriers): میتوانند محافظت موضعی و موقتی فراهم کنند اما هزینهبر بوده و اثرات نامطلوبی بر دینامیک سواحل و اکوسیستمهای بینجزرومدی دارند.
 - راهکارهای مبتنی بر طبیعت (nature-based solutions): مثل بازسازی تالابها، مرغان ساحلی و بسترهای گیاهی که همزمان عملکرد اکوسیستمی و کاهش موج را فراهم میآورند.
 - پسروی مدیریتشده (managed retreat): جایگزین کردن توسعه در نقاط کمارتفاع با مکانهای امنتر؛ گرچه از نظر اجتماعی-سیاسی و اقتصادی پیچیده است و نیازمند جبران خسارت، برنامهریزی مشارکتی و قوانین مشخص است.
 - پوشش بیمهای و بازارهای مالی مقاومتی: توسعه ابزارهای بیمهای و تسهیلات مالی میتواند هزینههای بازسازی را مدیریت کند، اما در صورت افزایش گسترده خطر، هزینههای بیمه ممکن است غیرقابلتحمل شود.
 
ترکیب این اقدامات باید مبتنی بر تحلیل هزینه-فایده، ظرفیت محلی، و دید زمانی بلندمدت باشد. در برخی موارد، سرمایهگذاری روی حفاظت ممکن است در کوتاهمدت معقول باشد ولی در بلندمدت، پسروی برنامهریزیشده مقرونبهصرفهتر و پایدارتر باشد.
از منظر حقوقی و سیاستگذاری، لازم است که نقشههای خطر و سناریوهای بلندمدت در مقررات ساخت و ساز، برنامههای توسعه شهری و سیاستهای ملی آب و مدیریت ساحل ادغام شوند. ابزارهای سیاستی میتوانند شامل محدودیتهای کاربری زمین، مشوقهای مالی برای انتقال یا ارتقاء سازهها، و برنامههای بازخرید و جبران برای ساکنان آسیبپذیر باشند.
در سطح بینالمللی نیز همکاری لازم است، زیرا افزایش سطح دریا مسئلهای فرامرزی است. تبادل اطلاعات، فناوری و منابع مالی میتواند به کشورهایی که ظرفیت فنی یا مالی محدودتری دارند کمک کند تا برنامههای سازگاری و نوسازی زیرساختها را اجرا کنند. نهادهای چندجانبه، بانکهای توسعهای و صندوقهای اقلیمی میتوانند نقش بهسزایی در این فرآیند ایفا کنند.
پژوهشهای آینده باید بهطور خاص روی این موضوعات تمرکز کنند: چگونگی ادغام فرسایش ساحلی و طوفانها در مدلهای آبگرفتگی، سنجش دقیقتر آسیبپذیری اجتماعی-اقتصادی در سطح محلات، ارزیابی هزینه-فایده بلندمدت برای استراتژیهای مختلف سازگاری، و توسعه نقشههای پویا که با دادههای واقعی و تغییرات محیطی بهروزرسانی میشوند. افزون بر این، مطالعات موردی از شهرها و بنادر میتواند درسهای عملیاتی درباره اجرای سازگاریها فراهم آورد.
در پایان، هرچند اعداد و سناریوها ممکن است متفاوت باشند، یک پیام روشن وجود دارد: برنامهریزی ساحلی و نقشهبرداری خطر باید بخش جداییناپذیر سیاستگذاریهای شهری و زیرساختی آینده باشد. حفاظت از ساختمانها و زیرساختهای حیاتی، حمایت از جوامع ساحلی و طراحی راهکارهای منطبق با واقعیتهای اقتصادی و زیستمحیطی، مستلزم عمل سریع، مبتنی بر شواهد و مشارکت بینبخشی است.
منبع: sciencealert
نظرات
کوینفای
واقعن منطقیه؛ بدون کمک مالی بینالمللی و ابزارهای بیمه، خیلی کشورا نمیتونن با این بار کنار بیان
رضا
معلومه محافظهکارانه ست، اما بعضی جاها حس میکنم اغراق هم هست؛ باید جزئیات محلی و فرسایش ساحل رو بذارن تو مدل تا دقیقتر شه
سیتیلاین
نقشهها خوبه، ولی سیاست و پول مهمتر ؛ شهرها باید تصمیم بگیرن نه فقط هشدار شن. کی بودجه میده؟ کی جابهجاشون میکنه؟
لابکور
من تو پروژه ساحلی دیدم چطور یه محله تو چند سال کمعمق شد و خونههاش رفتن زیر آب، نقشه لازمه ولی اجرای واقعی خیلی پیچیده ست...
توربو
این آمار چقدر قابل اعتماد هستن؟ DEMها خطا دارن، ولی حتی اگه نصفش هم درست باشه بدجوری کافیه. دادهمحل چطور؟
دیتاپالس
وااای، ۱۳۰ میلیون سازه؟! جدی یعنی شهرها عملا دارن تکه تکه میشن... این آمار ترسناکه، باید زودتر فکری کرد
            
                
ارسال نظر