8 دقیقه
وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون) طبق گزارشها در حال آمادهسازی قراردادی چند میلیارد دلاری با شرکت اسپیسایکس برای ساخت مجموعهای از ماهوارهها در چارچوب ابتکار وسیعی به نام «گنبد طلایی» (Golden Dome) است. براساس گزارش والاستریت ژورنال، این سفارش میتواند در حدود 2 میلیارد دلار ارزش داشته باشد و بودجه لازم برای تولید تا 600 ماهواره را تأمین کند؛ ماهوارههایی که هدفشان کشف، تشخیص و ردیابی تهدیدات هوابرد پیش از رسیدن به اهداف است.
هدفگذاری و مأموریت «گنبد طلایی»
این پروژه که برای اولین بار در ماه مه معرفی شد، بهعنوان یک پوشش دفاعی چندلایه معرفی شده که هدف آن محافظت از ایالات متحده در برابر تهدیدهای موشکی، هوایی، دریایی و حتی تهدیدهای مبتنی بر فضا است. برخلاف صورتبندیهای تجاری مانند صورت فلکی استارلینک اسپیسایکس، ماهوارههای متعلق به «گنبد طلایی» بهصورت ویژه برای مأموریتهای پایش، شناسایی و ردیابی موشک طراحی خواهند شد؛ یعنی حسگرهای پیوسته در فضا که میتوانند رادارهای زمینی و سامانههای نصبشده بر ناوها را تکمیل کنند و قابلیت هشداردهی زودهنگام و دادهٔ هدفگیری دقیقتری فراهم سازند. اهمیت این لایهٔ فضایی در این است که میتواند زوایای کور پوشش زمینی را پوشش دهد و مدت زمان هشدار را افزایش دهد؛ در نتیجه پدافند موشکی از حالت واکنشی به حالت پیشگیرانه نزدیکتر میشود.
دامنه پروژه، برآورد هزینهها و چشمانداز بلندمدت
اسناد برنامهریزی اولیه بودجه آغازین را نزدیک به 25 میلیارد دلار در نظر گرفتهاند، اما برآوردهای مختلف نشان میدهد هزینهٔ کلی ممکن است بهطور قابل توجهی افزایش یابد. برخی برآوردهای کاخ سفید نشان میدهند که مجموع هزینهها میتواند در طول چند دهه به حدود 175 میلیارد دلار برسد؛ تحلیلگران دیگر هشدار میدهند که بسته به وسعت پروژه، نیاز به افزونگی (redundancy)، چرخههای جایگزینی و تعمیر و نگهداری، رقم نهایی میتواند دهها برابر یا حتی صد برابر تخمین اولیه باشد. بنابراین قراردادی که به ارزش گزارششدهٔ 2 میلیارد دلار به اسپیسایکس اعطا شود، تنها یک بخش کوچک از مجموعهای از سفارشات و قراردادهای مورد انتظار در سراسر صنعت دفاعی خواهد بود. از منظر مدیریت هزینه، پرسشهایی درباره هزینه واحد هر ماهواره، هزینههای پرتاب، نصب حسگرها، لینکهای دادهای امن، مراکز پردازش داده و دوام عملیاتی ماهوارهها مطرح است؛ هزینههایی که باید در طول چرخهٔ عمر سیستم — شامل تخصیص برای بهروزرسانی نرمافزاری و سختافزاری — لحاظ شوند.
چرا اسپیسایکس و تفاوت با استارلینک
اسپیسایکس پیش از این شبکه وسیعی در مدار کمارتفاع زمین (LEO) برای ارائه خدمات پهنباند تحت عنوان استارلینک راهاندازی کرده است و هزاران ماهواره را در مدار مستقر کرده است. تجربهٔ شرکت در استقرار سریع و نسبتاً کمهزینهٔ صورتفلکیهای بزرگ، توان لجستیکی و زنجیرهٔ تأمین مقیاسپذیری را نشان میدهد که آن را به شریک جذابی برای پیادهسازی سریع ظرفیتهای نظامی تبدیل میکند. با این حال، ماهوارههای طراحیشده برای «گنبد طلایی» ماهوارههای تخصصی خواهند بود: آنها بهصورت ویژه برای شناسایی پرتابها، ردیابی مسیر پرواز موشکها و پشتیبانی از ارتباطات نظامی طراحی میشوند و نه برای ارائهٔ خدمات اینترنت مصرفی به عموم. در نتیجه طراحی حسگرها (مادونقرمز، اپتیکی، راداری)، سیستمهای پردازش سیگنال، رمزنگاری ارتباطات و پروتکلهای امنیتی باید با استانداردهای خاص نظامی همخوانی داشته باشد. علاوه بر این، الزامات تابآوری (resilience) در برابر ذرات فضایی، تداخل الکترومغناطیسی و حملات سایبری نیز در این ماهوارهها تشدید خواهد شد؛ مواردی که معمولاً در تجهیزات تجاری با درجه کنترل متفاوتی مدیریت میشوند.

سایر بازیگران صنعتی و مسألهٔ کاربری دوگانه
گزارشها نشان میدهد که شرکتهای فناوری دیگری از جمله Anduril Industries و Palantir Technologies نیز احتمالاً در یکپارچهسازی حسگرها، توسعهٔ نرمافزار فرماندهی و کنترل (C2) و تحلیلهای داده نقش خواهند داشت. حضور این شرکتها نشاندهندهٔ اهمیت تحلیل دادههای حجیم، هوش مصنوعی برای تشخیص الگو، و توسعهٔ رابطهای کاربری برای تصمیمگیرندگان نظامی است. ذات دوگانهٔ برنامه — ماهوارههایی که هم تهدیدها را ردیابی میکنند و هم امکان ارتباطات نظامی را فراهم میآورند — پرسشهای راهبردی دربارهٔ تابآوری، امنیت دادهها و تفکیک داراییهای فضایی غیرنظامی از نظامی را مطرح میکند. بهعنوان مثال، ادغام قابلیتهای ارتباطی و حسگری در یک پلتفرم واحد ممکن است کارایی را بالا ببرد اما همزمان خطرات امنیتی و پیچیدگیهای حقوقی را به دنبال دارد؛ بهویژه در مواقعی که ماهوارهها در مدارهای مشترک و تجاری مستقر باشند. علاوه بر این، مشارکت با پیمانکاران خصوصی میتواند منافع اقتصادی و نوآوری را به همراه داشته باشد اما نیازمند چارچوبهای قوی برای کنترل صادرات فناوری، محافظت از مالکیت معنوی و تضمین تبعیت از قوانین بینالمللی است.
زمینهٔ فنی: چگونه ردیابی موشک مبتنی بر فضا کار میکند
ردیابی موشک در فضا معمولاً مبتنی بر حسگرهای مادونقرمز (IR) است که امضای حرارتی پرتاب را تشخیص میدهد؛ این حسگرها میتوانند مرحلهٔ آغازین پرتاب را شناسایی کنند و جهت اولیهٔ حرکت را تعیین نمایند. پس از تشخیص اولیه، بارهای اپتیکی پیشرفته یا محمولههای راداری میتوانند برای حفظ قفل (track) و پیگیری مسیر موشک در طول عبور از جو استفاده شوند. این دادهها در کنار رادارهای زمینی، سامانههای هشدار زودهنگام و رهگیرهای موشکی قرار میگیرند تا زمان هشدار را کاهش داده و دقت هدفگیری را افزایش دهند. ساخت یک صورتفلکی که پوشش جهانی و پیوسته فراهم کند مستلزم تعداد زیادی ماهواره در مدارها و ارتفاعهای مختلف است تا نقاط کور کاهش یابد و زمان بازدید (revisit time) برای هر منطقهٔ حساس به حداقل برسد. همچنین لینکهای دادهای پرسرعت و امن برای انتقال سریع اطلاعات از ماهوارهها به مراکز فرماندهی و سامانههای شلیک ضروری است؛ این لینکها معمول است از ترکیب ارتباطات لیزری بینماهوارهای، فرستندههای مایکرویو و پیوندهای زمینی استفاده کنند تا تاخیرها و نقاط شکست کاهش یابد. افزون بر این، الگوریتمهای فیوژن داده (data fusion) باید بهسرعت ورودیهای متعدد را با یکدیگر ترکیب کنند تا ردیابی پیوسته و تخمین مسیر دقیق فراهم آید؛ فرآیندی که نیازمند ظرفیت پردازش لبه (edge computing) و مراکز پردازشی پیشرفته است.
پیامدها برای امنیت ملی و ارتباطات
در صورت اجرای کامل، این پروژه میتواند آگاهی وضعیتی (situational awareness) ایالات متحده را در میدان نبرد و حوزهٔ استراتژیک فضا تقویت کند و همچنین توانایی ارتباطات میدان نبرد را بهبود دهد. اما چنین حرکتی میتواند تسریعکنندهٔ نظامیسازی مدار پایین زمین (LEO) باشد و کشورهای دیگر را به سرمایهگذاریهای مشابه وادار سازد؛ بدین ترتیب رقابت و پیچیدگیهای راهبردی در فضا افزایش خواهد یافت. مقامهای پنتاگون جزئیات فنی کامل را منتشر نکردهاند، بنابراین بسیاری از پرسشهای طراحی و سیاستی همچنان باز باقی میمانند، بهویژه دربارهٔ هزینهها، جدول زمانی، و نحوهٔ تعامل این سیستم با سامانههای دفاعی موجود مانند سامانههای راداری زمینی، رهگیرهای موشکی (مانند THAAD، Aegis، GMD) و شبکهٔ اطلاعاتی وزارت دفاع. علاوه بر این، مسألهٔ حقوق بینالملل فضایی، قواعد تعامل در داخل مدارهای مشترک و پیامدهای اخلاقی استفاده از دادههای فضایی برای عملیات نظامی نیز موضوعاتی هستند که نیازمند بررسی و شفافسازی عمومی و بینالمللیاند.
در سطح فنی-عملیاتی، سؤالهای عملی دربارهٔ پایداری عملیات، مدیریت چرخهٔ عمر ماهوارهها، برنامههای جایگزینی و افزونگی، و همچنین تستهای تابآوری در برابر تهدیدات فیزیکی و سایبری وجود دارد. از منظر بازار، اجرای چنین برنامهای میتواند تقاضا برای خدمات پرتاب، تولید قطعات الکترونیکی مقاوم در برابر محیط فضایی و توسعهٔ نرمافزارهای تحلیل داده را افزایش دهد و فرصتهای جدیدی برای شرکتهای هوافضا و تکنولوژی فراهم آورد. با توجه به ماهیت حساس پروژه، تعامل بین بخش دولتی و خصوصی براساس قراردادهای محرمانه، استانداردهای امنیتی و کنترل کیفی بسیار قوی خواهد بود تا از نشت اطلاعات حیاتی و سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود.
نهایتاً، اجرای «گنبد طلایی» نیازمند یک استراتژی جامع است که هم ابعاد فنی و هم ابعاد سیاسی، اقتصادی و حقوقی را دربرگیرد؛ از بودجه و مدیریت زنجیرهٔ تأمین تا دیپلماسی فضایی و چارچوبهای همکاری میانالمللی. این پروژه نمونهٔ روشنی است از تقاطع فناوریهای نوین فضایی، امنیت ملی و اقتصاد دفاعی که آیندهٔ نقش فضا در دفاع ملی را ترسیم خواهد کرد.
منبع: smarti
نظرات
دانیکس
همکاری با شرکتای مثل پالانتیر و Anduril میتونه مفید باشه ولی خطر دوگانگی کاربری و نشت اطلاعات واقعا جدیه باید قوانین روشن باشه
آسمانچرخ
حس میکنم دارن فضا رو به یه منطقه مسابقه نظامی تبدیل میکنن، هزینهها هم که معلوم نیست، خب بی نظمی احتمالی زیاد شده، مگه نه؟
آرمین
این واقعاً سواله که این ماهوارهها هدفپذیر نمیشن؟ اگه دشمن تشخیص بده... زنجیره تامین و امنیت سایبری چطوره؟ 😬
استروست
معقول به نظر میاد، استفاده از تجربه استارلینک توی لجستیک منطقیه اما هزینهی هر ماهواره رو باید شفاف کنن و جدول زمانبندی معلوم باشه
روداکس
واقعاً؟ 175 میلیارد دلار... انگار دارن برای همه سناریوها آماده میشن. فضای بالای سرمون داره نظامیتر میشه، به نظرم نگرانکنندهست!
            
                
ارسال نظر