کاهش حفره اوزون آنتارکتیکا در ۲۰۲۴؛ نشانه ای از بهبود جهانی

گزارش WMO نشان می‌دهد حفره اوزون آنتارکتیکا در ۲۰۲۴ کوچک‌تر شده است؛ بهبود ناشی از اجرای پروتکل مونترال، کاهش مواد مخرب اوزون و پایش ماهواره‌ای است، اما هوشیاری و ادامه پایش جهانی هنوز ضروری است.

نظرات
کاهش حفره اوزون آنتارکتیکا در ۲۰۲۴؛ نشانه ای از بهبود جهانی

8 دقیقه

سازمان جهانی هواشناسی (WMO) نشانه‌های دلگرم‌کننده‌ای گزارش کرده است: حفره اوزون در آنتارکتیکا در سال ۲۰۲۴ به‌طور قابل‌توجهی کوچکتر از سال‌های اخیر بود. دانشمندان هشدار می‌دهند که نوسانات طبیعی جو نقش داشته‌اند، اما روند بلندمدت بازیابی لایه اوزون همچنان ادامه دارد که نتیجه اقدامات سیاستی جهانی و پایش پیوسته است. این گزارش بر اهمیت حفظ و تقویت شبکه‌های پایش ماهواره‌ای و زمینی، و تداوم اجرای پروتکل‌های بین‌المللی تأکید می‌کند.

یافته‌های WMO در سال ۲۰۲۴

بولتن سازمان جهانی هواشناسی یادآور شده است که حفره سالانه بهاری اوزون در آنتارکتیکا — کاهش فصلی غلظت اوزون که بالای قطب جنوب شکل می‌گیرد — در سال ۲۰۲۴ نسبت به میانگین دورهٔ ۱۹۹۰–۲۰۲۰ کوچکتر بوده است. اگرچه تغییرات سالانه در مقدار اوزون انتظار می‌رود و عوامل جوی متنوعی در این نوسانات دخیل‌اند، نشانه‌های کلی مثبت است: اوزون استراتوسفرکم‌کم علائم ترمیم را نشان می‌دهد زیرا سطوح مواد مخرب اوزون کاهش یافته‌اند.

سلِست سائولو، دبیرکل WMO، با اشاره به دهه‌ها همکاری بین‌المللی، اشتراک داده‌های باز و پایش نظام‌مند گفت: «این دستاورد تصادفی نیست.» او تأکید کرد که هماهنگی علمی و سیاسی، رصد ماهواره‌ای و شبکه‌های زمینی، و تبادل داده‌ها زیربنای این بهبود بوده‌اند. هم‌زمان کارشناسان هشدار می‌دهند که «هوشیاری» هنوز ضروری است تا پیشرفت‌های موقتی از بهبود پایدار تفکیک شوند و مسیر بازیابی تثبیت و تسریع گردد.

گزارش WMO همچنین به نقش عوامل جوی موقتی اشاره می‌کند؛ از جمله شدت و پایداری «گرداب قطبی» (polar vortex) و تشکیل ابرهای استراتوسفری قطبی (PSCها)، که در واکنش‌های شیمیایی آزادسازی کلر و برم از ترکیبات مخرب اوزون مؤثر هستند. در سال‌هایی که شرایط برای تشکیل PSCها مناسب‌تر باشد، تخریب اوزون تشدید می‌شود و نتیجهٔ سالانه ممکن است با نوسانات قابل‌توجهی همراه شود؛ بنابراین تحلیل بلندمدت و آمار چنددهه‌ای برای ارزیابی روند واقعی بازیابی حیاتی است.

چرا لایه اوزون برای زندگی روی زمین اهمیت دارد

لایه اوزون که در استراتوسفر و چندین کیلومتر بالاتر از سطح زمین قرار دارد، بخش زیادی از تابش فرابنفش (UV) مضر خورشید را جذب می‌کند. بدون این حفاظ، میزان تابش UV-B که به سطح زمین می‌رسد افزایش می‌یابد و خطر ابتلا به سرطان پوست، آب‌مروارید (کاتاراکت)، تضعیف سیستم ایمنی و آسیب به گیاهان و اکوسیستم‌ها شدت می‌گیرد. به‌علاوه، اختلال در تولید مثل و رشد فیتوپلانکتون‌ها می‌تواند زنجیره غذایی دریایی را تحت‌تأثیر قرار دهد و در نتیجه امنیت غذایی و تنوع زیستی را تهدید کند.

بهبود لایه اوزون بنابراین مستقیماً به نفع سلامت عمومی و محیط زیست خواهد بود: کاهش شیوع بیماری‌های مرتبط با UV، حفاظت از بینایی، و جلوگیری از آسیب‌های گسترده به کشاورزی و اکوسیستم‌های دریایی. افزون بر این، کاهش ترکیبات مخرب اوزون اغلب با کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای مرتبط است یا دست‌کم فرصت‌هایی برای هم‌افزایی سیاست‌های اقلیمی و حفاظتی فراهم می‌کند؛ برای مثال جایگزینی CFCها با گازهای کم‌اثر در گرم‌شدن جهانی یا با گزینه‌های کم‌پتانسیل گرمایش جهانی (GWP) می‌تواند منافعی دوگانه در پی داشته باشد.

نقش پروتکل مونترال در تغییر جهت

پیروزی اصلی در کاهش تخریب اوزون مرهون پروتکل مونترال سال ۱۹۸۷ است. تقریباً ۲۰۰ کشور موافقت کردند تا تولید و مصرف کلروفلوئوروکربن‌ها (CFCها) و دیگر مواد مخرب اوزون را کاهش و در نهایت حذف کنند؛ موادی که در محصولات مصرفی مانند اسپری‌های مو، سیستم‌های تبرید، عایق‌های فومی و کف‌های آتش‌نشانی کاربرد داشتند. در طول زمان این معاهده بیش از ۹۹٪ تولید و مصرف بسیاری از عاملان اصلی تخریب اوزون را حذف کرده است.

پروتکل مونترال نمونه‌ای قدرتمند از نحوهٔ تأثیر سیاست‌های جهانی هدفمند و پایبندی مداوم را نشان می‌دهد که می‌تواند مسأله‌ای در مقیاس سیاره‌ای را ترمیم کند. علاوه بر حذف تدریجی CFCها، اصلاحات بعدی و الحاقات پروتکل، از جمله محدودیت‌های مرحله‌ای بر HCFCها و مدیریت جایگزین‌ها، به کاهش کلی بار اتمسفری کلر و برم کمک کرده‌اند. در همین راستا، تفاهم‌نامه‌هایی برای جلوگیری از انتشار غیرقانونی و رصد بازارهای سیاه مواد ممنوعه نیز توسعه یافته‌اند.

با این حال، WMO و مشاوران علمی هشدار می‌دهند که دینامیک‌های طبیعی جو هنوز سطح اوزون سالانه را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند؛ بنابراین پایش مستمر، رصد انتشارهای بالقوهٔ جدید و ارزیابی اثر جانشین‌ها (مانند برخی HFCها) برای اطمینان از بازیابی پایدار ضروری است. برنامه‌های پایش شامل شبکه‌های زمینی (دابسون، بروور، FTIR)، بادهای بالونی (سونداژ)، و مشاهدات ماهواره‌ای (مانند OMI, MLS, TOMS، و GOME) است که هر یک مکملی برای درک کامل‌تر وضعیت استراتوسفر فراهم می‌آورند.

برنامه زمانی بازیابی و اولویت‌های بعدی

بر اساس برآوردهای علمی، بازیابی جهانی لایه اوزون به سطح سال ۱۹۸۰ — پیش از ظهور گستردهٔ حفره اوزون — اگر سیاست‌های فعلی حفظ شوند، در طول چندین دهه رخ خواهد داد. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد نقاط عطف منطقه‌ای و زمانی متفاوت‌اند: بسیاری از مناطق دارای کاهش اوزون باید تا حدود سال ۲۰۴۰ بهبود قابل‌توجهی را نشان دهند، حفره اوزون در آرکتیک (شمال) ممکن است تا حدود ۲۰۴۵ ترمیم شود، و بازگشت حفرهٔ آنتارکتیکا به سطوح مشابه سال ۱۹۸۰ احتمالا تا حوالی سال ۲۰۶۶ رخ خواهد داد.

این جدول زمانی تابع متغیرهای متعددی است: نرخ کاهش انتشار مواد مخرب اوزون، تبادل‌های شیمیایی در استراتوسفر که تحت تأثیر دما و ابرهای استراتوسفری قرار دارند، و نیز هرگونه انتشار غیرمنتظره یا غیرقانونی از منابع جدید. به همین دلیل مات تالی (Matt Tully)، رئیس گروه مشاور علمی اوزون WMO، گفت: «نیاز بنیادی وجود دارد که جهان به پایش سیستماتیک و با کیفیت بالا از اوزون استراتوسفر و مواد مخرب آن ادامه دهد.» رصدهای مداوم، مطالعات آزمایشگاهی، و مأموریت‌های ماهواره‌ای برای تأیید روند بازیابی و کشف هر گونه انتشار غیرمجاز یا غیرمنتظره از مواد ممنوعه ضروری خواهند بود.

اولویت‌های عملی بعدی شامل تقویت شبکه‌های پایش جهانی، بهبود سیستم‌های تبادل داده‌های علمی، ارتقای توانایی تشخیص و ردگیری منابع انتشار غیرقانونی، و تضمین اینکه جایگزین‌های شیمیایی کم‌خطرتر و با پتانسیل گرمایش جهانی پایین‌تر توسعه و پذیرش شوند، است. هماهنگی بین سازمان‌های بین‌المللی مانند WMO، UNEP، و کنوانسیون‌ها و پروتکل‌های مرتبط نیز برای به اشتراک‌گذاری سریع نتایج و واکنش به تهدیدات نوظهور کلیدی است.

در عمل، این به معنای سرمایه‌گذاری در فناوری‌های ماهواره‌ای پیشرفته، نگهداری و گسترش پایگاه‌های زمینی اندازه‌گیری، آموزش و توسعه ظرفیت در کشورهای در حال توسعه، و تقویت سازوکارهای گزارش‌دهی و اجرای مقررات است. نمونه‌هایی از تکنیک‌های پیشرفته شامل تحلیل طیف‌سنجی FTIR برای شناسایی ترکیبات در ستون جو، اندازه‌گیری با استفاده از ماهواره‌های مادون قرمز سنجنده لیزری و تحلیل هم‌زمان داده‌ها با استفاده از مدل‌سازی جوی و تحلیل‌های بازگشتی (reanalysis) هستند که امکان ردیابی روندها و منابع انتشار را فراهم می‌آورند.

به‌طور خلاصه، جمع‌شدن حفره اوزون آنتارکتیکا در ۲۰۲۴ نشانه‌ای امیدوارکننده است که ریشه در دهه‌ها همکاری علمی و سیاست‌گذاری هماهنگ دارد. مسیر بازیابی در جریان است، اما تداوم آن بر تعهد بین‌المللی پایدار، شبکه‌های قوی پایش و اقدام سریع در مواجهه با تهدیدات جدید تکیه دارد. برای حفاظت از سلامت عمومی و محیط زیست و تضمین این که پیشرفت‌های اخیر حفظ و تسریع شوند، ترکیبی از سیاست‌گذاری، علم و فناوری، و همکاری بین‌المللی لازم است.

برای خوانندگان علاقه‌مند به جزئیات فنی: واکنش‌های اصلی شیمیایی که باعث تخریب اوزون می‌شوند شامل چرخه‌های کاتالیزوری کلر و برم است که در آن یک اتم کلر یا برم قادر است بارها و بارها یک مولکول اوزون را از بین ببرد. منبع این اتم‌ها ترکیبات پرکلره و پر برمهٔ صنعتی (مانند CFCها و Halonها) است؛ این ترکیبات در استراتوسفر با نور خورشید تجزیه شده و اتم‌های فعال را آزاد می‌کنند. تشکیل ابرهای استراتوسفری قطبی به‌ویژه در آنتارکتیکا شرایطی را فراهم می‌آورد که کلر مولکولی (که در حالت غیرفعال است) به‌صورت ترکیبات فعال آزاد شود و تخریب اوزون را شتاب دهد. بنابراین، تغییرات در دما و ساختار دینامیکی گرداب قطبی اهمیت ویژه‌ای برای شدت حفره دارد.

در نهایت، پیام سیاستی ساده است اما حیاتی: ادامهٔ پایش، پایبندی مستمر به پروتکل‌ها، شفافیت در گزارش‌دهی انتشارها، و آمادگی برای واکنش سریع به نشت‌ها یا انتشارهای غیرمجاز، از ملزومات حفاظتی برای تضمین بازیابی لایه اوزون و کاهش اثرات مضر اشعهٔ فرابنفش برای نسل‌های آینده‌اند.

منبع: smarti

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط