8 دقیقه
رئیسجمهور دونالد ترامپ ابتکاری جسورانه و دوساله با عنوان US Tech Force معرفی کرده است که هدف آن شتابدهی به مدرنسازی دولت فدرال و تقویت برتری رقابتی ایالات متحده در حوزه هوش مصنوعی در برابر چین است. این طرح نمایشگر تمرکز راهبردی جدید دولت بر توسعه ظرفیتهای فنی، افزایش توان عملیاتی دیجیتال و جذب استعدادهای پیشرو فناوری است تا دولت در زمینههای زیرساخت داده، خدمات دیجیتال و تحلیلهای مبتنی بر هوش مصنوعی توانمندتر شود.
این برنامه چه خواهد کرد — و چه کسانی هدف قرار میگیرند
برنامه در نظر دارد حدود ۱,۰۰۰ متخصص فناوری و هوش مصنوعی را از شرکتهای عمده صنعتی — از جمله آمازون، اپل، گوگل، متا و مایکروسافت — جذب کند و آنان را در داخل نهادهای فدرال مستقر نماید. هدف نهایی اینکار تسریع پروژههای حیاتی مانند نوسازی زیرساخت دادههای دولتی، توسعه اپلیکیشنهای کاربرمحور برای خدمات عمومی، یکپارچهسازی ابزارهای هوش مصنوعی در سامانههای دفاعی، ارتقای تحلیلهای اطلاعاتی و مدرنسازی پلتفرمهای مالیاتی و مالی است. هر یک از این حوزهها به مهارتهای متفاوتی نیاز دارد؛ از طراحی معماری داده و مهندسی داده تا توسعه مدلهای یادگیری ماشین و تحلیلهای مقیاسپذیر.
نقشها طیف وسیعی از مهندسین نرمافزار و مهندسین داده تا دانشمندان داده، متخصصان هوش مصنوعی و مدیران پروژه را شامل میشود. نهادهای دولتی پروژهها و نیازمندیهای خود را تعریف میکنند و دفتر مدیریت کارکنان (Office of Personnel Management یا OPM) مسئولیت غربالگری فنی و بررسیهای اولیه را بر عهده خواهد داشت. مصاحبههای نهایی و تصمیمات استخدامی در نهایت توسط همان نهادها اتخاذ میشود تا هماهنگی با مأموریتهای امنیتی و اجرایی رعایت گردد. دستمزدهای سالانه پیشبینیشده در بازه ۱۳۰,۰۰۰ تا ۲۰۰,۰۰۰ دلار قرار دارد و بستههای مزایا مطابق استانداردهای فدرال تنظیم خواهند شد تا رقابت با بازار خصوصی امکانپذیر شود.
این برنامه صرفاً یک روند استخدام مستقیم و انبوه نیست؛ ترکیبی از آموزشهای عملی، حقوق رقابتی و مسیرهای شغلی را ارائه میدهد. شرکتهای مشارکتکننده متعهد شدهاند که منابع آموزشی، برنامههای منتورینگ و اختصاص نیروی موقت (secondments) را فراهم آورند تا انتقال مهارت و دانش میان بخش خصوصی و عمومی تسهیل گردد. طی دوره دوساله، مشارکتکنندگان روی پروژههای مشخص کار میکنند، تجربیات عملی بهدست میآورند و شبکههای حرفهای خود را توسعه میدهند؛ پس از پایان دوره، امکان بازگشت به بخش خصوصی یا ادامه خدمت در نهادهای دولتی وجود دارد و شرکتهای شریک توافق کردهاند که فارغالتحصیلان این برنامه را در مراحل جذب آینده مورد توجه قرار دهند. این رویکرد میتواند به حفظ سرمایه انسانی و ایجاد مسیرهای شغلی ترکیبی بین دولت و صنعت منجر شود.

چرا حالا: فشار استراتژیک بر هوش مصنوعی
US Tech Force بر پایه تلاشهای گستردهتر دولت برای کاهش موانع قانونی و مقرراتی در مقابل توسعه هوش مصنوعی و افزایش سرمایهگذاری در زیرساختها شکل گرفته است. این ابتکار در ادامه اقدامات قبلی برای بازآرایی خدمات دیجیتال در ساختار دولت فدرال است — از جمله تغییر ساختار بخشی از خدمات دیجیتال ایالات متحده (USDS) و بازنگری در تحویل دیجیتال فدرال — که نشان میدهد دولت میخواهد تخصص دره سیلیکون و شرکتهای بزرگ فناوری را به خدمت عمومی بیاورد تا اجرای پروژههای فناوری حیاتی را تسریع کند.
با جذب مستقیم برترین استعدادهای هوش مصنوعی از صنعت و همکاری با حدود ۲۰ شرکت پیشرو — از جمله Adobe، OpenAI، Nvidia و Zoom — این ابتکار نشان میدهد که واشنگتن قصد دارد نقشی فعال در صحنه فناوری جهانی ایفا کند، نه تنها بهعنوان نهاد تنظیمکننده، بلکه بهعنوان یک عامل اجرایی و بهرهبردار مستقیم فناوری. همکاری نزدیک با شرکتهای مطرح، دسترسی به ابزارها و روشهای توسعه مدرن، و انتقال سریع بهترین شیوهها در طراحی، حفاظت داده و استقرار مدلهای AI را ممکن میسازد.
موفقیت US Tech Force در تحقق مدرنسازی سریع و ایجاد برتری رقابتی واقعی بستگی به چند عامل کلیدی دارد: سرعت جذب و جذبپذیری نهادها برای جذب متخصصان، توانمندی برنامه در مدیریت تضاد منافع و پیوندهای بخش خصوصی، کارآمدی فرایندهای تامین و تخصیص منابع، و قابلیت انتقال دانش از پروژههای موقتی به ظرفیتهای بلندمدت دولتی. علاوه بر این، موضوعاتی مانند اعطای دسترسیهای امنیتی، حفاظت از مالکیت فکری، انطباق با قوانین حریم خصوصی و شفافسازی در مورد نقش شرکتهای شریک در پروژهها از اهمیت حیاتی برخوردارند. با همه اینها پیام واضح است: دولت فدرال تلاش میکند تا با ورود مستقیم به میدان فناوری بزرگ (Big Tech) و با استفاده از روشهای عملیاتی و تخصص صنعتی، فرایند پذیرش هوش مصنوعی در خدمات دولتی را تسریع کند و در رقابت فنی با چین موقعیت خود را تقویت نماید.
در سطح اجرایی، طرح US Tech Force میتواند فرصتهایی را برای بهبود کارایی خدمات دولتی ایجاد کند؛ از کاهش زمان پاسخدهی به شهروندان گرفته تا افزایش شفافیت در پردازش اطلاعات و ارتقای دقت تحلیلهای اطلاعاتی برای تصمیمگیریها. سرمایهگذاری در زیرساختهای داده شامل بهروزرسانی مخازن داده، ایجاد گذرگاههای امن انتقال داده و پیادهسازی ابزارهای MLOps برای چرخه حیات مدلهای یادگیری ماشین است. این موارد میتواند موجب شود دولت سریعتر مدلهای پیشبینی، تحلیل ریسک و سامانههای توصیهگر را در اختیار عملیات روزمره قرار دهد.
از منظر نیروی انسانی و مدیریت استعداد، این برنامه الگوی نوعی برای «چرخش تخصصی» بین بخش خصوصی و عمومی میسازد و میتواند خلأ مهارت در سازمانهای دولتی را کاهش دهد. با این حال، موفقیت این الگو وابسته به ایجاد انگیزههای مناسب برای متخصصان، فراهم کردن برنامههای ارتقاء مهارت مستمر، و تضمین چشمانداز شغلی روشن در دولت است. همچنین لازم است سازوکارهای شفاف برای مدیریت تضاد منافع و محافظت از اطلاعات حساس طراحی شود تا اعتماد عمومی نسبت به استفاده از هوش مصنوعی در خدمات دولتی حفظ شود.
از منظر راهبردی، تمرکز بر آوردن تخصص صنعتی به داخل دولت میتواند به چند نتیجه مهم منجر شود: نخست، سرعتبخشی به پروژههای تحول دیجیتال که معمولاً در بوروکراسیهای بزرگ کند پیش میروند؛ دوم، انتقال بهترین شیوههای توسعه نرمافزار، امنیت و معماری داده از شرکتهای پیشرو؛ و سوم، شکلگیری شبکهای از نیروهای آشنا به فناوری که قادر به کار میانبخشی و اجرای پروژههای پیچیده ملی باشند. اگر این زیربناها بهدرستی طراحی و پیادهسازی شوند، بازده سرمایهگذاری در فناوری و زیرساختهای دیجیتال برای دولت میتواند بهطور قابلتوجهی افزایش یابد.
در نهایت، چالشها نباید نادیده گرفته شوند: چگونگی حفظ استقلال مأموریتهای دولتی در مواجهه با منافع شرکتهای شریک، نحوه تضمین شفافیت و پاسخگویی در پروژههای AI، و مدیریت انتظارات در مورد نتایج کوتاهمدت در برابر سرمایهگذاری بلندمدت. علاوه بر آن، مسئله حفاظت از دادههای شهروندان، رعایت قوانین حریم خصوصی و تضمین عدم تبعیض الگوریتمی در سامانههای دولتی از جمله ریسکهایی هستند که باید به صورت متمرکز و پیشگیرانه مدیریت شوند.
در مجموع، US Tech Force نشانگر یک گام مهم در جهت تلفیق ظرفیتهای صنعتی با اهداف دولتی است؛ حرکتی که میتواند سرعت ورود فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی به خدمات عمومی را افزایش دهد و همزمان زمینه رقابت فناورانه با بازیگران جهانی مانند چین را تقویت نماید. موفقیت این برنامه نیازمند طراحی دقیق سازوکارهای حاکمیتی، سرمایهگذاری در آموزش و زیرساخت، و التزام به اصول اخلاقی و حقوقی در استفاده از هوش مصنوعی است.
منبع: smarti
ارسال نظر