8 دقیقه
سامسونگ از تشدید کمبود جهانی حافظه بهرهبرداری میکند و در پی افزایش قیمتها در خطوط محصول HBM و DRAM خود است، زیرا تقاضا از سوی بار کاریهای هوش مصنوعی و شتابدهندههای مرتبط با آن از عرضه پیشی گرفته است. این وضعیت روی بازار حافظه با پهنای باند بالا (HBM) و حافظههای DRAM سنتی تأثیر شدیدی گذاشته و موجب تغییرات ساختاری در اولویت تولید و زنجیره تأمین شده است.
چگونه سامسونگ از فشار کمبود حافظه درآمدزایی میکند
گزارشهای اخیر از رسانههای محلی کره و پستهای اجتماعی نشان میدهد که سامسونگ برای محصولات HBM3E و انواع استاندارد DRAM خود درخواست افزایش قیمتهای قابل توجهی مطرح کرده است. اعلانات اولیه نشان از افزایش حدوداً ۲۰ درصدی برای برخی قطعات HBM3E داشت، اما در مذاکرات تجدید قراردادها، شنیده میشود که شرکت — همراه با برخی تأمینکنندگان دیگر — برای ماژولهای ۱۲ لایهای HBM3E (12H) تا ۵۰ درصد حقالزحمه بالاتر را میطلبد. بهطور جداگانه، گزارشها حاکی است که قیمت DRAM در سهماهه چهارم تقریباً ۵۰ درصد افزایش یافته است که نشانهای از تنگتر شدن بازار و فشار قیمتی در سطح جهانی است.
این تغییر دو عامل کلیدی دارد. اول اینکه رشد سریع تقاضا برای نسلهای جدید هوش مصنوعی (GenAI) و شتابدهندههای اختصاصی AI باعث جهش نیاز به حافظههای با پهنای باند بالا شده است؛ حافظههایی که تاخیر کم و پهنای باند بسیار بالا برای بارهای کاری موازی در پردازش مدلهای بزرگ فراهم میکنند. دوم اینکه حاشیه سود HBM به طور معمول از DRAMهای کالایی بیشتر است، از این رو تولیدکنندگان ترغیب میشوند تولید HBM را در اولویت قرار دهند. شرکتهایی مانند Micron و SK Hynix بهطور قابلتوجهی تمرکز خود روی تولید HBM را افزایش داده و در مقابل تولید DRAM را کاهش دادهاند که این ترکیب به تشدید کمبود DRAM نیز دامن زده است. در چنین شرایطی، بازیگران بزرگ با ظرفیت تولید گستردهتر میتوانند از هر دو موج قیمت استفاده کنند: سودآوری بالای HBM و افزایش قیمتهای DRAM ناشی از کمبود عرضه.

چرا رویکرد سامسونگ برجسته است
برخلاف برخی رقبا که به صورت تهاجمی تولید DRAM خود را کاهش دادند تا منابع و خط تولید را به HBM منتقل کنند، سامسونگ به نظر میرسد ردپای تولید DRAM نسبتا بزرگی را حفظ کرده است و این استراتژی ترکیبی آن را متمایز میسازد. با حفظ تولید قابلتوجه DRAM و در عین حال افزایش عرضه HBM، سامسونگ توانسته از افزایش قیمت HBM بهره برده و همچنین از کاهش نسبی عرضه DRAM سود ببرد. این رویکرد دوگانه به شرکت اجازه میدهد تا در کوتاهمدت هم از حاشیههای بالاتر HBM و هم از قیمتهای صعودی DRAM منتفع شود و به رشد درآمد و سودآوری بخش حافظه کمک کند؛ اتفاقی که در سهماهه چهارم ۲۰۲۵ باعث ثبت سودهای بیسابقه برای این بخش شد.
نکات فنی پشت این استراتژی نیز مهماند: تولید HBM، بهویژه ماژولهای HBM3E و نسخههای ۱۲H، نیازمند فرآیندهای پیچیدهتر مثل انباشتن تراشهها (stacking)، اتصال TSV، و بستهبندی پیشرفته است که سرمایهگذاری و تخصص بیشتری میطلبد. در مقابل، تولید DRAM در حجم بالا و روی خطوط قدیمیتر، با هزینه سرانه پایینتر انجام میشود اما به دلیل تغییر اولویتهای بازار و سرمایهگذاریها ممکن است عرضه آن کاهش یابد. سامسونگ با حفظ مقیاس تولید DRAM، از مزیت هزینهای و قابلیت تامین سریعتر برای مشتریان سنتی برخوردار میماند؛ اما همزمان با افزایش سرمایهگذاری در HBM، میتواند در بخشهای رو به رشد بازار AI نیز حضور قویتری داشته باشد. این توازن بین الزامات فنی، حاشیه سود و سازوکارهای تأمین بازار، استراتژی سامسونگ را در موقعیتی متفاوت نسبت به اکثر رقبا قرار داده است.
معنای این اقدام برای صنعت و خریداران
- سازندگان تجهیزات اصلی (OEM) و ارائهدهندگان خدمات ابری احتمالاً با صورتحسابهای قطعات گرانتری مواجه خواهند شد؛ این هزینههای اضافی میتواند قیمت کارتهای گرافیک، شتابدهندهها و خدمات زیرساخت هوش مصنوعی را افزایش دهد و در نهایت بر هزینههای توسعه و استقرار مدلهای AI تأثیر بگذارد.
- تجدید قراردادها به نقطهای برای مذاکره تبدیل شده است: مشتریان فعلی ممکن است مجبور به پذیرش افزایشهای شدید قیمت برای تضمین عرضه مستمر شوند. در این شرایط، قراردادهای بلندمدت با شرایط قیمتی ثابت کمتر امکانپذیر به نظر میرسند و تأمینکنندگان برای بازبینی شرایط قراردادها فشار خواهند آورد.
- خریداران کوچکتر ممکن است برای تأمین حجم موردنیاز خود دچار مشکل شوند، زیرا تأمینکنندگان اغلب قراردادها و حجم تولید را به مشتریان استراتژیک و قراردادهای سودآورتر تخصیص میدهند. این موضوع میتواند به تمرکز بیشتر قدرت خرید در دست چند بازیگر بزرگ و دشواری ورود برای شرکتهای نوپا و کسبوکارهای متوسط منجر شود.
علاوه بر موارد فوق، پیامدهای زنجیره تأمین فراتر از صرفاً افزایش قیمت است. افزایش قیمتها معمولاً باعث تغییر اولویتها در طراحی سختافزار میشود؛ برای نمونه، سازندگان سرور و کارتهای شتابدهنده ممکن است به دنبال طراحیهایی با بهینهسازی مصرف حافظه، استفاده از حافظههای جایگزین مانند GDDR برای برخی workloads یا بهبود تکنیکهای نویسنده-خواننده (read/write caching) باشند تا هزینههای حافظه را مدیریت کنند. همچنین، مراکز داده ممکن است برنامههای ذخیرهسازی و نگهداری بیشتری را اجرا کنند تا از مصرف بیرویه حافظه جلوگیری کنند و عمر کاربردی سختافزار را افزایش دهند. در سطح کلانتر، دولتها و شرکتهای راهبردی ممکن است سرمایهگذاری در ظرفیت تولید داخلی یا قراردادهای طولانیمدت با تأمینکنندگان را به عنوان راهبردی برای تضمین امنیت عرضه دنبال کنند.
افقهای احتمالی بازار
اگر تقاضای GenAI و حجم کارهای پردازشی مربوطه همچنان رشد کند، انتظار میرود که HBM برای مدت طولانیتری فشرده و گران باقی بماند. استراتژی دوگانه سامسونگ — نگه داشتن تولید DRAM در سطوح نسبتاً بالا در کنار بهرهبرداری از تقاضای HBM — مزیت کوتاهمدتی برای شرکت ایجاد میکند، اما این وضعیت میتواند با گسترش ظرفیت رقبا یا ورود سرمایهگذاریهای جدید به بازار دستخوش تغییر شود. بهعنوان نمونه، اگر Micron، SK Hynix یا بازیگران جدید سرمایهگذاریهای عظیمی در تولید HBM انجام دهند یا خطوط تولید جدید DRAM آنلاین شوند، فشار قیمت به تدریج کاهش خواهد یافت.
برای خریداران و برنامهریزان فناوری اطلاعات، پیام روشن است: قیمت حافظه و حاشیههای سود تولیدکنندگان ممکن است در کوتاهمدت بالا باقی بماند و نوسانپذیری در تأمین و بودجهریزی افزایش یابد. توصیههای عملی شامل تنوع در منابع تأمین، بررسی گزینههای جایگزین فنی (مثل بازطراحی برای مصرف حافظه کمتر یا استفاده از سطوح حافظه ترکیبی)، مذاکره برای قراردادهای بلندمدت با شرایط تامین تضمین شده و افزایش پیشبینی تقاضا برای کاهش ریسک تأمین است. در سطح صنعتی، شرکتها باید سناریوهای مختلف قیمتگذاری و ظرفیت را مدلسازی کنند تا بتوانند تصمیمات سرمایهگذاری و خرید خود را با دیدی مبتنی بر ریسک و بازده تنظیم کنند.
در نهایت، روندهای فناوری نیز میتوانند نقشی تعیینکننده ایفا کنند: بهبودهای فرایندی در تولید تراشهها، نوآوری در بستهبندی سهبعدی، و پیشرفت در معماریهای حافظه میتواند در میانمدت تعادل عرضه و تقاضا را تعدیل کند. اما تا زمانی که تقاضای مرتبط با هوش مصنوعی به سرعت رشد میکند و سرمایهگذاریها زمانبر و پرهزینهاند، بازار حافظه احتمالاً شاهد دورهای از قیمتهای بالاتر، تأخیر در تحویل و مذاکرات تجدید قرارداد با فشار زیاد خواهد بود. بنابراین، برنامهریزی استراتژیک و آگاهی از ریسکهای زنجیره تأمین برای خریداران و تصمیمگیران فناوری حیاتیتر از قبل شده است.
منبع: sammobile
نظرات
امیر
حس میکنم خبر یهطرفهست، انگار بزرگا دارن بازارو میچاپن. مشتریای کوچیک چیکار کنن؟ قرارداد بلندمدت تنها راه؟
لابکور
تحلیل فنی خوبه، ۱۲ لایه و TSV و بستهبندی پیشرفته واقعا فرق میذاره. اما اگر رقبا سرمایه بذارند همه چی ممکنه تغییر کنه.
توربو
واقعاً ۵۰٪؟! اینقدر بیپروا؟ من هنوز شک دارم، کجای زنجیره اینقدر فشرده شده؟ سوالا زیادن
کوینپایلوت
معقولیه به نظرم؛ وقتی تقاضای AI صعودی باشه، قیمتها هم میرن بالا. ولی کوچیکا بزور میتونن دوام بیارن، خطر تمرکز بازار.
دیتاپالس
وااای، سامسونگ داره شیره بازارو میمکه؟ افزایش ۵۰٪ برای بعضی HBMها؟ خیلی زیاده… نگران قیمت و تأمین بودم، حالا جدی شد.
ارسال نظر