8 دقیقه
اگر تاکنون آرزو داشتید که خود را وارد جهان پرهیجان و پر از گلوله جان ویک کنید، لاسوگاس امروز این رویا را به واقعیت بدل کرده است. تجربه جان ویک در AREA15 صرفاً یک پاپآپ موضوعی نیست؛ بلکه ماجراجویی عمیق و پرادرنالینی است که شما را به مرکز یکی از اسطورهایترین فرنچایزهای اکشن سینما میبرد.
اما واقعاً معنای "جای جان ویک بودن" چیست؟ آیا این تجربه میتواند روح و ذات تیره و پرتنش فیلمها را به تصویر بکشد یا تنها یک صحنه جذاب برای گرفتن عکس اینستاگرامی طرفداران پرشور است؟ در ادامه، به لایههای اصلی داستان این تجربه، الهامهای سینمایی، جزئیات پشتپرده و علت جذابیت این فانتزی تاریک برای میلیونها نفر خواهیم پرداخت.
داستان، مشارکت و میراث جان ویک
ماجراجویی از بازآفرینی دقیقی از هتل کانتیننتال آغاز میشود؛ همان پناهگاه مخفی مرگبارترین آدمکشهای جهان. در فضایی با مساحت ۱۳۰۰۰ فوت مربع و ۱۵ اتاق طراحی شده، هر گوشهای از این مجموعه با روایتی خاص میتپد. در اینجا مهمانان با انجام مأموریتهای تعاملی، حل معماهای پیچیده و عبور از هزارتوی رمزآلود، وارد داستان میشوند.
در مسیر، با بازیگران در نقش شخصیتهای فیلم، موقعیتهایی تنشزا شبیه به سکانسهای فیلم و اگر نیاز به استراحت از هیجان داشتید، بارهایی لوکس با نوشیدنیهای خلاقانه روبهرو میشوید. البته شاید بتوانید ژست معروف "کیانو" را تمرین کنید یا گفتوگوی کوتاهی با بازیگران داشته باشید، اما انتظار نداشته باشید که خونسردی بیبدیل جان ویک را به دست آورید. این تجربه، ادای احترامی شیک به شخصیت است، ولی خوشبختانه تاریکی عمیق فیلم جزء پکیج نیست.

فیلمی که به یک پدیده تبدیل شد
فیلمهای جان ویک با کارگردانی چاد استاهلسکی و بازی کیانو ریوز، سینمای اکشن را با ترکیب منحصربهفردی از فضای نوآر، خشونت شاعرانه و تنهایی اگزیستانسیال دگرگون کردند. در اولین قسمت، جان، آدمکشی بازنشسته، پس از مرگ همسرش (بریجت مویناهان) و سگ محبوبش—آخرین یادگاری از او—مجبور میشود به دنیای تبهکاران بازگردد. محوریت داستان کلیشهای و در عین حال بسیار شخصی است: مردی که همه چیزش را از دست داده، آرامش خود را در انتقام جستجو میکند.
دنبالههایی مانند جان ویک: فصل دوم، فصل سوم – پارابلوم و فصل چهارم، جهان داستانی را گسترش داده و دشمنان سرسخت، قوانین نانوشته و افتخارات مخصوص آدمکشها را معرفی میکنند. این آثار با بدلکاریهای بینظیر، تصاویر نئونی و دنیایی که انتقام در آن هم هنر است و هم رقابت، شناخته میشوند.
بازآفرینی انتقام - به سبک وگاس
در AREA15 این تجربه فراگیر الهام زیادی از عناصر سینمایی فیلم گرفته است. مهمانان ممکن است با نوشیدنی در بار مخصوص، «زخمهای سطحی گلوله» خود را بهبود دهند، در راهروهای تاریک به دنبال رمز و سرنخ بگردند یا از فروشگاهی شیک هدیهها و کالای خاص فیلم را تهیه کنند (همچنین عروسکسگهایی به یاد سگ جان نیز عرضه میشود).
با این وجود، برخی طرفداران شاید دلتنگ واقعیت تلخ و دردناک جان ویک باشند؛ چرا که سفر حقیقی این شخصیت از رنجها و تراژدیهایش نشأت گرفته و این بخش در طراحی تجربه، عمداً کنار گذاشته شده است. بیشک از دست دادن عزیزان و پشت سر گذاشتن خیانتها برای یک تفریح گروهی مناسب نیست، اما همین موضوع بازدیدکنندگان را از چشیدن تلخی غم و صرفاً ایفای نقش منتقم خونسرد و بیزخم محروم نمیکند.
شاهکار تولیدی: زنده کردن هالیوود
همانند هرجومرج مهندسیشده فیلمها، تجربه جان ویک نیز نمونهای درخشان از طراحی صحنه غوطهورکننده و نمایشی تعاملی است. این رویداد با مشارکت شرکت Lionsgate تولید شده و هر جزئیاتی از معماری لوکس، نورپردازی دراماتیک تا صداگذاری آرام و یکنواختی برگرفته از کیانو، دقیق است. هر شب بازیگران حرفهای فضایی بین لذت و خطر خلق میکنند تا همه شرکتکنندگان نقش اصلی را احساس کنند، بیآنکه مرز واقعیت و تخیل شکسته شود.
بازیگران، عوامل و الهامات سینمایی
اگرچه کیانو ریوز شخصاً در لابی حاضر نیست، اما گروهی از بازیگران مشتاق، شخصیتهای ماندگار فرنچایز را بازآفرینی میکنند. شما با "کارکنان پذیرش" مرموز در سبک کارون، افراد شوخطبع و تبهکار و سرکردگان سایهوار با لباسهای شیک روبرو میشوید.
در نسخه سینمایی، جمعی از ستارگان حضور دارند: کیانو ریوز (جان ویک)، ایان مکشین (وینستون)، لنس ردیک (شارون) و ویلم دفو (مارکوس) در کنار چاد استاهلسکی، کارگردانی که سابقه بدلکاریاش واقعگرایی خیرهکنندهای به نمایشها بخشیده است. تجربه لاسوگاس حالوهوای این گروه را بازتاب میدهد و هم سینمادوستان حرفهای و هم تازهواردان را جذب میکند.
بازخوردها: سرگرمی، خیال یا نوآر تقلبی؟
از زمان افتتاح، تجربه جان ویک مورد توجه گسترده شبکههای اجتماعی و سایتهای گردشگری قرار گرفته است. گردشگران از طراحی فضایی، منوی متنوع بارها و همدلی میان طرفداران اکشن لذت میبرند. منتقدان اما سؤال میکنند: آیا حقیقتاً میتوان بدون تجربه کردن رنج جان ویک، جای او نشست؟
عدهای معتقد هستند که سینمای تعاملی قرار نیست تراژدی را بازآفرینی کند؛ بلکه میخواهد به ما امکان ایفای نقش قهرمانان محبوبمان را—حتی اگر بخش دردناک آن حذف شود—بدهد. از این منظر، این رویداد در کنار سایر تجربیات ژانری مثل "اتاقهای فرار" و "خانههای وحشت" قرار میگیرد.
فرار از روزمرگی: جادوی خیال در سینما
در اصل، فرنچایز جان ویک تجسم رؤیای کهن سینمایی است: رستگاری پس از فقدان، دگرگونی در دل رنج و توانایی مقابله کردن با سرنوشت. این مضمون از گلادیاتور گرفته تا کیل بیل و Taken، بارها بر پرده سینما تکرار شده است. ما طرفدار این قهرمانان زخمی هستیم نه برای دردشان، بلکه به خاطر آنکه داستان سختی، آنان را به اسطوره تبدیل میکند.
با اینحال، اگر درد حذف شود و تنها اکشن بماند، حس قهرمانی نیز کمرنگ میشود—مانند گوش دادن به اوج آهنگ بیمقدمه و حذف مقدمه داستان. تجربه جان ویک در لاسوگاس بیشک اکشن، جمعگرایی و خنده را فراهم میکند و دور زدن رنج را بهعنوان هم آسودگی و هم یادآوری ارائه میکند: زخم روا داشتن، جایش همان پرده سینماست.
آیا تجربه میتوانست واقعیتر باشد؟
برخی با شوخی پیشنهاد میکنند که کمی "انگیزه احساسی" به ماجرا اضافه شود: مثلاً به جای همسر ازدسترفته، کلید گمشده، یا بازیگری که ناگهان موبایلتان را میرباید یا جای پارک مبهمی که مانند خود جان ویک به سختی پیدا میشود! البته تا زمانی که از تراژدی واقعی یا چیزی خلاف قانون دوری شود، چالش واقعی میتواند هم مشغولیت و هم حس رضایت واقعی را به همراه داشته باشد.
آیا پای دعواهای حقوقی یا درخواست مسابقه دوباره درمیان خواهد بود؟ احتمالاً خیر؛ و زیبایی جاذبههای الهامگرفته از سینما همین است: میتوانید با خطر بازی کنید، هوشتان را آزمایش کنید و طعم هالیوود را بچشید، بیآنکه آسیبی ببینید.
سخن آخر: آیا تجربه جان ویک ارزش امتحان کردن دارد؟
برای عاشقان فیلمهای اکشن، تئاتر تعاملی یا هنر فرار از واقعیت، تجربه جان ویک یک فرصت استثنایی و انتخاب توصیهشده است. این فرصتی کمنظیر برای ورود عمیقتر به دنیای یکی از محبوبترین ضدقهرمانهای هالیوود است، با تولیدی چشمگیر، اشارههای هوشمندانه به تاریخ سینما و جمعی از همفکران.
پس حتی اگر بدون فک تراشخورده کیانو یا زخمهای جان ویک، این مجموعه را ترک کنید، چیزی ارزشمند به دست خواهید آورد: خاطرات افتخارآمیز، خندههای شیرین و شاید یک عروسکسگ دوستداشتنی که یادآور میشود هر ماجراجویی—even خیالی—ارزش جشن گرفتن دارد.
منبع: collider
.avif)
نظرات