کشف شواهد قانع کننده ای از آدم خواری در دوره نوسنگی در غار ال میرادور اسپانیا

کشف شواهد قانع کننده ای از آدم خواری در دوره نوسنگی در غار ال میرادور اسپانیا

۱۴۰۴-۰۵-۱۷
0 نظرات نگار بابایی

6 دقیقه

باستان‌شناسان در حال بررسی غار ال‌میرادور واقع در کوهستان سیرا دِ آتاپوئرکا در اسپانیا، به شواهد تاکنومی برجسته‌ای دست یافتند که نشان می‌دهد دست‌کم یازده نفر در طی یک رخداد منحصر به فرد در اواخر نوسنگی، در بازه‌ای بین ۵۷۰۹ تا ۵۵۷۳ سال پیش، کشته و خورده شدند. این مجموعه شامل بازمانده‌های استخوانی کودکان و نوجوانان است و نشانه‌هایی از قبیل آثار برش، تغییرات حرارتی، صیقلی شدن انتهای استخوان‌ها و سوراخ‌شدگی‌ها را به نمایش می‌گذارد؛ این ویژگی‌ها با سلطه و روش‌مند پوست‌کنی، جدا کردن اندام‌ها، شکستن، پخت و مصرف آنها همخوانی دارد. تاریخ‌گذاری کربن ۱۴ و مطالعات ایزوتوپی نشان می‌دهد که این افراد بومی منطقه بوده و ظاهراً همگی در فاصله زمانی کوتاهی سلاخی شده‌اند؛ این شواهد احتمال رخدادی یک‌باره را مطرح می‌کند و فرضیه رسوم تدفین آدم‌خواری بلندمدت یا قحطی را رد می‌کند.

زمینه باستان‌شناسی و روش‌های علمی

استخوان‌های کشف‌شده در ال‌میرادور با تکنیک‌های رایج باستان‌شناسی و زیست‌باستان‌شناسی مورد تحلیل قرار گرفته‌اند: تاکنومی ماکروسکوپی، بررسی میکروسکوپی آثار برش، تاریخ‌گذاری رادیوکربن، و سنجش نسبت ایزوتوپ‌های استرانسیوم. تاکنومی به بررسی فرآیندهایی می‌پردازد که پس از مرگ بر بقایا تأثیر می‌گذارند؛ در اینجا این علم تفاوت میان سلاخی و پخت انسانی با فرسایش طبیعی را شناسایی می‌کند. تاریخ‌گذاری رادیوکربن بازه‌های زمانی دقیق را مشخص می‌کند و تحلیل ایزوتوپ استرانسیوم، با قیاس نسبت موجود در استخوان نسبت به منابع زمین‌شناسی محلی، تعیین می‌کند که افراد محلی بوده‌اند یا غیربومی.

محققان ۶۵۰ قطعه استخوان انسانی را مستند کرده‌اند که نشانه‌هایی از فرآوری عمدی پس از مرگ دارند. شاخص‌های ویژه‌ای همچون «صیقل قابلمه‌ای» - گردشدگی و صیقلی شدن انتهای استخوان‌ها در اثر مجاورت طولانی با مایعات داغ -، تغییر رنگ و سوختگی شدید، و حضور آثار برش روی ۱۳۲ قطعه استخوان وجود دارد که به فعالیت‌هایی چون پوست‌کنی، جداکردن اندام‌ها، تخلیه احشا و تکه‌تکه شدن مربوط می‌شود. در برخی بقایا لایه رویی استخوان جدا شده که می‌تواند ناشی از اعمال نیرو پیش از مرگ یا کندن گوشت با دندان باشد؛ الگوی این نشانه‌ها در چند نمونه با دندان‌خوردگی انسان همسو است.

دستاوردهای کلیدی و تفسیرها

دو خط شواهد زمانی و ژئوشیمیایی نقش کلیدی داشتند. نخست، چندین نتیجه تاریخ‌گذاری کربن در بازه‌ای بسیار نزدیک گردآمده‌اند که بر وقوع قتل و فرآوری افراد در مدت زمانی کوتاه دلالت می‌کند. دوم، مقادیر ایزوتوپ استرانسیوم نیز تأیید می‌کند افراد کشته‌شده متعلق به همان منطقه آتاپوئرکا بوده‌اند و فرضیه مشارکت بیگانگان در مراسم دفن دورازذهن است.

مجموعه یافته‌ها، برداشت فرضیه‌هایی چون آدم‌خواری به سبب قحطی یا سنت‌های تشییع مردگان حاوی مصرف جسد (همچون ترانسامپشن) را رد می‌کند. «این رخداد نه مراسم تدفین بوده و نه پاسخ به قحطی شدید»، به گفته فرانچسک مارجینِداس، انسان‌شناس تکاملی و باستان‌شناس کواترنری در IPHES. بر پایه این شواهد، پژوهشگران رخداد مذکور را یک انفجار خشونت بین‌فردی یا میان‌گروهی می‌دانند؛ حالتی بسیار افراطی از حذف اجتماعی یا نمایش قدرت و برتری.

اهمیت موضوع برای نوسنگی ایبری

دنباله کشفیات در آتاپوئرکا برای فهم تاریخ پیشاتاریخ اروپا حیاتی است؛ اما بقایای ال‌میرادور یک لایه تازه بر داده‌های رو به افزایش درباره وقوع خشونت‌های میان‌گروهی در نوسنگی شبه‌جزیره ایبری می‌افزاید. رقابت برای منابع حیاتی چون زمین حاصلخیز و آب، با بالارفتن جمعیت و جابه‌جایی گروه‌ها زمینه‌ساز درگیری‌های دوره‌ای بوده است. کشف استخوان‌های انسانی فرآوری‌شده در کنار زباله‌های خانگی و بقایای جانوری تأیید می‌کند که آدم‌خواری در این مورد، بخشی از الگوی گسترده‌تر خشونت بوده تا یک سنت جداگانه فرهنگی.

پیش‌زمینه علمی و پیامدهای گسترده‌تر

آدم‌خواری در زمینه‌های پیشاتاریخی دلایل گوناگونی دارد؛ مانند تلاش برای بقا هنگام قحطی، آیین‌های تدفینی نظیر ترانسامپشن، کاربردهای نمادین یا حذف خشونت‌آمیز رقبا. به منظور تعیین انگیزه، باید تاکنومی، زمان‌بندی، شناسایی ایزوتوپی و زمینه باستان‌شناسی را ترکیب کرد. در غار ال‌میرادور، ترکیب منشا بومی قربانیان، اجرای عملیات سلاخی در بازه‌ای سریع و الگوهای تکه‌تکه‌سازی، همگی سناریوی درگیری و کنترل اجتماعی را تقویت می‌کند.

پالمیرا سالادیه از مؤسسه کاتالان اکولوژی انسانی و فرگشت اجتماعی (IPHES) بر پیچیدگی تفسیر این رفتار تأکید دارد: «آدم‌خواری یکی از دشوارترین رفتارهایی است که باید تفسیر شود، چرا که فهم چرایی خوردن انسان توسط همنوعانش ذاتاً دشوار است. علاوه بر این، اغلب شواهد کافی در اختیار نداریم تا آن را به یک بافتار رفتاری مشخص نسبت دهیم. نهایتاً، سوگیری‌های فرهنگی این رفتار را تقریباً همیشه عملی وحشیانه می‌داند.» اما پرونده ال‌میرادور مجموعه‌ای نادر از داده‌ها را به دست می‌دهد که ابهام تفسیری را تا حد زیادی کاهش می‌دهد.

فناوری‌های مرتبط و چشم‌انداز آینده

ادامه پژوهش‌ها در ال‌میرادور و سایت‌های مشابه، به بهره‌گیری از روش‌های پیشرفته و وضوح بالا نیاز خواهد داشت: تصویربرداری میکرو-سی‌تی برای بررسی ریزردهای برش، آنالیز باقیمانده‌ها به منظور شناسایی مواد پخت، آزمایش دی‌ان‌ای باستانی برای سنجش نسبت ژنتیکی قربانیان و گروه‌های محلی، و تحلیل‌های مکانی‌سازی با GIS جهت بازسازی الگوهای دفن. پیشرفت در ایزوتوپ‌های مرجع و مدل‌سازی بیزی بر پایه تاریخ‌گذاری رادیوکربن می‌تواند زمان‌بندی این رویدادها را دقیق‌تر نموده و امکان تمایز میان خشونت‌های مقطعی و رفتارهای مکرر را فراهم سازد.

جمع‌بندی

مجموعه استخوان‌های به دست آمده از غار ال‌میرادور شواهد چندوجهی و محکمی را فراهم می‌کند که یک رخداد خاص در اواخر نوسنگی رخ داده و دست‌کم یازده فرد بومی در آن کشته و مصرف شده‌اند. نشانه‌های رادیوکربنی، ایزوتوپی و تاکنومی دلالت بر رد فرضیه قحطی یا رسوم تدفینی و تأکید بر یک واقعه خشونت‌ آمیز اجتماعی دارد؛ شاید به عنوان یک استراتژی آگاهانه برای حذف یا بازدارندگی اجتماعی میان گروه‌های کشاورزی همسایه. گرچه پرسش‌هایی باقی‌است، اما ال‌میرادور همچنان سایتی کلیدی برای درک پیچیدگی‌های رفتاری جوامع پیشاتاریخی باقی مانده و نشان می‌دهد روش‌های زیست‌باستان‌شناسی چگونه می‌توانند پرده از اپیزودهای خشونت فردی و گروهی در لایه‌های باستانی بردارند.

منبع: nature

من نگارم، عاشق آسمون و کشف ناشناخته‌ها! اگر مثل من از دیدن تلسکوپ و کهکشان‌ها ذوق‌زده می‌شی، مطالب من رو از دست نده!

نظرات

ارسال نظر