از مهارت بقایا تا جنگ اجتماعی: چه چیزی Outlast را به یک شوی واقعیت متفاوت بدل کرده است

از مهارت بقایا تا جنگ اجتماعی: چه چیزی Outlast را به یک شوی واقعیت متفاوت بدل کرده است

۱۴۰۴-۰۵-۲۶
0 نظرات کیان جلیلی

8 دقیقه

از مهارت‌های بقا تا جنگ اجتماعی: چه چیزی Outlast را به یک شوی واقعیت متفاوت تبدیل کرده است

Outlast با همهٔ عناصر مرسوم یک برنامهٔ بقا — طبیعت دورافتاده، تدارکات اندک و جایزهٔ نقدی تحول‌آفرین — به نتفلیکس آمد، اما خیلی زود چهره‌ای تاریک‌تر از خود نشان داد. این سریال که در راتن تومیتوز امتیاز 80٪ از منتقدان گرفته، به خاطر درام پراحساس و غیرقابل‌پیش‌بینی‌اش تحسین شده است. برخلاف Alone که جدایی و انزوا آزمون اصلی است، Outlast قاعده را وارونه می‌کند: 16 نفر که خود را گرگ‌های تنها معرفی می‌کنند در نواحی سخت آلاسکا رها می‌شوند و ناچار به شکل‌گیری چهار تیم می‌گردند. هدف ساده به نظر می‌رسد — آخرین تیمی باش که حداقل دو عضو دارد تا جایزهٔ یک میلیون دلاری را ببرد — اما از اپیزود اول سریال تبدیل به مطالعه‌ای دربارهٔ رفتار انسانی تحت فشار اجتماعی شدید می‌شود.

قوانین و واقعیت: بازی فردی ممنوع، خشونت فیزیکی نه چندان (تا حدودی)

تنها قانون غیرقابل‌چانه‌زنی Outlast به‌ظاهر ساده است: شرکت‌کنندگان باید در تیم بمانند. اگر کسی تنها بماند، 24 ساعت فرصت دارد به تیم دیگری ملحق شود وگرنه حذف می‌شود. درگیری‌های جسمی مستقیم ممنوع است، اما تقریباً همهٔ چیزهای دیگر — دزدی، خرابکاری، فریب — مجاز اعلام شده‌اند. این مجوزِ عمل، تمرکز درام را از ساخت سرپناه و صید ماهی به جانبِ طراحی راهبردهای پیچیدهٔ دستکاری تغییر می‌دهد. نتیجه چیزی شبیه کمترِ برنامه‌های بقا (مثل Man vs. Wild) و بیشترِ آزمایشی اجتماعی با ریسک بالا می‌شود (تصور کنید Survivor با فشار اخلاقیِ The Hunger Games ترکیب شده است).

وقتی استراتژی به بی‌رحمی بدل می‌شود: لحظاتی که بینندگان را شوکه کرد

فصل اول صحنه‌هایی از جنجالی‌ترین لحظات تاریخ برنامه‌های واقع‌نما را ارائه داد. تصمیم تیم آلفا برای دزدیدن کیسه‌خواب‌های تیم دلتا در سرمای زیر صفر باعث شد دلتا مجبور به روشن‌کردن فشفشه‌های خود و ترک مسابقه شود — پایانی که مرز بین بازی و به‌خطرانداختن زندگی را مبهم کرد. حادثهٔ دیگری که در ذهن مردم ماندگار شد، مربوط به شرکت‌کننده‌ای به نام Javier Colón بود که پس از امتناع از مشارکت در تاکتیک‌های غیراخلاقی تلاش کرد از تیم آلفا جدا شود؛ پناهگاه او خراب شد و قایقش نابود گردید، و در چارچوب قوانین بازی چاره‌ای قانونی برای او وجود نداشت.

واکنش مخاطبان خشم‌آلود بود و برخی شرکت‌کنندگان هدف حملات گستردهٔ آنلاین قرار گرفتند. Jill Ashock، از افرادی که در استراتژی تهاجمی تیم آلفا نقش محوری داشت، پس از مواجهه با آزار مستمر حساب‌هایش در شبکه‌های اجتماعی را حذف کرد. او در مصاحبه‌ها از انتخاب‌هایش دفاع کرد و آنها را حرکاتی راهبردی در داخل بازی خواند و محیط مسابقه را شبیه یک بازی صفحه‌ای رقابتی توصیف کرد که تصمیم‌های بی‌رحمانه در آن انتظار می‌رود.

گزینه‌های تولید و پرسش‌های اخلاقی

ناپایداری اخلاقی Outlast تصادفی نیست — تولید آن عمداً چنین طراحی شده است. فقدان مجازات برای خرابکاری و آزادی عمل در تخریب تجهیزات حیاتی چرخه‌ای داروینی ایجاد کرد: تنها دفاع در برابر قربانی‌شدن، پیشدستی و قربانی‌کردن دیگران بود. منتقدان و مفسران اخلاقی استدلال کرده‌اند که مجاز دانستن شرکت‌کنندگان به محروم‌کردن دیگران از ابزارهای نجات‌دهنده نزدیک به بی‌پروایی کیفری است؛ طرفداران اما پاسخ می‌دهند که همه چیز در چهارچوب شرایطی انجام شد که شرکت‌کنندگان روی آن توافق کرده بودند. به هر حال، Outlast تلویزیون بقا را هم‌زمان به جای آزمون مهارت‌های عملی، به چالشی دربارهٔ اخلاق اجتماعی تبدیل کرد.

فصل دوم، واکنش مخاطبان و تغییر در سیاست‌های اردوگاه

در فصل دوم پیامدهای آنلاین فصل اول به وضوح رفتار شرکت‌کنندگان را تحت تأثیر قرار داد. شناخته‌شده‌ترین اعمال — دزدی کیسه‌خواب و بریدن قایق — دیگر دیده نمی‌شدند و جای خود را به سیاست‌بازی‌های ظریف‌تر داده بودند. در یکی از اپیزودهای ابتدایی فصل دوم، Bayardo “Bayo” Hernandez بی‌دلیل از تیمی چیزهایی دزدید؛ هم‌تیمی‌هایش فوراً اموال را بازگرداندند و به‌عنوان حرکتی برای کنترل خسارت او را رأی‌گیری و حذف کردند. آن اپیزود نشان داد شرکت‌کنندگان هزینهٔ شهرت منفیِ رفتار آشکاراً ظالمانه در عصر شبکه‌های اجتماعی را آموخته‌اند.

با تأیید فصل سوم، بینندگان و ناظران صنعت می‌پرسند که آیا سازندگان قوانین را تغییر خواهند داد یا اجازه می‌دهند فرمت به فشار آوردن شرکت‌کنندگان برای سازش‌های اخلاقی ادامه دهد. آیندهٔ سریال احتمالاً بر یافتن توازنی بین ارزش صدمه‌زنندهٔ شوک که گفتگو ایجاد می‌کند و رویه‌های تولید امن‌تر استوار خواهد بود.

Outlast در زمینهٔ رسانه: مقایسه‌ها، گرایش‌ها و تأثیر فرهنگی

Outlast در تقاطع گرایش‌های برنامه‌های واقع‌نما قرار دارد. او از منظر بصری از Alone الگو گرفته اما مکانیسم‌های اتحادسازی Survivor را نیز وام می‌گیرد و با حذف بسیاری از حفاظ‌های مرسوم، خطرات را تشدید می‌کند. از نظر سینمایی، برنامه به نماهای مستندسازانهٔ کلوزآپ و سینماتوگرافیِ سنگینِ قطب‌شمالی تمایل دارد و همزمان هم نکات بقا و هم نوعی تماشاگرنمایی ناآرام نسبت به بی‌رحمی رقابتی ارائه می‌دهد.

این سریال همچنین به گفتگوهای فرهنگی گسترده‌تری دربارهٔ رسوایی آنلاین، فرهنگ حذف (cancel culture) و کالایی‌شدن درگیری‌های انسانی متصل می‌شود. در حالی که بینندگان استریم می‌کنند، کلیپ می‌سازند، میم تولید می‌کنند و در زمان واقعی قضاوت می‌کنند، Outlast آیینه‌ای می‌شود که نشان می‌دهد مخاطبان چه چیزی را پاداش و چه چیزی را محکوم می‌کنند. از این منظر، تأثیر سریال فراتر از سرگرمی رفته و تفسیرگرِ چگونگی مصرف درام‌های اخلاقی توسط مخاطب معاصر است.

نکات جالب و پشت‌صحنه

  • منتقدان در Rotten Tomatoes در حال حاضر Outlast را با 80٪ ارزیابی کرده‌اند؛ این امتیاز برای برنامهٔ واقع‌نمایی که عمدتاً با جنجال شناخته می‌شود، نادر است.
  • محیط‌های آلاسکا مکان‌های واقعی و دورافتاده‌ای هستند که به‌سبب شدت شرایط انتخاب شده‌اند؛ تولیدکنندگان برای تشدید حس جدایی، حضور خدمه را محدود کردند.
  • با وجود قاعدهٔ منع خشونت فیزیکی، گزارش شده تولید به دقت تهدیدات پزشکی و ایمنی را زیر نظر داشته و شرکت‌کنندگان قبل از فیلم‌برداری تحت ارزیابی‌های پزشکی و روانی سخت‌گیرانه قرار گرفته‌اند.

«Outlast کمتر یک برنامهٔ بقاست و بیشتر مردم‌شناسیِ فشار»، می‌گوید تاریخ‌نگار سینما Marko Jensen. «این برنامه شرکت‌کنندگان — و بینندگان — را وادار می‌کند با این پرسش روبه‌رو شوند: وقتی قوانین بی‌رحمی را تشویق می‌کنند، شما چه می‌کنید؟ سریال لحظه‌ای ویژه در تلویزیون واقع‌نما را ثبت می‌کند، جایی که نوآوری فرمت و ابهام اخلاقی با هم برخورد می‌کنند.»

دیدگاه‌های انتقادی و جمع‌بندی

از منظر تلویزیونی، Outlast جذاب، اغلب ناخوشایند و به‌طرز خاصی مدرن است. این برنامه زیبایی‌شناسی فیلم‌سازی بقا را به کار می‌گیرد و در عین حال رفتار انسانی را به عنوان جاذبهٔ مرکزی نمایش برجسته می‌کند. منتقدان تنش و روایتش را ستایش می‌کنند؛ در همان زمان هم منتقدان و بینندگان هزینهٔ اخلاقی آن را محکوم می‌نمایند. برای فیلم‌سازان و تهیه‌کنندگان، Outlast سؤال برانگیزی در صنعت مطرح می‌کند: تا چه حد برنامه‌های واقع‌نما باید برای خلق درام پیش بروند تا از سرگرمی به بهره‌کشی تبدیل نشوند؟

در خاتمه، Outlast یک تجربهٔ نادر در تلویزیون واقع‌نما است که هم‌زمان به نقطهٔ اشتعال فرهنگی بدل شد. اینکه فصل‌های آینده بی‌رحمی را کاهش دهند یا روی جنگ روانی بیشتر سرمایه‌گذاری کنند، هنوز نامشخص است. اما روشن است که Outlast تعریف سریال‌های بقا را بازتعریف کرده — نه فقط به‌عنوان آزمون‌های تحمل و مهارت، بلکه به عنوان سنجه‌هایی برای اخلاق مدرن تحت فشار. برای علاقه‌مندان به تلویزیون بقا تماشای آن ضروری است؛ برای کسانی که دغدغهٔ اخلاقی دارند، مطالعه‌ای است دربارهٔ اینکه چگونه انتخاب‌های فرمت رفتار شرکت‌کنندگان و واکنش مخاطب را شکل می‌دهند.

منبع: collider

سلام! من کیانم، منتقد فیلم، گیمر و کسی که از تماشای یه سریال خوب لذت می‌بره. اینجا براتون از بهترین فیلم‌ها، سریال‌ها و بازی‌های روز دنیا می‌نویسم.

نظرات

ارسال نظر