7 دقیقه
مقدمه: چرا برخی قهرمانهای تلویزیونی به نمادهای فرهنگی تبدیل میشوند
تلویزیون عالی ترکیبی از نگارش تیزبین، تصاویر بهیادماندنی و — بیش از همه — شخصیتهای غیرقابل فراموشی است. از پدرسالاری کارتونی تا رؤسای مافیای اخلاقاً پیچیده، قهرمانانی که یک سریال را محوری میکنند اغلب سنگینترین بار روایت را به دوش میکشند: آنها قوسهای داستانی را هدایت میکنند، همدلی مخاطب را جلب میکنند و تبدیل به نمادی برای ژانرهای کامل میشوند. در ادامه به شش مورد از شناختهشدهترین شخصیتهای اصلی تاریخ تلویزیون میپردازیم، بررسی میکنیم چه چیزی هر کدام را جذاب کرده، چگونه بر روندهای تلویزیون تأثیر گذاشتند و چند نکتهٔ پشتصحنه که تأثیر فرهنگیشان را عمیقتر کرد.
Tony Soprano (The Sopranos): The antihero who launched prestige TV
Tony Soprano، که توسط دیوید چیس خلق و با بازی جیمز گاندولفینی مجسم شد، ضعفهای خانوادگی را با خشونت بیرحمانهٔ جنایی آمیخت. تمایل سریال به قرار دادن یک روانپزشک و مرد خانواده در مرکز جرایم سازمانیافته، پیچیدگی آنتیقهرمانهای مدرن را نمایش داد. The Sopranos با اثبات اینکه مخاطبان حاضرند قهرمانان اخلاقاً مشکلدار را برای روایتهای روانشناختی چندلایه دنبال کنند، به آغاز عصر طلایی درام تلویزیونی کمک کرد و نقش مهمی در توسعهٔ تلویزیون ممتاز (prestige TV) داشت.
Context and trivia
نکتهٔ جالب: رویکرد سینمایی The Sopranos — صحنههای با شعلهٔ کند، قوسهای اخلاقاً پیچیده و ارزشهای تولیدی سینمایی — بر درامهای برجستهٔ بعدی مثل Breaking Bad و Mad Men تأثیر گذاشت. منتقدان اغلب تونی سوپرا را بهعنوان الگوی شخصیتهای اصلی چندبعدی میدانند که لزوماً دوستداشتنی نیستند اما بهشکل بیپایانی جذاباند.
Homer Simpson (The Simpsons): A comedic subversion of the family sitcom
هومر سیمپسون زمانی که مت گرونینگ او را در The Simpsons معرفی کرد، کلیشهٔ پدر ایدهآل تلویزیونی را منفجر کرد. تنبلی، ناآگاهی و مهربانیهای غافلگیرکنندهٔ هومر به نقطهٔ عطفی برای کمدی انیمیشنی گستاخ تبدیل شد. در بیش از سه دهه، هومر تعریف دوبارهای از آنچه یک سریال میتواند با طنز اجتماعی و هزل انجام دهد ارائه کرد و با ترکیب فیزیکیکاری و نقد اجتماعی بر سریالهایی از South Park تا Rick and Morty تأثیر گذاشت.
Context and trivia
نکتهٔ جالب: مت گرونینگ هومر را به نام پدر خودش نامگذاری کرد. The Simpsons همچنین به جا افتادن انیمیشن شبانگاهی برای بزرگسالان کمک کرد و نقش مهمی در رشد روایت بلندمدت و در عین حال اپیزودیک در شبکههای تلویزیونی ایفا نمود.

Walter White (Breaking Bad): A modern Shakespearean fall
Breaking Bad به قلم وینس گیلیگان تحول والتر وایت را از معلم شیمی دبیرستانی دلسوز به سلطان متامفتامین ترسیم میکند. تکامل والت یکی از پرمطالعهترین قوسهای شخصیتی در تلویزیون است — تصویری از غرور، ناامیدی و تلاش فاسد برای کسب قدرت. مشابه تونی سوپرا، والتر در ردیف آنتیقهرمانان تراژیک قرار میگیرد، اما روایت فشرده و سینمایی Breaking Bad و وضوح اخلاقیاش این اثر را در ژانر جنایی متمایز کرد.
Comparisons
جایی که تونی اغلب بین مهربانی خانوادگی و خشونت تعادل برقرار میکند، مسیر والت صراحتاً دربارهٔ تکبر و خودتخریبی است. زبان بصری و اقتصاد روایی Breaking Bad بر درامهای جنایی بعدی و مجموعههای محدود دورهٔ استریمینگ که بر تحول شخصیت تمرکز دارند تأثیر گذاشته است.
Michael Scott (The Office): An awkward comedy that taught us to care
مایکل اسکات (با بازی استیو کارل) در ابتدا نیروی کمدیِ ضدقهرمان بود: بیحس لحن، سیاسی ناپسند و در تعاملات اجتماعی ناهنجار. در طول فصلها، رشد احساسی مایکل او را به یک نقش اصلی بهطرز شگفتآوری همدلبرانگیز تبدیل کرد. The Office — اقتباسی آمریکایی از قالب بریتانیایی ریکی ژرویس — نشان داد که سبک مستندنمایی و کمدی خجالتآور میتواند در کنار احساسات اصیل و رشد شخصیت همزیستی داشته باشد و بر محبوبیت سیتکامهای محیط کار با زیباییشناسی سندرومنتري تاثیر گذاشت.
Industry insight
The Office به رواج سیتکامهای محیط کار با ویژگیهای مستندسازی کمک کرد و راه را برای آثاری هموار ساخت که بداههپردازی را با ضربآهنگهای کمدی ساختاریافته ترکیب میکنند. جدا شدن کارل برای دنبالکردن فرصتهای سینمایی نمونهای است از رابطهٔ در حال تحول تلویزیون با بازیگران ستاره در دههٔ ۲۰۰۰.
Tyrion Lannister (Game of Thrones): Wit as survival
تایریون لنیستر بهدلیل هوش، ظرافت اخلاقی و طنز تلخش به محبوب طرفداران تبدیل شد. پیتر دینکلیج بازی این شخصیت را برعهده داشت و ترکیب نادری از آسیبپذیری و بیرحمی راهبردی را ارائه داد که به Game of Thrones کمک کرد از یک حماسه ژانری به پدیدهای جریانساز تبدیل شود. در زمانی که سیاست، خیانت و کشمکشهای قدرت بر سریال سایه میانداخت، صدای تایریون اغلب مرکز اخلاقی مجموعه را بازتاب میداد.
Comparisons and trivia
اقتباس تلویزیونی Game of Thrones از رمانهای جورج آر.آر. مارتین، فانتزی تلویزیونی را به مقیاسی بلاکباستری تبدیل کرد و بر سریالهای فانتزی دورهٔ استریمینگ بعدی تأثیر گذاشت. اجرای پیتر دینکلیج جوایز متعددی کسب کرد و تایریون را به یکی از پراقتباسترین شخصیتهای تلویزیون بدل ساخت.
Saul Goodman / Jimmy McGill (Better Call Saul): A character study in decline
آنچه در Breaking Bad بهعنوان تسکین کمدی آغاز شد، در Better Call Saul تبدیل به کالبدشکافی اخلاقی و تراژیک شد. جیمی مکگیل با بازی باب اودنکرک کند، محتاط و تراژیک است: گذار او به سَول گودمن اخلاق، جاهطلبی و مصالحههای کوچک را که در مجموع به فاجعه منجر میشوند بررسی میکند. این پیشدرآمد درک مخاطبان از دنیای Breaking Bad را عمیقتر کرد و نشان داد اسپینآفها میتوانند وقتی بر روایت مبتنی بر شخصیت تمرکز میکنند حتی از انتظارها فراتر روند.
Behind the scenes
ریتم دقیق Better Call Saul و اصالت دنیای حقوقیاش باعث تحسین منتقدان شد، و شورانرها وینس گیلیگان و پیتر گولد برای توسعهٔ یک دنیای محبوب بدون تکیه صرف بر خدمت به طرفداران ستوده شدند.
Expert perspective
«شخصیتهای تلویزیونی مثل اینها بیش از سرگرمیاند — آنها اضطرابهای فرهنگی و تغییرات زیباییشناختی صنعت را بازتاب میدهند،» میگوید استاد تاریخ سینما النا روسی. «میراث آنها پایدار مانده چون در لحظاتی خلق شدند که تلویزیون خود را بازتعریف میکرد، از سیتکامهای شبکهای تا درامهای ممتاز دوران استریمینگ.»
Conclusion: What these characters teach creators and audiences
این شش نقش مشترکاتی دارند: پیچیدگی، تضاد و توانایی برای تحول. چه اینکه آنها روند آنتیقهرمانها را شکل دادهاند، انیمیشن بزرگسالان را عادی کردهاند یا نشان دادهاند چگونه یک اسپینآف میتواند خودِ یک شاهکار باشد، نفوذشان همچنان در پلتفرمهای استریمینگ، مدار جوایز و فرهنگ عامه قابل مشاهده است. برای نویسندگان، بازیگران و شورانرها، آنها هم الگو و هم هشدارند — گواهی بر اینکه روایت مبتنی بر شخصیت بیشترین تأثیر را دارد. با ادامهٔ تطبیق تلویزیون با مخاطبان جهانی استریمینگ، انتظار شخصیتهای بیشتری را داشته باشید که مرزها را مخدوش میکنند، بحثبرانگیزند و مدتها پس از پایان تیتراژ پایدار میمانند.
منبع: thoughtcatalog
.avif)
نظرات