8 دقیقه
محققان یک میکروگلوبول خوراکی و گیاهی طراحی کردهاند که در دستگاه گوارش چربیهای غذایی را بهدام میاندازد و در آزمایشهای اولیه آزمایشگاهی کاهش وزن قابلتوجهی ایجاد کرده است بدون عوارض آشکار. این ذرات از پلیفنولهای چای سبز، ویتامین E و یک پلیمر مشتق از جلبک دریایی ساخته شدهاند و در روده وظیفهٔ جدا کردن چربیهای نیمههضمشده و تسهیل دفع آنها را بر عهده دارند. محققان دانشگاه سیچوان نتایج امیدوارکنندهای را در مدل موشهای صحرایی تغذیهشده با رژیم پرچرب گزارش کردهاند و یک آزمایش ایمنی انسانی را برای ارزیابی پتانسیل بالینی آغاز کردهاند.
پیشزمینه علمی: چرا هدفگیری جذب چربی روده اهمیت دارد
افزایش وزن و چاقی ناشی از ترکیبی از عوامل ژنتیکی، رفتار و رژیم غذایی است. رژیمهای پرچرب چگالی کالری وعدهها را افزایش میدهند و ارتباط قوی با چاقی و بیماریهای متابولیک دارند. وزارت کشاورزی ایالات متحده رژیم غذایی را پرچرب میداند زمانی که 35 درصد یا بیشتر از کالری روزانه از چربی تأمین شود.
گزینههای فعلی برای کاهش کالری جذبشده از چربی رژیمی شامل داروهای تجویزی و جراحی است. برای مثال، اورلیستات دارویی تاییدشده توسط FDA است که با مهار لیپازهای پانکراس، آنزیمهایی که تریگلیسیریدها را تجزیه میکنند، جذب چربی را کاهش میدهد. اورلیستات به بسیاری کمک به کاهش وزن میکند اما میتواند عوارض گوارشی ایجاد کند و در موارد نادر آسیب کبدی یا کلیوی گزارش شده است. جراحیهای باریاتریک مانند بایپس معده برای چاقی شدید مؤثرند اما تهاجمی بوده و خطرات جراحی را به همراه دارند.
استراتژی جدید میکروگلوبولها تلاش میکند با رویکردی غیرتهاجمی و مبتنی بر رژیم، جذب چربی روده را محدود کند؛ روشی که ممکن است نسبت به جراحی یا برخی داروها ایمنتر و قابلگسترشتر باشد.
طراحی، مکانیسم و فرمولاسیون
میکروگلوبولها از سه مؤلفهٔ خوراکی ساخته شدهاند: پلیفنولهای چای سبز، دی-آلفا-توکوفرول (شکلی از ویتامین E) و آلژینات، پلیمر طبیعی استخراجشده از جلبک دریایی. پلیفنولها و ویتامین E هستهای هیدروفوبیک تشکیل میدهند که میتواند به قطرات چربی اتصال مولکولی برقرار کند؛ آلژینات بهعنوان لایهٔ محافظ و حساس به pH عمل میکند. هنگام مواجهه با شرایط اسیدی معده، پوشش مبتنی بر آلژینات تغییرات فیزیکی را تجربه میکند که اجازه میدهد اجزای داخلی بهطور مؤثر با چربیهای امولسیونه در رودهٔ کوچک تعامل داشته باشند.
از نظر مکانیسم، این ذرات موجب دِمولسیفیکاسیون و پیوند مولکولی قطرات چربی میشوند. دِمولسیفیکاسیون اشاره به شکستن گلوبولهای چربی امولسیونه به ساختارهایی دارد که برای بهدامانداختن مناسبترند. هنگامی که چربیها به هستهٔ پلیفنول-ویتامین E متصل میشوند، در همانجا محبوس میمانند و از طریق دستگاه گوارش حمل شده و بهجای جذب شدن، در مدفوع دفع میشوند.
این ذرات تقریباً بیمزه هستند و میتوان آنها را بهصورت کرههای کوچک مشابه تاپیوکا یا بوبا فرموله کرد که نشاندهندهٔ ادغام ساده در غذاها و نوشیدنیها برای تسهیل پذیرش مصرفکننده و تعیین دوز است.

جزئیات آزمایش پیشبالینی و یافتههای کلیدی
برای ارزیابی کارایی و ایمنی، تیم یک مطالعهٔ 30 روزه روی موشهای صحرایی انجام داد که به سه گروه تقسیم شدند: حیوانات با رژیم پرچرب (60 درصد کالری از چربی) که میکروگلوبول دریافت کردند، حیوانات با همان رژیم پرچرب بدون ذرات، و حیوانات با رژیم معمولی (10 درصد چربی) بدون ذرات. هر گروه شامل هشت موش بود.
موشهای گروه رژیم پرچرب که میکروگلوبول دریافت کردند در طول دورهٔ آزمایش حدود 17 درصد از وزن کل بدن خود را از دست دادند، در حالی که موشهای دو گروه دیگر کاهش وزن را نشان ندادند. حیوانات تحت درمان همچنین تودهٔ بافت چربی کمتری داشتند و شواهد کمتری از آسیب کبدی نسبت به کنترلهای پرچرب بدون درمان نشان دادند. مهمتر اینکه گروه میکروگلوبول میزان بیشتری چربی را در مدفوع دفع کردند که با کاهش جذب رودهای سازگار است. پژوهشگران هیچ اثر نامطلوب قابل مشاهدهای مرتبط با این افزایش چربی مدفوع در حیوانات تحت نظارت گزارش نکردند.
تیم تحقیق همچنین میکروگلوبولها را در یک گروه مجزا با اورلیستات مقایسه کرد. موشهایی که اورلیستات دریافت کردند عوارض گوارشی را نشان دادند که در حیوانات تحت درمان با میکروگلوبول مشاهده نشد، در حالی که موشهای دریافتکنندهٔ میکروگلوبول سطوح مشابهی از دفع چربی مدفوع را بدون آن علائم حفظ کردند.
تولید، مقررات و ترجمهٔ بالینی اولیه
محققان تأکید میکنند که مؤلفهها غذا-درجه هستند و قبلاً در زمینههای مختلف برای استفادهٔ انسانی تأیید شدهاند که این ویژگی میتواند فرآیند افزایش مقیاس و بررسیهای مقرراتی را تسهیل کند. پژوهشگران دانشگاه سیچوان با یک شرکت بیوتکنولوژی برای توسعه روشهای تولید سازگار با تولید در مقیاس بزرگ همکاری میکنند.
یک کارآزمایی انسانی بهابتکار محقق و با همکاری بیمارستان West China دانشگاه سیچوان آغاز شده است. تیم تاکنون 26 شرکتکننده را ثبت نام کرده و انتظار دارد دادههای ایمنی و تحملپذیری ابتدایی را ظرف تقریباً یک سال دریافت کند. اگر نتایج اولیهٔ انسانی با دادههای حیوانی همسو باشد، میکروگلوبولها میتوانند به کارآزماییهای بزرگتر اثربخشی پیش بروند.
ایمنی، محدودیتها و پرسشهای بیپاسخ
هرچند دادههای موش امیدوارکنندهاند، چند سؤال کلیدی باید در مطالعات انسانی پاسخ داده شوند. نگرانیهای اصلی شامل تأثیرات درازمدت مهار چربی بر جذب ویتامینهای محلول در چربی و اسیدهای چرب ضروری، پیامدهای متابولیک تغییر در دینامیک اسیدهای صفراوی و میکروبیوم، و ایمنی طولانیمدت برای کبد، کلیهها و روده است. مدت مطالعهٔ حیوانی 30 روز بود، بنابراین پایش طولانیتر برای ارزیابی پایداری کاهش وزن و هر پیامد نامطلوب تأخیری ضروری است.
علاوه بر این، کارآزماییهای بالینی باید دوز بهینه، زمانبندی نسبت به وعدههای غذایی و مناسببودن در جمعیتهای متنوع و افراد با بیماریهای همراه را تعریف کنند. پذیرش مصرفکننده، طعم و بافت محصولات فرمولهشده و طبقهبندی مقرراتی (مکمل رژیمی، غذای پزشکی یا دارو) مسیرهای ورود به بازار را تحت تأثیر قرار خواهند داد.
دیدگاه کارشناسی
دکتر Maria Alvarez، پژوهشگر فرضی در زمینهٔ بالینی، چاقی و تغذیه، اظهار کرد: «این روش از مواد خوراکی-درجه شناختهشده استفاده میکند تا بدون قرارگیری سیستمیک دارویی، نتیجهای فارماکولوژیک بهدست آورد. نتایج حیوانی امیدوارکننده است، بهویژه نبود عوارض گوارشی در مقایسه با اورلیستات. با این حال، فیزیولوژی انسان در ترشح صفرا، ترکیب میکروبیوم و ترکیب وعدههای غذایی متفاوت است، بنابراین مطالعات بالینی کنترلشده برای تأیید ایمنی و اثربخشی ضروریاند.»
دکتر آلواِرز افزود که پایش کمبودهای ویتامینهای A، D، E و K بخش مهمی از هر پروتکل آزمایش انسانی خواهد بود و ترکیب این روش با مشاورهٔ تغذیهای احتمالاً برای بهینهسازی سودمندی اهمیت دارد.
چشمانداز آینده و پیامدهای گستردهتر
اگر آزمایشهای انسانی ایمنی و اثربخشی را تأیید کنند، میکروگلوبولهای مبتنی بر پلیفنول میتوانند یک کلاس جدید از آجارهای دهانی جذب چربی برای مدیریت وزن شوند. کاربردهای بالقوه از درمان تکمیلی برای چاقی تا محصولاتی که برای کاهش افزایش چربی پس از وعدهٔ غذایی در افراد با هایپرلیپیدمی طراحی شدهاند، گسترده است. انعطافپذیری فرمولاسیون همچنین فرصتهایی برای کاربردهای خاص مانند تغذیهٔ کنترلشده در محیطهای نهادی فراهم میآورد.
از منظر بهداشت عمومی، یک گزینهٔ در دسترس و غیرتهاجمی که جذب کالری از چربی را کاهش میدهد میتواند مکمل مداخلات سبک زندگی باشد و در موارد مناسب وابستگی به روشهای تهاجمی را کاهش دهد. با این حال، چنین ابزارهایی جایگزین رژیمهای متعادل و فعالیت بدنی نیستند؛ آنها باید در چارچوب راهبردهای یکپارچهٔ مراقبت از چاقی ارزیابی شوند.
نتیجهگیری
محققان دانشگاه سیچوان یک میکروگلوبول گیاهی توسعه دادهاند که در روده چربیهای رژیمی را میبندد و در موشهای تغذیهشده با رژیم پرچرب کاهش وزن معنیدار و کاهش آسیب کبدی را بدون عوارض آشکار نشان داده است. این ذرات که از پلیفنول چای سبز، ویتامین E و آلژینات ساخته شده و حساس به pH هستند، با دِمولسیفیکاسیون و قفلکردن قطرات چربی برای دفع کار میکنند. نتایج اولیهٔ حیوانی امیدوارکنندهاند و منجر به آغاز یک کارآزمایی ایمنی انسانی کوچک شدهاند. گامهای حیاتی بعدی شامل تأیید ایمنی در انسان، ارزیابی تأثیر بر جذب ریزمغذیهای محلول در چربی و تعیین دوز و فرمولاسیون بهینه برای استفادهٔ گسترده است. در صورت تأیید، این فناوری میتواند جایگزینی قابلگسترش و سازگار با رژیم غذایی برای برخی گزینههای پزشکی و جراحی فعلی کاهش وزن ارائه کند.
منبع: sciencedaily
.avif)
نظرات