6 دقیقه
ریشهها: چالشی خصوصی برای یک انحصار پرتاب تثبیتشده
الون ماسک در سال ۲۰۰۲ شرکت SpaceX را با هدف آشکار کاهش هزینههای پرتاب و افزایش دسترسی به مدار تأسیس کرد. با سرمایهٔ اولیه حاصل از فروش PayPal، شرکت راکت کوچک فالکون 1 را توسعه داد تا یک مدل جدید برای توسعهٔ راکت را ثابت کند: تکرار سریع، یکپارچهسازی عمودی و استفادهٔ مجدد. در آن زمان مشتریان دولتی و تجاری آمریکا تا حد زیادی به مجموعهٔ محدودی از بازیگران موجود وابسته بودند. United Launch Alliance (ULA)، که از ترکیب داراییهای پرتاب بوئینگ و لاکهید مارتین شکل گرفته بود، بهعنوان تأمینکنندهٔ پیشفرض بسیاری از مأموریتهای امنیت ملی و مدنی شناخته میشد و هزینههای نسبتاً بالایی برای پروازها مطالبه میکرد.
در اواسط دههٔ ۲۰۰۰، SpaceX به دنبال دیده شدن و قراردادهای دولتی برای مقیاسدهی توسعه بود. تأمین مالی اولیه از برنامههای رقابتی پژوهشی و دفاعی حاصل شد: جوایز کوچک از DARPA و نیروی هوایی آمریکا به توسعهٔ فالکون 1 و وسایل پیدرپی کمک کرد. آن قدمهای ابتدایی حیاتی بودند، اما روند توسعه پرفرازونشیب بود — سه پرواز نخست فالکون 1 نتوانستند به مدار برسند که برای مدل استارتاپی با محدودیت زمانی نقدینگی یک شکست نزدیک به مرگ بود.
نقطهٔ عطف: قراردادهای ناسا و ظهور استفادهٔ مجدد
ناسا نقش تعیینکنندهای در جلوگیری از ورشکستگی SpaceX ایفا کرد. در سال ۲۰۰۸، کمی پس از اولین پرتاب موفق فالکون 1، ناسا SpaceX را برای قرارداد Commercial Resupply Services (CRS) برای تحویل محموله به ایستگاه فضایی بینالمللی انتخاب کرد. آن تخصیص — بخشی از تغییر گستردهتر آژانس به سمت شراکتهای عمومی-خصوصی — هم درآمد و هم اعتبار فراهم آورد. SpaceX راکت بزرگتر فالکون 9 و کپسول دراگون را برای انجام مأموریتهای CRS توسعه داد؛ قراردادهای بعدی ناسا رابطه را گسترش دادند تا شامل انتقال خدمه تحت برنامهٔ Commercial Crew شود، مجموعهای چندمیلیارددلاری که هدفش توسعهٔ وسایلی برای حمل فضانوردان به مدار نزدیک زمین و بازگشت بود.
این همکاریهای دولتی به SpaceX امکان مقیاسدهی تولید، بهبود موتورهای راکت و سامانههای اویونیک و، بهطور مهم، پیشگامی در استفادهٔ مجدد بوسترها را داد. قابلیت استفادهٔ مجدد هزینهٔ نهایی پرتاب را کاهش داد و تناوب پروازها را افزایش داد؛ تغییری که اقتصادِ دسترسی به فضا را بهطور اساسی دگرگون کرد.
تأثیر بازار: تناوب پرتاب، صورتفلکی ماهوارهای و وابستگی دولتی
تا اوایل دههٔ ۲۰۲۰، SpaceX فراتر از خدمات پرتاب گسترش یافته بود. شرکت استارلینک، یک صورتفلکی ماهوارهای پهنباند طراحیشده برای ارائهٔ اتصال اینترنت جهانی، را اداره میکند و حجمهای بالای پرتاب را برای استقرار و نگهداری این شبکه دنبال کرده است. در سال ۲۰۲۴، SpaceX رکوردی در تعداد پرتابهای مداری ثبت کرد — ۱۳۴ پرواز — که تحلیلگران صنعت در BryceTech اعلام کردند تقریباً معادل ۸۳٪ از فضاپیماهای پرتابشده آن سال بودهاند، و بلومبرگ ارزشگذاری خصوصی نزدیک به ۴۰۰ میلیارد دلار را گزارش داد. این ارقام هم سلطهٔ بازار و هم تمرکزِ وابستگی را نشان میدهند: مشتریان مدنی و نظامی ایالات متحده بیش از پیش به سختافزار و خدمات SpaceX وابسته شدهاند.
برنامههای SpaceX اکنون چندین حوزهٔ استراتژیک را در بر میگیرند: فالکون 9 و دراگون همچنان وسایل اصلی برای مأموریتهای بار و خدمهٔ ناسا به ایستگاه فضایی بینالمللی هستند؛ استارلینک ارتباطات مقاوم برای مناطق دورافتاده و عملیات متحدان فراهم میکند؛ استارشِیپ، که همچنان در حال توسعه و آزمایش است، در برنامههای آمریکا برای بازگشت به ماه و لجستیک اعماق فضا نقش مرکزی دارد؛ و مشتریان محرمانه و تجاری نیز کنستلاسیونها و پرتابهای محموله را با SpaceX قرارداد کردهاند، از جمله ابتکاری با تمرکز دولتی که بهطور غیررسمی Starshield نامیده میشود.

پیامدها برای رقابت و تابآوری
مقیاس و هزینهٔ پایین پرتابهای SpaceX موانع ورود را برای شرکتهای فضایی جدید در سطح جهان کاهش داده و موجی از خدمات مبتنی بر ماهواره و استارتاپها را ممکن ساخته است. با این حال، این جایگاه مرکزی سؤالاتی دربارهٔ تابآوری زنجیرهٔ تأمین، تمرکز ریسکهای امنیت ملی و سلامت رقابتپذیریِ ارائهدهندگان پرتاب مطرح میکند. حتی سایر اپراتورهای ماهوارهای — از جمله پروژهٔ Kuiper آمازون و OneWeb — برای استقرارهایشان از راکتهای SpaceX استفاده کردهاند، که سرنوشتِ صنعت را بیشتر به یکدیگر پیوند داده است.
دیدگاه کارشناسی
دکتر مایا ر. سینگ، مهندس سامانههای هوافضا و برنامهریز سابق مأموریت در ناسا: 'SpaceX محاسبات اقتصادی پرتاب را تغییر داد؛ با نشان دادن اینکه تناوب بالا و استفادهٔ جزئی از وسایل بهصورت مجدد میتواند هزینه به ازای هر کیلوگرم به مدار را بهطور چشمگیری کاهش دهد. این امکان مدلهای کسبوکار جدید — صورتفلکیهای بزرگ، جایگزینی سریع و پرتابهای پاسخگو — را فراهم ساخت که قبلاً اقتصادی نبودند. اکنون چالش این است که چگونه افزونگی را تضمین کنیم: وقتی یک شرکت بیشتر دسترسی به فضا را فراهم میکند، برنامهریزیهای ملی و تجاری باید گزینههای پشتیبان و زنجیرههای تأمین متنوع را در نظر بگیرند.'
زمینهٔ فنی و چشمانداز آینده
عوامل فنی کلیدی که پشت سلطهٔ SpaceX قرار دارند شامل طراحی موتور از پایه، یکپارچهسازی عمودی تولید و برنامههای آزمون تکراری است که شکستهای اولیه را بخشی از فرایند توسعه میدانند. استارشِیپ قصد دارد این رویکرد را با قابلیت استفادهٔ کاملاً مجدد و ظرفیت بار بسیار بالاتر ادامه دهد و احتمالاً لجستیک اعماق فضا و مأموریتهای سطح ماه را بازتعریف کند. ادامهٔ قراردادهای دولتی، افزایش تقاضا برای پهنباند ماهوارهای و بالغ شدن بازار تجاری نشان میدهد که تقاضای پرتاب بالا پابرجا خواهد ماند، اما عوامل مقرراتی، ایمنی و ژئوپلیتیکی تعیین میکنند که این وابستگی چگونه تحول یابد.
نتیجهگیری
سفر SpaceX از یک استارتاپ کوچک و پرتلاطم تا یکی از ستونهای دسترسی ایالات متحده به فضا نتیجهٔ تلفیقی از سرمایهٔ خصوصی، قراردادهای گزینشی دولتی، نوآوری فنی — بهویژه در زمینهٔ استفادهٔ مجدد — و مقیاسدهی تهاجمی برای پاسخ به نیازهای کنستلاسیونها و نیازهای ملی بود. این سلطه هزینهها را کاهش داده و فرصتهایی برای فعالیتهای مبتنی بر فضا در سراسر جهان گسترش داده، اما در عین حال وابستگی استراتژیک را متمرکز کرده است. سیاستگذاران، رهبران صنعت و شرکای بینالمللی اکنون باید تعادل میان بهرهوری، تابآوری و رقابت منصفانه را حفظ کنند، در دورانی که یک شرکت نقش برجستهای در دسترسی به مدار ایفا میکند.
منبع: cnbc
.avif)
نظرات