8 دقیقه
اثرات پایدار COVID‑19: چیزی بیشتر از یک سرماخوردگی گذرا
برای بسیاری از افراد، عفونت SARS‑CoV‑2 اکنون یادآور یک بیماری تنفسی کوتاهمدت است که ظرف چند روز برطرف میشود. با این حال، بخش قابلتوجهی از افراد علائمی را تجربه میکنند که فراتر از مرحلهٔ حاد باقی میماند. سازمان جهانی بهداشت (WHO) «لانگ کووید» — که بهعنوان پیامدهای پس از عفونت حاد SARS‑CoV‑2 (PASC) نیز شناخته میشود — را بهعنوان نشانهها و علائمی تعریف میکند که حداقل سه ماه پس از عفونت اولیه ادامه دارند. این اثرات طولانیمدت به یکی از جنبههای پیچیده و تعیینکنندهٔ همهگیری تبدیل شدهاند.
تحقیقات بالینی بیش از ۲۰۰ علامت مرتبط با لانگ کووید را فهرست کردهاند؛ شکایات رایج شامل خستگی شدید، اختلال شناختی («مه مغزی») و تنگی نفس است. با این حال، توجه کمتری به این شده است که این علائم چگونه به از دست دادن عملکرد در زندگی روزمره تبدیل میشوند. مطالعهٔ اخیر ما در استرالیا تلاش کرد تا با استفاده از ابزارهای معتبر اندازهگیری معلولیت و کیفیت زندگی، تأثیر واقعیِ زندگی روزمره را کمیسازی کند.
لانگ کووید چیست و چه شیوعی دارد؟
برخی مطالعات شیوع لانگ کووید را حدود ۶٪ از افرادی که قبلاً کووید‑۱۹ داشتهاند گزارش کردهاند، اگرچه برآوردها بر اساس جمعیت، نوع اُمیکرون یا سایر واریانتها، وضعیت واکسیناسیون و روششناسی مطالعه متفاوت است. برای بعضی بیماران علائم ظرف ماهها برطرف میشود؛ اما برای دیگران — که اغلب «دیرپایاندهندگان» یا «long haulers» نامیده میشوند — علائم ممکن است سالها ادامه یابد.
از آنجا که تظاهرات بیماری متنوع است و ممکن است در طول زمان نوسان داشته باشد، اندازهگیری بار جمعیتی لانگ کووید چالشبرانگیز است. این تغییرپذیری در اوایل همهگیری به شک و تردید دربارهٔ ماهیت و علتهای این وضعیت دامن زد. با این حال، شواهد تجمعی از کوهورتهها و پیمایشهای جمعیتی اکنون کاهشهای قابلتوجه و گاه عمیق در کیفیت زندگی افراد مبتلا به لانگ کووید را مستند میکند — کاهشهایی که با بیماریهای مزمن شناختهشدهای مانند سندرم خستگی مزمن، سکتهٔ مغزی، آرتریت روماتوئید و بیماری پارکینسون قابلقیاس است.
طراحی مطالعه و روشها
برای فهم پیامدهای عملکردی در زمینهٔ استرالیا، ما از ۱۲۱ بزرگسال مبتلا به لانگ کووید که عفونت اولیهٔ آنها بین فوریهٔ ۲۰۲۰ و ژوئن ۲۰۲۲ رخ داده بود، پرسشنامه گرفتیم. بیشتر پاسخدهندگان در بازهٔ سنی ۳۶–۵۰ سال بودند و بیماری حاد خود را عمدتاً در منزل مدیریت کرده بودند تا در بیمارستان. مطالعه از دو ابزار گزارششده توسط بیمار و بینالمللی معتبر استفاده کرد: برنامهٔ ارزیابی معلولیت سازمان جهانی بهداشت (WHODAS 2.0) برای کمیسازی معلولیت در حوزههای عملکردی، و پرسشنامهٔ کوتاه سلامت (SF‑36) برای اندازهگیری کیفیت زندگی.
این ابزارها صدای بیمار را در اولویت قرار میدهند و نشان میدهند که علائم چگونه بر کارهای روزمره، نقشهای اجتماعی و سلامت روانی تأثیر میگذارند — جنبههایی که تستهای آزمایشگاهی یا تصویربرداری نمیتوانند بهطور کامل ثبت کنند.

یافتههای کلیدی: معلولیت و زندگی روزمره
یافتههای نظرسنجی قابلتوجه بود. افراد مبتلا به لانگ کووید در اندازهگیریهای WHODAS گزارش دادند که اختلال عملکرد آنها از ۹۸٪ جمعیت عمومی استرالیا بالاتر است. بهطور کلی، ۸۶٪ از پاسخدهندگان به حدی رسیدند که با معیار ناتوانی جدی سازگار است، در مقایسه با حدود ۹٪ در جمعیت عمومی. بهطور متوسط، شرکتکنندگان گزارش کردند که در حدود ۲۷ روز در ماه در انجام فعالیتهای روزمره با دشواری مواجهاند و حدود ۱۸ روز در ماه کاملاً ناتوان از عملکرد هستند.
وظایف پایهٔ خودمراقبتی — مانند خوردن و پوشیدن لباس — کمتر تحت تأثیر قرار میگرفتند. با این حال، فعالیتهای پیچیدهتر مانند امور خانه، کار پرداختشده و مشارکت اجتماعی بهطور چشمگیری مختل شدند. بسیاری از شرکتکنندگان میتوانستند نیازهای اساسی را برآورده کنند اما در مشارکت در زندگی خانوادگی، بهرهوری در محل کار و تعامل در جامعه دچار مشکل بودند.
نمرات کیفیت زندگی بهطور میانگین ۲۳٪ کمتر از معیارهای جمعیتی بود. حوزههایی که بیشترین تأثیر را داشتند انرژی (منتقلکنندهٔ خستگی فراگیر) و تعامل اجتماعی (نشاندهندهٔ انزوای اجتماعی، کاهش مشارکت و موانع شناختی برای ارتباطات اجتماعی) بودند.
زندگی با لانگ کووید میتواند انجام فعالیتهای طبیعی را دشوار کند. (Pavel Danilyuk/Pexels/Canva)
تفسیر نمرات عملکردی
مقایسه با سایر بیماریها برای پاسخ بالینی و سیاستگذاری اهمیت دارد. میزان ناتوانی ثبتشده در این گروه شبیه سطوح گزارششده در مطالعات سکتهٔ مغزی و بیماری پارکینسون است — بیماریهایی که معمولاً برای خدمات توانبخشی در اولویت قرار میگیرند. این موضوع تأکید میکند که لانگ کووید تنها یک ناراحتی کوچک نیست؛ برای بسیاری از افراد، این یک وضعیت چندسیستمی ناتوانکننده است که پیامدهای قابلسنجی بر استقلال و مشارکت دارد.
چرا نتایج گزارششده توسط خود بیمار اهمیت دارد
لانگ کووید نشانگر تشخیصی واحدی ندارد. در نتیجه، بیماران اغلب گزارش میدهند که پزشکان و نظامهای درمانی علائم آنها را کماهمیت یا نادیده گرفتهاند. تحلیل ما نشان میدهد که رتبهبندیهای سادهٔ بهبودی توسط خود بیمار پیشبینیکنندهٔ قوی ناتوانی و نتایج کیفیت زندگی هستند. بنابراین گزارشهای خودیافته اطلاعات بالینی معتبری فراهم میکنند و باید در مرکز ارزیابی و برنامهریزی مراقبت قرار گیرند.
خستگی در لانگ کووید با خستگی عادی قابلتعویض نیست: ممکن است بهصورت از دست دادن ناگهانی تمرکز هنگام رانندگی، ناتوانی در ادامهٔ سرگرمیها یا کنارهگیری از روابط اجتماعی بروز کند — هر یک با پیامدهای ایمنی و روانیاجتماعی همراه.
خستگی میتواند بر کار، سرگرمیها و روابط تأثیر بگذارد. (KORN V./Quality Stock Arts/Canva)
پیامدها برای خدمات بهداشتی و سیاستگذاری
مطالعات بینالمللی نتایج ما را منعکس میکنند: تحلیلهای چندکشوری بارهای مشابهی از معلولیت را گزارش میکنند و نشان میدهند که میزان گزارششدهٔ ناتوانی در میان زنان بیشتر است. ماهیت نوسانی و چندسیستمی لانگ کووید مدلهای سنتی مراقبتهای تکرشتهای برای بیماریهای مزمن را به چالش میکشد. نظامهای بهداشتی باید فراتر از درمانهای پزشکی اپیزودیک بروند و خدمات توانبخشی یکپارچه، حمایتهای شغلی و مراقبت اجتماعی را ارائه دهند.
مداخلات عملی شامل راهبردهای مدیریت خستگی مانند برنامهریزی فعالیت‑استراحت (pacing)، بازتوانی شناختی برای نقصانهای توجه و حافظه، و تسهیلات شغلی مناسب (کاهش ساعات، وظایف انعطافپذیر، برنامههای بازگشت تدریجی به کار) است. حمایتهای بازاتصال اجتماعی نیز برای کاهش انزوایی که معلولیت را تشدید میکند، ضروریاند.
شناسایی و پاسخ ندادن به لانگ کووید میتواند نابرابریهای اقتصادیاجتماعی را تشدید کند. شواهد ارائهشده به کمیتههای پارلمانی حاکی از آن است که صدها هزار استرالیایی ممکن است تحتتأثیر قرار گرفته باشند — که بهطور نامتناسب بر جوامع محروم از طریق از دست رفتن درآمد، فشار بر مراقبان و کاهش دسترسی به خدمات تأثیر میگذارد.
دیدگاه کارشناسی
دکتر امیلی کارتر، مشاور پزشکی بازتوانی، اشاره میکند: «لانگ کووید یک طیف از کاهش عملکرد را ارائه میدهد که غالباً به مراقبتهای بینرشتهای نیاز دارد — فیزیوتراپی، کاردرمانی، بازتوانی شناختی و حمایت روانشناختی. شنیدن تجربهٔ بیمار اولین گام بالینی است؛ سپس ابزارهای ساختارمند گزارششده توسط بیمار، مداخلات هدفمند را هدایت میکنند.»
توصیهها و گامهای بعدی
اقدام به سه اولویت مرتبط نیاز دارد: (۱) استفادهٔ روتین از ابزارهای معتبر گزارششده توسط بیمار در مراقبتهای اولیه و تخصصی؛ (۲) توسعهٔ مسیرهای توانبخشی چندرشتهای که راهبردهای pacing، حمایتهای شناختی و بازتوانی حرفهای را یکپارچه کنند؛ و (۳) تعهدات سیاستی برای تأمین مالی خدمات و حمایتهای شغلی تا افراد قادر به حفظ مشارکت اقتصادی و اجتماعی باشند.
این گامها بستگی به ارزشگذاری تیمهای بالینی بر تجربهٔ زیستهٔ بیمار بهعنوان دادهای اساسی دارد، نه روایتی غیررسمی. ارزیابی دقیق، ارجاع بهموقع و سیاستهای انعطافپذیر محل کار میتوانند به بازگرداندن عملکرد و کرامت برای افراد مبتلا به لانگ کووید کمک کنند.
نتیجهگیری
لانگ کووید برای بسیاری از افراد منبعی واقعی و قابلسنجش از ناتوانی است. مطالعهٔ ما نشان میدهد تأثیر آن بر زندگی روزمره میتواند با بیماریهایی مانند سکتهٔ مغزی و پارکینسون قابلمقایسه باشد و پیامدهای عمیقی برای کار، خانواده و مشارکت در جامعه داشته باشد. بهرسمیت شناختن لانگ کووید بهعنوان یک وضعیت ناتوانکننده — اعتبار بخشی به گزارشهای بیماران، گسترش خدمات توانبخشی و تصویب سیاستهای حمایتی در محل کار و اجتماعی — برای کاهش رنج فردی و جلوگیری از گسترش نابرابریهای اجتماعی ضروری خواهد بود.
پذیرش همکاریها: ما از مشارکت همنویسندگان و همکاران در این مطالعه با سپاس یاد میکنیم، از جمله Tanita Botha, Fisaha Tesfay, Sara Holton, Cathy Said, Martin Hensher, Mary Rose Angeles, Catherine Bennett, Bodil Rasmussen و Kelli Nicola‑Richmond. تیم تحقیق شامل Danielle Hitch (استاد ارشد، کاردرمانی، دانشگاه دیکین)، Genevieve Pepin (استاد، دانشکدهٔ بهداشت و توسعهٔ اجتماعی، دانشگاه دیکین) و Kieva Richards (مدرس، کاردرمانی، دانشگاه لا تروب) بود.
منبع: sciencealert
.avif)
نظرات