7 دقیقه
ریزپلاستیکها، بارداری و نگرانیهای نوظهور
ریزپلاستیکها—قطعات و ذرات پلاستیکی کوچکتر از ۵ میلیمتر، تا مقیاس نانومتری—اکنون در غذا، آب آشامیدنی و هوای داخل ساختمانها همهگیر شدهاند. توجه علمی از آلودگی محیط زیست به پیامدهای سلامت انسان در حال جابجایی است و یکی از حساسترین پنجرههای مواجهه، دوران بارداری است. مطالعات آزمایشگاهی نوظهور نشان میدهند که ریزپلاستیکها و نانوذرات پلیمر مهندسیشده میتوانند از موانع مادری عبور کنند، به جفت برسند و در بافتهای جنینی تجمع یابند. این پرسشها را پیش میآورد که چه تأثیراتی بر روده در حال رشد، دستگاه ایمنی و بهویژه مغز دارد، جایی که ساختار و سیگنالدهی بیوشیمیایی بسیار حساس به اختلال است.
شواهد آزمایشگاهی و سازوکارهای زیستی
آزمایشهای نانوذرات پلیاستایرن
مطالعات کنترلشده آزمایشگاهی که از نانوذرات پلیاستایرن—یک مدل رایج ذره در سمشناسی—استفاده کردهاند نشان میدهند که ذرات پلاستیکی بسیار کوچک میتوانند به بافتهای جنینی نفوذ کنند. در مدلهای مهرهداران و پستانداران، پژوهشگران تجمع ذرات را در چندین عضو از جمله قلب، کبد و مغز ثبت کردهاند. اثرات قابل مشاهدهای که در این مدلها گزارش شده شامل کاهش ضربان قلب، کاهش فعالیت خودبهخود و تغییر در رشد اندامهاست، گاهی در سطوح مواجههای پایین که قبلاً بیخطر فرض میشدند.
راههای مواجهه و انتقال
ریزپلاستیکها عمدتاً از طریق بلع (غذا و آب آلوده) و استنشاق (ذرات و آئروسلهای هوابرد) وارد بدن میشوند. از گردش خون مادری یا راه تنفسی، نانوذرات ممکن است به جفت منتقل شوند. مطالعات تنفسی تجربی نشان میدهند ذراتی که مادر استنشاق میکند میتوانند به جفت برسند و وارد بافتهای جنینی شوند، از جمله قلب و مغز در حال رشد. مکانیسمهای ممکن شامل انتشار جانبی برای کوچکترین نانوپلاستیکها، ترانسسایتوز از سلولهای جفتی یا حمل شدن داخل سلولهای ایمنی است که بین محفظهها تردد دارند.
تأثیرات بر مغز در حال رشد و رفتار
چندین مطالعه به تجمع ریزپلاستیک در نواحی مغزی حیاتی برای شناخت و رفتار اشاره دارند: مخچه، هیپوکامپ و قشر پیشپیشانی. این نواحی یادگیری، تثبیت حافظه، هماهنگی حرکتی و عملکرد اجرایی را اداره میکنند. پس از رسوب، ریزپلاستیکها میتوانند استرس اکسیداتیو—عدم تعادل بین گونههای فعال اکسیژن مضر و آنتیاکسیدانهای محافظ—را تحریک کنند که منجر به آسیب لیپیدی و DNA میشود. شواهد تجربی همچنین نشاندهنده اختلال در سیستمهای انتقالدهنده عصبی (پیامرسانهای شیمیایی مانند دوپامین، سروتونین و گلوتامات) و تغییر در بیان ژنهای لازم برای رشد عصبی طبیعی است.

در مدلهای حیوانی، مواجهه پیش از تولد با ریزپلاستیک با رفتارهای شبیه اضطراب، اختلال در یادگیری مکانی، تغییر در الگوهای رشد نورونی، لایههای قشری نازکتر و اتصال سیناپسی ضعیفتر همراه بوده است. در حالی که این نتایج در شرایط کنترلشده نشان داده شدهاند، انتقال آنها به خطر انسانی نامشخص است به دلیل تفاوت در سطوح مواجهه، انواع ذرات و حساسیتهای گونهای.
روده، جفت و اثرات سیستمیک
ریزپلاستیکهایی که همراه غذا یا آب بلعیده میشوند میتوانند با تغییر میکروبیوم—جامعه باکتریها، ویروسها و قارچها که به هضم و توسعه ایمنی کمک میکنند—اکوسیستم روده را مختل کنند. تغییر در تعادل میکروبی و آسیب به پوشش رودهای میتواند جذب مواد مغذی را مختل کرده و نحوه متابولیسم چربیها و پروتئینها را تغییر دهد. برای فرد باردار، چنین تغییرات متابولیکی ممکن است بهطور غیرمستقیم بر رشد جنین و تامین مواد مغذی تأثیر بگذارد.
جفت هم فیلتر است و هم یک اندام سیگنالدهنده. تجمع ذرات در بافت جفت میتواند التهاب موضعی را برانگیزد، عملکرد مانع را تضعیف کند و نرخ انتقال مواد مغذی و هورمونهای حیاتی را تغییر دهد. از آنجا که جفت همچنین برنامهریزی ایمنی جنین را شکل میدهد، حتی بارهای ذرات متعادل نیز ممکن است پیامدهای بعدی برای سلامت نوزاد داشته باشند.
شکافهای دانش و اولویتهای پژوهشی
با وجود یافتههای نگرانکننده آزمایشگاهی، شکافهای بزرگ دانشی مانع از نتیجهگیری قطعی درباره خطرات انسانی میشوند. اغلب شواهد از مطالعات حیوانی یا آزمایشهای درونشیشهای در شرایط کنترلشده بهدست آمدهاند. دادههای مربوط به افراد باردار اندک است: تنها چند مطالعه قطعات ریزپلاستیک را در جفت انسان شناسایی کردهاند و روشها و مقیاس این مطالعات متفاوت است. پرسشهای کلیدی شامل رابطه دوز ـ پاسخ در انسان، کارایی انتقال ذرات از طریق جفت، مکانیسمهای پاکسازی ریزپلاستیکها از بافتهای مادری و جنینی و این که چگونه انواع پلیمر و شیمی سطحی بر سمیت تاثیر میگذارند، باقی میمانند.
اولویتهای پژوهشی فوری شامل استانداردسازی روشهای اندازهگیری ریزپلاستیکها در بافتهای زیستی، مطالعات اپیدمیولوژیک خوب طراحیشده که قرارگیری مادر را به پیامدهای بارداری و رشد مرتبط میسازند، و کارهای مکانیزمی برای شناسایی پنجرههای بحرانی آسیبپذیری است.
دیدگاه کارشناسی
«نشانههای آزمایشگاهی که میبینیم، فریادی برای اقدام است» میگوید دکتر النا رویز، یک سمشناس محیطی داستانی که در مواجهات توسعهای تخصص دارد. «به مطالعات انسانی هماهنگ نیاز داریم که سطوح مواجهه واقعی در جمعیتهای باردار را اندازهگیری کنند و پیامدهای نورودولوپمنتال کودکان را دنبال نمایند. همزمان، ابزارهای تحلیلی بهتری لازم است تا مشخص شود کدام ویژگیهای ذرات—اندازه، شکل، ترکیب یا شیمی سطح—در هدایت سمیت نقش دارند.» دکتر رویز اضافه میکند که راهنمایی بهداشت عمومی باید مبتنی بر احتیاط باشد: کاهش مواجهههای قابل اجتناب (مانند کمینه کردن استفاده از پلاستیک در تماس با غذا و بهبود تصفیه هوای داخلی) در حالی که علم تقویت میشود، خردمندانه است.
فناوریهای مرتبط و چشمانداز آینده
پیشرفتها در شیمی تحلیلی و میکروسکوپی، کشف ریزپلاستیکها و نانوپلاستیکها در بافتها را بهبود میبخشد. طیفسنجی جرمی، رامان و طیفسنجی تبدیل فوریه فروسرخ (FTIR) و میکروسکوپ الکترونی با وضوح بالا به پژوهشگران امکان میدهند ترکیب و اندازه ذرات را با دقت فزایندهای توصیف کنند. در زمینه کاهش، طراحی پلیمرهای پایدارتر، بهبود استراتژیهای مدیریت پسماند و نوآوری در فیلترسازی آب آشامیدنی و هوای داخل ساختمان هدف کاهش مواجهه جمعیتی را دنبال میکنند. اقدامات مقرراتی—مانند محدودیتهای انتشار ریزپلاستیک از محصولات مصرفی و برچسبگذاری بهتر افزودنیهای پلیمر—ممکن است با دادههای اپیدمیولوژی و سمشناسی آینده هدایت شوند.
از منظر سلامت عمومی، ادغام ارزیابی مواجهه با ریزپلاستیک در مطالعات طولی بارداری موجود میتواند اطلاعات حیاتی و قابل اقدام برای پزشکان و سیاستگذاران فراهم کند. همچنین پتانسیل مداخلات هدفمند وجود دارد: استراتژیهای تغذیهای پیش از زایمان که از دفاعهای آنتیاکسیدانی حمایت میکنند و دستورالعملهای عمومی در مورد کاهش بار ریزپلاستیکهای هوابرد و غذایی در دوران بارداری.
نتیجهگیری
آزمایشهای آزمایشگاهی و مطالعات حیوانی نشان میدهند ریزپلاستیکها—بهویژه نانوذراتی مانند پلیاستایرن—میتوانند به جنین و اندامهای جنینی برسند، میکروبیوم روده را مختل کنند، پوشش روده را آسیب بزنند و پردازش مواد مغذی را دگرگون سازند. شواهدی از تجمع در نواحی مغزی مهم برای یادگیری و رفتار، همراه با استرس اکسیداتیو، تغییرات در ناقلهای عصبی و بیان ژنی متغیر وجود دارد. با این حال، دادههای انسانی محدودند و پرسشهای کلیدی درباره سطوح مواجهه، انتقال از طریق جفت و اثرات بلندمدت هنوز بیپاسخاند. اولویتبندی روشهای اندازهگیری استاندارد، مطالعات کوهورتی انسانی و پژوهشهای مکانیزمی برای تعیین این که آیا ریزپلاستیکها تهدید قابلتوجهی برای سلامت باروری و رشد عصبی محسوب میشوند، ضروری خواهد بود. در این میان، اقدامهای احتیاطی برای کاهش مواجهههای قابل اجتناب در دوران بارداری، گامهای معقول و عملی برای پزشکان، سیاستگذاران و افراد است.
منبع: sciencealert
.avif)
نظرات