6 دقیقه
افزایش اضطراب دیجیتال: بررسی بحران
از سال ۲۰۱۰، گسترش سریع تلفنهای هوشمند و دسترسی همهجانبه به شبکههای اجتماعی زنگ خطر را برای روانشناسان و فعالان حوزه آموزش در سراسر جهان به صدا درآورده است. بر اساس پژوهشهای جاناتان هایت، روانشناس اجتماعی و نویسنده کتاب پرفروش «نسل مضطرب»، این فناوریهای قدرتمند دیجیتالی عامل اصلی افزایش نگرانکننده مشکلات سلامت روان در جوانان هستند؛ مسائلی چون اضطراب، افسردگی، خودآزاری و حتی خودکشی.
بررسیهای هایت مبتنی بر افزایش قابل توجه مراجعه نوجوانان به اورژانس به دلیل خودآزاری و سایر نشانههای پریشانی است. او به شدت این فرضیه را رد میکند که این روندها فقط به دلیل بهتر شدن تشخیصهای روانی یا رایج شدن صحبت درباره سلامت روان رخ دادهاند. به عقیده او، ساختار زندگی دیجیتال امروز، مملو از اعلانهای مداوم و مقایسههای اجتماعی مبتنی بر الگوریتم، تهدیدی بیسابقه برای روان کودکان و نوجوانان به وجود آورده است.
چهار راهکار جاناتان هایت برای سلامت روان نوجوانان
با درک این بحران رو به رشد، هایت چهار «هنجار اساسی» برای مهار یا کاهش بحران سلامت روان دیجیتال پیشنهاد میدهد. این توصیهها که در کتاب «نسل مضطرب» به تفصیل آمدهاند و تاکنون به ۴۴ زبان منتشر شده و بیش از ۱.۷ میلیون نسخه به فروش رفته، سیاستگذاران بسیاری از کشورها را تحت تاثیر قرار داده است. به عنوان مثال، استرالیا قوانین ممنوعیت استفاده از شبکههای اجتماعی زیر ۱۶ سال را با الهام از نظریات هایت مصوب کرده است.
چهار راهکار اصلی هایت عبارتاند از:
- عدم دسترسی به تلفن هوشمند تا پیش از ۱۴ سالگی
- ممنوعیت استفاده از شبکههای اجتماعی تا قبل از ۱۶ سالگی
- ایجاد مدارس بدون موبایل
- تشویق به بازی بدون ساختار یا نظارت و تقویت استقلال طی دوران کودکی
هدف هایت صرفاً محدودیت آنلاین نیست؛ او به همان میزان بر لزوم استقلال آفلاین کودکان تاکید میورزد. کودکان در نسلهای قبلی با بازیهای پرریسک فضای باز رشد میکردند، حتی در زمانی که نرخ وقوع جرم بالاتر بود. اما پوشش گسترده اخبار منفی و شیوع الگوی تربیتی محتاطانه سبب شده کودکی بیش از حد محافظتشده و فرصتهای یادگیری مهارتهایی چون تابآوری، کار گروهی و حل تعارض کاهش یابد. این ویژگیها برای مواجهه با چالشهای آینده ضروری هستند.
از احتیاط تا افراط: والدگری در عصر دیجیتال
هایت معتقد است عدم تعادل بنیادینی ایجاد شده: «ما بیش از حد در دنیای واقعی محتاط شدهایم، اما در دنیای آنلاین آسانگیرانه عمل میکنیم.» به باور او، از دهه ۹۰ میلادی ترس فراگیر والدین از خطرات بیرون موجب شده این تصور غلط ایجاد شود که کودک پشت کامپیوتر در خانه ایمنتر است. اما به گفته هایت، این خطرات صرفاً جابهجا شدهاند. دنیای مجازی بیقانون و مبتنی بر الگوریتمها ممکن است دستکمی از تهدیدات دنیای واقعی نداشته باشد، بلکه حتی خطرناکتر باشد.
این موضوع در فرهنگ عمومی، مثلا در مجموعه «نوجوانی»، نیز انعکاس یافته، جایی که والدین با تلخی به اشتباه خود اشاره میکنند: «فکر میکردیم فرزندمان در اتاقش امن است.» دیدگاه هایت لزوم بازنگری در معنای ایمنی، استقلال و سلامت در عصر اتصال دائمی را به جامعه و والدین گوشزد میکند.
اجرای تغییر: چالشها و راهکارهای عملی
اگرچه این چهار هنجار ساده به نظر میرسند، اجرای عملی آنها با موانع جدی روبهروست—به ویژه برای والدینی که فرزندان نوجوانشان سالهاست در شبکههای اجتماعی حضور دارند. واکنشها به نظرات هایت نیز گویای این شکاف است: والدین کودکان خردسال با آغوش باز از این راهنما استقبال و آن را اجرا میکنند؛ اما والدین نوجوانان درباره عواقب ناگهانی قطع دسترسی دیجیتال نگرانند، مثل انزوا و اضطراب اجتماعی.
هایت که خود پدر دو نوجوان است توصیه میکند: «اگر به تازگی برای فرزندتان گوشی هوشمند گرفته یا اجازه استفاده از شبکههای اجتماعی دادهاید، هنوز هم میتوانید تجدیدنظر کنید. به جای گوشی هوشمند، یک گوشی ساده به او بدهید. مهمترین مسئله، ارتباط اجتماعی با همسالان است نه قرار گرفتن بیحدوحصر در معرض شبکههایی که برای ایجاد وابستگی طراحی شدهاند.»
او دشواری تصمیمگیری برای والدین نوجوانان بزرگتر را نیز به رسمیت میشناسد: «اگر تمام زندگی اجتماعی فرزندتان در اینستاگرام یا اسنپچت باشد، قطع ناگهانی میتواند به منزله مرگ اجتماعی تعبیر شود. در این موارد، باید به تدریج زمانهای بدون موبایل را در روز مرسوم کرد.»
از راهکارهای عملی میتوان به ممنوعیت موبایل در اتاق خواب، تلاش برای مدارس بدون تلفن همراه و انجام هر اقدامی برای کاهش قرارگیری کودکان در معرض محتوای اعتیادآور مبتنی بر الگوریتم اشاره کرد.
جدال علمی: همبستگی یا علیت؟
ادعاهای جسورانه هایت بحثهای زیادی میان دانشمندان برانگیخته است. مخالفانی مانند کندیس اودجرز، روانشناس، در ژورنال نیچر (مارس ۲۰۲۴) یادآور میشوند که دههها تحقیق صرفاً روابط همبستگی ضعیف یا متغیر میان استفاده از دستگاههای دیجیتال و پیامدهای سلامت روان یافته است. اودجرز میگوید: «صدها پژوهشگر، از جمله خودم، به دنبال ارتباطات قوی ادعایی هایت بودهایم—اما یافتهها غالباً متناقض یا بسیار ضعیف هستند.» به عبارت دیگر، افزایش اختلالات روانی با افزایش استفاده از گوشی هوشمند همزمان شده ولی هنوز رابطه مستقیم قطعی نیست.
هایت با استناد به مطالعات طولی و فراتحلیلها تاکید میکند هر ساعت حضور بیشتر در شبکههای اجتماعی ریسک افسردگی را تا ۱۳٪ افزایش میدهد. او همچنین به اسناد داخلی شرکتهایی چون تیکتاک اشاره میکند که نشان میدهد پلتفرمها آگاهانه کاربران آسیبپذیر را هدف قرار میدهند.
هایت معتقد است برخی از منتقدان، به عنوان گیمر یا شهروندان بومی فضای دیجیتال، این نگرانیها را تکرار «وحشت اخلاقی» مرتبط با بازیهای ویدیویی خشن میدانند. اما این گفتوگو پیچیدگی تشخیص خطرات واقعی دیجیتال را از اضطرابهای نسلی برجسته میکند.
تهدیدی فراتر از شبکههای اجتماعی: ظهور هوش مصنوعی
در ابتدا هدف کتاب «نسل مضطرب» بررسی اثرات منفی شبکههای اجتماعی بر دموکراسی بود. اما طی تحقیقات، هایت تمرکز خود را بر نیازهای حیاتی کودکان و نوجوانان معطوف کرد. این روزها دغدغه اصلی او فراتر از فضای اجتماعی دیجیتال است: با گسترش هوش مصنوعی و ورود پرسرعت آن به زندگی روزمره، هایت خطرات جدیتری را برای نسلهای آینده متصور است.
هایت هشدار میدهد: «جامعه در آستانه تحولی عظیم قرار دارد. با پیوند خوردن هوش مصنوعی به جنبههای مختلف زندگی، سرعت تغییرات بیشتر خواهد شد. بنابراین اقدام سریع برای حفظ سلامت کودکان در ۲۰۲۵ و سالهای آینده حیاتی است. باید نسلهای آینده را برای مقابله با چالشهای فراتر از تصور فعلی توانمند کنیم—قدرت تابآوری، خودمدیریتی و مهارت تمرکز باید در آنها تقویت شود.»
جمعبندی
بحث درباره نقش تلفن هوشمند و شبکههای اجتماعی در رشد جوانان، پرسشهای اساسی درباره جایگاه فناوری در جوامع مدرن مطرح میکند. کتاب «نسل مضطرب» جاناتان هایت جرقه گفتوگویی مهم در سطح جهانی شد و والدین، معلمان، قانونگذاران و شرکتهای فناوری را به تامل درباره پیامدهای ناخواسته عصر دیجیتال وا میدارد. حتی اگر رابطه علت و معلولی قطعی بین فناوری و کاهش سلامت روان نوجوانان اثبات نشده باشد، افزایش چشمگیر مشکلات روانی این گروه، بازنگری در سیاستهای دیجیتالی، سبکهای تربیتی و هنجارهای فرهنگی را ضروری ساخته است.
با توجه به ورود فناوریهای فراگیرتر و همهجانبه مانند هوش مصنوعی، نیاز به اقدامات علمی و اجتماعی مبتنی بر جامعه بیش از گذشته احساس میشود. اولویت دادن به سلامت کودکان، پرورش تفکر نقاد و تقویت تابآوری آفلاین، کلید پرورش نسلی است که نهتنها با دنیای دیجیتال سازگار باشد، بلکه بتواند در آن شکوفا شود.
.avif)
نظرات