10 دقیقه
پذیرش امی که به یک گفتگو تبدیل شد
بر روی فرش قرمز و زیر چراغهای امی، پیروزی هانا اینبایندر در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل زن در کمدی قرار بود نقطه عطفی در کارنامهاش باشد — و همینطور بود. اما جمله پایانی سخنرانی او، که بهصورت سانسور شده «F— ICE» و عبارت «آزادی فلسطین» شنیده شد، آن نقطه عطف را به لحظهای فرهنگی گستردهتر تبدیل کرد. بعداً پشت صحنه و کنار همبازیاش در هاکس، ژن اسمارت، اینبایندر هدف پشت این کلمات و اعتقاداتی را توضیح داد که او را به امضای بیانیهای برای تحریم برخی از نهادهای سینمایی اسرائیل همراه با بیش از ۱۲۰۰ حرفهای فیلمسازی واداشت.
سخنان اینبایندر بیش از یک عبارت جنجالبرانگیز برای تیترها بود. آنها بازتاب الگوی فزایندهای است که در آن سازندگان تلویزیون، بازیگران و دیگر چهرههای فرهنگی از سکوها و لحظات رسانهای برای برجسته کردن مسائل سیاسی فوری استفاده میکنند. برای طرفداران هاکس و ناظران صنعت تلویزیون، این تبادل نظر بلافاصله پرسشهایی را درباره نقش هنرمندان در بحث سیاسی معاصر و مسئولیتی که با دیدهشدن همراه است، مطرح کرد.
هانا اینبایندر: از آوا دنیلز تا صدای فعال
پیروزی هانا اینبایندر در امی، چهارمین نامزدی و نخستین برد او را رقم میزند، پس از اینکه هر فصل برای ایفای نقش آوا دنیلز در هاکس مورد توجه قرار گرفت. خود سریال — که برای ۱۴ امی از جمله سریال کمدی برجسته نامزد شده است — برای نوشتار تیزبین و دینامیک مربی-شاگردی بین دبورا ونسِ ژن اسمارت و آوأ اینبایندر تحسین شده است. اجرای اینبایندر ترکیبی از شدت و آسیبپذیری است که با منتقدان و تماشاگران همصدا شده و او را به چهرهای طبیعی برای جلب توجه در صحنه ملی تبدیل کرده است.
اما تصویر بازیگری که جایزهای دریافت میکند و عبارت کوتاه سیاسی و سانسورشدهای را میخواند چیز تازهای نیست — این پدیده در عصر پخش جریانی قابلرویتتر شده، چون شبهای اهدای جوایز لحظاتی جهانیاند و شبکههای اجتماعی هر عبارت را تقویت میکنند. اینبایندر از آن نورافکن برای جلب توجه به بحران بشردوستانه در غزه استفاده کرد و تفاوتی را که برایش ضروری است برجسته نمود: جداسازی هویت و فرهنگ یهودی از اقدامات سیاسی دولت اسرائیل.
چرا او صحبت کرد: دوستان در مناطق درگیر و تکلیف شخصی
در پشت صحنه، اینبایندر به خبرنگاران گفت که دوستانی در غزه دارد که در خط مقدماند — پزشکان و آموزگاران که مراقبت ارائه میدهند و در اردوگاههای پناهندگان کلاس میسازند — و او آن را مسئلهای «خیلی نزدیک به قلب» خود خواند. او گفت، «وظیفه من بهعنوان یک فرد یهودی این است که یهودیان را از دولت اسرائیل جدا کنم»، و فعالیتش را با واژهٔ مسئولیت اخلاقی ریشهدار در هویت فرهنگی خود قاببندی کرد.

او توضیح داد که تصمیمش برای امضای تحریم کارگران فیلم بر نهادها تمرکز دارد نه افراد. «تحریم کارگران فیلم برای فلسطین افراد را تحریم نمیکند؛ تنها نهادهایی را تحریم میکند که مستقیماً در نسلکشی سهیماند»، او گفت و افزود که تحریمها ابزار غیردرخش خشونت برای وارد کردن فشار به ساختارهای قدرت هستند.
زمینه: تحریمها، فشار صنعت و نگاه بلندمدت
تحریمها بهعنوان یک استراتژی سابقهٔ طولانی در سیاست فرهنگی دارند. تحریم فرهنگی جهانی علیه آفریقای جنوبی آپارتاید اغلب بهعنوان یک الگو مطرح میشود: هنرمندان و نهادها از تعامل خودداری کردند تا یک رژیم سرکوبگر را منزوی و بیاعتبار کنند. جنبشهای معاصر مانند کمپین تحریم، خارجسازی و تحریمها (BDS) علیه اسرائیل برخی از همان تاکتیکها را اتخاذ کردهاند و بحث در درون صنعت سرگرمی شدید است.
موفقیت هاکس و ستارهٔ در حالخیز اینبایندر مشارکت او را بهطور خاصی قابلمشاهده میکند. هنرمندانی که چنین بیانیههایی را امضا میکنند با خطر واکنش حرفهای و عمومی مواجهاند، اما همچنین شرایط گفتگو را درباره جشنوارههای فیلم، همتولیدیها، مسیرهای تأمین مالی و جوایز تغییر میدهند. برای بسیاری از خلاقان، تعهد به پرهیز از نهادهای وابسته به دولت مشخصهای نمادین و همزمان تلاشی تاکتیکی برای تغییر رفتار نهادی است.
پاسخ قبلی هالیوود به اظهارات سیاسی
این نخستین باری نیست که هالیوود با اظهارات سیاسی در رویدادهای پرنفوذ دستوپنجه نرم میکند. لحظات تاریخی شامل رد کردن اسکار مارلون براندو در ۱۹۷۳ برای اعتراض به رفتار با بومیان آمریکاست، و نمونههای اخیرتر که در آن بازیگران و فیلمسازان از سخنرانیهای پذیرش برای جلبتوجه به دلایل اجتماعی استفاده کردهاند. هر لحظه بحث فوریای را برمیانگیزد: آیا سکوی جوایز تریبون سیاسی است یا مکانی برای جشن گرفتنِ صنعت؟ سخنرانی اینبایندر آن پرسش را برای نسلی که با پخش جریانی، رسانههای اجتماعی و درگیریهای فراملی شکل گرفتهاند، احیا میکند.
مقایسهها و روندهای صنعتی
چند موازی کمک میکنند تا اقدامات اینبایندر در بستر تاریخی قرار گیرد. هنرمندان-فعال از دورهها و زمینههای مختلف نشان میدهند که صنعت چگونه هنگام تلاقی سیاست و هنر تغییر میکند:
- رد اسکار مارلون براندو نمونهای کلاسیک از بهرهبرداری از شهرت جوایز برای برجسته کردن یک بیعدالتی نادیده گرفتهشده است. در حالی که مداخله براندو متوجه سیاست داخلی و حقوق بومیان بود، ساختار اقدام — استفاده از نورافکن برای اولویتدادن به مسائل اخلاقی — قابلمقایسه است.
- تحریم فرهنگی بینالمللی علیه آفریقای جنوبی آپارتاید نشان میدهد چگونه هماهنگی در سطح صنعت میتواند پایدار بماند و دههها بر گفتوگوهای دیپلماتیک و اقتصادی تأثیر بگذارد.
- فعالان معاصر در هالیوود — از هنرمندانی که علناً از ابتکارات اقلیمی حمایت میکنند تا کسانی که از اصلاحات دوران میتو پشتیبانی کردهاند — نشاندهندهٔ تمایل فزایندهٔ حرفهایها برای تلقی پلتفرم خود بهعنوان سرمایهٔ مدنی است.
از منظر تولید تلویزیونی، خود هاکس در روندی از کمدیهای هوشمند و محور بر شخصیت قرار میگیرد که طنز نیشدار را با درام دلسوزانه ترکیب میکنند. طرفداران اغلب ساختار مربی-شاگرد هاکس را با برنامههایی مثل The Marvelous Mrs. Maisel (برای انرژی خلاقانهٔ غالباً زنانهشان) و حتی کمدیهای محیط کار که منافع شخصی را با نقد صنعت درمیآمیزند مقایسه میکنند. تفاوت هاکس در نگاه بیپردهاش به حرفهگرایی، پیری و هزینههای بازآفرینی است — موضوعاتی که بازتاب جدیت درگیرشدن سیاسی اینبایندر هستند.
واکنش طرفداران، رسانههای اجتماعی و محاسبه ریسک-پاداش
به محض اینکه سخنان اینبایندر در فضای آنلاین پخش شد، واکنشها تقسیم شد. طرفداران او از شجاعتش در گفتن حقیقت به قدرت ستایش کردند و تلاشش برای جدا کردن هویت یهودی از سیاست دولت را تحسین نمودند. منتقدان او را به سادهسازی یک مسئله ژئوپلیتیکی پیچیده یا سیاسیکردن یک لحظه جایزهگرفتن متهم کردند. برای بسیاری از طرفداران هاکس، این اظهار نظر لایهٔ جدیدی به ردپای فرهنگی سریال افزود؛ برای دیگران تبدیل به دلیلی برای بحث شد که آیا فضاهای سرگرمی باید سیاسی شوند یا خیر.
محاسبه برای بازیگران پیچیده است. اظهارات جسورانه ممکن است بخشی از مخاطبان را بیازارند اما در عوض میتواند وفاداری بینندگانِ ارزشگرا را عمیقتر کند. برای سرویسهای پخش و شبکهها، مخاطرهها شامل ریسک شهرت، نگهداری مخاطب و بهطور حیاتی رابطه با شرکای بینالمللی و جشنوارهها است.
دیدگاه یک کارشناس سینما
«وقتی بازیگری مانند هانا اینبایندر در یک مراسم جوایز بزرگ موضع سیاسی میگیرد، ایدهٔ اینکه بازیگران صرفاً تفریحدهندهاند را میشکند. این یادآوری است که تلویزیون میتواند هم آینهٔ فرهنگی و هم بازیگر سیاسی باشد،» میگوید منتقد فیلم آنا کوواچ. «با این حال، اثر بلندمدت بستگی به واکنش نهادها دارد — آیا جشنوارهها و استودیوها بازنگری در مشارکتها خواهند کرد، یا جداسازی بین هنر و سیاست را تأکید خواهند نمود؟»
پشت صحنه: هاکس، اجرا و نکات تولید
هاکس نماد کمدیای از عصر پخش جریانی است که به اجراهای ظریف و نگارش تیزبین پاداش میدهد. دبورا ونسِ ژن اسمارت همچنان قطبِ سریال است و برد او آن شب نیز به میراث برنامه افزود. از نظر تولید، هاکس به احیای کمدی محور بر شخصیت در پلتفرمهای پخش اعتبار داده است و نشان داده که فصلهای کوتاه سریالی میتوانند تحسین منتقدان را با شناخت جوایزی ترکیب کنند.
اطلاعات جذاب برای طرفداران: اینبایندر هر فصل در همان شاخه نامزد شده است، نشانهٔ شناخت مداوم از سوی همتایان و رأیدهندگان. ۱۴ نامزدی سریال در آن شب نشاندهندهٔ جذابیت گستردهٔ آن در زمینهٔ نگارش، بازیگری و شاخههای فنی است.
دیدگاههای انتقادی: این برای آیندهٔ تلویزیون چه معنایی دارد
اظهارات اینبایندر — و بیانیهای که امضا کرده — چند پرسش صنعتی را مطرح میکند. آیا استودیوها و سرویسهای پخش سیاستهایی در مورد مشارکت سیاسی هنرمندان خود اتخاذ خواهند کرد؟ آیا نهادهای اهدای جوایز قوانین سخنرانی در پذیرش را بازبینی میکنند؟ آیا همتولیدیهای بینالمللی و تقویم جشنوارهها تحت تأثیر قرار خواهند گرفت اگر تحریمهای فرهنگی گسترش یابد؟
بُعد انسانی نیز وجود دارد: بسیاری از حرفهایهای صنعت ایمنی شخصی و تأثیر بر کار را بهعنوان خطرات واقعی هنگام اتخاذ مواضع جنجالی عمومی میبینند. در عین حال، خلاقان جوانتر به طور فزایندهای انتظار دارند کار و چهرهٔ عمومیشان با ارزشهای سیاسیشان همخوانی داشته باشد.
تفکرات پایانی: هنر، پاسخگویی و پذیرش پیچیدگی
سخنرانی امی هانا اینبایندر و توضیحات پشت صحنهٔ او نماد لحظهٔ گستردهتری است که در آن سرگرمی، هویت و سیاست جهانی بهصورت آشکار و گاه ناخوشایند تلاقی میکنند. پافشاری او بر تفکیک هویت یهودی از اقدامات سیاسی یک دولت دعوت به گفتگوی دقیقی است، حتی از سوی کسانی که با روشهای او موافق نیستند. برای صنعت تلویزیون، این رویداد تأکید میکند که شبهای اهدای جوایز دیگر صرفاً جشنِ هنر حرفهای نیستند؛ آنها سکویی چندجهتیاند که فرهنگ، سیاست و تجارت در آن برخورد میکنند.
اینکه آیا موضع اینبایندر رویههای صنعتی را دگرگون خواهد کرد یا صرفاً یکی از چندین لحظهٔ شاخص جوایز باقی خواهد ماند، هنوز معلوم نیست. اما واضح است که بازیگران، نویسندگان و کارگردانان روزافزون بهعنوان مشارکتکنندگان در زندگی عمومی دیده میشوند — نه تنها برای داستانهایی که روی صفحه میگویند، بلکه برای مواضعی که خارج از آن میگیرند. برای بینندگان و ناظران صنعت، گفتوگویی که اینبایندر آغاز کرد کمتر دربارهٔ یک شعار واحد است و بیشتر دربارهٔ چگونگی پیمودن مسئولیت اخلاقی هنر در دنیای بههمپیوستهٔ امروز است.
بهاختصار: لحظهٔ امی اینبایندر در پیوند با رشتهٔ طولانیای از هنرمندانی است که از دیدهشدن برای فشار بهمنظور تغییر استفاده کردهاند. پیامدهای بلندمدت — تصمیمات جشنواره، سیاستهای استودیو و بستر گفتوگوی عمومی — در ماهها و سالهای پیش رو آشکار خواهد شد و صنعت تماشا خواهد کرد.
منبع: deadline
نظرات