گزارش دویچه بانک: نقش مکمل طلا و بیت کوین در ذخایر تا ۲۰۳۰

گزارش دویچه بانک: نقش مکمل طلا و بیت کوین در ذخایر تا ۲۰۳۰

0 نظرات

9 دقیقه

دویچه‌بانک: طلا و بیت‌کوین می‌توانند نقش‌های ذخیره‌ای مشترک داشته باشند

تحقیقی از دویچه‌بانک به قلم Marion Laboure و Camilla Siazon نشان می‌دهد که بانک‌های مرکزی ممکن است تا سال ۲۰۳۰ بیت‌کوین را در کنار طلا در ترازنامه‌های خود نگهداری کنند. این گزارش استدلال می‌کند که هر دو دارایی — طلا به‌عنوان دارایی سنتی و بیت‌کوین به‌عنوان دارایی دیجیتال — می‌توانند به‌صورت مکمل در سبد ذخایر عمل کنند، به‌خصوص در فضایی که عدم قطعیت‌های ژئوپولیتیک و شرایط کلان‌اقتصادی پایدار باقی می‌ماند. در این تحلیل، گزارش تاکید می‌کند که تغییرات بنیادین در زیرساخت بازار، توسعه مقررات و پذیرش نهادی می‌تواند زمینه را برای ادغام محتاطانه دارایی‌های دیجیتال در چارچوب‌های ذخیره‌ای فراهم سازد، بدون آنکه به‌سرعت جایگزین ساختارهای سنتی شود.

چرا طلا هنوز پیشتاز است

طلا همچنان دارایی ذخیره‌ای پایه برای بسیاری از بانک‌های مرکزی است و در سال ۲۰۲۵ قیمت آن به سطوح جدیدی نزدیک به 3,703 دلار به‌ازای هر اونس رسیده است. خریدهای رسمی مداوم توسط دولت‌ها و بانک‌های مرکزی، پرسش‌ها درباره استقلال سیاست‌گذاری بانک‌های مرکزی و همچنین انتظارات نسبت به کاهش‌های احتمالی نرخ بهره در آینده، نقش طلا را به‌عنوان محل امن ارزش و پوشش‌دهنده تورم تقویت کرده است. علاوه بر این، طلا مزیت تاریخی و تجربه چند دهه‌ای در مدیریت ذخایر را دارد؛ سازوکارهای نگهداری، بیمه، حسابداری و گزارشگری برای آن بالغ و پذیرفته‌شده‌اند که همین امر هزینه‌های عرضه و ادغام آن در سبدهای رسمی را کاهش می‌دهد. از منظر فنی، طلا دارای نقدشوندگی عمقی است که در شرایط بحرانی بازار اهمیت زیادی دارد؛ بازار معاملات فیزیکی و بورس‌های مرتبط با طلا ظرفیت فروش مقادیر بزرگ بدون تلاطم شدید قیمتی را فراهم می‌کنند. همچنین، طلا به‌دلیل رابطه تاریخی‌اش با سیاست‌های پولی و نقش اطمینان‌بخش در تعادل ترازنامه‌ها، برای بانک‌های مرکزی معقول‌تر به‌نظر می‌رسد. با این حال باید توجه داشت که موانع ساختاری نیز وجود دارد: هزینه نگهداری فیزیکی، ریسک‌های سیاسی و تغییر در الگوهای تقاضا (مثلاً افزایش خریدهای رسمی برخی کشورها) می‌تواند نوسانات قیمتی و انگیزه‌های نگهداری طلا را دستخوش تغییر کند. علاوه بر این، انتظارات میان‌مدت نسبت به سیاست‌های پولی و مالی می‌تواند بر جذابیت طلا تاثیر بگذارد. اگر بانک‌های مرکزی به‌تدریج سیاست‌های انبساطی جدیدی را اتخاذ کنند یا ابزارهای نوینی برای مدیریت ریسک معرفی کنند، تقاضای رسمی برای طلا ممکن است تعدیل شود. ولی در شرایط کنونی، طلا ترکیبی از اعتماد تاریخی، نقدشوندگی و سازوکارهای نهادی را ارائه می‌دهد که آن را به ستون محوری پرتفوی ذخایر بدل می‌سازد.

دلیل رشد احتمال جایگاه بیت‌کوین به‌عنوان ذخیره

در کنار این، بیت‌کوین نشان داده است که قدرت و تاب‌آوری قابل توجهی دارد و بعد از عبور از سقف‌های تاریخی، در آستانه سطوح بالایی معامله می‌شود؛ برای مثال در گزارش اشاره شده که پس از عبور از سطح 123,500 دلار در ماه آگوست، قیمت‌ها به نزدیک رکوردهای قبلی رسیده‌اند. دویچه‌بانک به افزایش پذیرش نهادی و کاهش نوسانات کوتاه‌مدت به‌عنوان سیگنال‌هایی اشاره می‌کند که ممکن است بیت‌کوین بتواند جایگاهی در تخصیص‌های ذخیره‌ای خصوصی یا جایگزین بیابد. تحلیلگران تاکید دارند که ویژگی‌های ذاتی بیت‌کوین — عرضه محدود (حداکثر 21 میلیون واحد)، همبستگی پایین با دارایی‌های مالی سنتی و پتانسیل به‌عنوان پوشش در برابر ریسک‌های کلان — سبب شده تا این دارایی به‌عنوان یک ابزار تنوع‌بخشی جذاب باشد. از منظر سرمایه‌گذاری نهادی، بیت‌کوین می‌تواند بخشی از استراتژی‌هایی باشد که به دنبال کاهش وابستگی به ارزهای فیات یا کاهش ریسک نرخ تبدیل در شرایط شوک‌های ارزی هستند. علاوه بر این، توسعه محصولات مالی مبتنی بر بیت‌کوین مانند ETFها، صندوق‌های ذخیره با ساختار نهادی و راه‌حل‌های کاستدی (custody) امن، به‌تدریج هزینه‌های عملیاتی و ریسک‌های ذخیره بیت‌کوین را کاهش می‌دهد. با این وجود، ملاحظات ریسک متعددی برای بانک‌های مرکزی و سرمایه‌گذاران نهادی وجود دارد. این ریسک‌ها شامل چالش‌های نظارتی در سطح ملی و بین‌المللی، مسائل مربوط به شفافیت و ضدپولشویی، ریسک‌های فناوری (از جمله امنیت کیف‌ها و تهدیدات سایبری)، و همچنین نگرانی‌های حسابداری و گزارشگری است. برای نمونه، نحوه شناسایی و ارزیابی بیت‌کوین در ترازنامه، معیارهای ذخیره ارزش و استانداردهای حسابداری بین‌المللی باید روشن شود تا بانک‌های مرکزی بتوانند به‌طور رسمی آن را به‌عنوان بخشی از ذخایر خود گزارش دهند. تحلیل سناریو نیز نشان می‌دهد که حتی با تخصیص کوچک درصدی از ذخایر به بیت‌کوین (مثلاً چند درصد محدود)، تاثیر تنوع‌بخشی بر بازده و ریسک کلی پورتفوی می‌تواند ملموس باشد؛ به‌شرطی که مدیریت ریسک و چارچوب‌های حاکمیتی مناسب وجود داشته باشد. در نهایت، مسیر پذیرش بیت‌کوین به‌عنوان ذخیره احتمالاً تدریجی و مبتنی بر تجربه‌های آزمایشی خواهد بود: آزمایش‌های کوچک، نگهداری توسط واحدهای مستقل، یا صندوق‌های ذخیره‌ای که به‌صورت محدود و تحت نظارت اقدام به خرید می‌کنند.

پیامدهای عملی برای ذخایر بانک مرکزی

دویچه‌بانک پیش‌بینی نمی‌کند که طلا یا بیت‌کوین هیچ‌یک جایگزین دلار آمریکا به‌عنوان ارز ذخیره غالب شوند. در عوض، این مؤسسه روندی متعادل از تنوع‌بخشی را پیش‌بینی می‌کند: استراتژی‌های ذخیره‌ای متنوع‌تر که ترکیبی از ارزهای فیات، طلا و دارایی‌های دیجیتال منتخب را دربرمی‌گیرند. این روند نه به‌معنی ترک کامل ساختارهای موجود، بلکه به‌معنی گسترش ابزارها و گزینه‌ها برای کاهش ریسک‌های تک‌محوری و بهبود مقاومت ترازنامه‌ها در برابر شوک‌های بیرونی است. با این حال، موانع کلیدی همچنان پابرجا هستند: اعتماد و شفافیت در بازار دارایی‌های دیجیتال، محدودیت‌های قانونی و سیاستی، و همچنین عمق بازار که برای پشتیبانی از خرید و فروش‌های نهادی در مقیاس بزرگ ضروری است. برای عبور از این موانع، سه عنصر محوری باید تقویت شوند: - زیرساخت‌ها: راهکارهای کاستدی امن، سیستم‌های تسویه و تطبیق، پروتکل‌های اجرایی و فناوری که قابلیت نگهداری و معامله دارایی‌های دیجیتال را در سطح نهادی تضمین کند. - چارچوب‌های نظارتی و قانونی: قوانین روشن در زمینه مالکیت، گزارشگری، مالیات، مبارزه با پولشویی و محافظت از سرمایه‌گذاران که امکان یکپارچگی دارایی‌های دیجیتال با سیاست‌های پولی و مالی را فراهم سازد. - عمق بازار و نقدشوندگی: توسعه محصولات مشتقاتی، بازارهای فرابورس و تقویت پیشنهادهای سرمایه‌گذاری نهادی که نقدشوندگی را در شرایط فشار بازار حفظ کند. در عمل، بانک‌های مرکزی ممکن است از رویکردی مرحله‌ای تبعیت کنند: ابتدا آزمایش‌های محدود با تخصیص‌های کوچک و مدیریت شده؛ سپس توسعه سیاست‌های داخلی برای ارزیابی و گزارش‌گری؛ و در نهایت، در صورت موفقیت آزمایش‌ها و شفافیت بیشتر بازار، افزایش تدریجی سهم دارایی‌های دیجیتال در پرتفوی ذخایر. این مسیر به‌ویژه برای کشورهایی که می‌خواهند ریسک ارزی خود را کاهش دهند یا تنوع منابع ذخیره‌ای را افزایش دهند، ممکن است گزینه‌ای جذاب به‌شمار آید. از سوی دیگر، همکاری بین‌المللی میان مؤسسات مالی، نهادهای استانداردساز و بانک‌های مرکزی می‌تواند به ایجاد چارچوب‌های مشترک کمک کند؛ برای مثال، هماهنگی در استانداردهای گزارشگری، تعریف معیارهای نقدشوندگی برای دارایی‌های دیجیتال و به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات در مورد آسیب‌پذیری‌های تکنولوژیک. در نهایت، هر تغییری در ترکیب ذخایر باید با تحلیل‌های سناریویی، شبیه‌سازی شوک و برنامه‌های مدیریت بحران همراه باشد تا از پیامدهای ناخواسته جلوگیری شود.

چشم‌انداز

برای سیاست‌گذاران و سرمایه‌گذاران نهادی، گزارش تاکید دارد که باید تعادلی میان سنت و نوآوری حفظ شود: نگهداری و پاسداشت نقش تاریخی طلا، هم‌زمان با ادغام محتاطانه بیت‌کوین و دیگر دارایی‌های دیجیتال در چارچوب‌های گسترده‌تر ذخیره‌ای. این مسیر مستلزم توسعه چارچوب‌های حاکمیتی، ارتقای شفافیت بازار و انجام آزمون‌های عملیاتی است تا ریسک‌ها کنترل شده و منافع ناشی از تنوع‌بخشی محقق شود. چند توصیه عملی که از دل گزارش و تحلیل‌های مرتبط استخراج می‌شود عبارت‌اند از: - شروع با تخصیص‌های کوچک و قابل اندازه‌گیری: تخصیص درصدی محدود از ذخایر به دارایی‌های دیجیتال در قالب برنامه‌های آزمایشی و تحت نظارت مستقل. - توسعه زیرساخت‌های کاستدی نهادی: سرمایه‌گذاری در نگهداری سرد (cold storage)، بیمه و پروتکل‌های امنیتی برای کاهش ریسک‌های فناورانه. - شفافیت و گزارش‌دهی: تدوین استانداردهای داخلی برای ارزش‌گذاری، حسابداری و افشای دارایی‌های دیجیتال به‌منظور حفظ اعتماد عمومی و بین‌المللی. - همکاری بین‌المللی: هماهنگی با سایر بانک‌های مرکزی و نهادهای بین‌المللی برای ایجاد هنجارهای مشترک و جلوگیری از ایجاد خلأهای مقرراتی. در مجموع، چشم‌انداز بلندمدت احتمالاً شامل تعدادی از سناریوها خواهد بود که در همه آن‌ها دلار آمریکا نقش محوری دارد، اما ترکیب ذخایر متنوع‌تر و انعطاف‌پذیرتر می‌شود. این ترکیب می‌تواند مقاومت در برابر شوک‌های ارزی و کلان را افزایش دهد و به کشورهای نگهدارنده ذخایر کمک کند تا ریسک‌های جدید را بهتر مدیریت کنند. در نهایت، تصمیم برای ادغام بیت‌کوین در ذخایر رسمی مستلزم ارزیابی دقیق هزینه-فایده، آمادگی فناوری و چارچوب‌های نظارتی مناسب است؛ فرآیندی که احتمالاً چندین سال به طول خواهد انجامید و گام‌به‌گام پیشرفت خواهد کرد.

منبع: crypto

نظرات

ارسال نظر