11 دقیقه
میکروبهای دهانی ممکن است نشانگر افزایش خطر سرطان پانکراس باشند
شواهد اپیدمیولوژیک تازه نشان میدهد که ترکیبهای مشخصی از میکروبها در دهان با افزایش چشمگیر احتمال ابتلا به سرطان پانکراس مرتبطاند. پژوهشگران با استفاده از اطلاعات دو گروه تحقیقاتی بزرگ در ایالات متحده، نمونههای شستوشوی دهان و پروندههای سلامت صدها هزار بزرگسال میانسال و مسن را آنالیز کردند و الگوهای باکتریایی و قارچی را شناسایی نمودند که همبستگی قابلتوجهی با افزایش ریسک این سرطان مهاجم دارند. این یافتهها تأکید میکنند که بررسی میکروبیوم دهانی ممکن است در طراحی راهکارهای غربالگری زودهنگام و تلاشهای پیشگیرانه نقش داشته باشد و ظرفیت تبدیل شدن به بیومارکرهای بالینی را دارد.
زمینه مطالعه و گروههای مورد بررسی
پانکراس یا لوزالمعده عضو عمیقی در ناحیه شکمی است که وظیفه تولید آنزیمهای گوارشی و هورمونهایی مانند انسولین را بر عهده دارد. سرطان پانکراس نسبتاً نادرتر از برخی سرطانهای دیگر است اما پیشآگهی آن ضعیف است: نرخ بقا در پنج سال در بسیاری از جوامع تنها حدود 13 درصد است، زیرا تومورها اغلب در مراحل پیشرفته تشخیص داده میشوند. از اینرو، شناسایی عوامل خطر زودهنگام یا بیومارکرهای قابل اعتماد یک اولویت بهداشتی عمومی بهشمار میآید؛ بهویژه که تشخیص زودرس میتواند تحولات چشمگیری در نتایج بیمار ایجاد کند.
برای بررسی اینکه آیا میکروارگانیسمهای دهانی با سرطان پانکراس ارتباط دارند یا نه، گروهی از محققان دانشگاه نیویورک و همکارانشان نمونههای شستوشوی دهان و دادههای طولی سلامت جمعآوریشده در دو مطالعه بزرگ را تحلیل کردند: آزمایش غربالگری سرطان پروستات، ریه، کولورکتال و تخمدان (PLCO) و گروه تغذیهای مطالعه پیشگیری سرطان انجمن سرطان آمریکا (CPS-II). ترکیب این دو مطالعه بیش از 300,000 نمونه دهان و اطلاعات پیگیری شرکتکنندگان—عمدتاً در دهههای پنجم تا هفتم زندگی—را فراهم آورد که امکان تحلیلهای قدرتمند اپیدمیولوژیک را میسر ساخت.
در این مجموعه دادههای تجمیعی، حدود 445 نفر از شرکتکنندگان در ادامه به سرطان پانکراس مبتلا شدند. پژوهشگران این موارد را با همان تعداد افراد سالم همسانسازی کردند تا تفاوتهای میکروبی بین گروهها را بررسی نمایند. با اجرای اسکن سراسری باکتریوم (باکتریوم-واید) و پروفایل قارچی نمونههای شستوشوی دهان، ارتباطهای سطح گونهای با تشخیصهای بعدی سرطان مورد ارزیابی قرار گرفتند. این طراحی مطالعه فرصت بررسی رابطه زمانی را فراهم میسازد، زیرا نمونهها پیش از تشخیص سرطان جمعآوری شده بودند و لذا احتمال معکوسشدگی علیت کاهش مییابد.
همبستگیهای کلیدی میکروبی و مسیرهای پیشنهادی
تحلیلها نشان دادند که حدود 27 گونه میکروبی دهانی وجود دارند که وقتی بهصورت مجموعهای در نظر گرفته شوند، با بیش از سه برابر افزایش ریسک سرطان پانکراس مرتبطاند. چند تاکسون مشخص بیشتر از بقیه برجسته شدند: عامل بیماریزا در بیماریهای پریودنتال یعنی Porphyromonas gingivalis، Eubacterium nodatum، Parvimonas micra و قارچ شایع مرتبط با پوست و روده Candida tropicalis جزو گونههایی بودند که ارتباط مثبت با ریسک بالاتر نشان دادند. در نقطه مقابل، برخی از گونههای باکتریایی و قارچی با کاهش ریسک همراه بودند که این نکته حاکی از آن است که ترکیب عمومی جامعه میکروبی دهان — نه صرفاً حضور یک گونه واحد — در حساسیت به سرطان پانکراس نقش دارد.

چگونه ممکن است میکروبهای دهان روی پانکراس تأثیر بگذارند؟ یک مسیر منطقی انتقال مستقیم است: میکروبهای دهانی یا محصولات مولکولی آنها میتوانند همراه با بزاق بلعیده شوند و وارد دستگاه گوارش فوقانی شوند، جایی که ممکن است به نواحی بالایی صعود کنند یا اثرات سیستمیک اعمال نمایند. عفونتهای مزمن دهانی و دیسبیوز (عدم تعادل میکروبیوم) همچنین میتوانند التهاب موضعی و سیستمیک را تحریک کنند، پاسخهای ایمنی را تغییر دهند و متابولیتهایی تولید کنند که روی بافتهای دوردست تأثیرگذارند. این مکانیسمها با شواهد گستردهتری که بیماری پریودونتال و برخی عفونتها را به افزایش ریسک انواعی از سرطانها و بیماریهای مزمن مرتبط میسازد، همخوانی دارد.
علاوه بر انتقال فیزیکی، مکانیسمهای مولکولی مانند تولید سموم باکتریایی، تغییر در مسیرهای متابولیکی میزبان و تداخل با نظارت ایمنی نیز میتوانند مسیرهای بالقوهای برای تأثیرگذاری بر فرآیندهای تومورزایی باشند. برای مثال، برخی باکتریها آنزیمهایی تولید میکنند که میتوانند DNA میزبان را دچار آسیب کنند یا مسیرهای التهابی مزمن را فعال کنند؛ این فرآیندها در سایر سرطانها نیز نقش داشتهاند و مطالعات آزمایشگاهی میتوانند این فرضها را بررسی کنند.
روشها و رویکرد تحلیلی
پژوهشگران از توالییابی پرسرعت و پروفایلبندی تاکسونومیک برای تحلیل نمونههای شستوشوی دهان استفاده کردند، سپس اسکنهایی جامع در سطح گونههای باکتریایی و قارچی انجام دادند تا همبستگیها با وقوع بعدی سرطان پانکراس را تشخیص دهند. طراحی مورد-شاهدی که درون کوهورتهای آینده نگر تعبیه شده است (nested case-control) احتمال جهتگیری ناشی از علیت معکوس را کاهش میدهد — زیرا مشخصههای میکروبی پیش از تشخیص سرطان اندازهگیری شدهاند — و همسانسازیها به کنترل متغیرهایی مانند سن، جنس و سایر عوامل مخدوشکننده کمک کردند.
با این حال، نویسندگان تأکید میکنند که همبستگی بهتنهایی به معنای رابطه سببیتی نیست: کارهای بیشتری برای مشخصکردن اینکه آیا میکروبهای مورد اشاره واقعاً در توسعه تومور نقش فعال دارند یا صرفاً نشانگرهای پروسسهای زمینهای دیگر هستند، لازم است. تحلیلهای کنترلی حساسیت، مدلهای آماری پیشرفته و مطالعات مکانیکی در آزمایشگاه و مدلهای حیوانی، از گامهای بعدی منطقی برای تفکیک علت از همبستگی خواهند بود.
پیامدها برای غربالگری و پیشگیری
اگر این الگوهای میکروبی در جمعیتهای مستقل و در مطالعات مکانیکی تأیید شوند، پروفایلینگ میکروبیوم دهان میتواند در تدوین استراتژیهای جدید برای طبقهبندی ریسک و غربالگری سرطان پانکراس نقشآفرین باشد. نمونهگیری از جمعیتهای باکتریایی و قارچی در آزمایشهای روتین دندانپزشکی یا مراکز بهداشتی میتواند ابزاری برای شناسایی افراد در معرض خطر بالا فراهم کند تا آنها از نظارت هدفمند، تصویربرداری یا پیگیریهای تشخیصی زودهنگام بهرهمند شوند.
در کوتاهمدت، پیام قابل اجرا برای سلامت عمومی ملموستر است: حفظ بهداشت دهان و پیشگیری از بیماریهای پریودنتال ممکن است فراتر از حفظ دندانها فایده داشته باشد. ریچارد هیز، اپیدمیولوژیست سرطان که در این مطالعه مشارکت داشته، میگوید: «روشنتر شده است که سلامت دهان با سلامت سیستمیک ارتباط دارد.» او و همکارانش اشاره میکنند که مسواک زدن، نخ دندان کشیدن و مراقبتهای منظم دندانی ممکن است بار میکروبیهای بالقوه مضری را کاهش دهد و التهاب مرتبط را کم کند — هرچند برای اثبات هرگونه فایده علت-مبنا در پیشگیری از سرطان نیاز به کارآزماییهای تصادفی و کنترلشده است.
بهعلاوه، توسعه ابزارهای بالینی مبتنی بر میکروبیوم مستلزم استانداردسازی روشهای نمونهگیری، آنالیز و تفسیر نتایج است تا اطمینان حاصل شود که یافتهها در طی جمعیتها و فناوریهای مختلف قابل تکرار و عملیاتی هستند. هزینه، دسترسی و پذیرش بالینی نیز باید در طراحی هر استراتژی جدید مدنظر قرار گیرند.
محدودیتها و گامهای بعدی
اگرچه اندازه بزرگ نمونه و طراحی آیندهنگر مطالعه قوتهایی محسوب میشوند، اما محدودیتهایی نیز وجود دارد. نمونهبرداری میکروبی تنها به شستوشوی دهان محدود بود که بسیاری از زیستگاههای دهانی را ثبت میکند اما همه میکرونیشها مانند زیرزبانی یا لوزوی دندان را پوشش نمیدهد؛ تغییرات زمانی در میکروبیوم و تفاوتهای رژیم غذایی، مصرف دارو، سیگار کشیدن و سایر رفتارها نیز میتوانند نتایج را تحت تأثیر قرار دهند. تحلیل حاضر بر باکتریها و قارچها تمرکز داشت و جوامع ویروسی و متابولیتهای عملکردی میکروبی تا حد زیادی بررسی نشدهاند؛ این خلأها فرصتهایی برای تحقیقات آینده فراهم میآورند.
تیم پژوهشی قصد دارد تحقیقات خود را با افزودن پروفایل ویروسی و متاژنومیکس عملکردی عمیقتر گسترش دهد تا مکانیسمهای احتمالی را روشنتر سازد. مطالعات مداخلهای — برای مثال کارآزماییهایی که بررسی کنند آیا درمانهای شدید پریودنتال میتوانند نشانگرهای التهابی گردش خون یا الگوهای میکروبی مرتبط با ریسک سرطان را تغییر دهند — شواهد قویتری برای علیت فراهم خواهند کرد. همچنین، تحلیلهای طولی با نمونهبرداریهای مکرر میتواند نشان دهد که آیا تغییرات میکروبی پیش از ظهور بیماری رخ میدهند یا همزمان با تغییرات سیستمیک ظاهر میشوند.
پیامدهای بالینی و پژوهشی
برای پزشکان و پژوهشگران، این یافتهها گونههای میکروبی نامزد را معرفی میکنند که شایسته مطالعات آزمایشگاهی و اپیدمیولوژیک بیشتر هستند. مدلهای آزمایشگاهی میتوانند بررسی کنند که آیا باکتریها و قارچهای مذکور مسیرهای سرطانزایی را در بافت پانکراس فعال میکنند، نظارت ایمنی را تعدیل میکنند یا متابولیتهای پرو-تومورژنیک تولید مینمایند. اگر فعالیتهای میکروبی خاصی در تومورزایی نقش داشته باشند، میتوانند اهدافی برای اقدامات پیشگیرانه یا درمانهای زودهنگام شوند؛ از جمله درمانهای ضد میکروبی هدفمند، پروبیوتیکهایی که جامعه محافظتی دهان را بازسازی میکنند، یا واکسنهایی علیه پاتوژنهای پرخطر.
همچنین، شناسایی ترکیبات میکروبی مرتبط با کاهش ریسک میتواند به توسعه استراتژیهایی برای تقویت جوامع میکروبی محافظ کمک کند. این رویکرد محافظتی میتواند شامل تغییرات در رژیم غذایی، استفاده از محصولات بهداشتی دهان مبتنی بر شواهد یا مداخلات مقیاسپایین دیگری باشد که تعادل میکروبی را به سمت الگوهای کمتر التهابی هدایت کند.
نظر کارشناسی
«دهان از باقی بدن جدا نیست — اکوسیستم میکروبی آن از طریق سیگنالهای ایمنی و محصولات میکروبی با اندامهای دوردست ارتباط برقرار میکند»، دکتر النا مورالس، پژوهشگر فرضی در زمینه میکروبیوم و تعامل میزبان-میکروب، میگوید. «این یافتههای کوهورتال ارزشمندند زیرا به فرضیههای قابل آزمون اشاره میکنند: آیا برخی میکروبهای دهانی بهطور فعال التهاب و کارسینوژنز در پانکراس را هدایت میکنند یا اینکه آنها نشانگرهای قابل اعتمادی از تغییرات سیستمیک هستند که پیش از تشخیص سرطان رخ میدهند؟ مطالعات طولی و مکانیکی میتوانند این احتمالات را از هم تفکیک کنند و امید آن میرود که در نهایت منجر به ابزارهای غربالگری عملی شوند.»
نکات عملی برای عموم
اگرچه این پژوهش اثبات نمیکند که بهداشت ضعیف دهان مستقیماً سبب سرطان پانکراس میشود، اما دلیلی قویتر برای حفظ سلامت دهان بهعنوان بخشی از استراتژی پیشگیرانه کلی ارائه میدهد. چکاپهای دندانی منظم، کنترل مؤثر پلاک، ترک سیگار و مدیریت بیماریهایی مانند دیابت که هم روی سلامت دهان و هم روی ریسک سرطان تأثیر دارند، همچنان اقدامات معقول و منطقیاند. افرادی که سابقه خانوادگی سرطان پانکراس یا سایر عوامل خطر دارند، باید با ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی خود درباره گزینههای غربالگری شخصیشده گفتگو کنند؛ ممکن است در آینده پروفایل میکروبی بهعنوان یکی از ابزارهای طبقهبندی ریسک مطرح شود.
افزون بر این، اطلاعرسانی عمومی درباره ارتباطات احتمالی بین بهداشت دهان و بیماریهای سیستمیک میتواند شانس پذیرش مداخلات پیشگیری را بالا ببرد؛ اما لازم است این پیامها با دقت منتقل شوند تا از ایجاد نگرانیهای غیرضروری جلوگیری شود و مردم تشویق شوند که در کنار رعایت بهداشت دهان، بر عوامل ریسک شناختهشده دیگر مانند تغذیه سالم، فعالیت بدنی، کنترل وزن و ترک سیگار نیز تمرکز کنند.
نتیجهگیری
مطالعهای که الگوهای میکروبی دهان را با افزایش خطر سرطان پانکراس مرتبط میداند، به بدنه شواهد رو به گسترش درباره پیوند بین اکوسیستم میکروبی دهان و بیماریهای سیستمیک میافزاید. با مشخص کردن گونههای باکتریایی و قارچی مرتبط با ریسک بالاتر یا پایینتر، پژوهشگران سرنخهای جدیدی برای تحقیقات غربالگری زودهنگام و مطالعات مکانیکی فراهم کردهاند. کارهای بعدی — شامل پروفایل ویروسی، متاژنومیکس عملکردی و کارآزماییهای مداخلهای — برای روشن کردن اینکه آیا این میکروبها عاملهای سببساز، نشانگرهای زیستی یا هر دو هستند، اهمیت دارند. در این میان، حفظ بهداشت دهان همچنان یک راهکار کمخطر و معقول است که ممکن است به حمایت از سلامت کلی کمک کند.
منبع: sciencealert
نظرات