4 دقیقه
پژوهشهای نوین و پیشگامانه نشان دادهاند که تنوع باکتریهای موجود در دهان، یا همان میکروبیوم دهانی، میتواند نقش مهمی در بروز افسردگی و اختلالات خلقی ایفا کند. این کشف افق جدیدی در تحقیقات سلامت روان گشوده و ممکن است زمینهساز رویکردهای نوآورانه برای تشخیص و درمان افسردگی باشد.
میکروبیوم انسانی: فراتر از سلامت روده میلیونها میکروارگانیسم در بدن انسان زندگی میکنند که در مجموع به عنوان میکروبیوم انسانی شناخته میشوند. اکثریت این میکروبها در روده حضور دارند و در هضم غذا، بهبود حافظه و تنظیم بیان ژن نقش دارند. اما پژوهشگران امروز تأثیر قابل توجه میکروبها در دیگر نواحی بدن، به ویژه دهان را نیز شناسایی کردهاند. مطالعات قبلی ارتباط میان کاهش تنوع میکروبیوم روده و افزایش خطر ابتلا به افسردگی را ثابت کرده بودند. با این حال، مطالعه جدیدی که توسط محققان دانشگاه نیویورک انجام شده، تأکید دارد که همین ارتباط درباره میکروبیوم دهان، که دومین جمعیت بزرگ میکروبها در بدن به شمار میرود، برقرار است.
نقش کلیدی باکتریهای دهانی در افسردگی دکتر بی وو، رئیس تیم پژوهشی، معتقد است که شناخت عمیقتر ارتباط بین باکتریهای دهانی و افسردگی نهتنها برای درک مکانیزمهای زیستی اختلالات خلقی اهمیت دارد، بلکه میتواند به شناسایی نشانگرهای زیستی نوین و یافتن درمانهای هدفمند کمک کند. در این مطالعه، اطلاعات بیش از ۱۵ هزار فرد بالغ آمریکایی که در پژوهش ملی سلامت و تغذیه (NHANES) به مدیریت مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) شرکت کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. پژوهشگران با ترکیب دادههای پرسشنامهها و توالییابی ژنتیکی نمونه بزاق، ارتباط میان تنوع باکتریهای دهان و علائم افسردگی را بررسی کردند.
یافتههای کلیدی و عوامل تأثیرگذار نتایج نشان داد افرادی که تنوع میکروبهای دهان آنها کمتر بود، احتمال ابتلای بیشتری به علائم افسردگی داشتند؛ مشابه نتایج مربوط به فلور روده. همچنین، عواملی همچون مصرف دخانیات و الکل، عدم رعایت بهداشت دهان و دندان، یا برعکس، انجام تمیزکاری حرفهای دندانها و مراقبتهای پیشرفته از دهان، تاثیر قابل ملاحظهای بر تنوع باکتریهای دهان دارند. این یافتهها نه تنها نقش جدیدی برای جلوگیری از اختلالات خلقی معرفی میکنند، بلکه بر اهمیت بهبود بهداشت دهان و کاهش مصرف مواد مخدر و الکل به عنوان راهکارهای پیشگیرانه تأکید دارند.
رابطهای پیچیده یا دوسویه؟ با وجود شواهد به دست آمده، ماهیت دقیق ارتباط میان افسردگی و میکروبیوم دهان به طور کامل مشخص نشده است. به گفته دکتر وو، هنوز روشن نیست که آیا افسردگی باعث کاهش تنوع میکروبیوم دهان میشود، یا برعکس، آیا کاهش تنوع میکروبی سبب افزایش خطر افسردگی است، یا اینکه هر دو پدیده به صورت دوسویه بر یکدیگر تأثیر میگذارند. او خاطرنشان میکند: «احتمال دارد میکروبیوم دهان از طریق فرآیندهای التهابی یا تغییرات در سیستم ایمنی، بر علائم افسردگی تأثیر بگذارد. از سوی دیگر، افسردگی ممکن است با تغییر رژیم غذایی، کاهش بهداشت دهان، مصرف دارو، یا افزایش مصرف دخانیات و الکل، تنوع باکتریایی را کاهش دهد. برای روشن شدن این سازوکارها، مطالعات بیشتری مورد نیاز است.»
افقهای درمان جدید و پژوهشهای آینده پیشرفت سریع روشهای تجزیه و تحلیل میکروبیوم، نوید توسعه درمانهای نوآورانه نه تنها برای اختلالات خلقی، بلکه برای بسیاری از بیماریهای مرتبط با عدم تعادل میکروبیوم را میدهد. تیم تحقیقاتی دکتر وو تأکید دارد که شناخت هرچه بهتر میکروبیوم دهانی میتواند به پژوهشهای آتی در زمینه کاهش توانایی شناختی و بیماریهایی نظیر آلزایمر نیز کمک کند. با ادامه کشف تعاملات پیچیده میان میکروبیوم و سلامت مغز، مرزهای تازهای برای مراقبتهای سلامت روان شخصیسازیشده پیش روی ما قرار میگیرد.
جمعبندی پیوند میان تنوع میکروبیوم دهانی و افسردگی، آغازی نو در درک ما از ارتباط سلامت روان و سلامت عمومی بدن است. هرچند این ارتباط هنوز در مراحل ابتدایی کشف قرار دارد، اما اهمیت نظام میکروبی بدن در سلامت روان و جسم را برجسته میکند. استمرار پژوهشهای بینرشتهای برای تبدیل این دستاوردها به مداخلات بالینی موثر جهت بهبود سلامت روان و عمومی جامعه، حیاتی خواهد بود.
.avif)
نظرات