8 دقیقه
وقتی فهرستی درخشان از ستارههای بینالمللی استندآپ اعلام شد برای نخستین جشنواره کمدی ریاض، تیترها اجتنابناپذیر بودند — نه تنها بهخاطر نامهای حاضر در برنامه، بلکه بهخاطر بحث شدید اخلاقی که فوراً دامن زد.
کمدینهای سرشناس از جمله Kevin Hart، Bill Burr، Dave Chappelle، Louis C.K.، Pete Davidson و Whitney Cummings جزو آنهایی گزارش شدند که با این جشنواره چند هفتهای در عربستان سعودی ارتباط داشتند. اما در حالی که این فهرست مانند شناسنامهای از ستارگان معاصر کمدی به نظر میرسد، چند نفر از همصنفانشان بهطور علنی این رویداد را مورد انتقاد قرار دادند و استدلال کردند که اجرا در ریاض پرسشهای اخلاقی جدی ایجاد میکند؛ پرسشهایی درباره کمک هنرمندان به «تلطیف تصویر» رژیمی که سابقه نقض حقوق بشر دارد.
صداها از صحنه: طنز در برابر خشم
مارک مارون، مجری تأثیرگذار پادکست WTF، استندآپ خود را بهجای تبلیغ صرف، تبدیل به نقدی تند کرد. در یک اجرای اخیر او از طنز سیاه برای برجستهسازی لینکهای ادعایی میان رهبری سعودی و فجایع تاریخی استفاده کرد و تبلیغات جشنواره را با یک نتیجهگیری تیره درباره پاسخگویی همراه ساخت. طعنههای مارون گزنده بود: نه فقط انتقاد از جشنواره، بلکه محکومیتی وسیعتر نسبت به واکنش هنرمندان زمانی که فرصتهای پرسود با اتهامات جدی برخورد میکنند.
کمدین Shane Gillis در پادکست Secret خود به شنوندگان گفت که پیشنهاد یک «حقوق قابلتوجه» را رد کرده — حتی بعد از آنکه پیشنهاد دو برابر شد — و گفت که این تصمیم بر پایه ملاحظات اصولی اتخاذ شده است. Zach Woods هم یک تبلیغ طنزآمیز در اینستاگرام منتشر کرد که ایده «کسبوکار مثل همیشه» را در بستری سیاسی مسخره میکرد؛ بستری که منتقدان میگویند رویدادهای فرهنگی میتوانند برای بازسازی وجهه سیاسی استفاده شوند.
این گفتوگو سریع به دو جبهه آشنای اختلاف تقسیم شد. برخی هنرمندان و چهرههای صنعت مشارکت را بر این اساس توجیه کردند که کمدی میتواند پل فرهنگی باشد؛ و برخی دیگر استدلال کردند که رویدادهای فرهنگی پرطمطراق میتوانند توسط بازیگران دولتی برای بهرهبرداری رأیدهی در سطح اعتبار و تصویر به کار روند — پدیدهای که اغلب با عنوان «شستشوی فرهنگی» توصیف میشود. بحثهای اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی در هم آمیختند و هر طرف دلایل متفاوتی برای موضع خود ارائه کرد.
زمینه: هنر، تجارت و دیپلماسی فرهنگی
این مجادله موضوعی تازه نیست. تنش میان آزادی هنری و سیاستهای کشور میزبان در سالهای اخیر بارها پدیدار شده — از رویدادهای بزرگ ورزشی تا جشنوارههای فیلم و کنسرتهای پاپ. برای نمونه، اختلافات مربوط به رویدادهای بینالمللی در خلیج فارس و سایر مناطق اغلب از هنرمندان خواستهاند که ملاحظات اخلاقی را در برابر مزایای مالی و دیدهشدن اجراهای خارجی بسنجند.
جشنواره کمدی ریاض در تلاقی چند روند قرار دارد: گسترش جهانی مدارهای اجرای زنده کمدی، شرکتیتر شدن فضاهای استندآپ، و استفاده استراتژیک دولتها از رویدادهای فرهنگی برای متفاوت جلوه دادن تصویر ملی فراتر از نفت و ژئوپولیتیک. فعالان صنعت سرگرمی اشاره میکنند که آژانسهای تیلنت، برگزارکنندگان و مدیران هنری در مناظرهای پرمخاطره راه میروند، جایی که ریسک برند و خودمختاری هنرمند در تقابل قرار میگیرد.
بهطور همزمان، مفهوم دیپلماسی فرهنگی نیز وارد معادله میشود؛ یعنی وقتی دولتها از هنر به عنوان ابزاری برای گفتگوهای بینالمللی، جذب گردشگر فرهنگی یا جذب سرمایهگذاری استفاده میکنند. این کاربرد سیاسیِ فرهنگ، هم فرصتهایی برای تبادل و گفتوگو ایجاد میکند و هم چالشهایی برای اعتبار و پیام هنری به همراه دارد.
رشد فهرست اجراها و واکنش صنعت
از زمان اعلام اولیه جشنواره در اوایل سال، گزارشها حاکی از آن بود که فهرست هنرمندان رشد یافته و نامهای برجسته و چهرههای باتجربه جشنوارهای به آن افزوده شدهاند. آن رشد، نظارت و انتقادها را تشدید کرد، بهویژه چون بسیاری از کمدینهای نامبرده، سابقهای در ساختن حرفهای بر پایه مطالب سرکش و با بار سیاسی داشتند — و این پرسش را مطرح کرد که طنز چگونه با زمانی سازگار میشود که اهداف آن شامل میزبانان و حامیان برنامه نیز شود.

منتقدان اظهار میکنند که پذیرفتن دستمزدهای کلان از منابع بحثبرانگیز میتواند پیام هنرمند را تضعیف کند؛ اما حامیان میگویند که تعامل میتواند در مکانهایی که جای دیگری برای بیان آزاد وجود ندارد، گفتگوهای جدیدی گشوده و شهروندان محلی را به تفکر و پرسشگری وادارد. برای بسیاری از کمدینها، واقعیت اقتصادی تعیینکننده است: تورها، پخش آنلاین و ویژهها (specials) منابع حیاتی درآمد هستند در صنعتی که درآمدهای اجراهای زنده و محتوای درخواستی به مرکز معیشت بدل شدهاند.
دیدگاه کارشناسی: «وقتی پروژههای فرهنگی با نمای بالا در مکانهای سیاسی حساس برگزار میشوند، هنر حتی اگر اجراکنندگان قصد سیاسی نداشته باشند، سیاسی میشود»، میگوید منتقد فیلم Anna Kovacs. «تماشاگران و هنرمندان ناچارند با قاببندیهای بصری و نمادین روبرو شوند — و این قابها میتوانند میراث یک اجرا را به همان اندازه مطالب نمایشی شکل دهند.» این بینش نشان میدهد که پیام بلندمدت یک اجرا میتواند از خود شوخیها فراتر رود و بر سابقه حرفهای یک هنرمند تاثیر بگذارد.
مقایسهها و دیدگاههای صنعت
مقایسه این وضعیت با واکنش موسیقیدانها و جشنوارههای فیلم به میزبانان جنجالی در گذشته مفید است: برخی هنرمندان تحریم میکنند، برخی شروطی را مذاکره میکنند (مانند بندهای مرتبط با حقوق بشر یا برنامههای مشارکتی با جامعه محلی)، و عدهای هم دعوت را بدون اظهارنظر عمومی میپذیرند. در سینما، جشنوارههایی مانند جشنواره بینالمللی فیلم دریای سرخ در جده نیز بحثهایی مشابه درباره تعامل فرهنگی در برابر تایید سیاسی برانگیختهاند — مقایسهای کاربردی برای دنبالکنندههایی که میخواهند ببینند دنیای فیلم و کمدی چگونه با این معضلات روبرو میشوند.
پشت صحنه، عوامل و مدیران استعداد اغلب این تصمیمها را آرام و خصوصی میانجیگری میکنند، و در آن میان مصالح قراردادی، ریسک حیثیتی و اصول شخصی سنجیده میشود. برای برخی هنرمندان، محاسبات شامل این است که آیا یک قرارداد میتواند پروژههای خلاقانه آینده را تامین مالی کند؛ برای دیگران، امتناع نمودن عملی همبستگیآمیز است و پیامی اخلاقی به همراه دارد.
منتقدان فرهنگی لایه دیگری را نیز میبینند: واکنش مخاطب. گفتگوهای شبکههای اجتماعی و جوامع طرفداری میتوانند هم خواستار تحریمها شوند و هم حقوق هنرمندان برای کار در سطح جهانی را دفاع کنند. این گفتوگوها بر نحوه مشاوره عوامل به موکلانشان و بر چگونگی شکلگیری برنامهریزی جشنوارهها در آینده تاثیر میگذارد. در این معنا، تصمیم هر هنرمند یک پیامفرستنده به جامعه حرفهای و عمومی است.
این لحظه بیش از آنکه صرفاً مربوط به کمدی باشد، درباره نقش رو به تحول هنرمندان در ژئوپلتیک معاصر است. اجراکنندگان که تصمیم به شرکت در رویدادهای فرهنگی مورد مناقشه میگیرند، باید با میراثی پیچیده — هم خلاقانه و هم اخلاقی — روبرو شوند که فراتر از صحنه امتداد مییابد.
اگر هیچ چیز دیگری نداشته باشد، جشنواره کمدی ریاض دوباره گفتوگویی مهم را درباره مرزهای میان طنز، مسئولیت و تجارت باز کرده است. باید انتظار داشت پیامدها — هم تشویق و هم بازخورد منفی — بخشهایی از داستان باشند که مدتها پس از اجرای آخرین برنامه ادامه خواهند داشت. علاوه بر این، این رویداد پرسشهای جدیدی درباره نحوه مدیریت برندهای هنری، چگونگی شکلگیری قراردادهای اخلاقی و نقش نهادهای فرهنگی در گفتگوهای حقوق بشری مطرح کرده است.
منبع: deadline
نظرات