22 دقیقه
در اجلاس سالانه سرمایهگذاران خارجی 2025 در ویلنیوس، پنلی پرانرژی تحت عنوان «سرمایهگذاری در دفاع و فناوریها» برگزار شد که فعالان عرصه فناوریهای دفاعی، تحول دیجیتال، پلتفرمهای داده و انتخاب سایت را گردهم آورد. نشست در سالن اصلی Radisson Blu Hotel برگزار شد و با مجریگری پرشتاب باب هس (معاون رئیس، استراتژی جهانی، نیومارک) به یک گفتگوی زنده و جذاب برای حضار تبدیل شد. طی پنجاه دقیقه بعدی، سخنرانان درسهایی از میدانهای نزدیک به جنگ، برنامههای ناتو، واقعیتهای تدارکاتی اتحادیه اروپا و حساب و کتابهای دشوار پروژههای سرمایهای را مقایسه کردند—و نقشهراهی عملیاتی برای سرمایهگذاران و سیاستگذاران ارائه دادند که میخواهند فوریت ژئوپولیتیک لیتوانی را به رشد پایدار و با ارزش تبدیل کنند. این گزارش بهطور اختصاصی توسط Smarti.news تهیه شده است.

اتاقی آماده برای فوریت — و فرصت
مجری با یک مرور فشرده از افق وضع موجود فضا را تعیین کرد: صنعتی هوافضا و دفاعی با ارزش حدود 800 میلیارد دلار که با نرخ رشد متوسط یکرقمی رشد میکند؛ لایه گستردهتری از فناوری که سالانه حدود 30٪ سرعت میگیرد؛ و منطقه ناتو که به سمت افزایش واقعی هزینههای دفاعی حرکت میکند. هس گفت: «ما در جهانی VUCA زندگی میکنیم — ناپایدار، نامطمئن، پیچیده و مبهم. اما دقیقاً بهخاطر همین، دفاع و فناوری در تقاطع رشد و انعطافپذیری ملی قرار دارند. اصول پایه هنوز مهماند — فضا، استعداد، سرعت و یک رژیم مقرراتی قابلعمل — اما اکنون تمایزدهنده تصمیمگیری مبتنیبر دادههای غنی است.»
این چارچوببندی پیشبینانه بود. هر صدای روی صحنه بهنوعی بار دیگر بر سرعت (چرخه از ایده تا میدان)، بر استعداد (چگونگی جذب، ادغام و محافظت از نیروها)، بر تدارکات (چگونگی گذار از سفارشخریدهای سخت به همآفرینی) و بر هوش مصنوعی (آنچه اکنون میتواند انجام دهد، آنچه هنوز نباید انجام دهد و چطور منابع نادر را چند برابر میکند) تأکید کرد.

دیدگاه استارتاپهای دفاعی: تدارکات بهعنوان مسیر بحرانی
در اولین پاسخ، دکتر سیگوتِ استانکِویچوتِ — مدیر بالتیک و لهستان در Mach Industries — توجه را مستقیم به تدارکات معطوف کرد. پس از یک دوره کاری در دولت، او فقط سه ماه پیش به Mach پیوست و در یک کنفرانس در اوکراین جذب شرکت شد. مجموعه محصولات شرکت شامل موشکهای برخاست عمودی، بالنهای ارتفاع بالا، مهمات گلاید و راهکارهای ضد پهپاد است — ترکیبی که سرعت و تکرار را فریاد میزند تا چرخههای دهساله خرید و تملک.
او گفت: «استارتاپها با دسترسی به تدارکات زنده میمانند یا میمیرند. اگر شما پیمانکار اصلی باشید، درها بازند؛ اما اگر استارتاپی باشید که مفهوم نوآورانهای پیشنهاد میدهد، ابتدا باید آن را به زبان دکترین قابلفهم کنید و سپس به زبان بودجهها. این میتواند پنج سال طول بکشد. تعداد کمی از شرکتهای جوان بدون قرارداد پنج سال زنده میمانند.»

نکته او شکوهآمیز نبود؛ بلکه در حکم یک شیوهنامه طراحی بود. زمانی که هنوز در دولت بود، به راهاندازی ITIS کمک کرد — یک مسیر ترویج نوآوری که نیازهای نظامی برآوردهنشده را به پایلوتها، تأمین مالی و در نهایت تدارکات متصل میکند. تأکید بر سیستمی بودن است: به شرکتهای کوچک و متوسط و استارتاپها ورود قابلپیشبینی، خط لولهای مبتنیبر شواهد و راهی برای تبدیل نمونههای اولیه به برنامهها بدهید. او استدلال کرد که بههمیندلیل است که Mach فعالانه سرمایهگذاری در لیتوانی را ارزیابی میکند: نه تنها بهخاطر افزایش هزینههای دفاعی، بلکه چون معماری فرایند شروع به پذیرش چگونگی وقوع واقعی نوآوری کرده است.
و دلیل شخصی او؟ ساده گفت: «من پیوستم تا از کشورم دفاع کنم. توانایی نظامی جنگها را میبرد؛ فناوری آنها را سریعتر میبرد. صنعت دفاعی لیتوانی هنوز کوچک است. این یک فرصت است.»
دولت دیجیتال و دفاع: قابلیت همکاری، تابآوری و ستون پنهان اما ضروری
سپس دیدگاه عامل اجرایی از آندریوس شیمِناس از Nortal Lithuania مطرح شد. Nortal — که از زیرزمین در تارتو آغاز شد — کمک کرده تعریف «دولت الکترونیک» در بالتیک و فراتر از آن شکل بگیرد. او گفت ترجمه این تجربه به حوزه دفاع به معنای مقاومت در برابر تصویر سینمایی موشک و خلبان و پذیرش چیزی پیچیدهتر است: دفاع بهمثابه یک مینیدولت.

«یک ارتش مدرن لجستیک، مالی، منابع انسانی، پروندههای سلامت سربازان، سیستمهای موجودی — صدها تا هزاران سیستم IT دارد» شیمِناس اشاره کرد. «جلوههای میدان نبرد بر بالای قابلیت همکاری، انتقال داده، امنیت و معماریهای مقاوم قرار گرفتهاند. اگر دو هزار سیستم وجود داشته باشند و صد تا خراب شوند، چگونه به کار ادامه میدهیم؟»
اینجاست که Nortal جایگاه خود را میبیند. این شرکت چشمانداز سیستمها را ممیزی میکند، دورههای جایگزینی را تعریف میکند و معماریهای مقاوم در برابر خطا طراحی میکند تا نفوذها مهار شوند و عملیات ادامه یابد. کار صبورانهای است، گاهی «خاکستری» یا «غیرجذاب»، اما در زمینهای که دقایق اهمیت دارند دفتر پشتیبانی همان مأموریت است. این نکته با سرمایهگذاران حاضر طنینانداز شد: لولهکشی دیجیتال قابلسرمایهگذاری است — قابل تکرار، قابل صادرات و افزایشی.
از بازی تا جنگنمایی: Hadean و فرماندهی و کنترل نوین
محرک بحث پنل میمی کشانی، همبنیانگذار و مدیر عملیات Hadean بود. شرکت لندنمحور (حدود 70 نفر، با حضور در واشنگتن) که کار خود را از بازی آغاز کرد، امروز پشتیبانی تصمیمگیری چرخهماموریت و محیطهای جنگنمایی فوقواقعی میسازد. اوایل 2022، در همکاری با ناتو، Hadean مدلهای تخلیه شهری استونی را ساخت — جهشی که نشان میدهد چگونه موتورهای خلاق از حوزههای همجوار میتوانند حالا دفاع را هدایت کنند.

کشانی صریح بود درباره چالش تاریخی: «یک سال پیش میگفتم برای مقیاس گرفتن باید شرکت آمریکایی شویم. جاذبه تدارکاتی آنجا بود.» اما ژئوپولیتیک تغییر کرده است. «اروپا بیدار شد. موضعگیری اول ناتو واقعی است و حالا مرکز و شرق اروپا را بهعنوان محور اصلی رشد میبینیم.» او از Invest Lithuania برای شفافیت و پاسخدهی تقدیر کرد و خواهان شریکانی شد تا Hadean را در منطقه همراهی کنند.
تشخیص او بازتاب سخن استانکِویچوتِ بود: استارتاپها بیش از هر چیز به دو چیز نیاز دارند — استعداد و قراردادها. سیگنال تقاضا باید سریعتر، واضحتر و نزدیکتر به کاربران نهایی باشد. «اغلب فردی که نیازمندیها را مینویسد کسی نیست که سیستم را استفاده خواهد کرد. وقتی راهحل ساخته میشود، جهان جلوتر رفته است هوش مصنوعی نخ قرمز گفتگو بود، اما با احتیاط. پنل توافق داشت: هوش مصنوعی یک یگانهپارچه نیست. یادگیری ماشین کلاسیک و بینایی ماشین در حال حاضر بارهای کاری تولیدی را در مقیاس اجرا میکنند — برآورد خسارت از تصاویر ماهوارهای، تشخیص ناهنجاری، بهینهسازیهای لجستیکی — که خروجیهای قابلتعیین و تکرارشوندهای در زمینههای محدود ارائه میدهند. هوش مصنوعی مولد در مقابل، نیروی چندبرابرکننده برای تحلیلگران و برنامهریزان انسانی است؛ با کمتر، بیشتر انجام میدهد، اما هنوز به تأیید انسانی نیاز دارد. شیمِناس یک قانون سرانگشتی قاطع ارائه داد: «اگر هزینه شکست بالا است، شما هوش مصنوعی را به زیرکارهایی محدود میکنید که خروجیهای تصادفی قابلپذیرند — یا اصلاً هنوز استفاده نمیکنید. اگر هزینه شکست پایین است، هوش مصنوعی بهترین ابزار در قفسه است.» این تمایز با نگاه پلتفرم داده از ریمانتاس ژیلیوس (اکنون در Palantir Technologies و در گذشته وزیر اقتصاد لیتوانی) همراه شد. او گفت در هر دو عرصه نظامی و مدنی، سرعت تهدید در حال افزایش است در حالی که سرعت تصمیمگیری ثابت مانده. «باید در روزها و دقایق واکنش دهیم، نه در فصلها. نرمافزار — و به ویژه نرمافزار همراه با هوش مصنوعی — آن شکاف را میبندد.» ژیلیوس به اتخاذ گردشکارهای هدفگذاری هوشمند ناتو که توسط پلتفرمهایی مانند پالانتیر پشتیبانی میشوند اشاره کرد: «در جنگ عراق، دو هزار تحلیلگر کار سنگین هدفگذاری را انجام میدادند. با ابزارهای امروز که به هوش مصنوعی مجهزند، آن بار کاری میتواند به دهها فشرده شود. اختلاف مقیاس عظیم است.» از ولفگانگ ریدل دیدگاه سرمایهگذارانه تعادلسنجی آمد. او به حضار یادآوری کرد که لیتوانی در مسابقات سهقارهای رقابت میکند: اروپا در برابر اروپا، اروپا در برابر آسیا و اروپا در برابر ایالتهای آمریکا. هر پروژه جدی حداقل پنج-پنج-پنج را معیار قرار میدهد. «این نشان میدهد قیف چقدر سخت است.» رزومه ریدل شامل Zeiss، کارخانجات تولید نیمههادی و مشتریانی است که نمیتوان نام برد؛ او TSMC را مثال زد تا نشان دهد چگونه فناوری فرایند سیستمهای تأسیساتی را هدایت میکند و بنابراین شدت سرمایهای را. پیام او به ذینفعان لیتوانی روشن بود: اگر میخواهید بخشهای پیچیدهتر پشته سختافزار هوش مصنوعی یا تولید پیشرفته دوگانهکاربرد داشته باشید، باید نیازهای فرایند انتها به انتها را بفهمید و آماده سایتها، خدمات عمومی و سرعت باشید. «اصول را فراموش نکنید»، او با مجری همصدا شد: «فضا، استعداد، سرعت، پیشبینیپذیری مقررات.» از جمعیت سوالی پیشبینیشده مطرح شد: با توجه به نزدیکی لیتوانی به روسیه، بلاروس، کالینینگراد، آیا شرکتها نگران سرمایهگذاری در اینجا هستند؟ پاسخ پنل قاطعانه نه بود — و حتی بیش از نه. شیمِناس استدلال کرد که نزدیکی باید برانگیزاننده باشد، نه فلجکننده: این موضوع تیمها را به سریع، واقعبین و هدفمند شدن وادار میکند. ژیلیوس افزود که حضور پالانتیر در دموکراسیهای صف مقدم عمدی است — «فناوری برای پیروزی غرب»، همانطور که مدیرعامل الکس کارپ اغلب میگوید. استانکِویچوتِ جغرافیا را بهعنوان یک عامل جذب بازتعریف کرد: یک نیروی نظامی کوچکتر با تهدید تیزتر به فناوریهای نوآورانهتر نیاز دارد — که برای استارتاپهای دفاعی و سرمایهگذاران چابک پوشش مناسبی است. هس، که تابستان گذشته در ویلنیوس حضور داشته، پیام را به هیئتمدیرهها در نیویورک و لسآنجلس بازگرداند: «وقتی کسی میپرسد ‹آیا لیتوانی خطرناک نیست؟› من میگویم نه. این کشور همراستا، مقاوم است و برای قرنها با این موضوع سروکار داشته است. آن وضوح یک دارایی است.» اگر یک نتیجه سیاستی واحد وجود داشت، این بود: تنها چکشکاریهای جزئی در تدارکات سرعت دوران جنگی را رقم نمیزند. ژیلیوس خواهان چارچوبهای همتوسعه شد که در آنها دولت، پیمانکاران اصلی و استارتاپها با کاربران در حلقههای کوتاه تکرار کنند. مدل ITIS استانکِویچوتِ نقطه شروعی است: نیازهای برآوردهنشده را به پایلوتها ترجمه کنید، پلهایی بر فراز ‹دره مرگ› تأمین مالی کنید و آنگاه در خریدهای چندساله قفل کنید. کشانی تأکید کرد چرا: وقتی نویسنده نیازمندیها از اپراتور جداست، زمان و مرتبط بودن از بین میرود. «وقتی تحویل میدهید، زمینه مأموریت تغییر کرده است.» جایگزین، نرمافزار مرحلهمأموریت است که همراه با اپراتورها در برنامهریزی، اجرا و ارزیابی تکامل یابد — پشتیبانی تصمیمگیری بهعنوان یک سیستم زنده. تمام مسیرها به مثلث بازمیگشت: استعداد، قراردادها، سرمایه. استعداد: مزیت لیتوانی کیفیت و انگیزه است که با نزدیکی به تهدیدات واقعی تیزتر شده است. اما حجم نیز اهمیت دارد، و سرمایهگذاران خواهند پرسید تیمها چقدر سریع میتوانند در زمینه دریافت صلاحیتهای امنیتی، بهداشت سایبری و دانش حوزهای مقیاس بگیرند. قراردادها: بدون سیگنالهای تقاضای پیشبینیپذیر — پایلوتهایی که به برنامهها تبدیل شوند — استارتاپها عمر نقدی خود را میسوزانند و ترک میکنند. برنامههایی مانند ITIS میتوانند آن سیگنالها را زمانبندی کنند. سرمایه: همآفرینی ریسک فناوری را کاهش میدهد و کار را برای سرمایه سهامی و بدهی آسانتر میکند. در عین حال، سرمایهگذاران همچنان اصول اولیه را آزمایش خواهند کرد: سایتها، خدمات شهری، تأمینکنندگان، دانشگاهها و ستون سیاستها. کشانی چرخش کلان را اینگونه توصیف کرد: «یک سال پیش میگفتم نمیتوان فناوری دفاعی را در اروپا مقیاس کرد. دنیا تغییر کرد. موضع اول ناتو، مرور استراتژیک روشن در بریتانیا و موضعگیری همهجانبه در بالتیک اکنون مرکز اروپا را به محور رشد ترجیحی ما تبدیل کرده است.» برای شرکتی مانند Hadean — که هم با وزارت دفاع بریتانیا و هم با وزارت دفاع آمریکا کار میکند — این تغییر موقعیت بیاهمیت نیست. نشاندهنده یک استراتژی دو زبانه (اتلانتیک و اروپایی) است که در آن لیتوانی بهعنوان آزمایشگاه و هاب عمل میکند. حضور استانکِویچوتِ در Mach همین داستان را بیان میکند: استعداد اروپایی، DNA محصول آمریکایی، زمینه عملیاتی بالتیک و پلی تدارکاتی طراحیشده در ویلنیوس. برای کاهش انتزاعیبودن هوش مصنوعی، پنل بر چهار الگوی عملی تأکید کرد که هماکنون کار میکنند: ادراک در مقیاس — برآورد خسارت میدان جنگ از تصاویر ماهوارهای یا پهپاد؛ نظارتی مرزی و تشخیص ناهنجاری؛ زنجیره تأمین و شناسایی استثناها. این حوزهها ML/CV هستند با مجموعههای آموزشی دقیق و خروجیهای محصور. پشتیبانی تصمیمگیری با نقش انسان در حلقه — هوش مصنوعی مولد بهعنوان کمکیار برای برنامهریزان و تحلیلگران (تهیه پیشنویس CONOPs، خلاصهسازی مجموعههای اطلاعاتی، قرمز-تستکردن طرحها). تأیید الزامی است؛ سرعت و دامنه پاداش است. معماریهای مقاوم — هوش مصنوعی به شبیهسازی حالتهای شکست کمک میکند و فرسایش متقارن را طراحی میکند: اگر 5%–10% از سیستمها فروبپاشند، کدام خدمات فعال میمانند، چه نقشهایی دوبارهمسیر میشوند و چه تصمیماتی هنوز گرفته میشوند؟ مهار سایبری — تشخیص مبتنیبر هوش مصنوعی و جداسازی میکروجراحی برای اطمینان از اینکه دشمنان نتوانند از یک پایگاه کوچک شبکه را بهطور کامل درآورند. آنچه هوش مصنوعی نباید بکند (فعلاً): تأثیرات قطعی و سخت که هزینه شکستشان فاجعهبار است (مثلاً هدفگیری کنیتیک مستقل بدون ضوابط محصور). راه پیش رو قابلتجزیهسازی است — زیرکارهایی را شناسایی کنید که در آنها هوش مصنوعی بهطور ایمن برتری دارد و آنها را تحت حاکمیت سخت یکپارچه کنید. ریدل به سرمایهگذاری Rheinmetall که برای مرکز لیتوانی اعلام شده اشاره کرد. هیچکس روی صحنه معیارهای دقیق جانمایی را بازنگشود، اما نکته او ساختاری بود: هر پروژه منحصربهفرد است. یک کارخانه تانک، خط رادار، کارخانه میکروالکترونیک یا مرکز داده AI هرکدام محدودیتهای متفاوتی را تحت فشار قرار میدهند — از نیاز به برق و آب تا ترکیب نیروی کار، مقررات صادرات، محافظتهای امنیتی و شعاع تأمینکننده. سیاستگذاران باید از لیستهای یکشکل اجتناب کنند و در عوض پشته را برای هر عمود که جذب میکنند یاد بگیرند. هس خواست رأیگیری سریعی انجام شود: آیا لیتوانی در مسیر درستی قرار دارد — دیجیتال، دفاع، نوآوری؟ پنل با اطمینان پاسخ بله داد (در واقع چندین «بله»)، با اظهارنظرهای بیپرده: بین بلندپروازی و اجرا تمایز قائل شوید. میوههای کمارتفاع در دیجیتالیزاسیون وجود دارد که نباید در حالی که به دنبال اهداف دوربرد هستیم نادیده گرفته شوند. اصلاح تدارکات باید به دنبال چارچوبهای همآفرینی باشد، نه جدولهای زمانی نمایشی. خط لوله استعداد را بسازید — از دانشگاهها تا دیاسپورای بازگشته — همراستا با صلاحیتها و مهارتهای مأموریتی. دقیقاً روی اصول اولیه که سرمایهگذاران انتظار دارند در روز اول بیابند، وسواس داشته باشید. برای سرمایهگذاران و تیمهای استراتژی شرکتی، سه پیام برجسته بود: لیتوانی بازار سرعت است. نزدیکی به تهدید چرخههای بازخورد و توجه سیاسی را فشرده میکند. این فقط ریسک نیست؛ این انرژی اجرایی است. دفاع کسبوکار مبتنیبر سیستم است. برندگان کسانیاند که قابلیت قابلیت همکاری، تابآوری و تیمسازی انسان و ماشین را در دهها گردشکار به هم بدوزند — نه فقط یک قابلیت درخشان. پل تجاریسازی در حال ساختهشدن است. از مسیرهای نوع ITIS تا تعهدات اول ناتو، منطقه در حال مهندسی سمت تقاضا نوآوری است. اینجا جایی است که استارتاپها تبدیل به تأمینکننده میشوند و تأمینکنندگان تبدیل به لنگرها. اگر جلسه یک تز واحد داشت، این بود که مزیت لیتوانی دیگر هزینه نیست؛ انسجام است. انسجام میان سیاست و تدارکات، میان استعداد و مأموریت، و میان وعده هوش مصنوعی و استفاده کنترلشده آن. تکلیف کشور نهادیسازی آن انسجام است — همتوسعه با اپراتورها, تصمیمگیری با داده, سایتیابی با سرعت و مقیاس با شرکا. شوخیهایی هم شد (درباره جیمز باند و سه میلیون مایل پروازی)، اما لحن زیرین جدی بود. رهبران منطقه میدانند که استراتژی یک عمل روزمره است: قابلفهم کردن دکترین برای استارتاپها، قابلفهم کردن استارتاپها برای دکترین و امتناع از اجازه دادن به مرگ ایدههای خوب در دره بین پایلوت و برنامه. «اصول را فراموش نکنید»، هس یک بار دیگر به حضار یادآوری کرد. «فضا، استعداد، سرعت، پیشبینیپذیری مقررات. از آنجا بسازید — و بگذارید هوش مصنوعی و ائتلافها بقیه را انجام دهند.» پنل: «سرمایهگذاری در دفاع و فناوریها»، اجلاس سالانه سرمایهگذاران خارجی 2025, Radisson Blu Hotel, ویلنیوس. مجری: باب هس, معاون رئیس، استراتژی جهانی، نیومارک (Arlington Heights, IL, USA). صداهای پنل که در این گزارش نقلقول و خلاصه شدهاند: دکتر سیگوتِ استانکِویچوتِ, مدیر بالتیک و لهستان, Mach Industries آندریوس شیمِناس, رئیس تحویل / مدیر موفقیت پروژه, Nortal Lithuania میمی کشانی, همبنیانگذار و مدیر عملیات, Hadean ریمانتاس ژیلیوس, استراتژی دولت بینالمللی, Palantir Technologies; وزیر پیشین اقتصاد لیتوانی ولفگانگ ریدل, شریک مدیریتی و بنیانگذار, Riedel Consulting (اشتوتگارت) عکاسی: بهطور اختصاصی توسط Smarti.news در محل ثبت شده است. این مقاله: تهیهشده توسط تیم تحریریه Smarti.news و منتشرشده در شبکه رسانهای Smarti با استفاده از Smarti CMS, پلتفرم چندزبانه مبتنیبر هوش مصنوعی ما. پایگاه دفاع-فناوری لیتوانی: همآفرینی بر تئاتر تدارکاتی; شتاب تصمیم با یاری هوش مصنوعی; پشتههای دیجیتال مقاوم; و تقاضای همسوی با ناتو. استارتاپها: نیازمند استعداد + قراردادها; مسیرهای نوع ITIS زمان تا تدارکات را کاهش میدهند. شرکتها و پیمانکاران اصلی: به دنبال سایتها، خدمات، صلاحیتها، ستون سیاست باشند؛ موضع و سرعت لیتوانی سودمند است. سرمایه: تیمهایی را دنبال کنید که اتوماسیون, داده و بازخورد اپراتور را متحد میکنند — و هوش مصنوعی را جایی طراحی میکنند که هزینه شکست محدود است.هوش مصنوعی چه باید بکند و چه نباید (فعلاً)
انتخاب سایت و اصول اولیه: استعداد، فضا، سرعت، قواعد
پاسخ بالتیک به سوال «خطر مرزی»
همآفرینی، نه اصلاحات سطحی تدارکات
استعداد، قراردادها، سرمایه: مثلث تعیینکننده نتایج
جهش «اول ناتو» و یک فرضیه مقیاسیابی اروپایی
هوش مصنوعی در عمل چه تغییراتی ایجاد میکند: چهار الگوی ملموس
یادداشتی درباره پروژههای بزرگ: درسهایی از Rheinmetall و غیره
تابلوی امتیاز: آیا لیتوانی در مسیر درستی است؟
آنچه سرمایهگذاران بین خطوط شنیدند
بازتابهای پایانی: روش بالتیک
اعتبارات و نکات
نکات کلیدی (خلاصه سرمایهگذار)
منبع: smarti
نظرات